سلام دوستان اگه کسی میتونه این چند بیت شعر رو معنی کنه(اگه فقط بیت5 رو هم معنی کنید کافیه) و در اخر مفهوم کلی اونرو بیان کنه مثلا در این شعر برای نی ارزشی قائل شده است یانه و ایا نی به چیزی تشبیه شده؟........(شعر از مجذوب علیشاه) .ممنون
یک شب آتش شب در نیستانی فتاد سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد شعله تا سرگرم کار خویش شد هر نیای شمع مزار خویش شد نی به آتش گفت: کاین آشوب چیست؟ مر تو را زین سوختن مطلوب چیست؟ گفت آتش بیسبب نفروختم دعوی بیمعنیات را سوختم زانکه میگفتی نیم با صد نمود همچنان در بند خود بودی که بود مرد را دردی اگر باشد خوش است درد بیدردی علاجش آتش است