لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمائید از چه رشتهای چه رتبهای کسب کردهاید؟کیانا تدبیر هستم رتبه 2 تجربی کشور در کنکور 94 از کلاچای و رحیم آباد. مدرسه ما لنگرود بود و آزمون های قلم چی را در کلاچای میدادیم و منزل ما الان در لاهیجان است.
از چه سالی به کانون آمدید و چه شد که در آزمونهای کانون ثبتنام کردید؟ از دوم راهنمایی به کانون آمدم و مهمترین حسن کانون، آزمونهای آن است و برنامهی راهبردی و نظمی که این برنامه به درس خواندن میدهد.
خودتان تصمیم گرفتید در آزمونها شرکت کنید یا خانواده شما را ثبتنام کردند؟ از اول راهنمایی که وارد مدرسهی فرزانگان شدیم دانشآموزان از شهرهای مختلف میآمدند و در آنجا برخی از دانشآموزان را دیدم که از سالهای چهارم و پنجم در آزمونهای کانون شرکت میکردند از طریق آنها با کانون آشنا شدم. بعد پدر و مادرم که تحقیقاتی کردند از سال دوم در آزمونها شرکت کردم.
مهمترین دستاورد کانون برای شما چه بود؟نظم در درس خواندن.
لطفا بیشتر توضیح دهید:این که خود آدم یک برنامه برای کل سال برنامهریزی کند کار سختی است و برنامه راهبردی یک الگو کلی به دانشآموز میدهد که میتواند در آن 2 هفته بین آزمونها با توجه به شرایط خودش یک برنامه کوتاهتری را در نظر بگیرد و با شرایط خودش آن برنامه را تلفیق کند.
به نکتهی مهمی اشاره کردید. اینکه برنامه راهبردی یک الگوی کلی به شما میدهد که بتوانید با شرایط خودتان این را تطبیق دهید. آیا شما موفق میشدید و چطوری برنامه مدرسه را با برنامهی آزمونهای کانون تلفیق میکردید؟به جز تابستان همیشه مدرسه جلوتر بود و همیشه سعی میکردم خودم را به مدرسه برسانم که آزمونهای کانون یک مرور دوبارهای برای من باشد یا یک مقدار از تستهایی را که برای تثبیت و تسلط کنار میگذاشتم همراه با آزمونهای کانون میزدم. سعی می کردم تستها و آزمونهای کانون برای تسلط باشد ولی فهم و درک درسها را با مدرسه پیش میرفتم. آزمون کانون سبب می شد مطالب در ذهنم تثبیت شوند.
یعنی شما اولویت اول را به برنامهی مدرسه میدادید؟بله چون وقتی با مدرسه پیش می رفتم می دانستم از برنامهی کانون هم عقب نمیافتم. شاید گاه مباحث با هم کاملا همخوانی نداشت ولی همیشه میرسیدم.
اگر از برنامهی آزمونها عقب میافتادید خودتان را سرزنش نمیکردید؟ به این فکر نمیافتادید که غیبت کنید؟نه در پیش هم غیبت نکردم در دوم و سوم هم اگر غیبتی داشتم به خاطر المپیاد بود. اگر کسی در آزمونها به این دلایل غیبت کند گویی صورت مساله را پاک می کند بهتر است دنبال نقطه ضعفش بگردد و آن را جبران کند.
دربارهی پدر و مادرتان بگویید. آنها از لحاظ آموزشی چه نقشی در موفقیت شما داشتند؟مهمتر از همه کارشان فراهم کردن یک فضای آرام در منزل بود و از لحاظ روحی شرایط مطلوبی را فراهم میکردند تا من بتوانم با تمرکز کافی درس بخوانم چون در خانهی ما کتاب و درس خواندن همیشه وجود داشته است پدرم پزشک است کتاب های تخصصیاش را مطالعه میکرد و خالههایم که پزشکی میخواندند همه کتاب میخواندند در نتیجه فضای منزل ما بیشتر به سمت درس خواندن بود.
زندگی کسل کننده ای نیست که همه در منزل کتاب بخوانند؟تفریحات هم کنارش بود مثلا من خودم موسیقی ویولون کار می کنم یعنی اینطوری نبود که همهی هم و غمام درس خواندن شود.
البته میخواهم به این نکته تاکید کنم که کتاب خواندن خود لذت بخش است و کتاب خواندن، گفتگو با انسان های خردمند نسل خودتان و نسل گذشته است.آیا نکتهای در مورد روش کار خودتان اهمیت دارد که بخواهید بیان کنید:روش کار هر کسی در درجهی اول مختص خود اوست و دلیل نمیشود وقتی یک روشی موفق بوده است الزاما تکرار آن منجر به موفقیت شود به همین دلیل من روش هایی را که در جاهای مختلف از جمله مجله آورده میشد نگاه میکردم و آنهایی را که خیلی متفاوت با من نبودند را انتخاب میکردم یا اگر روشی را مییافتم که با کمی تغییر در برنامهی خودم بازده من افزایش پیدا میکرد از آنها استفاده می کردم و اگر نتیجه میگرفتم همان روش را ادامه میدادم.
شما از دوم راهنمایی وارد کانون شدید به این فکر نیفتادید که در یک برنامهریزی دیگر شرکت کنید؟اوایل که اینطوری نبود که به برنامه راهبردی به شکل کلی نگاه کنم بیشتر به برنامهی دو هفتهی بعدی نگاه میکردم که مباحث چه بود ولی اواخر بیشتر چون فاصلهی دوهفتهای خیلی خوب بود به همین دلیل سعی میکردم به همین پایبند باشم و خودم را درگیر کارهای دیگر نکنم.سارا همتی: برنامه راهبردی دیگر موسسات را هم دیده بودم که غیرمنطقی بود مثلا در مهرماه کل پایه را جمعبندی میکرد. در آبان و آذر ماه هم باز جمعبندی داشت و اینکه کلی درس مانده است باز بخواهیم جمعبندی کنیم منطقی نبود و به نظرم برنامهی کانون از همه آنها منطقیتر بود.
تاثیرگذارترین زمان از کارهای پدر و مادرتان را در موفقیت خودتان چه میدانید؟وقتی پدرم کتاب تخصص خودش را مطالعه میکرد برایم بسیار تاثیرگذار بود.