ژان پل بلموندو که در چنین روزی به دنیا آمده از بازیگران مشهور سینمای کلاسیک است که از بازی در سینمای روشنفکرانه موج نوی فرانسه به فیلم های عامه پسند برای مردم روی آورد.




ژان پل بلموندو بازیگری است که خلاف سنت رایج انتخاب بازیگران خوش چهره در سینمای غرب، با چهره ای نه چندان جذاب اما متفاوت به سینمای فرانسه پا گذاشت. پدرش پل بلموندوی مشهور و از مجسمه سازان مشهور فرانسوی بود و برای همین ژان پل آشنایی اولیه ای با هنر داشت که در بازیگری به کمکش آمد.
بلموندو که نهم آوریل سال ۱۹۳۳ به دنیا آمده است اکنون ۸۲ سال دارد اما بازیگری را هفت سال پیش کنار گذاشت و اکنون دوران بازنشستگی خود را طی می کند. «یک مرد و سگش» آخرین فیلم بلموندو در سال ۲۰۰۸ است که در طول دوران بازیگری خود ۸۴ فیلم را بازی کرد.

وی با بازی در فیلم کوتاه مولیر در سال ۱۹۵۶ به سینما پا گذاشت و یکسال بعد در فیلم بلندی به کارگردانی موریس دلبز پا به سینمای حرفه ای گذاشت. بلموندو تا سال ۱۹۶۰ هشت فیلم دیگر بازی کرد اما در این سال فیلم «از نفس افتاده» ساخته ژان لوک گدار وی را بر سر زبان ها انداخت و این در حالی بود که وی در همین سال چهار فیلم دیگر نیز بازی کرده بود. فیلم که از آثار مشهور موج نوی فرانسه است و پس از این كه بلموندو از میمیك چهره بوگارت در این فیلم استفاده كرد، كارگردانان موج نو شروع به استفاده از این سبك بوگارت در فیلم‌هایشان كردند. سال‌ها بعد این سبك را می‌توان در فیلم «دوباره بزن، سام» ساخته وودی آلن که هجویه ای بر فیلم کازابلانکاست بازیافت.
سال بعد او در فیلم فلسفی ژان پیرملویل با نام لئون مورن كشیش بازی كرد. ملویل که نقش نویسنده را در فیلم از نفس افتاده داشت و بازی بلموندو را دیده بود در سال ۱۹۶۱ برای این فیلم كه یكی از مهم‌ترین فیلم‌هایش تا آن مقطع است وی را انتخاب می کند. فیلم به دلیل شکستن تابوهایی که دارد وی را بیشتر سر زبان ها می اندازد.
پس از آن بلموندو در فیلم های دیگری از ملویل بازی کرد که مهمترینشان «کلاه» است. کلاه در فرهنگ لغت پلیس فرانسه در آن زمان معنای مامور نفوذی یا فردی از داخل تشکیلات تبهکاری است که اطلاعات را درز داده و باعث دستگیری تبهکاران توسط پلیس می شود و طبق قوانین گنگستری حکمش مرگ است.

وی در سال ۱۹۶۵ در فیلم دیگری از گدار به نام «پیرو خله» بازی كرد. این فیلم داستان فردیناند با بازی بلموندوست كه از زندگی و ازدواجش ناراضی است و اخراج او از یك شركت پخش برنامه‌های تلویزیونی هم مزید بر علت می‌شود تا زن و بچه را رها كند. از آنجا كه گدار در این فیلم از داشتن یك فیلمنامه از پیش آماده شده سر باز ‌زده و همه فراز و فرود فیلم را در لحظه فیلمبرداری با همكاری هنرپیشه‌ها پیش برده، نقش بلموندو در این فیلم بسیار پررنگ و تعیین‌كننده بود
.
در مردی از ریو سال ۱۹۶۵ او در نقش جنایی فرو رفت كه جریان اصلی فیلمسازی آن دوره را تشكیل می‌داد و با بازی در نقش‌های كمدی و اكشن وجهه دیگری به آنها بخشید. بلموندو خیلی زود و در سال ۱۹۶۳ به عنوان رئیس اتحادیه بازیگران فرانسه انتخاب شد كه نشان دهنده موفقیت او درآن دوران كوتاه است
.


بلموندو كه در برابر دوربین كارگردان‌های بزرگ دیگری مثل كلود للوش و ویتوریو دسیكا هم بازی كرده، سال ۱۹۷۴ در فیلم آلن رنه با نام استویسكی ظاهر شد كه برخی از آن به عنوان فیلمی ضعیف از بلموندو انتقاد كردند. تا اواسط دهه ۸۰ او یكی از مهم‌ترین چهره‌های سینمایی فرانسه بود و هر فیلم او موجی عظیمی از مردم را به سینماها می‌كشاند.
نکته جالبی که درباره بلموندو وجود دارد تغییر ناگهانی انتخاب وی درباره فیلمهایی است که پس از بازی در فیلم های موج نویی و روشنفکری و فلسفی دیده می شود و آثار عامه پسندی هستند که از قضا مردم رغبت زیادی به آنها دارند و از میان انها می توان به «روباه» اشاره کرد که وی در آن نقش یک تبهکار دوست داشتنی را بازی می کند و یا فیلم هایی که در آنها به جلد پلیس در می آید. استقبال مردم باعث شد که وی حتی بعد از سکته ای که در دهه نود میلادی وی را برای دو سال از بازیگری دور کرد دوباره به بازی برای مردم پرداخته و آن را تا زمان بازنشستگی ادامه دهد.

سینما پرس