انتخاب و استقرار عناصر تجهیزات خیابانی، طبق سنت توسط مهندسان و اغلب به شیوه خاصی انجام می گیرد و در نتیجه هیچ گونه انسجام طراحی در معیارها و ضوابط آن ها به چشم نمی خورد .امروزه به کرات شاهدیم که اقلام و اجناس اغلب با توجه به هزینه کم آن ها انتخاب شده و توجهی به مناسب بودن، دوام و امتیازهای زیباشناختی آن ها نمی شود و بیشتر بیانگر نگرشی مصلحت گرایانه است تا روش طراحی سنجیده(سعیدنیا ،۱۳۸۳). در هر حال موضوع طراحی مبلمان شهری یک موضوع میان رشته ای است و فصل مشترکی است از رشته ها و گرایش های مختلف، موضوعی چند سویه که در تخصص های مختلف می توان حقی بر آن قائل شد .
در طراحی و استقرار انواع مبلمان شهری باید اصول متعددی مورد توجه قرار گیرد .به عنوان مثال یکی از اصول عمده در طراحی و استقرار انواع مبلمان شهری، رعایت هم خوانی با محیط است که این امر برای واکنش به ویژگی ها و ماهیت وجودی مکان و نیز عملکرد مورد نظر آن ضروری است .از سوی دیگر طرح باید متأثر از ویژگی ذاتی و هویت مکان باشد .طرح موفق و ماندگار در بستر زمان و مکان، طرحی پویا است که دایماً به نیازهای کاربران خود پاسخ داده، نیازهای عملکردی محل را بر طرف می کند و خود را با ناملایمات و تنش های محیطی سازگار می نماید . به طور کلی شاخصهای که بر اساس آن ها به تجزیه و تحلیل محیط پرداخته می شود و عناصر مبلمان شهری را بر پایه آن ها
مکان یابی و جایگزین می گردد.(قنبری، ۱۳۸۹) .