ازاون روزی که این عکسو گرفتم خاطرات خوشی دارم همین...
خدایی منم چه بیکاری بودم الان داشتم تاپیکایی که شروع کردم رو مرور میکردم آخه اینا چیه؟؟
کسی نبود بگه بچه جای این کارا بشین پای درس و مقشت...
کسی میگفت الان من داشتم مریض ویزیت میکردم
چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
اسب درحسرت خوابیدن گاریچی
ومرد گاریچی در حسرت مرگ
جوکر یه شخص انقلابی مقابل سیستم و نظام سرمایه داری بود و چالش های قابل تاملی رو مطرح میکرد.
البته ناگفته نمونه در که سینمایی که تحت سلطه سرمایه داریه همیشه باید یه وجهه منفی از شخصیتای ضد سیستم نشون بده و میبینیم که تو مجموعه فیلم هایی هم که جوکر بوده اونو یه ضد قهرمان، کارتل مواد و دارای بیماری روانی نشون میدن.
به هرحال بازم با تمامی این تفاسیر این شخصیت دوست داشتنیه.
چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
اسب درحسرت خوابیدن گاریچی
ومرد گاریچی در حسرت مرگ
سوال خیلی خوبی بود باتشکر از دوست عزیز
والا الان من دانشجوی ارشدم و از رشته و موقعیتمم خیلی راضیم ولی اوایل خیلی اذیت شدم چون مافیای کنکور و شرایط جامعه کاری کرده بود که جز رشته های وزارت بهداشت رو نمیدیدم و مدام حالم بدتر و بدتر میشد. درضمن منم این روزیایی که الان بچه ها توش هستن رو گذروندم و میخوام هرجور که شده بتونم بهشون کمک کنم و برای این کار هم برنامه خوبی دارم فقط یکم زمان و کمک برای اجراش لازمه که متاسفانه تا الان با توجه به اینکه درخواست هم کردم ولی کسی نمیخواد کمک کنه.
جدای از همه این حرفا دلتنگ یه سریا بودم که میخوام اینجا دوباره پیداشون کنم و دوباره باهاشون ارتباط بگیرم
چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
اسب درحسرت خوابیدن گاریچی
ومرد گاریچی در حسرت مرگ
وقتی من عضو شدم کل اعضا به هزار نفرم نرسیده بود. یادش بخیر جشن هزارتایی شدن گرفتیم مث الان نبود که
ولی همون 700، 800 نفریم که بودیم واقعادوران لذت بخشی رو برای هم ساختیم
راستی اولا ایشالا که موفق باشی.
دوما چرا نمیای باهم یه همتی بکنیم و مشاوره بدیم به بچه ها؟ الان ارشد میخونی، دیگه کوله باری از تجربه ای بیا در حد توانمون کمک کنیم اینارو.
در اخر شاید من فسیل باشم ولی لامصب خودتم دست کمی از من نداری که همش سه سال بعد من اومدی
چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
اسب درحسرت خوابیدن گاریچی
ومرد گاریچی در حسرت مرگ
مال سریال unfortunate events هست
بچه بودم فیلمشو دوست داشتم و کلا چشمه باحاله
ای آنکه نتیجه چهار و هفتی.......وز هفت و چهار دائم اندر تفتی
می خور که هزار بار بیشت گفتم.....باز آمدنت نیست،چو رفتی رفتی
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)