بچه ها خسته نباشین.....
یه توصیف چند خطی در مورد کنکورت بده.......
بچه ها خسته نباشین.....
یه توصیف چند خطی در مورد کنکورت بده.......
HA SIN YA NON
ویرایش توسط zagheh : 21 خرداد 1394 در ساعت 17:44
بذار اول خودم بگم....
امروز خیلی روز خوبی برای من نبود......
اولش که استرس داشتم...تو ساختمون پشتی سالنی که داشتیم آزمون میدادیم داشتن کار میکردن و دائم میومد.....توی سالن هم که ساعت نذاشته بودند...
صندلی من دست چپ بود در حالیکه من دست راست بودم(صندلی کم اومده بود) و یه پایه اش هم شل بود ... ساعت مچی خودم 3-4 دقیقه عقب تر بود و من دیر فهمیده بودم...
کولر سالن رو که دیگه حرفی در موردش ندارم بزنم (اولا که هی سر و صدا میکرد دوما که من دقیقا مقابل کولر بودم)......
با این قضیه ها من حق دارم که قبول نشم.......
HA SIN YA NON
من دیروز رفتم بازار یکم مردمو نگاه کردم و یه شیرموز خوردم
اموز صبح اتوماتیک بلند شدم ساعت پنج و نیم از خواب
یه کیک و یه پریما گلد زدم
چند تا تست آرایه زدم ک موتور ادبیات مغزم فعال شه
بعد با خواهرم رفتیم حوزم ک دانشگاه چمران اهواز بود
اولش اشتباهی رفتم حوزه دخترا بعد دیدم یه چی مشکوکه فهمید اشتباه اومدم بعد از یکی پرسیدم بهم گفت کجا برم
اونجا هم پر درخت بود و محیط آرامبخشی داشت
چند تا از دوستامو دیدم و با هم یکم مسخره بازی در اوردیم
بعد با اتوبوس رفتیم دانشکده الهیات که حوضمون بود
تاحالا رو صندلی تکی آزمون نداده بودم و میترسیدم
ولی خوشبختانه صندلی 2تایی بود
کولرم روشن
پشتمم پنجره و پشتش آفتاب
مراقبا ام خیلی آدم بودن و تا آخرآزمون هیچ حرف نزدن
همیشه به این اعتقاد داشتم که خیلی آدم خوش شانسی ام !
run forrest runnn
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)