?
?
زمان ما یه موسسه بود اندیشه سازان تا وقتی بود هیچکس نفس نمیکشید ولی ریسش فرهاد میثمی دوس نداشت بچش اینجا درس بخونه افکار جالبی داشت تو کتاباش مینوشت خودش مولف زیستش بود.شیمیش بهمن بازرگان فیزیکش سبز میدانی ریاضیش کوروش اسلامی زبان شهاب اناری ادبیات هامون سبطی عربی ایاد فیلی معارف مشعلیان .خیلی محشر ودن خیلی الانم ته مونده هاش هنوز شاخن
?
پای دوست داشتنت ایستادهام...
مثلِ درختِ کاج
روبروی پاییز...
یادی از کنکور کارشناسی و کتاب های موسسه « اندیشه سازان»(و مولف و ناشر محبوبش «فرهاد میثمی»)
( صفحه اول کتاب های کنکور کارشناسی موسسه اندیشه سازان )هفته پیش کنکور کارشناسی سراسری دانشگاه های دولتی ایران برگزار شد.گفتم بد نیست از اون دوران یک یادی بکنم....نمیدانم چند نفر از بچههایی که در سالهای ۱۳۷۷ الی ۱۳۸۴ در آزمون سراسری دوره کارشناسی شرکت کردند نام مؤسسه فرهنگی-انتشاراتی اندیشه سازان را به خاطر می آورند؟چند روز پیش اتفاقی یکی از کتابهای تست مؤسسه انتشاراتی «اندیشه سازان» که مربوط به ۶ سال پیش بود را روئیت کردم.نشستم ۱۰ دقیقه به خواندن مقدمه و موخره کتاب.یادمه همیشه مقدمه های ناشر به قلم «فرهاد میثمی» در ابتدای تمامی کتابهای تست موسسه اندیشه سازان را خیلی دوست داشتم! یعنی من کتابهای تست اندیشه سازان را که می خریدم اول میشستم مقدمه مؤلف و ناشر و موخره را خواندن و عجیب لذت بردن.البته آن موقع عریض ترین قسمت هرم جمعیتی ایران یعنی بچههای سالها ۶۵-۶۰موقع کنکور کارشناسی دادن شان بود و واقعاً کتابخانه محله که میرفتیم ۹۰ درصد داشتند واسه کنکور کارشناسی میخواندند.الان که بری ۷۰ درصد دارند برای کنکور کارشناسی ارشد می خوانند!
اصولاً حالا که نگاه میکنم این مؤسسه اندیشه سازان کلاً خیلی خوب نهاد سازی هرچند محدود را انجام داد! اول از کتابهای درسی شروع شد( به قول خود فرهاد میثمی از یه اتاق ۴ در ۴ و فکر کنم در سال ۱۳۷۵).یادمه یه زمانی اندیشه سازان حتی تبلیغات در صدا و سیما هم داشت(سال ۱۳۷۹ و اینها).یه مهری که روش کله یه آدم بود و ظاهرا نماد اندیشه یک آدم بود ( قبل از اون گل آفتابگردان که نماد اندیشه سازان شد) در کنار اسم اندیشه سازان قرار می گرفت میومد می خورد روی یک کتاب و یه صدایی می گفت کتاب های اندیشه سازان!! بعد ها در سال ۱۳۸۰ یه برنامهی رادیویی در رادیو فرهنگ راه انداختند که برای تمام بچههای ایران زمین چه دارا و چه ندار درسهای کنکور را ارایه میدادند.بعد یه سری برنامههای ویدیویی درست کرده بودند به نام «ویدیو کتاب» که درسهای دبیران اندیشه سازان را ضبط کرده بودند برای بچههایی که به کلاسهای خصوصی دبیران خوب اندیشه سازان دسترسی نداشتند(من خودم یکیشونو که مربوط به شیمی پیش دانشگاهی ۱ بود را خریدم که روی VHS بود و « بهمن بازرگانی» درس میداد و الحق فوقالعاده بود!) سالهای ۸۱ و اینها در انتهای جلد کتابهاش شروع کرده بود به تبلیغ درختکاری و مدتی بعد تشویق به اهدای خون می کرد.یک بنیادی هم فکر کنم برای کمک به بچه های افغانی مقیم ایران راه انداخته بودند.یادمه در آخرین موخره های کتابهای اندیشه سازان میثمی نوشته بود که شروع کرده اند به چاپ کتابهای رمان و همچنین کتاب های پائلو کوئیلو ( که آنروز های خیلی بازارش داغ بود) با همکاری موسسه انتشاراتی کاروان.یکی از آخرین های کارهاشون هم این بود که شده بودند اسپانسر مالی نخستین جایزه ادبی ایران به اسم جایزه ادبی یلدا.من از این رویه هاش خوشم می آمد.از اینکه برایشان «فکر کردن» و «تحلیل کردن» و «اندیشه کردن» مهمتر از آن امتحان کذایی و گذرا بود.بر خلاف دیگر انتشاراتی های کتابهای کمک درسی آن موقع که فقط نکته و تست بودند ، آن کتابها درسهای اجتماعی هم داشت.دقیقا به همین علت بود که من در آزمون های آمادگی کنکور هم فقط در آزمون های اندیشه سازان شرکت میکردم که حوزه پسرانش در شهر اصفهان در دبستان پسرانه جنت کنار پل خواجو قرار داشت و بعد از آزمون در روز جمعه حتماً یه سری به پل خواجو می زدم!البته در انتهای هر آزمون هم یک نشریه به شرکت کنندگان میدادند به نام «اندیشه مشاور» که مقالاتش مشحون بود از روحیه بخشی و اینکه زندگی در کنکور خلاصه نمی شود و اینکه خود این تلاش ها و درس خواندن ها باید لذت بخش و قسمتی از زندگی ما تلقی شوند.یادمه صفحه ابتدایی تمام کتابهای تست اش یه شعرگونه فوقالعاده زیبا بود که تمام فلسفه زندگی به نظر من در آن خلاصه شده است.«زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماستهر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رودصحنه پیوسته به جاستخرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد»روی جلد کتابهای تست ادبیات پیش دانشگاهی اش نقش شاعران معاصر مغضوب کتابهای درسی ادبیات دبیرستان یعنی احمد شاملو و فروغ فرخزاد به چشم می خورد.موقعی که در آزمون های آمادگی کنکور مؤسسه اندیشه سازان شرکت میکردم نزدیک های نوروز بود که یه کارت تبریک نوروز با آن شعرگونه معروف برایمان دم در خانه فرستادند که هنوز نگهش داشته ام و در زیر تصویرش را آورده ام.اوسط مرداد ۱۳۸۲ که رتبه ها آمده بود(سال اولی که من کنکور دادم و رتبه ام در گروه ریاضی آنچنان که می خواستم نشده بود، البته کنکور زبان انگلیسی خیلی خوب شده بود!!)، یه نامهای از فرهاد میثمی آمد در خانه تمام شرکت کنندگان در آزمون ها.واقعا نوشته تأثیر گذاری بود.در آن آورده بود:
( کارت پستال تبریک نوروز ۱۳۸۳ موسسه اندیشه سازان )«علت اینکه به شما زنگ نمی زنیم که رتبه هایتان را بپرسیم آن است که نمیخواهیم هویت شما در یک «عدد» خلاصه شود. متأسفانه شرایط باعث شده که هر شرکت کننده در کنکور سوای استعداد ها و قابلیت هایش تنها بر اساس پاسخگویی به چند تست در جلسه امتحان کنکور که میتواند یک یا دو یا سه یا چهار و …. رقمی باشد و به شکل «عدد» دیده شود.ما به تواناییها شما احترام میگذاریم و اصلاً حاضر نیستیم که مثلاً رتبه های تک و دو رقمی را جمع کنیم و با آنها عکس یادگاری بگیریم و به این و آن پز بدهیم!برای ما شما با هر رتبه و هر عددی ارزشمند هستید!»یک مثالی هم زده بود از دختری که به کودکان بی سرپرست کمک می کنه و الان رتبه بد کنکورش باعث شده احساس کنه انسان ارزشمندی نیست.جدا این سخن ها تنها میتواند از زبان یک انسان فهیم که به گوهر والای انسانی ارج مینهد جاری شود.ولی کلاً از میان کتابهای تست اندیشه سازان به نظر من بهترینشان کتابهای شیمی بودند مخصوصاً واسه شیمی۲ پیش دانشگاهی (شیمی آلی) که واقعاً جامع گفته بود ( با آن شکلک های طبقه بندی سختی تست ها بر اساس میزان گلابی بودن یا خفن بودن!) و کتابهای ادبیاتش با تألیف آقای «هامون سبطی»( من که با خواندشان ادبیاتم را در کنکور ۱۰۰ درصد زدم!)یه کتاب ریاضیات گسسته پیش دانشگاهی هم داشت که یادمه از بس زیاد بود من فرصت نکردم حتی یک سومش را هم بخوانم!و البته کتاب فیزیک سال سوم( و قبلاها در نظام ترمی-واحدی کتاب فیزیک ۴ که مباحثش مکانیک بود و یادمه کلی از تست های مخصوصاً سقوط آزاد را بدون فرمول و با شکل حل کرده بود) که نویسندهاش «فرین کمانگر» یه پزشک بود نفر اول کنکور تجربی سال ۱۳۶۶ که الان استاد دانشگاه معتبر جان هاپکینز در آمریکاست.کلا خیلی از پزشک هایی که خودشون در سالهای قبل جزو نفرات اول کنکور کارشناسی رشته تجربی بودند نویسنده کتاب های اندیشه سازان بودند.مثلا یه متخصص پوست بود به اسم «رضا نونهال آذر» که کتابهای دیفرانسیل و انتگرال یا هندسه تحلیلی را نوشته بود. یا «کوروش اسلامی» که پزشک بود و سوالهای ریاضی آزمون ها را طراحی می کرد.یا «شهاب اناری» که اونم ظاهرا پزشک بود و کتاب های زبان انگلیسی را نوشته بود (که البته به نظر من کتابهای عربی و انگلیسی اندیشه سازان خیلی جالب نبود!)اندیشه سازان هیچ وقت کتاب تست برای درس «بینش اسلامی» منتشر نکرد!اولین کتاب اندیشه سازان که من خریدم کتاب تست ریاضی ۱و۲ بود و برمی گردد به خرداد ماه سال ۱۳۷۹.نویسنده کتاب دو نفر بودند به اسم «عطا صادقی» و «فرهاد ابوالقاسمی».راستش را بخواهید خود کتاب چنگی به دل نمی زد!ولی یادمه همون مقدمه های نویسنده و ناشر من را به شدت جذب کرد.چون سابقه نداشت اول کتاب های تست درسی کسی مثلا از صادق هدایت مطلبی نقل کند!آخرین اثری که از اندیشه سازان وجود داشت ( حدودا تا سال ۱۳۸۵) یک مطلب بود در وب سایت سابق اندیشه سازان به آدرس andishesazan.com ( که ظاهرا هزینه دامین دیگه پرداخت نشده و مسدود شده است) احتمالا به قلم خود فرهاد میثمی که در اون به نثر همیشگی خودش نوشته بود که حالا که رفتیم اندیشه سازان تونسته بعضی قلبها و اندیشه ها را به هم نزدیک کنه و اثری داشته باشه و البته آخرش نوشته بود که این نهال های نوپای اندیشه بتونند یه روزی به ثمر برسن.ولی مشخص نکرده بود که برمی گردن یا نه و یا اصلا دلیل رفتنشان چه بوده.کلا نوشته یکم غمناک و آهی از سر حسرت در آن احساس می شد.**********************************خیلی دلم می خواد ببینم الان «فرهاد میثمی» کجاست؟ چرا اندیشه سازان در اوج شهرت، امتیاز کتابهایش را واگذار کرد به مؤسسه مبتکران؟ اصلاً ایرانه؟ بقیه مولفان چی؟چرا مؤسسه که جایش را کلی باز کرده بود یک دفعه نیست و نابود شد؟پیوست ۱ : امضاهای دکتر میثمی با اسم «ف.آشنا» تمام می شد.پیوست ۲ :دکتر میثمی صحیح و سالم است! و ظاهرا در تهران به سر می برد.پیوست ۳ :فرصتی دست داد و به دکتر میثمی ایمیل زدم و ایشان خیلی سریع پاسخ داد با نثر زیبای همیشگی اش.در پایان ایمیلش درباره اندیشه سازان شعری دلنشین و عمیق نگاشته بود:
هر چه بود،
قصّه ی تطوّر یک "روح" بود
و هست
یک قصّه در میان هزاران هزار قصّه
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)