دلم در نزد جانان است امشب
چو مرغ نیم بریان است امشب
کبابی از دل فایز بسازید
که سرو ناز مهمان است امشب
فایز دشتستانی
دلم در نزد جانان است امشب
چو مرغ نیم بریان است امشب
کبابی از دل فایز بسازید
که سرو ناز مهمان است امشب
فایز دشتستانی
همه لطف خداست.
سحر در خواب دیدم با دل زار
که سر بنهاده ام در دامن یار
نبودم راضی از این خواب فایز
که تا محشر شوم والله بیدار
--
هر آن کس عاشقست از دور پیداست
لبش خشک و دو چشمش مست و شیداست
بود فایز مثال روزه داران
اگر تیرش زنی خونش نه پیداست
--
بتا بیژن صفت در چه گرفتار
منیژه وار اگر هستی وفادار
کمند زلف بگشا چون تهمتن
تو فایز را ز چاه غم برون آر
--
مرا هم ساق و هم زانو کند درد
کمر با ساعد و بازو کند درد
به هر عضو تو فایز پیری آمد
جوانی رفت و جای او کند درد
.....
.
.
.
.
از خدا بخواین بهم آرامش بده چون واقعا بهش نیاز دارم
واقعا....
مه بالا نشین پایین نظر کن
به مسکینان کلامی مختصر کن
بتا فایز غریب این دیار است
محبت با غریبان بیشتر کن.....
دلم ای کاش بیرون میشد از تن
دریغا دست بر می داشت از من
کسان دارند فایز دشمن از دور
من مسکین بود در خانه دشمن .....
.
از خدا بخواین بهم آرامش بده چون واقعا بهش نیاز دارم
واقعا....
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)