تست روز 11 اسفند

[mahdi nazari]

در میان واژگان چند کمانک رابطه ی تناسب وجود ندارد؟
(زی، کسوت) / (چوک، صعوه) / (حضیض، مغاک) / (کتان، خلنگ) / (حرز، تعویذ) / (عقد، مخنقه) / (کمیت، سمند) / (گبر، خفتان) / (سفت، کت) / (توقیع، دستار)
1) چهار
2) سه
3) دو
4) یک

برگرفته از کتاب «ادبیات موضوعی» گاج، با کسب اجازه ی رسمی از مولف

[armin]

گزینه ۴ نمیشه ؟؟

[Dr.Mohammadi]

سلام(بعد دو روز غیبت...)

فکر کنم گزینه 4بشه چون فقط توقیع و دستار با هم تناسب ندارن

[mahdi nazari]

پاسخ: گزینه ی (4)
معنی درست واژه*ها: توقیع: امضا کردن نامه و فرمان / دستار: سربند، عمّامه
بررسی سایر واژه*ها:
زی (لباس و پوشش خاصّ هر صنف) / کسوت (لباس) [مجموعه*ی پوشیدنی*ها]
چوک (مرغی است مانند جغد که خود را از درخت آویزان سازد و فریاد کند، شباویز، مرغ حق) / صعوه (پرنده*ای کوچک به اندازه*ی گنجشک) [مجموعه*ی پرندگان]
حضیض (نشیب، پستی) / مغاک (جای فرورفته و گود، گودال)
[مجموعه*ی گودی*ها]
کتان (گیاهی است که از ساقه*های الیاف آن در نسّاجی استفاده می*کنند.) /
خلنگ (نام گیاهی است، علف جارو) [مجموعه*ی گیاهان]
حرز (دعایی که بر کاغذ نویسند و با خود دارند، بازوبند، تعویذ) /
تعویذ (دعایی که نوشته و به گردن یا بازو بندند تا دفع چشم*زخم و بلا کنند.) [مجموعه*ی ادعیه]
عقد (گردن*بند) / مخنقه (گردن*بند، قلّاده) [مجموعه*ی اشیای زینتی]
کمیت (اسب سرخ مایل به سیاه) / سمند (اسب زردرنگ) [مجموعه*ی اسب*ها]
گبر (نوعی جامه*ی جنگی، خفتان) / خفتان (جامه*ای که هنگام جنگ پوشند، زره) [مجموعه*ی پوشش*های رزمی]
سُفت (دوش، کتف) / کَت (شانه، کتف) [مجموعه*ی اندام انسانی]


ممنون از armin و Dr. Mohammadi