خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات

      بهترین شعر طنزی رو که خوندیش و شنیدی بذار اینجا

      سلام
      هرکسی که یه شعر طنز رو خونه یا شنیده و ازش خوشش اومده بذاری اینجا
      فقط شعر

    2. Top | #2
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      شعری طنز با ردیف ( واس ماس) از شاعر سروستانی متخلص (مرغ سحر):
      خدایا دیگران را داده ای پول
      تنی رنجیده و بیمار، واس ماس

      به دست دیگران گل های رنگی
      ولیکن درد و زخم خار، واس ماس

      برای دیگران حور بهشتی
      خطرهای عذاب النار، واس ماس

      یکی را می دهی طاووس و طوطی
      ولی دندان و نیش مار، واس ماس

      به روی بام ایشان، باز شاهی
      رتیل و گربه بر دیوار، واس ماس

      بقیه غرق شادی و سرورند
      ولیکن ماتم بسیار، واس ماس

      گروهی مالک آب حیاتند
      ولی گنداب آب انبار، واس ماس

      گرفتند و نهان کردند و خوردند
      تعارف کردن و ایثار، واس ماس

      برادرهای مردم جمله شاغل
      گروهی لشکرِ بیکار، واس ماس

      به آن ها بال اندر بال دادی
      همیشه بارِ روی بار، واس ماس

      دمادم سرخوش و سرگرم سورند
      همه بدبختی و ادبار، واس ماس

      به آن ها امتیازات و هدایا
      شکایت نامه و اخطار، واس ماس

      به ایشان دوستان خوب دادی
      رفیقِ دزد و آدم خوار، واس ماس

      نصیب دیگران باران و برف است
      ولی گَرد مصیبت بار، واس ماس

      شراب و شیر و شربت سهم آنهاست
      چرا پس قهوه ی قاجار، واس ماس؟

      ظریفانه ظریف آن کار را کرد
      انرژی هسته ای این بار، واس ماس؟

      ببین تخم طلایش مال آنهاست
      از آن «مرغ سحر»، منقار واس ماس»

    3. Top | #3
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      خري آمد به سوي مادر خويش******** بگفت مادر چرا رنجم دهي بيشبرو امشب برايم خواستگاري اگر تو بچه ات را دوست داري ****** خر مادر بگفتا : اي پسر جان….تورا من دوست دارم بهتر از جان******** ز بين اين همه خرهاي خوشگليكي را كن نشان چون نيست مشگل***** خرك از شادماني جفتكي زدكمي عرعر نمودو پشتكي زد****** بگفت : مادر به قربان نگاهت **** به قربان دوچشمان سياهتخر همسايه راعاشق شدم من******** به زيبايي نباشد مثل او زنبگفت:مادر برو پالان به تن كن ******** برو اكنون بزرگان را خبر كنبه آداب و رسومات زمانه ******** شدند داخل به رسم عاقلانهدوتا پالان خريدند پاي عقدش ******** يه افسار طلا با پول نقدشخريداري نمودند يك طويله ******** همانطوري كه رسم است درقبيلهخر دانا كلام خود گشاييد ******** وصال عقد ايشان را نماييددوشيزه خر خانم آيا رضائي ******** به عقد اين خر خوشتيپ در آيييكي از حاضرين گفتا به خنده ********عروس خانم به گل چيدن برفتهبراي بار سوم خر بپرسيد ********كه خر خانم سرشيكباره جنبيدخران عرعر كنان شادي نمودند******** به يونجه كام خود شيرين نمودند*****به اميد خوشي و شادماني
      منبع: بیتوته
      ویرایش توسط a.z.s : 08 شهریور 1394 در ساعت 12:48

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن