خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 27
    1. Top | #1
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات

      جملات رایج در مکالمه زبان انگلیسی

      1. I am with you
      معنی ) من باهاتم.

      2.Shame on you
      معنی ) شرم آوره

      3.Leave it up to me
      معنی ) به عهده من بگذار

      4.You know what
      معنی ) می دانی چیه؟

      5. You handled it beautifully as always
      معنی ) مثل همیشه بخوبی از پسش بر آمدی

      6. ٌWow , My goodness
      معنی ) خدای من .. (اصطلاح حاکی از تعجب شدید)

      7. Go on
      معنی) ادامه بده

      8. Go ahead
      معنی ) ادامه بده

      9. What's the deal
      معنی ) موضوع چیه؟

      10) I have no idea
      معنی ) نمی دانم.

      11) It works for me
      معنی ) برای من خوبه

      12) You are welcome , My pleasure
      معنی ) خواهش می کنم

      13) No trouble
      معنی ) زحمتی نیست
      ویرایش توسط artim : 16 اسفند 1393 در ساعت 17:47

    2. Top | #2
      کاربر انجمن

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      عالیه .ادامه بده.:yahoo (4):
      به اندازه آروزیت تلاش کن یا به اندازه تلاشت آرزو کن.

    3. Top | #3
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط hamid76 نمایش پست ها
      عالیه .ادامه بده.:yahoo (4):
      ممنون

    4. Top | #4
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      1) be sb's life
      معنی ) کسی یا چیزی که برایمان خیلی مهم باشد.
      مثال ) My children are my life Writing is his life

      2) make up your mind
      معنی ) تصمیم گرفتن ..
      مثال ) They are both beautiful, I can't make up my mindCome on , it's make your mind up time
      توضیح ) جمله بالایی یعنی زودباش ، موقع تصمیم گیری است. به صورت make your mind up نیز صحیح است.

      3) be an open secret
      معنی ) چیزی که همه مطلع می شوند در صورتیکه راز بوده است. (فاش شدن راز)
      مثال ) It was supposed to be a secret , but now it is an open secretIf you phone Jack and tell him about your secret , it will be an open secret

      4) please God
      معنی ) کاشکی ، خداکنه
      مثال ) Please God , don't let him be dead
      معنی ) تو را خدا ، نذار بمیره.



      ویرایش توسط artim : 16 اسفند 1393 در ساعت 18:31

    5. Top | #5
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      5) lose one's temper
      معنی ) از کوره در رفتن
      مثال) He lost his temper

      6) What's with sb
      معنی ) فلانی چشه؟
      مثال) ?What's with Aliمعنی) علی چشه؟

      7) Handle with sth
      معنی ) از پس چیزی بر آمدن
      مثال) He handles the exam
      معنی ) او از پس امتحان بر می آید

    6. Top | #6
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      علایم ریاضی


      1) + plus
      مثال )
      Two plus three is five . (2+3=5)


      2) - minus
      مثال )
      Six minus four is two. (6 – 4=2)



      3) multiplied by ×
      مثال ) (Two multiplied by three is six. (2×3=6


      4) ÷ divided by
      مثال )( Thirty six divided by 4 is 9. (36÷4=9


      5) = equal / is
      مثال ) Two plus three equals / is five. (2+3=5)


      6)per cent /% percent
      مثال )of the people who work here are men. (90%)
      Ninety percent


      three squared (7
      مثال )Four squared is 16. (4² = 16)


      five cubed (8
      مثال )
      Two cubed is 8 / The cube of 2 is 8


      power (9
      مثال ) (Three to the power of two is 9. (3²=9


      10) √square root
      مثال ) The square root of 64 is 8.

    7. Top | #7
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      چند اختصار پرکاربرد انگلیسی

      a.m(1
      (ante meridiem)
      معنی ) قبل از ظهر ( از سپیده صبح تا قبل از ظهر)

      p.m(2
      (post meridiem)
      معنی ) بعد از ظهر ( از ظهر تا شب )

      etc(3
      (et cetera)
      معنی ) و غیره

      e.g(4
      مخفف لاتین exempli gratiā ("برای مثال" ,در زبان انگلیسی‌ "for example")
      معنی ) برای مثال

      i.e(5
      (id est)
      معنی ) به این معنی که

      PTO(6
      (please turn over)
      معنی ) لطفا ورق بزنید

      PS(7
      (postscript)
      توضیح ) در آخر نامه برای اضافه کردن پیامی به کار می رود

      lb(8
      (libra)
      توضیح ) واحد اندازه گیری وزن است . معادل 454 گرم می باشد

      in(9
      (inch)
      وضیح ) واحد اندازه گیری طول می باشد . معادل 2.54 cm

      ft(10
      (foot / feet)
      توضیح ) واحد اندازه گیری قد یا ابعاد
      ویرایش توسط artim : 17 اسفند 1393 در ساعت 09:44

    8. Top | #8
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      این اضافاتی که پست به پست ارسال میکنیو بهتره به پست اول ارجاع بدی تا تاپیکت جامع تر بشه .
      چون بعدا که چند صفحه بشه دیگه کسی نمیتونه همه رو یه جا با هم داشته باشه و استفاده کنه .
      بازم تشکر به هر حال
      Dear GOD
      Thank you for
      Everything

    9. Top | #9
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط amir99 نمایش پست ها
      این اضافاتی که پست به پست ارسال میکنیو بهتره به پست اول ارجاع بدی تا تاپیکت جامع تر بشه .
      چون بعدا که چند صفحه بشه دیگه کسی نمیتونه همه رو یه جا با هم داشته باشه و استفاده کنه .
      بازم تشکر به هر حال
      حق با شماست چشم ویرایش میکنم
      ممنون

    10. Top | #10
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      کاش یه تاپیک فعال داشته باشیم که همیشه اپدیت باشه برای اموزش مکالمه زبان

    11. Top | #11
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      A.m :ante meridiem
      E.g: exempli gratia

      لطفا تصحیح و اضافه کنید،ممنون.

    12. Top | #12
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      اصطلاحات رایج


      business is business
      حساب حساب است کاکا برادر

      practice makes perfect
      کار نیکو کردن از پر کردن است

      Horses for courses
      هر کسی را بهر کاربی ساخته اند

      A big head has a big ache
      هر که بامش بیش برفش بیشتر

      Be more catholic than the pope
      کاسه داغ تر از آش

      The biter bit
      دست بالای دست بسیار است

      Keep up with the Joneses
      چشم و هم چشمی کردن

      Hit the jackpot
      یک شب پول دار شدن

      Cry wolf
      چوپان دروغگو

      weet nothing
      حرف های صد من یه غاز

      Knock something down
      چوب حراج به چیزی زدن

      Go with the ride
      هم رنگ جماعت شدن

      The cat dreams of mice
      شتر در خواب بیند پنبه دانه

      Put a spoke in somebody’s wheel
      چوب لای چرخ کسی گذاشتن

      From the cradle to grave
      ز گهواره تا گور دانش بجوی

      Outstay one’s welcome
      کنگر خوردن و لنگر انداختن

      Curiosity killed the cat
      فضول را بردند جهنم

      East, West, home’s best
      هیچ کجا خانه خود آدم نمیشود

      No pain, no gain
      نابرده رنج گنج میسر نمیشود

      Every cloud has a silver lining
      در نا امیدی بسی امید است

      Keep the wolf from the door
      گلیم خود رو از آب كشیدن

      Eat your word
      حرفتو پس بگیر

      Sit on the fence
      بي طرف ماندن

      Don’t rub it in
      (اینقدر) به رخ ما نکش

      What a cheek
      چه رویی

      The ghost of a chance
      سر سوزني شانس

      On my honor
      به شرافتم قسم

      Knock it off
      بس است-بسه

      I’m really sorry
      واقعاً متاسفم

      He looks proud
      خودشو میگیره

    13. Top | #13
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      اصطلاحات معمول انگلیسی :
      I'm not the same guy
      من دیگه اون آدم قبلی نیستم


      Long story short
      خلاصه اش كنم


      I am your humble
      كوچيك شما هستم


      Zip it up
      ساكت باش


      It costs an arm & a leg
      حسابی پیاده شدم، کلی واسم آب خورد


      Jump down someone's throat
      از دست کسی عصبانی شدن


      Keep up the good work
      به کاری که میکنی ادامه بده


      Good for you
      خوش به حالت


      Pain in the neck
      آدم یا چیز اعصاب خورد کن


      It’s bound to happen
      باید بشود


      If gold rusts, what then can iron do?
      هر چه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمک


      Keep in the picture
      ‌ در جريان امور قرار دادن


      Ring a bell
      به نظر كسي آشنا آمدن. به ذهن كسي آمدن ( مثلا وقتي كسي رو نديديم ولي مي گيم چقدر به نظر آشنا مي رسه !! )


      I saw a Saw that saw a Saw
      من يک ارّه ديدم که داشت ارّه ديگه رو ميبريد،(دست بالا دست بسياره)
      به معنای ديدن see اولی گذشته saw
      دوم به معنای ارّه saw
      سوم به معنای بريدن saw
      چهارم هم به معنای ارّه saw


      As the question, so the answer
      از هر دستی بدی از همون دست پس ميگيری

    14. Top | #14
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      اموزش تصویری!

      غداها

      snap45162.png
      ویرایش توسط artim : 17 اسفند 1393 در ساعت 19:45

    15. Top | #15
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      اموزش تصویری!

      ابزارها

      فایل پیوست 24133



    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. پاسخ: 83
      آخرين نوشته: 12 خرداد 1399, 02:22
    2. نقش مشاور در پیشرفت تحصیلی؟؟خودت برنامعه بریزی بهتره یا بری پیش مشاور؟؟
      توسط Dj.ALI در انجمن پاتوق سال دوازدهمی ها و کنکوریها
      پاسخ: 76
      آخرين نوشته: 18 آذر 1398, 10:00
    3. پاسخ: 215
      آخرين نوشته: 09 فروردین 1396, 09:01
    4. پاسخ: 14
      آخرين نوشته: 22 دی 1393, 10:23
    5. پاسخ: 11
      آخرين نوشته: 13 مهر 1393, 14:07

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن