خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 3 12 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 32
    1. Top | #1
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات

      Thumbs up *میگرنی ها*به هدفشون تو کنکور می رسن؟؟**بازم حل مشکلات**

      سر درد های همیشگی رو میگرن میگن.من هر روز میگرن دارم.عصبانی میشم سرم درد میگیره،شوک هیجانی و وووووو....هم باعث سر دردم میشه.کمی ریاضی می خونم،فشار که به مغزم میاد،سرم درد میگیره.البته میگرن فقط سر درد نیست و صورتم هم درد میگیره . چشمم هم موج موجی میشه.دکتر هم رفتم اما فقط قرص سر درد و ضد التهاب نوشت و آرامش بخش و ضد افسردگی.دو دوره قرص ها رو خریدم و خوردم.اینقدر جای محرومی هم زندگی می کنم که ادم رو پیر می کنن تا دوباره ببرن پیش پزشک(البته من 1 ماه دیگه امتحان شهریور دارم و نمی تونم با خوردن قرص،عمرم رو هدر بدم)،امسال مثلان سال کنکوری منه!نظرتون درباره خود کشی چیه؟؟؟فکر نکنید من کافرم و چیزی حالیم نمیشه.طاقتم سر اومده. راستی شما چطور می تونید یکسال پشت کنکور بمونید(پسرا رو میگم و خودم پسرم) ، به نظرم پدر و مادر اینقدر به ادم سر کوفت بزنن تا ...

      *بازم از اون مطلب ها که سوال ها رو باید از توش پیدا کنی! ازتون خواهش می کنم هر کی چیزی میدونه بگه.

    2. Top | #2
      کاربر انجمن

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      دادشم یارو بیماره لاعلاج داره داره با امید زندگی می کنه و برا هدفش تلاش می کنه اون وقت شما میگی...
      اولا خاله ی من میگرن دارن و دکتر رفتن و با دارو کاملا کنترل شده فقط شاید ماهی یکی دوبار سردرد بگیرن که اونم با دارو سریع حل میشه + شما هر وقت تونستی به یه متخصص مغز اعصاب رجوع کن

      بعلاوه خود من دیابت دارم روزی 4-5 بار انسولین میزنم و 7-8 دفعه هم نوک دستمو سوراخ می کنم برا تست قند
      بعدم می دونی دیابت بیماری راحتی نیست افزایش قند یجور حالت بهم بریزه
      افتش که بیهوش می کنه
      اما وایسادم و برای خواسته ام و اینده ام می جنگم
      این چیزا خیلی کوچیک تر از همت و اراده ادم هستن

      موفق باشی و دیگه هم فکرای بد نکن
      اگر می خواهید چیزی را به دست آورید که تا بحال نداشته اید, باید کسی بشوید که تا بحال نبوده اید

    3. Top | #3
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      در مورد سر دردت نمیدونم چی بگم چون من دکتر نیستم.فقط یه سوال اینکه از بچگی میگرن داشتی یا بخاطر مشکلات دچار میگرن شدی؟
      -----------
      در مورد پشت کنکور موندن...
      من خودم پشت کنکور موندم.البته آسون نبود.رتبم سال اول شد 28000.بعد وقتی که گفتم میخوام باز کنکور بدم یکی گفت نمیتونی یکی گفت برو پیام نور یا غیر انتفاعی یکی گفت همینجا یه دانشگاهی برو که کنارش بری سر کار مدرک بدرد نمیخوره یکی گفت ازکجا معلوم بخونی رتبت بهتر شه و بدتر نشه؟ یکی گفت فوقش از 28000 میشی 20000 نه دیگه 15000 بازم رشته خوب نمیاری.
      فقط خودم بودم که مطمئنم میخوام کنکور بدم و مطمئنم سراسری یه رشته خوب میارم.خلاصه کنکور دادم رتبم شد 5000 الانم دانشجوی مهندسی صنایع یزدم.
      اما چیز سختی که در طول سال دوم بود این بود که گاهی خسته میشدم و یکی دو روز درس نمیخوندم.و اینکه صبحا زودتر از 9 نمیتونستم بیدار شم و صبح که میشد هی میگفتن بلند شو مگه درس نداری ...
      خلاصه اینکه اگه مطمئنی باید این حرفا و فشار هارو تحمل کنی و بهتر اینکه نادیده بگیری.
      موفق باشی
      راز بدبخت بودن اینست که وقت فراغت داشته باشید و بتوانید به اینکه خوشبخت یا بدبخت هستید فکر کنید...

      تاپیک حل سوال و مطالعه ی هفتگی گسسته

      تاپیک دانلود فایل برنامه ریزی ...

      تاپیک پرسش و پاسخ ریاضی

    4. Top | #4
      کاربر انجمن

      Halam-Bade
      نمایش مشخصات
      اگه کار خوبتون بکنی چرا نتونی به هدفت برسی . تو خودت خالق مسیر بهترین ها هستی اصلا می گن خدا جوری انسان رو ساخته که خودش رو هر طوری بخواد طراحی کنه عزیز .

      از خودگذشتگی و جدیت به خرج بده
      به خدا می تونی میگه رتبه خوب روزی چند ساعت درس می خواد . فوقش 4 یا 5 ساعت . البته اگه از الان شروع کنی
      .

      می تونی هر نیم ساعت استراحت کنی . کارشاقی نیست که . از مغزت خوب استفاده کن . ناسپاسی هم نکن .

      ارتباط معنویت رو با خدا زیاد کن . امیدت رو از دست نده و در آخر نگو نمی تونم حتما می تونی تو

      فقط رو خط باش ( یعنی انحراف نداشته باش حاشیه هم نرو ) . قسم به خدا . ( این رو از باب اطمینانم به خدا می گم )

      چندین برابر پاداشت میده .


      ان مع العسر ...

      این فیلم رو هم دانلود کنید بچه ها جالبه .

      you can live your dream تو آپارت سرچ کنید .

      این داستان هم بخون : تکراری ولی شاید نشنیده باشیش :

      روزی شیطان همه جا اعلام کرد قصد دارد از کارش دست بکشد و وسایلش را با تخفیف ویژه به حراج بگذارد!


      همه مردم جمع شدن و شیطان وسایلی از قبیل : غرور، خودبینی، شهوت، مال اندوزی، خشم، حسادت، شهرت طلبی و دیگر شرارت ها را عرضه کرد...


      در میان همه وسایل یکی از آنها بسیار کهنه و مستعمل بود و بهای گرانی داشت!
      کسی پرسید : این عتیقه چیست !؟
      شیطان گفت : این نا امیدی است...
      شخص گفت : چرا اینقدر گران است !؟
      شیطان با لحنی مرموز گفت :
      این موثرترین وسیله من است !
      شخص گفت : چرا اینگونه است !؟


      شیطان گفت : هرگاه سایر ابزارم اثر نکند فقط با این میتوانم در قلب انسان رخنه کنم و وقتی اثر کند با او هر کاری بخواهم میکنم...
      این وسیله را برای تمام انسانها بکار برده ام، برای همین اینقدر کهنه است
      ویرایش توسط سلسبیل : 30 تیر 1394 در ساعت 04:37

    5. Top | #5
      کاربر باسابقه

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      سلام عزیزم
      به عنوان کسی که این میگرن رو به طور کامل لمس کرده و تونسته اونو زمین بزنه صحبت میکنم
      خیلی مفصله - حرف زیاد هست واسه گفتن
      دو سال با این بیماری سر و کله زدم -خیلی خیلی بده - وقتی که میگرنم فعال میشد سرم سنگینی میکرد - تعادل و تمرکز نداشتم - از همه مهتر بی حال میشدم - اون نشاط خاص خودم رو از دست میدادم - پسر فعال و تنومندی بودم ولی این میگیرن فلجم میکرد - نمیذاشت درست وحسابی فعالیت کنم
      دکتر ها هم هر کدوم یه چیزی میگفتن - اندازه بز هم بارشون نبود به خدا - فقط میخوان هر طور شده از ماها پول بکشن
      حتی تا تهران هم رفتم ولی جز قرص هیچی نمیدادن - منم هیچ وقت قرص نمیخوردم
      بیشترین جایی که خیلی خیلی دیونم کرد تو ایام خدمت بود
      خلاصه خودم دست به کار شدم و فهمیدم با خوردن یه سری غذاها حمله میگرن صورت میگره - همچنین یک سری روش هایی پیدا کردم که باشون اروم میشدم
      یکیش اینه دوش گرفتن مرتب هستش - اصلا یه حالی میده
      خوردن چایی فقط اول صبح :‌ هر وقت چایی نمیخوردم میگرنم فعال میشد - بعد یه سری با یه دکتر غذا درمانی اشنا شدم که میگفت خوردن چایی جهت جلوگیری از سردرد همش تلقینه و هیچ فایده ای نداره - خلاصه اینم بحث مفصلی شد و من خلاف حرفش رو ثابت کردم -و به این نتیجه رسیدم که خوردن یک لیوان چایی بعد از بیدار شدن از خواب صبح خیلی خیلی نیازه
      مورد بعدی : خوردن ماهی - دقیقا بعد از خوردن ماهی سرم منفجر میشد و حتما باید میخوابیدم - از اونجایی که غذایی خیلی مفیدیه هیچ وقت ترکش نکردم
      مورد بعدی" خوردن لبنیات - مثل شیر و دوغ - اینا باز میگرنم رو فعال میکردن - یکم واسم مشکل ایجاد کرد - اخه من دوغ خور خیلی حرفه ای بودم - به طرز فجیعی دوغ میخورم
      مورد بعدی : خوردن چیزهای خیلی سرد - اب و شربت سرد - هوای سرد - دوش اب سرد - کلا خوردن چیزای که طبع سرد دارن ماهی و گوشت و لبنیات اینا هم طبع سرد دارن - فلذا بر میگردیم به طب امام صادق که در 1400 سال پیش از اون یاد کرده - پنیر رو باید گردو بخوری - شیر رو با عسل - و ماهی رو با خرما
      مورد بعدی : که خیلی باهاش حال کردم مبحث استخر بود - سوییچ کردن بین اب سرد و اب گرم - خیلی خیلی کیف میداد - پنج شش دقیقه تو جکوزی آب گرم می نشستم بعد یه دفعه ای میپریدم تو آب خیلی سرد - این طوری بود که دیگه خبری از میگرن نمیشد -بعدا فهمیدم که سوئیچ کردن بین اب گرم و سرد خیلی خواص داره - مثل فعال کردن یک سری سلولی های خاکستری در مغز
      مورد بعدی : خوردن اب در طول روز هستش - مثل خوردن 7 تا 12 لیوان آب - اینم از فعال کردن میگیرن جلو گیری میکرد
      مورد بعدی : خوردن قهوه - اینم از فعال کردن میگیرن جلو گیری میکرد
      بعدی : یکی از چیزایی که میگرنم رو فعال میکرد خواب ظهر بود - که بل کل دیگه تعطیلش کردم
      بعدی :‌ حجامت کردن یا خون دادن - چون یکی از دلایل سردرد غلظت خون هستش - اول که خون دادم واسه یه مدت سر حال شدم- بعد دیدم که خون دادن هیچ فایده و خواصی واسه بدن نداره - پس به فکر حجامت افتادم - حجامت هم خیلی خیلی کیف میداد - هر چند ماه از بین دو کتفم خون میگرفتم - بعد در مورد خون گرفتن و حجامت سر پرسیدم که هیچکی بلد نبود یا میگفتن خطر ناکه - بعدش با حجامت کرم زالو و درمان عجیب اون آشنا شدم - یه شش هفت تا کرم زالو انداخت رو پیشونیم و شقیقه هام - اینقدر کیف کردم - بعد از خون دادن بهترین حس رو داشتم - این قدر سبک شده بودم که نگو -
      خلاصه همه اینا رو امتحان کردم
      اخر سر یه قرص جدید هم اومد بازار به اسم سوماتریپتان - این مخصوص میگیرنه - پسرخالم تو دارو هستش و خبرش رو بهم داد - چون گفت جدیده - منم گفتم بذار تست کنم - کلا به خوردن دارو اعتقاد ندارم - ولی یه بسته گرفتم - خیلی عالی بود - میگیرن رو کامل خنثی میکرد - فقط یه بدی داشت که اونم یه حس خواب الودگی خفیفی بم دست میداد - ولی باز کلا مخالفم این دارو هستم چون ضررهای خیلی بیشتری داره

      واما میرسیم به اصل قضیه
      از همه اینا بگذریم - یه سری اتفاقات مهمی تو زندگیم افتاد که خیلی سرگرمشون شدم - یه چشم به هم زدم دیدم سه چهار ماه گذشت - اینقدر سرم شلوغ بود که دیگه خبری از میگیرن نبود- خیلی جالب بود اخه - چهار ماه سرگرم یه قضیه ای شدم بدون اینکه حتی یک بار هم یاده میگیرن بیافتم - ازاونجا فهمیدم که میگیرن همش تلقین بود
      -خلاصه اینم گذشت تا دیگه وارد مسیر کنکور تجربی شدم - دیگه بل کل چیزی به اسم میگیرن ندارم - همیشه سرم گرمه و به هدفم فکر میکنم
      شما هم امتحان کن -باور کن تلقینی بیش نیست - خودت رو محکم نگه دار
      به چیزایی که گفتم حتما خوب دقت کن - حتما پرهیز غذایی داشته باش - مخصوصا چربی ها
      برای روزهای اول که میخوای میگرن رو ترک کنی از یه عطار یا یه تجویز طب سنتی استفاده کن - هر چند بازم سمته اونا بری پرهیز غذایی تو کارشون هست - توی اینترنت هم هست - سرچ کنی راه های زیادی پیدا میکنی - مثلا از نور خیلی زیاد فاصله بگیر - از سر وصدای زیاد فاصله بگیر - عطر نزن و خیلی چیزای دیگه - که اگه اینا رو رعایت کنی انشالله موفق میشی

    6. Top | #6
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      والا من منتظر شدم جوابا بیاد بعد بیام اینجا نظرم رو بگم
      منم مثل شما میگرن دارم ارثیه هم طرف پدری هم طرف مادری
      هر وقت معده ام زیادی خالی شه سر درد میگیرم----نور زیاد----خستگی-----کمبود خواب----تازه اگه اینا هم نباشه به صورت اتوماتیک هر هفته دیگه حداقل 1 سردرد میگرنی دارم
      دکتر رفتم تا حدی کمتر شد
      قرص پروپرانول رو میگرنی ها استفاده میکنن دوز 10 میلی رو هر روز استفاده کن روزی 2تا
      یه چیز رو هم برادرانه میگم که معلم زیستم بهم گفت یه سری جاها وقتی داری سردرد میگیری به خودت بگو وقت برای سردرد ندارم
      من رتبه ام شد 806 منطقه 1 و 2220 کشوری تجربی
      تازه وضعیت من از شما بدتر هم هست چون من فارغ التحصیل لیسانس هم هستم
      تلاش کن و از خدا کمک بخواه
      شعار نمیدم واقعا از خدا کمک بخواه

    7. Top | #7
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Yek.Doost نمایش پست ها
      سلام عزیزم
      به عنوان کسی که این میگرن رو به طور کامل لمس کرده و تونسته اونو زمین بزنه صحبت میکنم
      خیلی مفصله - حرف زیاد هست واسه گفتن
      دو سال با این بیماری سر و کله زدم -خیلی خیلی بده - وقتی که میگرنم فعال میشد سرم سنگینی میکرد - تعادل و تمرکز نداشتم - از همه مهتر بی حال میشدم - اون نشاط خاص خودم رو از دست میدادم - پسر فعال و تنومندی بودم ولی این میگیرن فلجم میکرد - نمیذاشت درست وحسابی فعالیت کنم
      دکتر ها هم هر کدوم یه چیزی میگفتن - اندازه بز هم بارشون نبود به خدا - فقط میخوان هر طور شده از ماها پول بکشن
      حتی تا تهران هم رفتم ولی جز قرص هیچی نمیدادن - منم هیچ وقت قرص نمیخوردم
      بیشترین جایی که خیلی خیلی دیونم کرد تو ایام خدمت بود
      خلاصه خودم دست به کار شدم و فهمیدم با خوردن یه سری غذاها حمله میگرن صورت میگره - همچنین یک سری روش هایی پیدا کردم که باشون اروم میشدم
      یکیش اینه دوش گرفتن مرتب هستش - اصلا یه حالی میده
      خوردن چایی فقط اول صبح :‌ هر وقت چایی نمیخوردم میگرنم فعال میشد - بعد یه سری با یه دکتر غذا درمانی اشنا شدم که میگفت خوردن چایی جهت جلوگیری از سردرد همش تلقینه و هیچ فایده ای نداره - خلاصه اینم بحث مفصلی شد و من خلاف حرفش رو ثابت کردم -و به این نتیجه رسیدم که خوردن یک لیوان چایی بعد از بیدار شدن از خواب صبح خیلی خیلی نیازه
      مورد بعدی : خوردن ماهی - دقیقا بعد از خوردن ماهی سرم منفجر میشد و حتما باید میخوابیدم - از اونجایی که غذایی خیلی مفیدیه هیچ وقت ترکش نکردم
      مورد بعدی" خوردن لبنیات - مثل شیر و دوغ - اینا باز میگرنم رو فعال میکردن - یکم واسم مشکل ایجاد کرد - اخه من دوغ خور خیلی حرفه ای بودم - به طرز فجیعی دوغ میخورم
      مورد بعدی : خوردن چیزهای خیلی سرد - اب و شربت سرد - هوای سرد - دوش اب سرد - کلا خوردن چیزای که طبع سرد دارن ماهی و گوشت و لبنیات اینا هم طبع سرد دارن - فلذا بر میگردیم به طب امام صادق که در 1400 سال پیش از اون یاد کرده - پنیر رو باید گردو بخوری - شیر رو با عسل - و ماهی رو با خرما
      مورد بعدی : که خیلی باهاش حال کردم مبحث استخر بود - سوییچ کردن بین اب سرد و اب گرم - خیلی خیلی کیف میداد - پنج شش دقیقه تو جکوزی آب گرم می نشستم بعد یه دفعه ای میپریدم تو آب خیلی سرد - این طوری بود که دیگه خبری از میگرن نمیشد -بعدا فهمیدم که سوئیچ کردن بین اب گرم و سرد خیلی خواص داره - مثل فعال کردن یک سری سلولی های خاکستری در مغز
      مورد بعدی : خوردن اب در طول روز هستش - مثل خوردن 7 تا 12 لیوان آب - اینم از فعال کردن میگیرن جلو گیری میکرد
      مورد بعدی : خوردن قهوه - اینم از فعال کردن میگیرن جلو گیری میکرد
      بعدی : یکی از چیزایی که میگرنم رو فعال میکرد خواب ظهر بود - که بل کل دیگه تعطیلش کردم
      بعدی :‌ حجامت کردن یا خون دادن - چون یکی از دلایل سردرد غلظت خون هستش - اول که خون دادم واسه یه مدت سر حال شدم- بعد دیدم که خون دادن هیچ فایده و خواصی واسه بدن نداره - پس به فکر حجامت افتادم - حجامت هم خیلی خیلی کیف میداد - هر چند ماه از بین دو کتفم خون میگرفتم - بعد در مورد خون گرفتن و حجامت سر پرسیدم که هیچکی بلد نبود یا میگفتن خطر ناکه - بعدش با حجامت کرم زالو و درمان عجیب اون آشنا شدم - یه شش هفت تا کرم زالو انداخت رو پیشونیم و شقیقه هام - اینقدر کیف کردم - بعد از خون دادن بهترین حس رو داشتم - این قدر سبک شده بودم که نگو -
      خلاصه همه اینا رو امتحان کردم
      اخر سر یه قرص جدید هم اومد بازار به اسم سوماتریپتان - این مخصوص میگیرنه - پسرخالم تو دارو هستش و خبرش رو بهم داد - چون گفت جدیده - منم گفتم بذار تست کنم - کلا به خوردن دارو اعتقاد ندارم - ولی یه بسته گرفتم - خیلی عالی بود - میگیرن رو کامل خنثی میکرد - فقط یه بدی داشت که اونم یه حس خواب الودگی خفیفی بم دست میداد - ولی باز کلا مخالفم این دارو هستم چون ضررهای خیلی بیشتری داره

      واما میرسیم به اصل قضیه
      از همه اینا بگذریم - یه سری اتفاقات مهمی تو زندگیم افتاد که خیلی سرگرمشون شدم - یه چشم به هم زدم دیدم سه چهار ماه گذشت - اینقدر سرم شلوغ بود که دیگه خبری از میگیرن نبود- خیلی جالب بود اخه - چهار ماه سرگرم یه قضیه ای شدم بدون اینکه حتی یک بار هم یاده میگیرن بیافتم - ازاونجا فهمیدم که میگیرن همش تلقین بود
      -خلاصه اینم گذشت تا دیگه وارد مسیر کنکور تجربی شدم - دیگه بل کل چیزی به اسم میگیرن ندارم - همیشه سرم گرمه و به هدفم فکر میکنم
      شما هم امتحان کن -باور کن تلقینی بیش نیست - خودت رو محکم نگه دار
      به چیزایی که گفتم حتما خوب دقت کن - حتما پرهیز غذایی داشته باش - مخصوصا چربی ها
      برای روزهای اول که میخوای میگرن رو ترک کنی از یه عطار یا یه تجویز طب سنتی استفاده کن - هر چند بازم سمته اونا بری پرهیز غذایی تو کارشون هست - توی اینترنت هم هست - سرچ کنی راه های زیادی پیدا میکنی - مثلا از نور خیلی زیاد فاصله بگیر - از سر وصدای زیاد فاصله بگیر - عطر نزن و خیلی چیزای دیگه - که اگه اینا رو رعایت کنی انشالله موفق میشی
      بسیار درست صحبت میکنی
      کلا یه میگرنی باید عوامل سردرد خودش رو بشناسه و ازشون دوری کنه
      مثلا خود من به بوی عطر و اسپری های ضد عرق حساسم
      رفتم گشتم کم بو ترین مام ممکن رو پیدا کردم ولی قبلا اسپری میزدم سریع بعدش سر درد میگرفتم

    8. Top | #8
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      یه استاد داشتیم دکترای فیزیولوژی داشت ایشونم میگرن داشت. قبل اینکه نفر اول دکترای کشور بشه میگرن داشت.
      شما فکر میکنین چند درصد نفرات برتر کنکور آدم عادی هستن؟؟ 50%شون انقدر خودشون رو در خونه حبس کردن که افسردگی ماژور گرفتن.کسی با افسردگی بتونه نفر برتر بشه یه میگرن نتونه قبول بیشه؟؟ اینهمه دانشجوی پزشکی و دندون تهران داریم که adhd هستن یا وسواس فکری دارن، آسیبی که اینا به ذهن میزنن میگرن در مقابلشون هیچی نیست چون اینا بیمار ذهنی حساب میشن و میگرن فقط یه بیماری نورولوژی ساده.
      اگه میگفتی adhd هستم یاافسردگی شدید دارم من میگفتم که الان تمرکزت هم خیلی آسیب دیده و بدون درمان سخت بتونی قبول بشی ولی میگرن چیزی نیست که بتونه هدفت رو بگیره. شاید همین رتبه های برتر هم میگرن داشته باشن. حالا درمان بشی و سردردهات کنترل بشن که هیچی نیست دیگه

    9. Top | #9
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط مسیح نمایش پست ها
      در مورد سر دردت نمیدونم چی بگم چون من دکتر نیستم.فقط یه سوال اینکه از بچگی میگرن داشتی یا بخاطر مشکلات دچار میگرن شدی؟
      یه دو سالی هست. تا چند سال پیش،همش به صورت افراطی پای کامیپوتر بودم و در مغازه وایمیستادم و از شدت خستگی و عصبانیت،با خودم می گفتم که :اگه ms نگرفتم،حالا ببین.: و این شد که میگرن گرفتم! اینجا اینقدر هوا گرمه و آفتابه که نمیشه سردرد نداشته باشی.اینجا خوزستانه!

    10. Top | #10
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Yek.Doost نمایش پست ها
      سلام عزیزم
      به عنوان کسی که این میگرن رو به طور کامل لمس کرده و تونسته اونو زمین بزنه صحبت میکنم
      خیلی مفصله - حرف زیاد هست واسه گفتن
      دو سال با این بیماری سر و کله زدم -خیلی خیلی بده - وقتی که میگرنم فعال میشد سرم سنگینی میکرد - تعادل و تمرکز نداشتم - از همه مهتر بی حال میشدم - اون نشاط خاص خودم رو از دست میدادم - پسر فعال و تنومندی بودم ولی این میگیرن فلجم میکرد - نمیذاشت درست وحسابی فعالیت کنم
      دکتر ها هم هر کدوم یه چیزی میگفتن - اندازه بز هم بارشون نبود به خدا - فقط میخوان هر طور شده از ماها پول بکشن
      حتی تا تهران هم رفتم ولی جز قرص هیچی نمیدادن - منم هیچ وقت قرص نمیخوردم
      بیشترین جایی که خیلی خیلی دیونم کرد تو ایام خدمت بود
      خلاصه خودم دست به کار شدم و فهمیدم با خوردن یه سری غذاها حمله میگرن صورت میگره - همچنین یک سری روش هایی پیدا کردم که باشون اروم میشدم
      یکیش اینه دوش گرفتن مرتب هستش - اصلا یه حالی میده
      خوردن چایی فقط اول صبح :‌ هر وقت چایی نمیخوردم میگرنم فعال میشد - بعد یه سری با یه دکتر غذا درمانی اشنا شدم که میگفت خوردن چایی جهت جلوگیری از سردرد همش تلقینه و هیچ فایده ای نداره - خلاصه اینم بحث مفصلی شد و من خلاف حرفش رو ثابت کردم -و به این نتیجه رسیدم که خوردن یک لیوان چایی بعد از بیدار شدن از خواب صبح خیلی خیلی نیازه
      مورد بعدی : خوردن ماهی - دقیقا بعد از خوردن ماهی سرم منفجر میشد و حتما باید میخوابیدم - از اونجایی که غذایی خیلی مفیدیه هیچ وقت ترکش نکردم
      مورد بعدی" خوردن لبنیات - مثل شیر و دوغ - اینا باز میگرنم رو فعال میکردن - یکم واسم مشکل ایجاد کرد - اخه من دوغ خور خیلی حرفه ای بودم - به طرز فجیعی دوغ میخورم
      مورد بعدی : خوردن چیزهای خیلی سرد - اب و شربت سرد - هوای سرد - دوش اب سرد - کلا خوردن چیزای که طبع سرد دارن ماهی و گوشت و لبنیات اینا هم طبع سرد دارن - فلذا بر میگردیم به طب امام صادق که در 1400 سال پیش از اون یاد کرده - پنیر رو باید گردو بخوری - شیر رو با عسل - و ماهی رو با خرما
      مورد بعدی : که خیلی باهاش حال کردم مبحث استخر بود - سوییچ کردن بین اب سرد و اب گرم - خیلی خیلی کیف میداد - پنج شش دقیقه تو جکوزی آب گرم می نشستم بعد یه دفعه ای میپریدم تو آب خیلی سرد - این طوری بود که دیگه خبری از میگرن نمیشد -بعدا فهمیدم که سوئیچ کردن بین اب گرم و سرد خیلی خواص داره - مثل فعال کردن یک سری سلولی های خاکستری در مغز
      مورد بعدی : خوردن اب در طول روز هستش - مثل خوردن 7 تا 12 لیوان آب - اینم از فعال کردن میگیرن جلو گیری میکرد
      مورد بعدی : خوردن قهوه - اینم از فعال کردن میگیرن جلو گیری میکرد
      بعدی : یکی از چیزایی که میگرنم رو فعال میکرد خواب ظهر بود - که بل کل دیگه تعطیلش کردم
      بعدی :‌ حجامت کردن یا خون دادن - چون یکی از دلایل سردرد غلظت خون هستش - اول که خون دادم واسه یه مدت سر حال شدم- بعد دیدم که خون دادن هیچ فایده و خواصی واسه بدن نداره - پس به فکر حجامت افتادم - حجامت هم خیلی خیلی کیف میداد - هر چند ماه از بین دو کتفم خون میگرفتم - بعد در مورد خون گرفتن و حجامت سر پرسیدم که هیچکی بلد نبود یا میگفتن خطر ناکه - بعدش با حجامت کرم زالو و درمان عجیب اون آشنا شدم - یه شش هفت تا کرم زالو انداخت رو پیشونیم و شقیقه هام - اینقدر کیف کردم - بعد از خون دادن بهترین حس رو داشتم - این قدر سبک شده بودم که نگو -
      خلاصه همه اینا رو امتحان کردم
      اخر سر یه قرص جدید هم اومد بازار به اسم سوماتریپتان - این مخصوص میگیرنه - پسرخالم تو دارو هستش و خبرش رو بهم داد - چون گفت جدیده - منم گفتم بذار تست کنم - کلا به خوردن دارو اعتقاد ندارم - ولی یه بسته گرفتم - خیلی عالی بود - میگیرن رو کامل خنثی میکرد - فقط یه بدی داشت که اونم یه حس خواب الودگی خفیفی بم دست میداد - ولی باز کلا مخالفم این دارو هستم چون ضررهای خیلی بیشتری داره

      واما میرسیم به اصل قضیه
      از همه اینا بگذریم - یه سری اتفاقات مهمی تو زندگیم افتاد که خیلی سرگرمشون شدم - یه چشم به هم زدم دیدم سه چهار ماه گذشت - اینقدر سرم شلوغ بود که دیگه خبری از میگیرن نبود- خیلی جالب بود اخه - چهار ماه سرگرم یه قضیه ای شدم بدون اینکه حتی یک بار هم یاده میگیرن بیافتم - ازاونجا فهمیدم که میگیرن همش تلقین بود
      -خلاصه اینم گذشت تا دیگه وارد مسیر کنکور تجربی شدم - دیگه بل کل چیزی به اسم میگیرن ندارم - همیشه سرم گرمه و به هدفم فکر میکنم
      شما هم امتحان کن -باور کن تلقینی بیش نیست - خودت رو محکم نگه دار
      به چیزایی که گفتم حتما خوب دقت کن - حتما پرهیز غذایی داشته باش - مخصوصا چربی ها
      برای روزهای اول که میخوای میگرن رو ترک کنی از یه عطار یا یه تجویز طب سنتی استفاده کن - هر چند بازم سمته اونا بری پرهیز غذایی تو کارشون هست - توی اینترنت هم هست - سرچ کنی راه های زیادی پیدا میکنی - مثلا از نور خیلی زیاد فاصله بگیر - از سر وصدای زیاد فاصله بگیر - عطر نزن و خیلی چیزای دیگه - که اگه اینا رو رعایت کنی انشالله موفق میشی
      صد در صد اینایی رو که گفتی،جدیدا فهمیدم و دارم رعایت می کنم.اما این که نشد زندگی.بازم با رعایت اینا،حتما یه شوک عصبی یا داد و بیداد خانواده هنگام خوابم،باعث سر دردم میشه.

    11. Top | #11
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Ahmadvand70 نمایش پست ها
      یه استاد داشتیم دکترای فیزیولوژی داشت ایشونم میگرن داشت. قبل اینکه نفر اول دکترای کشور بشه میگرن داشت.
      شما فکر میکنین چند درصد نفرات برتر کنکور آدم عادی هستن؟؟ 50%شون انقدر خودشون رو در خونه حبس کردن که افسردگی ماژور گرفتن.کسی با افسردگی بتونه نفر برتر بشه یه میگرن نتونه قبول بیشه؟؟ اینهمه دانشجوی پزشکی و دندون تهران داریم که adhd هستن یا وسواس فکری دارن، آسیبی که اینا به ذهن میزنن میگرن در مقابلشون هیچی نیست چون اینا بیمار ذهنی حساب میشن و میگرن فقط یه بیماری نورولوژی ساده.
      اگه میگفتی adhd هستم یاافسردگی شدید دارم من میگفتم که الان تمرکزت هم خیلی آسیب دیده و بدون درمان سخت بتونی قبول بشی ولی میگرن چیزی نیست که بتونه هدفت رو بگیره. شاید همین رتبه های برتر هم میگرن داشته باشن. حالا درمان بشی و سردردهات کنترل بشن که هیچی نیست دیگه
      بزار داستانش رو کامل بگم.اول رفتم پیش یه دکتر گوش حلق و بینی. گفت سینوزیت داری.برو عکس بنداز تا ببینم.نگاه عکس کرد گفت باید عمل بشه.یه عالمه چرک خشک کن قوی داد گفت تموم شد بیا.دو ماه بعد رفتیم دوباره پیشش،گفت یکشنبه باید عمل بشه.بعد رفتیم مسافرت.توی مسافرت هم پیش یه دکتر عمومی رفتیم و اونم چرک خشک کن(همون آنتی بیوتیک) خیلی قوییی داد! اونم خوردم(این قرص سردردم رو خیلی می کردن و فکر می کردم که داره چرک ها رو میبره) و بعد از چند ماه رفتیم بیمارستان اهواز.دکتر گوش حلق و بینی گفت که سینوزیت نیست و هر کی گفته غلط کرده.گفت میگرن هست و برو پیش دکتر مغز و اعصاب.دکتر مغز و اعصاب هم باز گفت عکس بنداز(تا ببینن سرطان دارم یا نه) که خداروشکر نداشتم و قرص نوشت و گفت تموم شد بیا. کمی از قرص ها رو خوردم،دیوانه دیوانه ام کرد.اصلا نمی تونستم 2+2 چند میشه.خیلی قرص های بدی بود.قلبم هم یکجوری می زد. بعد قرصا رو قطع کردم و رفتیم پیش دکتر مغز و اعصاب یه شهری دیگه،اون گفت درست برات تجویز کرده!برام نوار مغز گرفت و قرص های دیگه داد.همون قرص هایی که بالا نوشتم. دو دوره این قرص ها رو خوردم و دیگه پیش دکتر نرفتم. کل عمرم رفت.ای خدا.این پدر و مادر دلشون میسوزه ولی اندازه...عقل ندارن. نمی دونی موقع ای که فکر می کردن سینوزیته، چه روش های سنتی مسخره ای پیشنهاد دادن!انبر نسا! حجامت! راستی یه چند وقت هم دکتر سنتی وقتم رو گرفت.در کل دو بار سی تی اسکن از سینوس و یکبار سی تی اسکن از جمجمعه انداختم. رشد قدم متوقف شد(مطمئنم به خاطر همون انتی بیوتیک هایی بود که بیخودی می خورم.چقدر خوردم) و اینو هر جا میگم مسخره میکنن.لاغر لاغر و ضعیف شدم. معدل راهنماییم 19 و الان 14 هست(البته نهایی های خرداد رو غیبت کردم و شهریور دارم)!

    12. Top | #12
      کاربر باسابقه

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      داداشی بنده هم خوزستانیم
      باید از فن بیخیالی استفاده کنی
      بزن به بیخیالی
      جدی میگم اینو
      بهش اهمیت نده
      حتی بهش فکر نکن
      ------
      بدترین لحظاتی که داشتم تو ایام خدمت بود ...
      بقیش رو تو خصوصی برات می فرستم

    13. Top | #13
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      سلام با مریضی درس خوندن سخت ولی من ی دختر خانم میشناسم پاهاش فلج و رتبه 300 منطقه 2 رو اورد فقط خودتو باور کن همین برا کنکور خوندن کار سختی نیست یکم خود باوری میخواد
      و توکل
      ب خودت ایمان داشته باش بگو من میتونمممممممممممممممممممم موفق باشی

    14. Top | #14
      کاربر باسابقه

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط GBrooz نمایش پست ها
      بزار داستانش رو کامل بگم.اول رفتم پیش یه دکتر گوش حلق و بینی. گفت سینوزیت داری.برو عکس بنداز تا ببینم.نگاه عکس کرد گفت باید عمل بشه.یه عالمه چرک خشک کن قوی داد گفت تموم شد بیا.دو ماه بعد رفتیم دوباره پیشش،گفت یکشنبه باید عمل بشه.بعد رفتیم مسافرت.توی مسافرت هم پیش یه دکتر عمومی رفتیم و اونم چرک خشک کن(همون آنتی بیوتیک) خیلی قوییی داد! اونم خوردم(این قرص سردردم رو خیلی می کردن و فکر می کردم که داره چرک ها رو میبره) و بعد از چند ماه رفتیم بیمارستان اهواز.دکتر گوش حلق و بینی گفت که سینوزیت نیست و هر کی گفته غلط کرده.گفت میگرن هست و برو پیش دکتر مغز و اعصاب.دکتر مغز و اعصاب هم باز گفت عکس بنداز(تا ببینن سرطان دارم یا نه) که خداروشکر نداشتم و قرص نوشت و گفت تموم شد بیا. کمی از قرص ها رو خوردم،دیوانه دیوانه ام کرد.اصلا نمی تونستم 2+2 چند میشه.خیلی قرص های بدی بود.قلبم هم یکجوری می زد. بعد قرصا رو قطع کردم و رفتیم پیش دکتر مغز و اعصاب یه شهری دیگه،اون گفت درست برات تجویز کرده!برام نوار مغز گرفت و قرص های دیگه داد.همون قرص هایی که بالا نوشتم. دو دوره این قرص ها رو خوردم و دیگه پیش دکتر نرفتم. کل عمرم رفت.ای خدا.این پدر و مادر دلشون میسوزه ولی اندازه...عقل ندارن. نمی دونی موقع ای که فکر می کردن سینوزیته، چه روش های سنتی مسخره ای پیشنهاد دادن!انبر نسا! حجامت! راستی یه چند وقت هم دکتر سنتی وقتم رو گرفت.در کل دو بار سی تی اسکن از سینوس و یکبار سی تی اسکن از جمجمعه انداختم. رشد قدم متوقف شد(مطمئنم به خاطر همون انتی بیوتیک هایی بود که بیخودی می خورم.چقدر خوردم) و اینو هر جا میگم مسخره میکنن.لاغر لاغر و ضعیف شدم. معدل راهنماییم 19 و الان 14 هست(البته نهایی های خرداد رو غیبت کردم و شهریور دارم)!
      خب منم عرض کردم داداش گلم
      این دکتر ها اندازه بز هم بارشون نیست - فقط میخوان ویزیت کنن و تمام - پسر خاله هام که دارو خانه دارن به خدا قسم از این دکترا بهتر میفهمن - تا الان هر کی رفته دکتر فقط میره ضایع میشه و بر میگرده
      وقتی حمله میگرن بهت دست پیدام میکنه در واقع درد سینوزیتت فعال میشه - ولی سینوزیت نیست - در واقع میشه این طور گفت که علایم سر درد و علایم سینوزیت یکی هستن ولی خیلی باهم فرق دارن ـ ( درد زیر گودی چشم و نزدیک بینی - درد چشم وپشت چشم - درد بالای ابرو یا زیر ابرو )
      ببین تقریبا 90 درصد یا شاید هم 99 درصد مردم سینوزیت دارن - ولی به اون حدی نیست که دکترا بزرگش میکنن
      اتفاقا پدر و مادرت درست میگفتن - سینوزیت باید به روش سنتی دفع بشه - اگه واقعا سینوس هات عفوت کردن باشن و عملشون کنی بازم عفونت رجعت میکنه این موضوع رو دکترهای نامرد که بهت نمیگن - فقط بهت میگه بیا عمل کن - اون قرص های قوی رو نباید استفاده میکردی کاره اشتباه کردی - فک کنم یکشون هم آموکسی کلاو باشه - اینا ضررهای خیلی خیلی زیادی دارن - بهترین راه دفع سینوزیت همین طب سنتی هستش - خیلی اسون و ساده میشه اون رو از بین برد - یکیش استفاده از انفیه هستش - خیلی باحاله - یکم میذاری تو دستت و از طریق دماغ میکشی بالا - اون وقت شروع میکنه به عطسه کردن - یکی دیگش چکیدن روغن دون سیاهه در بینیه - و از همه مهتر بخور کردن یه چند گیاه معروف هستش - اگه واقعا دیگه خیلی حاد باشه از طریق کرم زالو میشه راحت عفونت رو کشید بیرون - اصلا نیاز به عمل نیست دیگه

      قبلن هم گفتم الانم میگم - بزن به بیخیالی - هر چی بهش بیشتر فکر کنی وبیشتر بهش اهمیت بدی اونم بیشتر خودش رو نشون میده - خودت رو در مقابل یه سردرد نبازززز

    15. Top | #15
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mmahsa نمایش پست ها
      سلام با مریضی درس خوندن سخت ولی من ی دختر خانم میشناسم پاهاش فلج و رتبه 300 منطقه 2 رو اورد فقط خودتو باور کن همین برا کنکور خوندن کار سختی نیست یکم خود باوری میخواد
      و توکل
      ب خودت ایمان داشته باش بگو من میتونمممممممممممممممممممم موفق باشی
      پاهاش فلج بود.مغزش که کار می کرد.تورو خدا دعا کنید این سر دردام برن.میگرن خیلی بده(فقط اسمش خوبه و کلاس داره) و گرنه بیچارم کرده.

    صفحه 1 از 3 12 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. کتاب «آیات و روایات - نشرالگو»
      توسط Sleeplife در انجمن منابع دروس عمومی
      پاسخ: 13
      آخرين نوشته: 19 مرداد 1394, 00:14
    2. پاسخ: 2
      آخرين نوشته: 28 فروردین 1394, 22:50
    3. فرق فیزیک امیر مسعودی ویرایش 90 با 92 چیه؟؟!
      توسط Dj.ALI در انجمن فیلمهای کمک آموزشی
      پاسخ: 5
      آخرين نوشته: 28 آبان 1393, 15:54
    4. نظرتون راجع به فیلم های دبیرستان دانشگاه شریف؟؟
      توسط mahdihatami در انجمن فیلمهای کمک آموزشی
      پاسخ: 8
      آخرين نوشته: 28 آبان 1393, 12:03
    5. چرا علی کریمی استقلالی نشد؟؟
      توسط na3r!n در انجمن ورزش
      پاسخ: 0
      آخرين نوشته: 25 آبان 1393, 14:12

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن