سوالات زیست شناسی

[alimont]

سلام دوستان خسته نباشید
یه سوال و ابهامی توی درس زیست برام پی اومده ممنون میشم راهنماییم کنید
توی آزمایش سوم گریفت از خود باکتری کشته شده با گرما استفاده شده یعنی این بزرگوار اومده باکتری رو اورده با گرما پایداری پروتئین هارو از بین برده و اون باکتری رو عملا غیر بیمازی کرده

در ازمایش ایوری میاد از عصاره باکتری کشته شده با گشته شده با گرما اسفتاده میکنه!!! یعنی اول میاد باکتری رو میکشه با گرما بعد ستوپلاسمشو تخلیه میکنه که میشه عصاره


حالا تو بعضی از کتاب تست ها میاد و سلول کشته شده با گرمای گریفیت رو مجزا و جدا از عصاره باکتری کشته شده د رآزمایش ایوری میدونه و معتقد هست اینا دو چیز هستن (که نظر منم همینه)
اما بعضی از کتابا اینارو یکی در نظر گرفتن و معتقدن گریفیت هم توی آزمایش سوم خودش میاد و از عصاره باکتری کشته شده استفاده میکنه

بر اساس متن کتاب و استنباط به نظرتون کدوم درسته؟

[alimont]

دوستان لطفا به این دو سوال من جواب بدین :
۱. چرا عبارت پایینی درسته
هنگام بازدم فشار روی سیاهرگ های نزدیک قلب بیشتر می شود و خون به سمت قلب جریان می یابد.
قسمت اولشو مشکلی ندارم اما چرا هنگام هنگام بازدم خون به سمت قلب جریان می یابد؟ خود قلمچی اینطور گفته [ نکته جالب توجه آنکه در فرایند دم انقباض دیافراگم منجر به افزایش حجم قفسه سینه و ایجاد مکش قفسه سینه و کاهش فشار برروی سیاهرگ های مجاور قلب میشود در حالی که همزمان به افزایش فشار برروی عروق شکمی نیز منجر میشود که نوعی اثر دوگانه در هدایت جریان خون به سمت قلب می باشد !]
یعنی هنگام بازدم که فشار از روی عروق شکمی برداشته میشه خون از این عروق به سمت قلب جریان پیدا میکنن؟
۲.چرا پلاکت ها اندامک ندارند؟ [ایکیو گفته دارن قلمچی میگه ندارن]
مگه نه پلاکت ها از تکه تکه شدن مگاکاریوسیتا ساخته میشن ؟ خب پس قاعدتا باید اندامکای مگاکاریوسیتو داشتت باشن که!
پیشاپیش ممنون

حضرت قلم چی کم چوب تو چشم بچه ها نکرد تو این آزمون متسفانه
در مورد سوال اولتون باید بگم که سوال یه سوال دو قسمتی هست که با (و) به هم وصل شده یعنی شما باید گزاره اول رو بخونی و بعد از کلمه (و) با توجه به گزاره اول به دومی پاسخ بدی
در بخش اول میگه وقتی بازدم کنیم فشار رو سیاهرگ قلب زیاد میشه؟؟؟؟ خب بله میشه
در بخش دوم میگه هنگام بازدم خون به سمت قلب جریان پیدا میکنه؟؟؟؟ خب جواب اینم مسلما بله هست چون قلب پیوسته از سیاهرگ ها خون میگیره در دوره 0/8 ثانیه ای همچنین توضیحی هم که در مورد سیاهرگ های شکمی نوشته درسته در واقع با شروع بازدم کاهش حجم قفسه سینه و افزایش حجم حفره شکمی رو داریم که خودش یه فشار مکشی ایجاد میکنه و خون بزرگ سیاهرگ زیرین رو به قلب میبره


در مورد سوال دومم باید بگم که این پلاکت ها حداقل ریبوزوم که تو خودشون دارن! اگر ریبوزم رو اندامک بدون غشا در نظر بگیریم باید اینو درست در نظر بگیریم در حد کتاب درسی و حتی منابعی مثل کمپل هم این عبارت درسته

[Dean]

دوستان این موضوع رو برام یکم باز میکنید ؟ با اینکه ساده اس اما گیج شدم :
اکسیژنی که متصل به هموگلوبین است..... گزینه ۱

[RANGO]

دوستان این موضوع رو برام یکم باز میکنید ؟ با اینکه ساده اس اما گیج شدم :
اکسیژنی که متصل به هموگلوبین است..... گزینه ۱

یه درصدی از اکسیژنایی که وارد شش میشه سوار هموگلوبین میشن یادم نیست درصدش رو
یه مقداریش هم پیاده راه میفتن میرن
---'
هموگلوبین هم توی گلبول قرمز
خب بخواد عبور کنه بره بافت ؟
اول میاد از هموگلوبین پیاده میشه از غشای گلبول قرمز بعد از جبابک تنفسی که دورش پر مویرگ بعد هم وارد بافت میشه از مویرگ



احتمالا اینطوری باشه
دقیق یادم نیست

------

[Dean]

یه درصدی از اکسیژنایی که وارد شش میشه سوار هموگلوبین میشن یادم نیست درصدش رو
یه مقداریش هم پیاده راه میفتن میرن
---'
هموگلوبین هم توی گلبول قرمز
خب بخواد عبور کنه بره بافت ؟
اول میاد از هموگلوبین پیاده میشه از غشای گلبول قرمز بعد از جبابک تنفسی که دورش پر مویرگ بعد هم وارد بافت میشه از مویرگ



احتمالا اینطوری باشه
دقیق یادم نیست

------

ممنون ولی منظورش اینه که از مویرگ بخاد بره حبابک

[rezzanr]

دوستان این موضوع رو برام یکم باز میکنید ؟ با اینکه ساده اس اما گیج شدم :
اکسیژنی که متصل به هموگلوبین است..... گزینه ۱

در نظر بگیر اکسیژن تو شش هست و میخواد وارد پلاسما یا گلبول قرمز بشه، تو مسیری که میخواد بره وارد گلبول بشه باید از سه تا سلول عبور کنه، اولی سلول پوششی شش، دومی سلول پوششی مویرگ و سومی سلول گلبول قرمز، برای ورود به پوششی شش از یک لایه غشا رد میشه و برای خروج از سلول پوششی شش باز هم از یه لایه دیگه رد میشه تا بتونه به رگ برسه، مثلا از در جلویی خونه وارد میشه و از در پشتی خارج، و این اتفاق تو سلول پوششی مویرگم میفته، ولی تو گلبول قرمز که وارد شد دیگه خارج نمیشه، پس میشه پنج بار عبور میکنه، تو مسیر دوم که وارد پلاسما میشه و کلا وارد گلبول نمیشه

[Dean]

در نظر بگیر اکسیژن تو شش هست و میخواد وارد پلاسما یا گلبول قرمز بشه، تو مسیری که میخواد بره وارد گلبول بشه باید از سه تا سلول عبور کنه، اولی سلول پوششی شش، دومی سلول پوششی مویرگ و سومی سلول گلبول قرمز، برای ورود به پوششی شش از یک لایه غشا رد میشه و برای خروج از سلول پوششی شش باز هم از یه لایه دیگه رد میشه تا بتونه به رگ برسه، مثلا از در جلویی خونه وارد میشه و از در پشتی خارج، و این اتفاق تو سلول پوششی مویرگم میفته، ولی تو گلبول قرمز که وارد شد دیگه خارج نمیشه، پس میشه پنج بار عبور میکنه، تو مسیر دوم که وارد پلاسما میشه و کلا وارد گلبول نمیشه

ممنون .
خودمم همچین فکری میکردم

[rezzanr]

ممنون .
خودمم همچین فکری میکردم

خواهش، مشکلتون حل شد؟ یا نتونستم حل کنم

[Dean]

این سوالمم لطفا جواب بدین
چرا گزینه ۳ درسته ؟ مگه نه اینکه یاخته هایی که دارای غشای پایه مشترک با مویرگ ها هستند هم شامل یاخته های نوع ۱ و هم نوع ۲ میشه ؟؟ تو شکل کتاب بدقت اگه موشکافی کنیم میبینیم که سلول های نوع ۲ که سورفاکتانت ترشح میکنن هم غشای پایه مشترک دارن با مویرگا ولی بطور صد درصد نمیشه گفت که اونا هم به شکل سلول های نوع ۱ روی غشای پایه قرار گرفتن .. هیچ اشاره ای ن در متن نه شکل نشده .. اصا سوال چرا فقط سلولای نوع ۱ رو در نظر گرفته

[Dean]

خواهش، مشکلتون حل شد؟ یا نتونستم حل کنم

بله ممنون
تشکر

[rezzanr]

این سوالمم لطفا جواب بدین
چرا گزینه ۳ درسته ؟ مگه نه اینکه یاخته هایی که دارای غشای پایه مشترک با مویرگ ها هستند هم شامل یاخته های نوع ۱ و هم نوع ۲ میشه ؟؟ تو شکل کتاب بدقت اگه موشکافی کنیم میبینیم که سلول های نوع ۲ که سورفاکتانت ترشح میکنن هم غشای پایه مشترک دارن با مویرگا ولی بطور صد درصد نمیشه گفت که اونا هم به شکل سلول های نوع ۱ روی غشای پایه قرار گرفتن .. هیچ اشاره ای ن در متن نه شکل نشده .. اصا سوال چرا فقط سلولای نوع ۱ رو در نظر گرفته

قسمت دوم گزینه سه راجع به هردو صدق میکنه، چون تو هردو سلول برای تبادل سیتوپلاسم جاهایی که هسته نیست نازکه، برای همین باعث میشه سیتو کنار هسته متراکم بشه، هردو چون بافت بوششی هستن تو اینچیزا مشابهن

[Dean]

قسمت دوم گزینه سه راجع به هردو صدق میکنه، چون تو هردو سلول برای تبادل سیتوپلاسم جاهایی که هسته نیست نازکه، برای همین باعث میشه سیتو کنار هسته متراکم بشه، هردو چون بافت بوششی هستن تو اینچیزا مشابهن

اخه شکل سلول نوع ۲ که سنگفرشی نیست .
قسمت اول گزینه راجع به هر دو صدق میکنه اما قسمت دومش حس میکنم باگ داره .بخاطر همین اشتباه زدم

[rezzanr]

الان چک کردم یه منبع گفت غشا پایه مشترک ندارن نوع دو ها

[rezzanr]

اخه شکل سلول نوع ۲ که سنگفرشی نیست .
قسمت اول گزینه راجع به هر دو صدق میکنه اما قسمت دومش حس میکنم باگ داره .بخاطر همین اشتباه زدم

[Dean]

الان چک کردم یه منبع گفت غشا پایه مشترک ندارن نوع دو ها

دوست عزیز خودت بهتر میدونی ک گاها تفاوت بین فکت علمی و عبارت کتاب زمین تا اسمونه پس منبعو بیخیالش .. اما یچیزی ک برام عجیبه اینه که مثلا ماز یچیزی میگه زیستاز یچیزی پورسینا یچیز دیگه کانون یچیز دیگه .. ادم روانی میشه