ر
- رحمت دوزه نه ،لعنت پوزانا.
- «رحمت برکسی که کارها را درست می کند و لعنت برکسی که کارها را برمی اندازد».
- رشید اوغول وورماغا آتاسئندان ایذن آلماز.
- «رشید برای زدن پسرش از پدرش اجازه نمی گیرد».
- رعیتین دوواری آلچاق اولار(کاسئبئن دوواری آلچاق اولار).
- «دیوار رعیت کوتاه می شود(چراغ فقیر نور ندارد)».
- رنگیمه باخ احوالئمی خبر آل.
- « به آب و رنگم بنگر و از احوالم باخبرشو».
- روزوسو گلن زامان یوخو توتار کؤپه یی.
- «وقتی زمان روزی سگ میرسد خوابش میبرد».
- روس تویوغودور پئسلاسان پئسلانار.
- «»
- روشوه جهنمی ایشئقلاندئرار.
- «رشوه جهنم را درخشان میکند».
- ریحان مرزه کردیسینه گتمیرکی.
- «به کرت و باغچه ریحان مرزه که نمیرود».