تقدّم فعل بر متمّم فعل، در کدام گزینه موجب پدید آمدن «شیوه ی بلاغی» شده است؟
1) چنین که بی خبر آمد به خوابگاه تو تب / امیدوار چنانم که بی خبر برود
2) دوش بگشودم زبان تا درد دل گویم به یار / گفت عشّاق زبون را با زبان دانی چه کار؟!
3) هر شرابی نیست صائب با دماغم سازگار / عشق کو تا جرعه ای از خون منصور آورَد؟
4) شبی رفتم به کویش، ناله ای کردم ز درد دل / سگ کویش ز من رنجید، بد رفتم، خطا کردم