سلام میتونیم لفظ اتصال ای تی پی به میوزینو در نظر بگیریم؟ مگه تجزیه نمیشه؟ قلم درست گرفته بود ولی دیدم اکثر جاها غلط میگیرنش
درسته بگیم هیچ یک از ماهیچه های اسکلتی توسط خودمختار عصب دهی نمیشن؟ پس خونرسانی چی میشه اگه اینطور هست؟
ویرایش توسط Darya is me : 14 بهمن 1402 در ساعت 22:54
سلام دوستان. ایا در حلق مخاط مژکدار هست؟ آخه حلق هم جزو دستگاه تنفس بحساب میاد و هم دستگاه گوارش، از طرفی کتاب میگه بخش هادی از وسط بینی به بعد مخاط مژکداره از طرفی میگه در لوله گوارش مخاط مژکدار نداریم
ی جمله ای هس میگه مخاط مژکدار با حرکات ضربانی خود مخاط رو ب سمت حلق هدایت میکنن. میشه از این اینطوری برداشت کرد که تو حلق مخاط مژکدار نیس . بلکه قبل و بعد حلق در مجاری تنفس مخاط مژکدار هست و هدف این مخاط مژکدار اینه ک ماده مخاطی بره ب سمت حلق. حالا اگ تو خود حلق هم مخاط مژکدار بود اون وقت حرکت ضربانی مخاط مژکدار حلق ب چه سمتی میشد؟؟ پس طبق اون جمله قرمزه غیر منطقی میشه تو خود حلق هم مخاط مژکدار باشه. و البته این برداشت منه واقعن اطلاعی ندارم ک مژکدار هست یا ن.. طبق جمله خود کتاب که گاها غیر علمی هم هست این برداشت رو میشه کرد
..God, I’m so blue
ویرایش توسط queen of konkur : 14 بهمن 1402 در ساعت 23:46
سلام حضور ماکروفاژ رو در نایژک ها مثل حبابک بگیریم؟ دهم این یه وجه تمایزشد برای حبابک و بقیه جاها محسوب میشد
سلام وقتتون بخیر
ببخشید چند تا سوال داشتم
تو یه تستی دیدم که NADH و nad رو دو فسفات در نظر گرفته بود ولی خب جایی از کتاب اشاره شده بهش؟ چون در حد اطلاعاتی که کتاب داده میشه گفت حداقل دو فسفات
بعدم اینکه یه جمله بود تو ایکیو که به ازای هر قند تک فسفاته یک مولکول ATP در مرحله اول گلیکولیز مصرف میشه و درست گرفته بود خب نسبتی شاید درست در بیاد ولی بهرحال باید حتما دوتا atp مصرف بشه اون اول اول تا اینا بتونن دوتا بشن که
ویرایش توسط Sari_Sheri : 16 بهمن 1402 در ساعت 02:08
سلام وقت بخیر
ایا این جمله درسته که گیرنده های شنوایی تعادلی و چشایی و بینایی نورون محسوب نمیشن و فقط گیرنده های بویایی در انسان نورون هستند پس هر گیرنده حواس ویژه در انسان که نورون محسوب نمیشه برای انتقال پیام خود نیاز به سیناپس با نورونی داره که آکسون ان بخشی از عصب آن گیرنده به حساب میاد
منظور قسمت دوم جمله من این که چون این گیرنده هایی که نورون نیستند و آکسون ودندریت ندارن برای انتقال پیام اونا نیاز به یه نورونی که کار انتقال پیام اونا به دستگاه عصبی مرکزی انجام بده که اکسون این نورون انتقال دهنده پیام میشه عصب اون گیرنده چون اگه گیرنده نورون نباشه دیگه لفظ عصب که به آکسون یا دندریت بلند مربوط میشه برای اون گیرنده صدق نمیکنه اما ما در کتاب درسی میگیم مثلا عصب شنوایی یا تعادلی در صورتی که این گیرنده ها نورونی نیستند
ویرایش توسط The Incredibles : 17 بهمن 1402 در ساعت 13:30
دقت کنید ما ی گیرنده داریم ک ی سلول تمایز یافتهس ک دندریت و آکسون نداره یه سلول پسسیناپسیم داریم ک نورونه و ب مغز میره
پیام داخل گیرنده اغاز میشه بعد توسط سیناپس ب سلول پسسیناپسی میرسه
اون عصب تعادلی و اینهام ک میگیم منظورمون همون سلول پسسیناپسیه
دیگه کاری نداریم ک اول ماهیت سلول گیرنده چی بوده بعد تمایز پیدا کرده
تنها سلولیم ک مستقیم خود گیرنده آکسون و دندریت داره گیرنده بویاییه
امیدوارم خوب منظورو رسونده باشم
در حال حاضر 15 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 15 مهمان)