خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 2 از 129 نخستنخست 12312102 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 16 به 30 از 1930
    1. Top | #16

      نمایش مشخصات
      هــــــراس ....
      يعنـي ...
      مــن باشـم
      تـــو باشـــي
      ولی حرفی برای گفتن نباشد!!!!
      و من چقدر پر از هراسم امروز....


    2. Top | #17

      نمایش مشخصات


      آدمـای دلتــــــــــنگ
      وقتی خیلی بهشون خوش میگذره و میخندند
      یهو سرشونو برمیگردونند اونوری
      یکم ثابت میشن
      یواش یواش چشاشــــــون پر از اشـــــــک میشه


    3. Top | #18

      نمایش مشخصات


      یه وقتی هم هست
      که مــــزه* ی بودن یکی یه جوری رفته زیر دنـــدونت
      که وقتی دوری ازش
      همه*چی می*شه زهرمــــــــار .....!


    4. Top | #19

      نمایش مشخصات


      مثل وقتی که عاشقت شدم
      باران می بارد،
      فکر کنم
      دوباره یکی
      عاشقت شده...


    5. Top | #20

      نمایش مشخصات
      هر کسی برای خودش خیابانی دارد
      کوچه ای
      کافی شاپی
      و شاید عطری
      که بعد از سالها خاطراتش گلویش را چنگ میزند


    6. Top | #21

      نمایش مشخصات



      این روز ها معاشرت می کنند و اسمش را می گذارند عشق....


    7. Top | #22

      نمایش مشخصات

      دستــــت را بیـــــــاور ....
      مردانه و زنانه اش را بی خیـــــــال
      دســـــت بدهیم به رسم کودکــــــی...

      قرار اســــــت هــــوای هم را بی اجــــــــازه داشته باشیـــم ...



      ویرایش توسط فاطیما : 17 دی 1391 در ساعت 17:19

    8. Top | #23

      نمایش مشخصات

      وقتی نگاه می کنم وتا فرسنگها کسی را پشت و پناهم نمی بینم
      خسته شدم از این همه لبخند زورکی
      از این همه بهونه الکی
      ای کاش یه ذره فقط یه ذره شهامت داشتم اونوقت واسه پنهون کردن بغض تو گلوم سرفه نمی کردم
      ونمی گفتم مثل اینکه سرما خوردم
      اونوقت دیگه بهونه اشکام رفتن پشه تو چشمم نبود
      خسته ام از جواب دادن های دروغکی از اینکه به دروغ بخندمو اعلام رضایت بکنم تا کسی نفهمه
      روزگارم عالیه برای سوختن برای نابودی
      من به اینا کار ندارم دلم واسه تو تنگ شده...

    9. Top | #24
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      كاش

      كاش طلسمي بودي

      كه توانم شكنم

      نه طلسمم كني

      نتوانم كه روم

      كاش سرابي بودي

      محو ميشد عشقت

      نه به وضوح فهمي

      چه خوش است حسّت

      كاش خيالي بودي

      همچو ديگرچيزها

      ولي انگار هستي

      در كنارم ، اينجا

      كاش ندايي بودي

      از سوي ارزوها

      نه خود ارزو گشتي

      من در انتظارت حالا


      شعر خودم...

      فایل پیوست 264
      خداحافظ ای همنشین همیشه
      خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
      تو تنهانمی مانی ای مانده بی من
      تو را می سپارم به دلهای خسته

    10. Top | #25
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات


      چشامو وا کردم
      تو بودی...
      چشامو بستم
      صدات بود...
      روزا قربون صدقه ها
      شبها لالایی هات بود...
      دنیام کوچیک بود
      قد دستات
      انگار عشق
      به من
      دستات پس داد
      حالا بزرگ شده ام
      چقدر کوچیکه دستات
      مامان.. قربون دستات
      می دونم هی چشات تر شد
      تا من هی قدم بلندتر شد
      تا رسوندی منو به رویاهام
      مامان هی رویاهات پرپر شد

      می دونی.. دنیامو.. واسه ی من ساختی
      می دونم.. رویاتو.. واسه ی من باختی

      می خندیدم، می خندیدی با من
      مریض بودم، مریض بودی تا من
      خوب شم، تو هم خوب شی
      مامان تا ابد بمون با من
      چه خوب بود
      قدیما
      کودکیم
      با تو
      می نشستی
      تو آفتاب
      می بافتی موهاتو
      سرت رو به آسمون بود
      می بستی چشماتو
      مامان بخدا تو فرشته ای
      فقط بریدن بالهاتو
      ماما... آی لاو یو ماما... ماما... آی لاو یو ماما...
      ماما... آی لاو یو ماما... ماما... آی لاو یو ماما...
      ماما... آی لاو یو ماما... ماما... آی لاو یو ماما...
      ماما... آی لاو یو ماما... ماما... آی لاو یو ماما...

      چقدر زندگی سخت بود ماما
      چهره اش پر از اخم بود ماما
      گفتی دنیا پُره شیرینیه
      مزه اش چقدر تلخ بود ماما

      هر روز
      یکی بود یکی نبود
      یکی عاشق بود
      اون یکی نبود
      چه خبر از این
      گنبد کبود
      مامان... کاشکی تاریکی نبود...

      دنیای من فانوس نداشت
      چیزی بجز کابوس نداشت
      امروز می فهمم هیچ کسی
      مثل تو منو دوست نداشت
      ماما... آی لاو یو ماما... ماما... آی لاو یو ماما...
      ماما... آی لاو یو ماما... ماما... آی لاو یو ماما...
      ماما... آی لاو یو ماما... ماما... آی لاو یو ماما...
      ماما... آی لاو یو ماما... ماما... آی لاو یو ماما...
      عشــــــق ؛
      همین خنده های ساده توست . . . !

      وقتی با تمام غصه هایت میخندی ؛
      تا از تمام غصه هایم رها شوم . . .

    11. Top | #26
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      گنجه ي دل...

      نگذاريد درِ اين گنجه ي دل بگشايم

      كه رسوا مي شود هر چه در دل دارم

      گاه حرفهاي نگفته شود درد بر جانم

      بار خدايا تو چه كردي كه به غير دل دادم

      من اشكهايم را به دو چشم خشكيدم

      گونه هايم تر نگشت چون كه خون باريدم

      زير آوار غم و غبار انچنان پوسيدم

      مرگ خود را به چشمم هزار بار ديدم

      اسب هاي ناميدي بر تنم كوبيند

      گل عشق را پژمرده کردند و خار روييند

      سوي من با خشم و غضب كوبيدند

      نخ سر نوشت من را بي مجال ريسيدند

      ره ده ساله ي من را به قرون افزودند

      ولي از فصول عمرم ، بهار كاهيدند

      من مي گيرستم از غم و شاد خنديدند

      مينواختم ني سوزناكِ دل و رقصيدند

      دُرِّ كمياب اميد را در دلم ناياب كردند

      هر چه فانوس در دلم بود را خاموشيدند


      شعر خودم

      فایل پیوست 265
      خداحافظ ای همنشین همیشه
      خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
      تو تنهانمی مانی ای مانده بی من
      تو را می سپارم به دلهای خسته

    12. Top | #27

      نمایش مشخصات
      نه نمیدانی! هیچکس نمیداند! پشت این چهره ی ارام در دلم چه میگذرد!

      نمیدانی کسی نمیداند!...
      این ارامش ظاهر و این دل ناارام چقدر خسته ام میکند....!




    13. Top | #28

      نمایش مشخصات



      تلخ تر از خود جدايی ها...
      آنجايی است كه بعدها آن دو نفر مدام بايد وانمود كنند،
      كه چيزی بينشان نبوده...
      كه هيچ اتفاقی نيفتاده...
      كه از همديگر هيچ خاطره ای ندارند...


    14. Top | #29

      نمایش مشخصات

      خدایا! میخواهم اعتراف کنم! خسته ام....

      من امانت دار خوبی نیستم مرا از من بگیر مال خودت!!
      من نمیتوانم نگهش دارم..!!




    15. Top | #30

      نمایش مشخصات


      انقدر مرا از رفتنت نترسان
      قرار نیست تا ابد با هم بمانیم روزی همه رفتنی اند
      ماندن به پای کسی معرفت میخواهدنه بهانه
      بلند میگویم:رفتی به درررررک
      لیاقت ماندن نداشتی...!

    صفحه 2 از 129 نخستنخست 12312102 ... آخرینآخرین



    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن