خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 4 12 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 48
    1. Top | #1
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات

      جهان های موازی کجایند؟ (مطلبی فوق العاده برای فضایی ها) + دانلود مستندهای کوتاه

      بنام زیباترین خالق هستی خدا

      سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیزم
      این تاپیک هم همنطوری که از عنوانش مشخصه درباره جهان های موازی بحث میکنه ، خب اینکه منظور از جهان های موازی چی هستش؟ و این جهان های موازی کجا هستند؟ رو باید این مطالب رو با دقت بخونید تا
      جواب سوالات ابتدایی که در ذهنتون هست رو پیدا کنید ، توصیه میکنم حتماً تا آخر مطلب رو بخونید و ببینید ، چرا که این موضوع جهان های موازی هم از اون مباحث داغ نجوم هستش و سری از اسرار فضاست.



      دوستان در واقع موضع جهان های موازی این نیست که خب حالا چند جهان موازی هم هستند که شده جهان های موازی ، اصلاً موضوع خیلی خیلی پیچیده تر از این حرفاست.





      آیا جهان های موازی براستی وجود دارند؟ این جهان ها کجا هستند؟ چرا ما قادر به دیدنشان نیستیم؟ چند نوع جهان های موازی وجود دارد؟
      دانشمندان بدنبال پاسخی برای این پرسش ها و بسیاری از این دست سوالات هستند. در واقع معنای هیجان انگیز، این موضوع است که شاید جهان ما در میان دریایی از این جهان ها قرار داشته باشد.




















      منبع :
      bigbangpage.com



      توجه : دوستان عزیز نظرات یا برداشت های خودشون رو از موضوع جهان های موازی کجایند؟بیان کنن تا بدین صورت در تاپیک بحث علمی و تبادل اطلاعات کنیم و خلاصه یه چیزی یاد بگیریم و به همدیگه در یادگیری و درک موضوعات کمک کنیم.
      در ضمن باید این رو هم بگم که تبادل نظر و اطلاعات علمی ایده و پیشنهاد دوست خوبم
      سینا ( bisikie ) هست ، پس امیدوارم
      مفید واقع بشه.




      ویرایش توسط saj8jad : 08 تیر 1394 در ساعت 01:44

    2. Top | #2
      در انتظار تایید ایمیل

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      خیلی جالب بود

    3. Top | #3
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      سلام...
      این مطلب یکم سنگینه البته برای اونهایی که فیزیکو خوب درک نمیکنن ولی برای کسایی که نظریه ی نسبیت اینشتین و مباحث فیزیک کوانتومو خوب فهمیدن خیلی جالبه. مخصوصا اونهایی که دوست دارن بدونن میشه به آینده سفر کرد یا نه؟

      289700775715383631.jpg
      آیا نسخه دومی از شما ، یک رونوشت از خود شما وجود دارد که همین الان مشغول خواندن این مقاله باشد؟ آیا شخصی دیگر با اینکه شما نیست، روی سیاره‌ای به نام زمین با کوههای مه گرفته ، مزارع حاصل خیز و شهرهای بی در و پیکر در منظومه خورشیدی که هشت سیاره دیگر نیز دارد، زندگی می‌کند؟
      آیا زندگی این شخص از هر لحاظ درست عین زندگی شما بوده است؟
      اگر جوابتان مثبت است، شاید در این لحظه او تصمیم بگیرد این مقاله را تا همین جا رها کند، در حالی که شما به خواندن مقاله تا انتها ادامه خواهید داد.
      نظریه جهانهای موازی
      اندیشه وجود یک خود دیگر نظیر آنچه که در بالا شرح آن رفت عجیب و غیر معقول به نظر می‌رسد، اما آنگونه که از قرائن بر می‌آید انگار مجبوریم آن را بپذیریم. زیرا مشاهدات نجومی از این اندیشه غیر مادی پشتیبانی می‌کنند. بنابر این پیش بینی ساده‌ترین و پر طرافدارترین الگوی کیهان شناسی که امروزه وجود دارد، این است که هر یک از ما یک جفت (همزاد) داریم که در کهکشانی که حدود 10280 متر دورتر از زمین قراردارد، زندگی می‌کنند.
      این مسافت آنچنان زیاد است که بطور کامل خارج از هر گونه امکان بررسیهای نجومی است، اما این امر واقعیت وجود نسخه دوم ما را کمرنگ نمی‌کند. این مسافت بر اساس نظریه احتمالات مقدماتی برآورده شده و حتی فرضیات خیال پردازانه فیزیک نوین را نیز در بر نگرفته است.
      وسعت عالم
      دورترین فاصله‌ای که ما قادر به دیدن آن هستیم، مسافتی است که نور در مدت 14 میلیارد سال که از انفجار بزرگ و آغاز انبساط عالم سپری شده است، طی می‌کند. دورترین اجرام مرئی هم اکنون حدود 4x1026 متر دور تر از زمین قرار دارند. این فاصله که عالم قابل مشاهده توسط ما را تعریف می‌کند. بطور مشابه ، عالمهای خودهای دیگر ما کراتی هستند به همین اندازه ، که مرکزشان روی سیاره محل سکونت آنهاست. چنین ترکیبی ساده‌ترین و سر راست‌ترین نمونه از جهانهای موازی است. هر جهان تنها بخشی کوچک از "جهان چند گانه" بزرگتر است.
      فیزیکدانان کوانتمی دانشگاه کالیفرنیا کشف عجیبی کرده اند که به گونه ای نشان می دهد جسمی که در مقابل یک فرد قرار گرفته و دیده می شود می تواند به صورت همزمان در جهانی موازی نیز وجود داشته باشد.
      به گزارش خبرگزاری مهر، این کشف به واسطه ذره ای کوچک و فلزی انجام گرفته است؛ براده ای به قطر یک تار مو، جسمی که بسیار ریز است اما در عین حال می توان آن را با چشم غیر مسلح نیز مشاهده کرد.دانشمندان این ذره را در کاسه ای مخروطی و تاریک سرد کرده و تمامی هوای اطراف آن را به منظور حذف ارتعاش خارج کردند. سپس محققان ذره را مانند یک دیاپازون حرکت داده و مشاهده کردند ذره در زمانی واحد حرکت کرده و متوقف می شود.چگونه این پدیده را درک کنیم؟برای درک این پدیده که کاملا غیر ممکن به نظر می رسد، باید بسیار بسیار کوچک اندیشید، حتی کوچکتر از اتمها، الکترونهایی که به دور هسته اتم در گردشند، در آن واحد در حالتهای چند گانه حرکت می کنند که ثابت کردن آنها تقریبا غیر ممکن است. به بیان ساده تر می توان گفت زمانی که فردی در شهر اکلاهاما به دیدن مادر خود می رود در جهان موازی که ذرات اتمی وی در آن حضور دارند همان فرد در خانه مشغول تماشای تلویزیون است.به گفته دانشمندان شاید این پدیده کاملا غیر واقعی به نظر آید اما بر پایه علم حقیقی رخ می دهد. بر اساس یکی از نظریه های فیزیکی زمانی که پدیده ای در یک حالت مشاهده می شود این پدیده جهان را به دو بخش تقسیم می کند. نظریه چند حالتی بر این پایه استوار است که جهان فعلی طی مشاهده انسان متوقف شده و انسان تنها یکی از واقعیات در حال وقوع را مشاهده می کند. برای مثال می تواند توپ فوتبال را ببیند که در هوا در پرواز است، اما شاید در جهان موازی این توپ در همان لحظه سقوط کرده باشد و یا شاید اصلا فردی در آن لحظه مشغول بازی فوتبال نباشد.بسیاری از فیزیکدانان بزرگ پایه های علمی جهان چند حالتی را حتی اگر نتوان آن را به اثبات رساند قبول دارند. "شان کرول" از موسسه تکنولوژی کالیفرنیا یکی از این فیزیکدانان بوده و معتقد است تا زمانی که نتوان تمدنهای فوق پیشرفته بیگانه را تصور کرد که پی به واقعیت این نظریه برده اند، انسانها تحت تاثیر امکان وجود جهانهای دیگر قرار نخواهند گرفت. وی در عین حال معتقد است هرگز فردی قادر به ابداع دستگاهی نخواهد بود که با استفاده از آن بتوان میان این جهانها ارتباط برقرار کرد.درک واقعیت جهان موازی بستگی شدیدی به درک انسان از زمان دارد. به گفته "کرول" ما زمان را به صورت واقعی احساس نمی کنیم، تنها شاهد گذشت آن هستیم. برای مثال گذشت زمان در هنگام یک مسابقه هیجان انگیز بسیار سریع و در سر کلاس یک درس کسل کننده کاملا کند است. یا هنگامی که فردی تلاش دارد با تاخیر در دفتر کارش حاضر نشود، دقایق برای وی با سرعتی باور نکردنی می گذرند اما چند دقیقه باقی مانده از ساعت کار به راحتی با چندین ساعت برابری می کنند.بازگشت به آینده"فرد آلن ولف" از دانشمندان فیزیک کوانتم نیز معتقد است زمان به شکل یک خیابان یک طرفه به نظر می آید که از گذشته به سوی حال در حرکت است، اما با در نظر گرفتن نظریه های قابل ملاحظه ای که در سطح کوانتمی ارائه شده اند، ذرات در آن واحد به سمت عقب و جلو در حرکتند. در صورتی که بتوانیم از بخش "جلو و عقب رفتن در آن واحد" صرف نظر کنیم، شانس درک بخشی از فیزیک را از خود گرفته ایم.به گفته "ولف" زمان در ماشینهای کوانتمی به صورت مستقیم حرکت نمی کند بلکه حرکتی زیگزاگ داشته و به همین دلیل وی معتقد است امکان ساختن ماشینی که بتواند زمان را منحرف کند، وجود دارد.به گفته "ریچارد گات" فیزیکدان دانشگاه پرینستون "سرگئی کریکالو" فضانورد روسی که در 6 ماموریت فضایی حضور داشته است نسبت به بقیه انسانهای روی زمین 48/1 ثانیه جوانتر است زیرا وی در سرعتی بسیار بالا در مدار حرکت کرده است و کم سن تر بودن نسبت به بقیه به معنی جهش به آینده و تجربه نکردن زمان حال مشابه با دیگران است. به گفته وی از جهتی می توان گفت این فضانورد به سوی آینده سفر کرده و دوباره بازگشته است!"گات" می گوید نیوتن باور داشت زمان پدیده ای جهانی است و تمامی ساعتهای جهان به صورت یکسان حرکت می کنند. اکنون با توجه به نظریه نسبیت خصوصی اینشتین می توان گفت سفر به آینده امکان پذیر است. با در نظر گرفتن نظریه گرانش اینشتین، قوانین فیزیک از منظری که امروز آنها را درک می کنیم نشان می دهند حتی سفر در زمان به سوی گذشته نیز امکانپذیر است اما برای مشاهده امکان این سفر باید قوانین جدید فیزیکی در سطح کوانتمی فراگرفته شوند.درک این قوانین نیز با استفاده از ذره ای فلزی و بسیار کوچک و کاسه ای مخروطی شکل آغاز شده است. در واقع فیزیکدانان دانشگاه کالیفرنیا با ابداع خود مقیاس ماشینهای کوانتمی را به ابعاد بزرگتری تغییر دادند.بر اساس گزارش فاکس نیوز، مسئله بعدی فراگرفتن چگونگی کنترل ماشینهای کوانتمی و استفاده از آنها برای اجسام بزرگتر است. در این صورت شاید بتوان با دستکاری تنها چند الکترون کوچک به جهان موازی دست پیدا کرد.

      بحثمون ادامه داره...

      هرروزی که بهترازروزهای قبلت باشه،تکه ای ازپازل رویاهای توست که سرجاش قرار میگیره، سعی کن هرروز بهترازروزقبل باشی تاپازل رویاهات روهرچه سریعتر کامل کنی

      Sina
      CEO of Iramrich

      by the way here's my channel : @MrRich


    4. Top | #4
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط biskie نمایش پست ها
      سلام...
      این مطلب یکم سنگینه البته برای اونهایی که فیزیکو خوب درک نمیکنن ولی برای کسایی که نظریه ی نسبیت اینشتین و مباحث فیزیک کوانتومو خوب فهمیدن خیلی جالبه. مخصوصا اونهایی که دوست دارن بدونن میشه به آینده سفر کرد یا نه؟

      برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام: 289700775715383631.jpg
مشاهده: 223
حجم: 93.7 کیلو بایت
      آیا نسخه دومی از شما ، یک رونوشت از خود شما وجود دارد که همین الان مشغول خواندن این مقاله باشد؟ آیا شخصی دیگر با اینکه شما نیست، روی سیاره‌ای به نام زمین با کوههای مه گرفته ، مزارع حاصل خیز و شهرهای بی در و پیکر در منظومه خورشیدی که هشت سیاره دیگر نیز دارد، زندگی می‌کند؟
      آیا زندگی این شخص از هر لحاظ درست عین زندگی شما بوده است؟
      اگر جوابتان مثبت است، شاید در این لحظه او تصمیم بگیرد این مقاله را تا همین جا رها کند، در حالی که شما به خواندن مقاله تا انتها ادامه خواهید داد.
      نظریه جهانهای موازی
      اندیشه وجود یک خود دیگر نظیر آنچه که در بالا شرح آن رفت عجیب و غیر معقول به نظر می‌رسد، اما آنگونه که از قرائن بر می‌آید انگار مجبوریم آن را بپذیریم. زیرا مشاهدات نجومی از این اندیشه غیر مادی پشتیبانی می‌کنند. بنابر این پیش بینی ساده‌ترین و پر طرافدارترین الگوی کیهان شناسی که امروزه وجود دارد، این است که هر یک از ما یک جفت (همزاد) داریم که در کهکشانی که حدود 10280 متر دورتر از زمین قراردارد، زندگی می‌کنند.
      این مسافت آنچنان زیاد است که بطور کامل خارج از هر گونه امکان بررسیهای نجومی است، اما این امر واقعیت وجود نسخه دوم ما را کمرنگ نمی‌کند. این مسافت بر اساس نظریه احتمالات مقدماتی برآورده شده و حتی فرضیات خیال پردازانه فیزیک نوین را نیز در بر نگرفته است.
      وسعت عالم
      دورترین فاصله‌ای که ما قادر به دیدن آن هستیم، مسافتی است که نور در مدت 14 میلیارد سال که از انفجار بزرگ و آغاز انبساط عالم سپری شده است، طی می‌کند. دورترین اجرام مرئی هم اکنون حدود 4x1026 متر دور تر از زمین قرار دارند. این فاصله که عالم قابل مشاهده توسط ما را تعریف می‌کند. بطور مشابه ، عالمهای خودهای دیگر ما کراتی هستند به همین اندازه ، که مرکزشان روی سیاره محل سکونت آنهاست. چنین ترکیبی ساده‌ترین و سر راست‌ترین نمونه از جهانهای موازی است. هر جهان تنها بخشی کوچک از "جهان چند گانه" بزرگتر است.
      فیزیکدانان کوانتمی دانشگاه کالیفرنیا کشف عجیبی کرده اند که به گونه ای نشان می دهد جسمی که در مقابل یک فرد قرار گرفته و دیده می شود می تواند به صورت همزمان در جهانی موازی نیز وجود داشته باشد.
      به گزارش خبرگزاری مهر، این کشف به واسطه ذره ای کوچک و فلزی انجام گرفته است؛ براده ای به قطر یک تار مو، جسمی که بسیار ریز است اما در عین حال می توان آن را با چشم غیر مسلح نیز مشاهده کرد.دانشمندان این ذره را در کاسه ای مخروطی و تاریک سرد کرده و تمامی هوای اطراف آن را به منظور حذف ارتعاش خارج کردند. سپس محققان ذره را مانند یک دیاپازون حرکت داده و مشاهده کردند ذره در زمانی واحد حرکت کرده و متوقف می شود.چگونه این پدیده را درک کنیم؟برای درک این پدیده که کاملا غیر ممکن به نظر می رسد، باید بسیار بسیار کوچک اندیشید، حتی کوچکتر از اتمها، الکترونهایی که به دور هسته اتم در گردشند، در آن واحد در حالتهای چند گانه حرکت می کنند که ثابت کردن آنها تقریبا غیر ممکن است. به بیان ساده تر می توان گفت زمانی که فردی در شهر اکلاهاما به دیدن مادر خود می رود در جهان موازی که ذرات اتمی وی در آن حضور دارند همان فرد در خانه مشغول تماشای تلویزیون است.به گفته دانشمندان شاید این پدیده کاملا غیر واقعی به نظر آید اما بر پایه علم حقیقی رخ می دهد. بر اساس یکی از نظریه های فیزیکی زمانی که پدیده ای در یک حالت مشاهده می شود این پدیده جهان را به دو بخش تقسیم می کند. نظریه چند حالتی بر این پایه استوار است که جهان فعلی طی مشاهده انسان متوقف شده و انسان تنها یکی از واقعیات در حال وقوع را مشاهده می کند. برای مثال می تواند توپ فوتبال را ببیند که در هوا در پرواز است، اما شاید در جهان موازی این توپ در همان لحظه سقوط کرده باشد و یا شاید اصلا فردی در آن لحظه مشغول بازی فوتبال نباشد.بسیاری از فیزیکدانان بزرگ پایه های علمی جهان چند حالتی را حتی اگر نتوان آن را به اثبات رساند قبول دارند. "شان کرول" از موسسه تکنولوژی کالیفرنیا یکی از این فیزیکدانان بوده و معتقد است تا زمانی که نتوان تمدنهای فوق پیشرفته بیگانه را تصور کرد که پی به واقعیت این نظریه برده اند، انسانها تحت تاثیر امکان وجود جهانهای دیگر قرار نخواهند گرفت. وی در عین حال معتقد است هرگز فردی قادر به ابداع دستگاهی نخواهد بود که با استفاده از آن بتوان میان این جهانها ارتباط برقرار کرد.درک واقعیت جهان موازی بستگی شدیدی به درک انسان از زمان دارد. به گفته "کرول" ما زمان را به صورت واقعی احساس نمی کنیم، تنها شاهد گذشت آن هستیم. برای مثال گذشت زمان در هنگام یک مسابقه هیجان انگیز بسیار سریع و در سر کلاس یک درس کسل کننده کاملا کند است. یا هنگامی که فردی تلاش دارد با تاخیر در دفتر کارش حاضر نشود، دقایق برای وی با سرعتی باور نکردنی می گذرند اما چند دقیقه باقی مانده از ساعت کار به راحتی با چندین ساعت برابری می کنند.بازگشت به آینده"فرد آلن ولف" از دانشمندان فیزیک کوانتم نیز معتقد است زمان به شکل یک خیابان یک طرفه به نظر می آید که از گذشته به سوی حال در حرکت است، اما با در نظر گرفتن نظریه های قابل ملاحظه ای که در سطح کوانتمی ارائه شده اند، ذرات در آن واحد به سمت عقب و جلو در حرکتند. در صورتی که بتوانیم از بخش "جلو و عقب رفتن در آن واحد" صرف نظر کنیم، شانس درک بخشی از فیزیک را از خود گرفته ایم.به گفته "ولف" زمان در ماشینهای کوانتمی به صورت مستقیم حرکت نمی کند بلکه حرکتی زیگزاگ داشته و به همین دلیل وی معتقد است امکان ساختن ماشینی که بتواند زمان را منحرف کند، وجود دارد.به گفته "ریچارد گات" فیزیکدان دانشگاه پرینستون "سرگئی کریکالو" فضانورد روسی که در 6 ماموریت فضایی حضور داشته است نسبت به بقیه انسانهای روی زمین 48/1 ثانیه جوانتر است زیرا وی در سرعتی بسیار بالا در مدار حرکت کرده است و کم سن تر بودن نسبت به بقیه به معنی جهش به آینده و تجربه نکردن زمان حال مشابه با دیگران است. به گفته وی از جهتی می توان گفت این فضانورد به سوی آینده سفر کرده و دوباره بازگشته است!"گات" می گوید نیوتن باور داشت زمان پدیده ای جهانی است و تمامی ساعتهای جهان به صورت یکسان حرکت می کنند. اکنون با توجه به نظریه نسبیت خصوصی اینشتین می توان گفت سفر به آینده امکان پذیر است. با در نظر گرفتن نظریه گرانش اینشتین، قوانین فیزیک از منظری که امروز آنها را درک می کنیم نشان می دهند حتی سفر در زمان به سوی گذشته نیز امکانپذیر است اما برای مشاهده امکان این سفر باید قوانین جدید فیزیکی در سطح کوانتمی فراگرفته شوند.درک این قوانین نیز با استفاده از ذره ای فلزی و بسیار کوچک و کاسه ای مخروطی شکل آغاز شده است. در واقع فیزیکدانان دانشگاه کالیفرنیا با ابداع خود مقیاس ماشینهای کوانتمی را به ابعاد بزرگتری تغییر دادند.بر اساس گزارش فاکس نیوز، مسئله بعدی فراگرفتن چگونگی کنترل ماشینهای کوانتمی و استفاده از آنها برای اجسام بزرگتر است. در این صورت شاید بتوان با دستکاری تنها چند الکترون کوچک به جهان موازی دست پیدا کرد.

      بحثمون ادامه داره...
      این اولش خیلی درگیرم خودمم مثال حس میکنم من ایران بدنیا اومدم در قرن 21 یکی در فرانسه به دنیا میاد در قرن 15

      اینطوری میشه به نظرتون ؟ یا دیوونه شدم ؟

    5. Top | #5
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ParsaYousefi نمایش پست ها
      این اولش خیلی درگیرم خودمم مثال حس میکنم من ایران بدنیا اومدم در قرن 21 یکی در فرانسه به دنیا میاد در قرن 15

      اینطوری میشه به نظرتون ؟ یا دیوونه شدم ؟
      اولش طبیعیه دوست خوبم ، همراهمون باش تا بهتر و راحتر بفهمی
      این موضوع خیلی جالبه ، من چند روز هست روش مطالعه میکنم و هنوزم ادامه میدم ، دوست داشتم بقیه هم مشارکت داشته باشند ...

      به احترام بقیه دوستامون اسپم نمیدیم : )

      هرروزی که بهترازروزهای قبلت باشه،تکه ای ازپازل رویاهای توست که سرجاش قرار میگیره، سعی کن هرروز بهترازروزقبل باشی تاپازل رویاهات روهرچه سریعتر کامل کنی

      Sina
      CEO of Iramrich

      by the way here's my channel : @MrRich


    6. Top | #6
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      چی میگییییییییییییی؟

    7. Top | #7
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      سلام دوستان
      یه مقاله سه بخشی رو که تقریبا با علم دبیرستان و اندکی سطح بالاتر هست رو در مورد جهان های موازی پیدا کردم . امروز قسمت اولشو قرار میدم :
      ترجمه مقاله کاری از : آهو آریایی

      آیا جهان های موازی واقعیت دارد ؟

      12.jpg

      در سال ۱۹۵۴/۱۳۳۳ دانشجوی دکترای جوان دانشگاه پرینستون، هیو اِوِرِت Hugh Everett، به ایده‌ی جالبی رسید: احتمال وجود داشتن جهان‌های موازی، آن‌ هم دقیقاً مانند جهان ما!این جهان‌ها به جهان ما مربوطند، در اصل آن‌ها شاخه‌های گوناگون از جهان ما و جهان ما شاخه‌ای نشأت گرفته از آن‌ها است. در این دنیاهای موازی جنگ‌ها به نتایج متفاوتی از جنگ‌های ما رسیدند، گونه‌هایی که در دنیای ما منقرض شدند در آن‌ها رشد و تکامل یافتند.

      از آن زمان تا به‌حال این ایده‌ی هیجان‌انگیز ذهن‌های بسیاری را درگیر خود کرده است. تصور بودن دنیاهایی مانند دنیای ما، تا به‌حال موضوع بسیاری از کتاب‌ها و فیلم‌های علمی‌تخیلی بوده است و از آن به‌عنوان توضیحی برای اتفاقات غیرعادی و فراطبیعی استفاده کرده‌اند.اما چرا فیزیک‌دان جوان و بااستعدادی مانند اورت باید با چنین ایده‌ای آینده‌ی کاری خود به‌خطر بیاندازد؟

      او با نظریه‌ی جهان‌های موازی درجست‌وجوی پاسخی برای این پرسش بود: چرا ذرات کوانتومی این‌قدر بی‌قاعده و قانون رفتار می‌کنند؟ یک واحد کوانتومی، کوچک‌ترین واحدی است که دانشمندان تا‌به‌حال به آن دست یافته‌اند. مطالعه و بررسی درباره‌ی فیزیک کوانتوم از سال ۱۹۰۰ آغاز شد، هنگامی‌که ماکس پلانک برای نخستین بار کوانتوم را به دنیای علم وارد کرد. یافته‌های پلانک در زمینه‌ی تابش جسم سیاه با قوانین کلاسیک فیزیک در تضاد بود و نشان می‌داد که باید قوانین دیگری بر اجزای کوچک‌تر جهان حکم‌رانی کنند.

      عدم قطعیت هایزنبرگ

      دنیای بسیار ریز کوانتوم، عجیب‌وغریب و ناآشنا است و ذره‌ها در حالت‌های کوانتومی می‌توانند به دلخواه رفتارهای دیگری داشته باشند. مثلاً فوتون‌ها، بسته‌های کوچک نور، به دو شکل ذره‌ای و موجی رفتار می‌کنند مثل این می‌ماند که وقتی دوستی به شما خیره شده است،‌ ظاهر شما جامد و سخت باشد و وقتی رویش را برمی‌گرداند شما تبدیل به گاز شوید!

      این رفتار دوگانه منجر به یافتن قاعده‌ای شد که آن را با نام «عدم قطعیت هایزنبرگ» می‌شناسیم. وِرنر هایزنبرگ بحثی را مطرح کرد که از این قرار بود: وقتی شما به ذره‌ای کوانتومی نگاه می‌کنید بر رفتار آن‌ تأثیر خواهید گذاشت، بنابراین هرگز با قطعیت نمی‌توانید درباره‌ی طبیعت و اصل ذره‌ی کوانتومی نظر دهید. علاوه‌بر این هرگز نمی‌توانید با اطمینان و قطعیت هم‌زمان سرعت حرکت و موقعیت ذره را تشخیص دهید و بسنجید. در آنِ واحد فقط اندازه‌گیری دقیق یکی از این ویژگی‌ها ممکن است.این عدم قطعیت با تفسیر کوانتومی نیلز بور، فیزیک‌دان دانمارکی، هماهنگی کاملی داشت که بیان می‌کرد همه‌ی ذرات کوانتومی فقط در یک حالت وجود ندارند، بلکه در لحظه، همه‌ی حالت‌های ممکن را در خود دارند. مجموع حالت‌های کوانتومی ممکنِ ذرات را «تابع موج» و حالتی که در آن ذره در تمام حالت‌های ممکن‌اش وجود دارد را « اصل برهم‌نهی» می‌نامند.
      پایان قسمت اول ، ادامه دارد ...

      هرروزی که بهترازروزهای قبلت باشه،تکه ای ازپازل رویاهای توست که سرجاش قرار میگیره، سعی کن هرروز بهترازروزقبل باشی تاپازل رویاهات روهرچه سریعتر کامل کنی

      Sina
      CEO of Iramrich

      by the way here's my channel : @MrRich


    8. Top | #8
      کاربر باسابقه

      Maghror
      نمایش مشخصات
      اگه به این قضیه علاقه دارید و میخواید درکش کنید لطفا متن زید از ویکیپدیا رو کامل بخونید

      گربه شرودینگر یک آزمایش فکری در فیزیک کوانتمی است که در سال ۱۹۳۵ توسط اروین شرودینگر، فیزیکدان اتریشی، ابداع شد. گاهی این آزمایش به صورت تضاد تعریف می‌شود. سناریوی آزمایش ارائه یک گربه‌است که بسته به یک رویداد تصادفی زودتر، ممکن است مرده باشد یا زنده.
      فرض کنید گربه‌ای در جعبه‌ای دربسته زندانی است. در این جعبه یک شیشه گاز سیانور، یک چکش، یک حسگر پرتوزا و یک منبع پرتوزا نیز وجود دارد. ذرات پرتوزا بصورت نامنظم تابش می‌کنند و به همین دلیل برای آن‌ها نیمه عمر در نظر می‌گیرند. حال فرض کنید حسگر و چکش طوری تنظیم شده باشند که در صورت تابش موج پرتوزا بین ساعت ۱۲ و ۱۲:۰۱، چکش شیشه حاوی گاز را شکسته و گربه بمیرد. اگر در ساعت ۱۲:۰۱ در جعبه را باز کنید چه خواهید دید؟ اگر از طریق فرمول نیمه عمر منبع، احتمال تابش بین ساعت ۱۲ و ۱۲:۰۱ را ۵۰٪ پیش بینی کنید. گربه داخل جعبه در هنگام برداشتن درب جعبه ۵۰٪ مرده‌است و ۵۰٪ زنده است. اما وقتی درب جعبه را برمی‌دارید خواهید دید که گربه یا مرده و یا زنده‌است. نمی‌توان گفت ۵۰٪ سلولهای بدن گربه مرده‌اند و ۵۰٪ آنها زنده‌اند. در فاصله یک لحظه، احتمال به یقین تبدیل خواهد شد. این امر کاملاً متضاد با مکانیک کوانتومی می‌باشد. همان‌طور که گفتیم هیچگاه نمی‌توان موقعیت یک سیستم را به دقت اندازه‌گیری نمود. اما در این مثال کاملاً این امر ممکن شده‌است.
      این گونه پارادوکس‌ها در مکانیک کوانتومی بسیار زیادند. اما با این همه مکانیک کوانتومی در پیش‌بینی نتایج بسیاری از آزمایش‌ها به طور درخشانی موفق بوده‌است و زمینه تقریباً تمامی علم و فن نوین است. بر رفتار ترانزیستورها و مدارهای مجتمع که جزء اساسی وسایلی نظیر تلویزیون و رایانه‌اند، فرمان می‌راند و نیز بنیاد شیمی و زیست‌شناسی نوین می‌باشد.
      شرح کپنهاک از مکانیک کوانتوم اشاره بر این دارد که بعد از مدتی گربه به طور همزمان هم مرده‌است و هم زنده. هنوز وقتی به داخل جعبه نگاه می‌کنیم، گربه را می‌بینیم که یا زنده‌است یا مرده نه هر دوی این‌ها. این آزمایش آنچه را که او به عنوان مشکل از تفسیر کپنهاک از مکانیک کوانتومی اعمال شده به اشیاء روزمره را نشان می‌دهد، که تضاد با عقل سلیم است.
      شرودینگرآزمایش ذهنی خود را به عنوان یک مقاله eprبعد از نویسنده‌های آن انشتین؛ پودولسکی؛ روزندر سال ۱۹۳۵ نامگذاری کرد. این مقاله طبیعت عجیب درگیری کوانتومی را برجسته کرد؛ که یکی از ویژگی‌های یک حالت کوانتومی است که ترکیبی از وضعیت دو سیستم است. (برای مثال دو ذره ریز) که یک بار با هم تعامل دارند و پس از آن از هم جدا می‌شوند و در حالت وضعیت قطعی نیستند.


      تفسیر کپنهاک

      تفسیر کپنهاک حاکی ازآن است که وضعیت دو سیستم دچار فروپاشی را به یک حالت مشخص زمانی که یکی از سیستم‌ها اندازه‌گیری شده‌است دراورد. شرودینگر و انشتین نامه‌هایی در بارهٔ مقاله رد و بدل کردند.
      مبداءوانگیزه

      برای توضیح بیشتر شرودینگر توضیح می‌دهد که چگونه یک شخص در اصل می‌تواند انطباق یک اتم به اتم‌های در مقیاس بزرگ را معکوس کند. او پیشنهاد می کندیک سنارید با یک گربه در جعبهٔ مهرو موم شده، مرگ و زندگی گربه بستگی به وضعیت ذرات درون اتمی دارد.
      شما در کنار لئو تنها فیزیکدان امروزی هستید که می‌داند اگر فردی صادق باشد هیچ‌کس نمی‌تواند ورای فریضه حقیقت راببیند. بسیاری از آنها نمی دانندکه چه بازی خطرناکی با حقیقت می‌کنند. حقیقت بعنوان چیز مستقلی ازآنچه بطور عملی انجام می‌شود. توجیه آنها به وسیله سیستم اتم رادیواکتیوی+تقویت کننده+شارژ باروت+گربه داخل جعبه زده می شودبه نحوی که عملکرد-پی اس ای سیستم حاوی گربه زنده و از پا درآمده برروی بیت‌ها (ی کامپیوتری) است البته کسی شک ندارد که وجود یا عدم وجود گربه چیز مستقلی ازعمل مشاهده‌است بخاطر بسپارید که درنصب شرودینگر به هیچ نوع شارژ باروت اشاره نشد؛ که از شمارنده گیگر به عنوان تقویت کننده وسم هیدروکیانیک استفاده می‌کند. باروت در پیشنهاد اصلی انیشتین به شرودینگر ۱۵سال پیش از آن اشاره شده‌است و علی الظاهر انیشتین آن را به بحث موجود کشانده‌است.
      تفسیرازمایش

      از زمان شرودینگر تفاسیر دیگر مکانیزم کوانتومی پیشنهادشدهاند که جواب‌های متفاوتی به سوالات گربه شرودینگر در مورد مدت زمان موقعیت عالی و زمان برخورد آنها می‌دهد.
      تفسیرکوپن هاگن

      پرکاربردترین تفسیر مکانیک کوانتوم، تفسیر کوپن هاگن است. در این تفسیر توقف‌های سیستمی موقعیت عالی وضعیتها بوده و هنگام مشاهده شدن می‌تواند همان یادگیری باشد. این آزمایش حقیقتی را آشکار می‌سازد که ماهیت اندازه‌گیری یا مشاهده در این تفسیر به خوبی تعریف نشده‌است.
      این تفسیرمی‌تواندای ن گونه بیان شودکه هنگامی که جعبه بسته‌است سیستم درموقعیت عالی وضعیت‌های مقابل است:"انرژی هسته‌ای تخریب شده/گربه مرده""انرژی هسته‌ای سالم/گربه زنده"وزمانی که جعبه بازاست ومشاهده روی می دهدتخریب عملکردموج رابرروی یک یادو وضعیت اعمال می‌کند. با این وجود یکی از دانشمندان برجسته در ارتباط با تفسیر کوپن هانگ، نیلس بورمی باشدکه تخریب برداشت شده از مشاهده کننده عملکرد موج راهرگزدرذهن نداشت به این نحوکه گربه شرودینگر هیچ معمایی در ذهن او ایجاد نکرد ممکن است گربه مدت هاقبل ازاینکه جعبه توسط مشاهده کننده آگاهی بازشود، مرده باشدویازنده باشد، تحلیل آزمایش حقیقی نشان دادکه خودمعیار (بعنوان مثال شمارشگرگیگربرای تخریب عملکردموجب کوانتوم قبل ازاینکه هرگونه مشاهده آگاهی ازاندازه گیری باشد، کفایت می‌کند. این دیدگاه که مشاهدات زمانی روی می دهدکه ذره‌ای از هسته به موج یاب برخورد کندمربوط به تئوری‌های تخریب ذهنی می‌شود. درمقابل راهکار چندین-دنیاروی دادن تخریب راانکارمی کند.
      تفسیرچندین-دنیاوتاریخ ثابت

      پارادوکس «گربه-شرودینگر» کوانتوم-مکانیکی مطابق باتفسیرچندین-دنیا. دراین این تفسیرهررویدادی یک شاخه می‌باشد. گربه بدون درنظرگرفتن این امرکه جعبه بازباشد یانه هم زنده است وهم مرده ولی گربه‌های زنده ومرده شاخه‌های متفاوتی ازدنیامی باشندکه بطوربرابرحقیقت داردولی باهم دیگرنمی‌توانندتعامل داشته باشند.
      در سال۱۹۵۷هیوگ اورت تفسیر «چند-دنیایی مکانیسم کوانتوم» را ایجاد کرد که مشاهدات رابعنوان پروسه خاصی بطور جداگانه فرض نمی‌کند در این تفسیر هر دو وضعیت زنده و مرده گربه پس از بازشدن جعبه می‌باشد ولی از همدیگرمنفصل می‌باشند. بعبارت دیگر هنگامی که جعبه باز باشد، مشاهده کننده و گربه مرده در دید مشاهده کننده با یک گربه مرده تقسیم می‌شود و مشاهده کننده درون جعبه به گربه زنده می‌نگرد؛ ولی چون وضعیت مرده وزنده منفصل می‌باشد، هیچ ارتباط یا تعامل مؤثری بین آنها وجود ندارد.
      هنگام بازکردن جعبه، مشاهده کننده به گربه خیره می‌شود بنابراین"وضعیت مشاهده کننده"منطبق برزنده بودن یامرده بودن گربه تشکیل می‌شود هر وضعیت مشاهده کننده به نحوی باگربه متصل می‌شود و یا گره می‌خورد که"مشاهده وضعیت گربه"و"وضعیت گربه"باهم دیگرمنطبق است. انفصال کوانتومی نشان می‌دهد که نتایج مختلف هیچ تعاملی باهمدیگر ندارد. مکانیزم مشابه انفصال کوانتومی نیز برای تفسیر باتوجه به تاریخچه ثابت مهم است تنهاًگربه مرده"یاًگربه زنده"می‌تواند جزئی از تاریخچه ثابت در این تفسیر باشد. راجرپنروس به این انتقادمی کند:"من امی دوارم که این مساله را روشن کنم که این مساله سوای رزو لوشن پارادوکس است چون چیزی درفرمالیسم مکانیزم کوانتوم وجود ندارد که نشان دهد وضعیت اگاهی ادراک همزمان گربه مرده وزنده را در کنار هم داشته باشد"
      همچنین دیدگاه مهمی (بون لحاظ کردن چندین- جهان) این است که انفصال مکانیزمی است که چنین ادراک همزمانی راممنوع می کندیک نوع آزمایش گربه شرودینگرمعروف به خودکشی کوانتومی توسط کیهان شناس ماکس تاگمارک ارائه شداوازمایش گربه شرودینگرراازدیدگاه گربه بررسی می کندومی گوید که با استفاده ازاین راهکارفردمی‌تواندتفاوت بین تفسیرکوپن هاگن وچندین- دنیا رابفهمد. تفسیرکلی: درتفسیرکلی وضعیت‌های عالی چیزی نیستندولی زیر گروه ان کل بزرگترمی باشند بردار وضعیت در آزمایش‌های گربه تنها قابل اجرا نیست ولی تنها به ارقام جندین آزمایش گربه آماده شده مشابه مربوط است. اجزای این تعریف نشان می دهدکه این مسئله پارادوکس گربه شرودینگر را به یک غیرمساله جزئی تبدیل می‌کند. این تفسیر ایده سیستم فیزیکی منفرد در مکانیزم‌های کوانتومی را کنار می‌گذارد و توصیف مکانیکی داردکه به هر نحو منطبق بر آن است.
      پارادوکس گربه شرودینگر

      بر اساس نظریه مکانیک کوانتوم، یک ذره می‌تواند در دو حالت به طور هم‌زمان باشد. هدف شرودینگر نشان دادن این موضوع بود که این مسئله درست نیست. شرودینگر می‌گوید که یک گربه در یک جعبه حاوی مواد سمی قرار داده شده است که احتمال مرگ و زنده بودن گربه، برابر و ۵۰ درصد می‌باشد. بر اساس نظریه کوانتوم، از آنجا که ما داخل جعبه رو نمی‌بینیم، گربه هم زنده و هم مرده است. ما می‌دانیم که این مسئله ممکن نیست، چیزی نمی‌تواند هم زنده باشد و هم مرده، و این مسئله و پارادوکسی بود، که شرودینگر می‌خواست نشان دهد.
      تفسیرارتباطی

      تفسیرارتباطی هیچ گونه تفکیک اساسی بین آزمایش انسانی، گربه و تجهیزات ویابین سیستم جانداروغیرجاندارنمی بیند همه این‌ها سیستم کوانتومی می‌باشند که با قوانین مشابهی از تکامل عملکردموج تبعیت می کنندوهمه آنه می‌تواندبه عنوان «مشاهده کننده» باشدولی تفسیر ارتباطی امکان مشاهدات مختلف را می‌دهد تا ازهمان رویدادها، باتوجه به اطلاعاتی که آنها دربارهٔ سیستم دارند، دید متفاوتی داشته باشند.
      گربه می‌تواندبه عنوان مشاهده کننده تجهیزات باشدو همچنین آزمایش کننده بعنوان مشاهده گر دیگری برای سیستم جعبه باشد. (گربه وتجهیزات) قبل از اینکه جعبه بازشود، گربه از روی طبیعت خود می‌تواند زنده باشد یا مرده باشد، که اطلاعاتی دربارهٔ تجهیزات دارد (اتم‌ها خراب شده اندیاسالم هستند) ولی آزمایش کننده اطلاعاتی دربارهٔ وضعیت محتوای جعبه ندارد. به این ترتیب دو مشاهده گربه طور همزمان دیدگاه مختلفی نسبت به آن وضعیت دارند. برای گربه عملکرد موج تجهیزات «تخریب» شده است هر دو مشاهده گراطلاعات مشترکی دربارهٔ آنچه روی می‌دهد دارند در هر دو سیستم تخریب نتیجه معین و مشابه دارد.. و گربه می‌تواند مرده باشد یا زنده.
      تئوری‌های تخریب ذهنی

      طبق تئوری‌های تخریب ذهنی موقعیت عالی همزمان (برخلاف مشاهده بیرونی) هنگامی که درگاه فیزیکی ذهنی (زمان، حجم، دما، غیرانعکاسی) باشد، تخریب می‌شود. بتابراین گربه، مدت‌ها قبل ازاینکه جعبه بازشود، انتظارمیرود دروضعیت معینی قرارگیرد. به این عمل «گربه خودش را مشاهده می‌کند» یا «محیط گربه را مشاهده می‌کند» گویند. تئوری‌های تخریب ذهنی نیازبه اصلاح مکازیزم‌های کوانتومی داردتاامکان ان را فراهم اوردتاموقعیت عالی باپروسه تکام لزمان تخریب شود.
      برنامه هاوازمایش‌ها

      این آزمایش یک آزمایش کاملاً تئوری است ودستگاه پیشنهاد شده محتمل بر وجوداست. (شایدساخته نشود) با این وجود آزمایش‌های موفق اصول مشابهی دارند. مثلاوضعیت عالی اشیاء نسبتاً بزرگ (بااستانداردهای فیزیک کوانتوم) ایجاد شده است
      run forrest runnn




    9. Top | #9
      کاربر نیمه فعال

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      برای اثبات در جواب دوستای که پرسیدنید واقعیت داره یا خیر : و همیجنین درک بهتر
      فيزيکدانان کوانتمي دانشگاه کاليفرنيا کشف عجيبي کرده اند که به گونه اي نشان مي دهد جسمي که در مقابل يک فرد قرار گرفته و ديده مي شود مي تواند به صورت همزمان در جهاني موازي نيز وجود داشته باشد.

      اين کشف به واسطه ذره اي کوچک و فلزي انجام گرفته است ، براده اي به قطر يک تار مو ، جسمي که بسيار ريز است اما در عين حال مي توان آن را با چشم غير مسلح نيز مشاهده کرد.
      دانشمندان اين ذره را در کاسه اي مخروطي و تاريک سرد کرده و تمامي هواي اطراف آن را به منظور حذف ارتعاش خارج کردند. سپس محققان ذره را مانند يک دياپازون حرکت داده و مشاهده کردند ذره در زماني واحد حرکت کرده و متوقف مي شود.

      چگونه اين پديده را درک کنيم؟
      براي درک اين پديده که کاملا غيرممکن به نظر مي رسد ، بايد بسيار بسيار کوچک انديشيد حتي کوچکتر از اتمها، الکترونهايي که به دور هسته اتم در گردشند ، در آن واحد در حالت هاي چند گانه حرکت مي کنند که ثابت کردن آنها تقريبا غير ممکن است. به بيان ساده تر مي توان گفت زماني که فردي در شهر اکلاهاما به ديدن مادر خود مي رود در جهان موازي که ذرات اتمي وي در آن حضور دارند همان فرد در خانه مشغول تماشاي تلويزيون است.
      به گفته دانشمندان شايد اين پديده کاملا غير واقعي به نظر آيد اما بر پايه علم حقيقي رخ مي دهد. بر اساس يکي از نظريه هاي فيزيکي زماني که پديده اي در يک حالت مشاهده مي شود اين پديده جهان را به دو بخش تقسيم مي کند. نظريه چند حالتي بر اين پايه استوار است که جهان فعلي طي مشاهده انسان متوقف شده و انسان تنها يکي از واقعيات در حال وقوع را مشاهده مي کند. براي مثال مي تواند توپ فوتبال را ببيند که در هوا در پرواز است، اما شايد در جهان موازي اين توپ در همان لحظه سقوط کرده باشد و يا شايد اصلا فردي در آن لحظه مشغول بازي فوتبال نباشد.
      بسياري از فيزيکدانان بزرگ پايه هاي علمي جهان چند حالتي را حتي اگر نتوان آن را به اثبات رساند قبول دارند. «شان کرول» از موسسه تکنولوژي کاليفرنيا يکي از اين فيزيکدانان بوده و معتقد است تا زماني که نتوان تمدنهاي فوق پيشرفته بيگانه را تصور کرد که پي به واقعيت اين نظريه برده اند، انسانها تحت تاثير امکان وجود جهانهاي ديگر قرار نخواهند گرفت. وي در عين حال معتقد است هرگز فردي قادر به ابداع دستگاهي نخواهد بود که با استفاده از آن بتوان ميان اين جهانها ارتباط برقرار کرد.
      درک واقعيت جهان موازي بستگي شديدي به درک انسان از زمان دارد. به گفته «کرول» ما زمان را به صورت واقعي احساس نمي کنيم، تنها شاهد گذشت آن هستيم. براي مثال گذشت زمان در هنگام يک مسابقه هيجان انگيز بسيار سريع و در سر کلاس يک درس کسل کننده کاملا کند است. يا هنگامي که فردي تلاش دارد با تاخير در دفتر کارش حاضر نشود، دقايق براي وي با سرعتي باور نکردني مي گذرند اما چند دقيقه باقي مانده از ساعت کار به راحتي با چندين ساعت برابري مي کنند.
      بازگشت به آينده
      «فرد آلن ولف» از دانشمندان فيزيک کوانتم نيز معتقد است زمان به شکل يک خيابان يک طرفه به نظر مي آيد که از گذشته به سوي حال در حرکت است اما با در نظر گرفتن نظريه هاي قابل ملاحظه اي که در سطح کوانتمي ارائه شده اند، ذرات در آن واحد به سمت عقب و جلو در حرکتند. در صورتي که بتوانيم از بخش «جلو و عقب رفتن در آن واحد» صرف نظر کنيم، شانس درک بخشي از فيزيک را از خود گرفته ايم.
      به گفته «ولف» زمان در ماشين هاي کوانتمي به صورت مستقيم حرکت نمي کند بلکه حرکتي زيگزاگ داشته و به همين دليل وي معتقد است امکان ساختن ماشيني که بتواند زمان را منحرف کند ، وجود دارد.
      به گفته «ريچارد گات» فيزيکدان دانشگاه پرينستون «سرگئي کريکالو» فضانورد روسي که در 6 ماموريت فضايي حضور داشته است نسبت به بقيه انسانهاي روي زمين 1.48 ثانيه جوانتر است زيرا وي در سرعتي بسيار بالا در مدار حرکت کرده است و کم سن تر بودن نسبت به بقيه به معني جهش به آينده و تجربه نکردن زمان حال مشابه با ديگران است. به گفته وي از جهتي مي توان گفت اين فضانورد به سوي آينده سفر کرده و دوباره بازگشته است.
      «گات» مي گويد نيوتن باور داشت زمان پديده اي جهاني است و تمامي ساعتهاي جهان به صورت يکسان حرکت مي کنند. اکنون با توجه به نظريه نسبيت خصوصي اينشتين مي توان گفت سفر به آينده امکان پذير است. با در نظر گرفتن نظريه گرانش اينشتين ، قوانين فيزيک از منظري که امروز آنها را درک مي کنيم نشان مي دهند حتي سفر در زمان به سوي گذشته نيز امکانپذير است اما براي مشاهده امکان اين سفر بايد قوانين جديد فيزيکي در سطح کوانتمي فراگرفته شوند.
      درک اين قوانين نيز با استفاده از ذره اي فلزي و بسيار کوچک و کاسه اي مخروطي شکل آغاز شده است. در واقع فيزيکدانان دانشگاه کاليفرنيا با ابداع خود مقياس ماشين هاي کوانتمي را به ابعاد بزرگتري تغيير دادند.
      بر اساس گزارش فاکس نيوز ، مسئله بعدي فراگرفتن چگونگي کنترل ماشين هاي کوانتمي و استفاده از آنها براي اجسام بزرگتر است. در اين صورت شايد بتوان با دستکاري تنها چند الکترون کوچک به جهان موازي دست پيدا کرد.
      ویرایش توسط ZOLFA : 10 تیر 1394 در ساعت 13:12

    10. Top | #10
      کاربر نیمه فعال

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط biskie نمایش پست ها
      سلام دوستان
      یه مقاله سه بخشی رو که تقریبا با علم دبیرستان و اندکی سطح بالاتر هست رو در مورد جهان های موازی پیدا کردم . امروز قسمت اولشو قرار میدم :
      ترجمه مقاله کاری از : آهو آریایی

      آیا جهان های موازی واقعیت دارد ؟

      برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام: 12.jpg
مشاهده: 211
حجم: 53.5 کیلو بایت

      در سال ۱۹۵۴/۱۳۳۳ دانشجوی دکترای جوان دانشگاه پرینستون، هیو اِوِرِت Hugh Everett، به ایده‌ی جالبی رسید: احتمال وجود داشتن جهان‌های موازی، آن‌ هم دقیقاً مانند جهان ما!این جهان‌ها به جهان ما مربوطند، در اصل آن‌ها شاخه‌های گوناگون از جهان ما و جهان ما شاخه‌ای نشأت گرفته از آن‌ها است. در این دنیاهای موازی جنگ‌ها به نتایج متفاوتی از جنگ‌های ما رسیدند، گونه‌هایی که در دنیای ما منقرض شدند در آن‌ها رشد و تکامل یافتند.

      از آن زمان تا به‌حال این ایده‌ی هیجان‌انگیز ذهن‌های بسیاری را درگیر خود کرده است. تصور بودن دنیاهایی مانند دنیای ما، تا به‌حال موضوع بسیاری از کتاب‌ها و فیلم‌های علمی‌تخیلی بوده است و از آن به‌عنوان توضیحی برای اتفاقات غیرعادی و فراطبیعی استفاده کرده‌اند.اما چرا فیزیک‌دان جوان و بااستعدادی مانند اورت باید با چنین ایده‌ای آینده‌ی کاری خود به‌خطر بیاندازد؟

      او با نظریه‌ی جهان‌های موازی درجست‌وجوی پاسخی برای این پرسش بود: چرا ذرات کوانتومی این‌قدر بی‌قاعده و قانون رفتار می‌کنند؟ یک واحد کوانتومی، کوچک‌ترین واحدی است که دانشمندان تا‌به‌حال به آن دست یافته‌اند. مطالعه و بررسی درباره‌ی فیزیک کوانتوم از سال ۱۹۰۰ آغاز شد، هنگامی‌که ماکس پلانک برای نخستین بار کوانتوم را به دنیای علم وارد کرد. یافته‌های پلانک در زمینه‌ی تابش جسم سیاه با قوانین کلاسیک فیزیک در تضاد بود و نشان می‌داد که باید قوانین دیگری بر اجزای کوچک‌تر جهان حکم‌رانی کنند.

      عدم قطعیت هایزنبرگ

      دنیای بسیار ریز کوانتوم، عجیب‌وغریب و ناآشنا است و ذره‌ها در حالت‌های کوانتومی می‌توانند به دلخواه رفتارهای دیگری داشته باشند. مثلاً فوتون‌ها، بسته‌های کوچک نور، به دو شکل ذره‌ای و موجی رفتار می‌کنند مثل این می‌ماند که وقتی دوستی به شما خیره شده است،‌ ظاهر شما جامد و سخت باشد و وقتی رویش را برمی‌گرداند شما تبدیل به گاز شوید!

      این رفتار دوگانه منجر به یافتن قاعده‌ای شد که آن را با نام «عدم قطعیت هایزنبرگ» می‌شناسیم. وِرنر هایزنبرگ بحثی را مطرح کرد که از این قرار بود: وقتی شما به ذره‌ای کوانتومی نگاه می‌کنید بر رفتار آن‌ تأثیر خواهید گذاشت، بنابراین هرگز با قطعیت نمی‌توانید درباره‌ی طبیعت و اصل ذره‌ی کوانتومی نظر دهید. علاوه‌بر این هرگز نمی‌توانید با اطمینان و قطعیت هم‌زمان سرعت حرکت و موقعیت ذره را تشخیص دهید و بسنجید. در آنِ واحد فقط اندازه‌گیری دقیق یکی از این ویژگی‌ها ممکن است.این عدم قطعیت با تفسیر کوانتومی نیلز بور، فیزیک‌دان دانمارکی، هماهنگی کاملی داشت که بیان می‌کرد همه‌ی ذرات کوانتومی فقط در یک حالت وجود ندارند، بلکه در لحظه، همه‌ی حالت‌های ممکن را در خود دارند. مجموع حالت‌های کوانتومی ممکنِ ذرات را «تابع موج» و حالتی که در آن ذره در تمام حالت‌های ممکن‌اش وجود دارد را « اصل برهم‌نهی» می‌نامند.
      پایان قسمت اول ، ادامه دارد ...

      این شکلی که اینجاست سیاهچاله و سفیدچالست !





      البته خب هرچی جرم بیشتر باشه شکلشون یکم فرق میکنه یعنی خمیده تر میشه واسه همینه سیاهچاله باعث خمیدگی فضا_زمان میشه....همه این ها و جهان های موازی و حتی نظریه ریسمان ( خیلی تخصصی) همه به یه چیز ختم میشن : سفر در زمان!!!

      توضیحات خیلی بیشتریم میشه داد
      ویرایش توسط ZOLFA : 10 تیر 1394 در ساعت 13:22

    11. Top | #11
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ZOLFA نمایش پست ها
      این شکلی که اینجاست سیاهچاله و سفیدچالست !





      البته خب هرچی جرم بیشتر باشه شکلشون یکم فرق میکنه یعنی خمیده تر میشه واسه همینه سیاهچاله باعث خمیدگی فضا_زمان میشه....همه این ها و جهان های موازی و حتی نظریه ریسمان ( خیلی تخصصی) همه به یه چیز ختم میشن : سفر در زمان!!!

      توضیحات خیلی بیشتریم میشه داد


      درسته ،
      برای سفر در زمان ، دانشمندان نیازمند ایجاد خمیدگی زیاد در ساختار فضا داردن (مثل شکلهای زیر) که اینکار را سیاهچاله ها انجام میدهند یعنی سیاهچاله ها به دلیل داشتن چگالی بیش از حد نسبت به سایر اجرام فضایی در ساختار مکان ـ زمان خمیدگی بینهایت ایجاد میکنند و باعث ایجاد تونل زمان میشود که دلیل شکل گیری اون تونل زمان ، چگالی بیش از حد سیاهچاله هاست که ساختار فضا را بینهایت خم میکنند...





    12. Top | #12
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      اینها توئطه ایلومناتی ها برای تمام نشدنی نشان دادن جهان (مثل همون جریان تناسخ) هست که بگن تا هر چقدر عمر بخورین و بخوابینگناه کنین و اصلا به خدا و اخرت فکر نکنید که دنیا های دیگر هم هست و هیچ اخرتری وجود نداره.

    13. Top | #13
      کاربر نیمه فعال

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Anti-zionist نمایش پست ها
      اینها توئطه ایلومناتی ها برای تمام نشدنی نشان دادن جهان (مثل همون جریان تناسخ) هست که بگن تا هر چقدر عمر بخورین و بخوابینگناه کنین و اصلا به خدا و اخرت فکر نکنید که دنیا های دیگر هم هست و هیچ اخرتری وجود نداره.
      وای خدا!

      دوست عزیز من سیاهچاله حتی توی قران هم اورده شده...آخه چرا یه همچین موضوعات ثابت شده دینی رو هم اینطور به این چیزا ربط میدیم!

      دین پر از معجزه های علمیه ، اینی که شما میگید بستکی به تعریف ادم از جهان های دیگه داره...

    14. Top | #14
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Anti-zionist نمایش پست ها
      اینها توئطه ایلومناتی ها برای تمام نشدنی نشان دادن جهان (مثل همون جریان تناسخ) هست که بگن تا هر چقدر عمر بخورین و بخوابینگناه کنین و اصلا به خدا و اخرت فکر نکنید که دنیا های دیگر هم هست و هیچ اخرتری وجود نداره.

      با نظرت موافقم دوست عزیز ، که گروه های مخفی ماسون و ایلومناتی چه موجودات پستی هستند و
      هدفشون شیطان پرست کردن مردم جهان هست.

      اما این موضوع علمی هستش و تا حدودی به مرحله اثبات هم رسیده ، ولی خب نظر شما هم صائب است


    15. Top | #15
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط 8MIT8 نمایش پست ها
      با نظرت موافقم دوست عزیز ، که گروه های مخفی ماسون و ایلومناتی چه موجودات پستی هستند و
      هدفشون شیطان پرست کردن مردم جهان هست.

      اما این موضوع علمی هستش و تا حدودی به مرحله اثبات هم رسیده ، ولی خب نظر شما هم صائب است

      لطفا ایلومناتی رو با فریمیسنری قاطی نکنید.در ضمن ایلومناتی فرقه نیست.سما اون ها از طریق علم کابالا به این چیز دست پیدا می کنند نه علم قرآنی

    صفحه 1 از 4 12 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. پاسخ: 9
      آخرين نوشته: 22 دی 1396, 10:12
    2. ???درخواست راهنمایی برای «امتحانات نهایی سوم» - معرفی کتاب؟؟؟
      توسط Sleeplife در انجمن امتحانات سال یازدهم
      پاسخ: 10
      آخرين نوشته: 18 شهریور 1395, 09:04
    3. درخواست راهنمایی برای منبع مناسب دروس ریاضی دانشگاه
      توسط Coyote در انجمن پرسش و پاسخ دانشجویان فنی مهندسی
      پاسخ: 5
      آخرين نوشته: 11 دی 1393, 21:56
    4. قسمتی از وصیت نامه مرتضی پاشایی
      توسط nahid در انجمن سينما و موسیقی
      پاسخ: 1
      آخرين نوشته: 23 آبان 1393, 17:43
    5. dvd بخرم نخرم؟؟!!! بچه هایی ک دارید لطفا راهنمایی
      توسط طراوت در انجمن فیلمهای کمک آموزشی
      پاسخ: 12
      آخرين نوشته: 18 اردیبهشت 1393, 20:22

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن