خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 25
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات

      هرکی اهل خرابکاریه بیاد داخل

      سلام بچه ها غرض از مزاحمت اینه که بابای بیچاره ی بنده الان دوسه ماهی هست که تصادف کرده و خونه نشین شده.خودتونو ناراحت نکنین چون فقط یه گونه و یه دستو یه پا بود که شکست و خدارو شکر داره بهتر میشه.
      حالا بعذاز 2ماه خونه خوابیدن,پدر برنامه ی خوابشون به هم ریخته.چطوری؟میگم:یعنی شبا بیدار میشن روزها میخوابن .بعد بابام حوصلش سر میره و میره تلویزیونو روشن میکنه میبینه.منم حساس خوابم نمیبره که تا ساعت 2واونطرفا بیدار میمونم و اینقد خدا وامامارو صدا میکنم که خوابم ببره.هرچیم میگم فایده نداره.بنده خدا صداشم کم میکنه اما بازم حساسم.
      حالا اونایی که اهل خرابکارین بیان جلو بگن که چی جوری میشه تلویزیونو از کار انداخت؟
      واقعا به کمکتون نیازمندم

    2. Top | #2
      کاربر نیمه فعال

      khejalati
      نمایش مشخصات
      سلام
      اول اینکه ان شاالله باباتون به زودی خوب بشه و دیگه خونه نمونه تا شما راحت تر باشی
      من هم مشکل تو رو دارم
      هر موقعی که ما میخوریم به تعطیلی بابام تا لنگ ظهر خوابه
      موقعی هم که بیدار میشه همش میزنه اخبار
      پدر ما رو درمیاره
      صدای تلویزیون هم که حتما باید بالای 60 باشه:o
      ولی خوشبختانه بابای من ساعت 11 شب همیشه خوابه
      خب بریم سراغ اصل مطلب
      روش اول:
      شما به بهانه ی تمیز کردن تلویزیون و زیر تلویزیونی اقدام میکنی
      و مجبوری یه کم تلویزیون رو بلند کنی(الکی)
      بعد یه چاقو توی جیبت در میاری یه کمی از کابل TV رو پاره میکنی(البته حواست باشه تلویزیون به برق نباشه:D)
      بعد به بابات میگی موقعی که tv رو بلند کردم کابل برقش پاره شده
      تموم شد و رفت
      روش دوم:
      اگر تلویزیونتون از اون قدیمی هاست که خیلی بهتره
      تا همه خوابن یه پارچ آب میندازی پشتش
      میشه بار آخری که روشن شده
      روش سوم(بسیار احمقانه):
      من خودم یه بار کوچیک بودم کسی خونه نبود(حس کنجکاوی رو فقط داشته باش)
      همیشه برام جالب بود که این آدما چجوری میرن تو تلویزیون؟
      بعد من هم رفتم پشت TV و مدام tv رو هول میدادم تا من برم داخل:D
      بعد یهو tv از روی زیرتلویزیونی افتاد و دو نصف شد
      و موقعی که بابا و مامی اومدن کلی خندیدن(خداییش کتک نخوردم)

      "حسِ بوسیدنت تو عاشورا !"

      "میشه از پیله سَر در آوردُ با تو عشق بازی کرد تو هیجدهِ تیر !"

      "امشب به تو رو کردم ای یار صدا مُرده!!"


    3. Top | #3
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      انتقـــــال به بخـــــش منـــــــاسب...

    4. Top | #4
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      سلام خسته نباشید . به نظر من ایشان پدر شما هستن و احترام به او واجب پس کاری نمیشه کرد .......................!

    5. Top | #5
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      مینا جـــان اصلا نیازی به این کارا نیست ! من همچین مواقعی که سر و صدا داخل خونه هست ! هدقون میزارم گوشم و موزیک گوش میدم البته با صدای خیلی کم !
      یه کار دیگه هم میتونی بکنی ! بری کتابخونه ! البته اگه راحتی اونجا !
      یه کار دیگه هم اینه که از پدرت خواهش کنی هدفون وصل کنه به تلویزیون و فقط خودشون از تلویزیون استفاده کنن !
      غیر این ســه راه که دیگه راهی نیست ...
      آهان یه راه دیگه هم هست ، قفل کودک تی وی رو فعال کنی ، بعدشم کنترل تی وی رو مفقود ...
      غیر این چهر راه که دیگه راهـــی نیس ...
      آهان یــادم اومد یه راه پنجــمی هم هست که ......
      عشــــــق ؛
      همین خنده های ساده توست . . . !

      وقتی با تمام غصه هایت میخندی ؛
      تا از تمام غصه هایم رها شوم . . .

    6. Top | #6
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      از همه ممنونم
      من همه ی این راه هارو امتحان کردم ولی بازم فایده نداره.رفتم هدفون ژله ای خریدم تازه صداهارو بیشتر میشنیدم.تازه رضام زدو یکی از گوشیاشو کن فیکون نمود.از تنهایی بدم میاد واسه همین پارسال با بچه ها میرفتیم اما حالا به هیچ وجه.و............................
      بابای بنده خدام با صدای 20گوش میده ولی من میخوام بخوابم باید سکوت مطلق باشه.حتی میرم اتاقم میخوابم و درو میبندم اما بازم اگهتوجه کرده باشید تلویزیون روشن باشه یه صدایی داره اون اذیتم میکنه.
      بعدشم مامانم تازه خریدتش اگه سیمشو فطع کنم که .................................................. .........................
      ببنید یه کاری مثلا از داخل که نه اقتصاد خونواده ضرر ببینه نه من.میشه ؟
      راستی بابای من 4ماه دیگه باید همینجور لالا کنه خونه.
      به شدت ممنونم از کمکتون
      ویرایش توسط Juddy Abbott : 12 آذر 1391 در ساعت 12:56

    7. Top | #7
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط MoOn GiRl نمایش پست ها
      انتقـــــال به بخـــــش منـــــــاسب...
      مهسا جون توام به جای اینکه هی بگی اسپم بود,حذف شد ,منتقل شد خوب عزیزم یه نظری بده دیگه قربونت برم
      حالا اینجا نه همه جا.نظر بدی خوشحال میشم نوشتتو بخونم

    8. Top | #8
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط مینا999 نمایش پست ها
      مهسا جون توام به جای اینکه هی بگی اسپم بود,حذف شد ,منتقل شد خوب عزیزم یه نظری بده دیگه قربونت برم
      حالا اینجا نه همه جا.نظر بدی خوشحال میشم نوشتتو بخونم

      خب بلاخره ماییم و وظیفه ی خطیر مدیریت!!!!!!! خخخخخ

      والا عزیزم
      ددی محترم مام بازنشسته شده و از صبح تا شب میشینه ور دل مامانم (بازنشسته = بازن نشسته)

      تا وقتی که میرفت سرکار و خسته میشد و شبا زود میخوابید
      دعوا سر این بود که چرا من و داداشم نمیخوابیم و تا نفصه شب بیداریم و پای فیلمای هالیوودی!

      اما حالا که هم من واسه کنکور میخونم و هم داداشم واسه کنکور ارشد میخونه
      اوضاع کاملا برعکس شده!

      من که هر روز صبح میرم مدرسه و شبو باید زود بخوابم! داداشمم که میره دانشگاه! اما بابایی جــــــان ؛
      تاااااااااا نمیدونم کی بیداره و میشینه پای تی وی

      اون پنج روز که تعطیل بودم
      اینقد بابام این مراسمای عزاداری رو نگاه کرد که آخرش گریه م گرفت
      ماشاا... زنجانم که هر روز یه دسته داشت!!!

      می بینی که اوضاع منم بهتر از اوضاع شما نیس
      حالا واسه تو موقتیه اما مــــــــن...

      نظر من اینه که خودتو یه کم به بی خیالی بزن
      تو نسبت به صدا خیلی حساسی
      بعضیا به بو حساسن ! مثلا منم خیلی به نور حساسم!
      و این خیلی بد ِ !
      سعی کن این حساسیتتو از بین ببری...

      حالا الان که هیچ ؛ ممکنه بعدا هم برات مشکل ساز بشه!

    9. Top | #9
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      عزیزدلم تا اومده بابام خوب بشه که من کنکورو دادم که.
      وقتی تا 2 بیدار باشم چیجوری صبح پاشم و بخونم؟از برنامم خیلی عقب افتادم.تصمیم گرفتم برم خونه آجیم بخوابم.
      چه میشه کرد؟

    10. Top | #10
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      آقا من واقعا خسته شدم
      یه راه حلی بگید وگرنه یه فاجعه رخ خواهدداد.(خودکشی)

    11. Top | #11

      نمایش مشخصات

    12. Top | #12
      کاربر نیمه فعال

      khejalati
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط مینا999 نمایش پست ها
      آقا من واقعا خسته شدم
      یه راه حلی بگید وگرنه یه فاجعه رخ خواهدداد.(خودکشی)
      آخه خواهر من دیگه چی بگیم؟
      بخدا حق رو به شما میدم
      من خودم به نور خیلی حساسم
      مثلا همین امشب من ساعت 11 رفتم بخوابم برادر من که از خودم کوچیکتره
      نشسته تا ساعت 1 شب نگاه این عادل خان کرده
      من بدبخت هم نمیشه به بچه چیزی بگم!
      من بیچاره هم تا ساعت 1 شب با چشمانی خواب آلود همش روی تخت پشتک میزدم
      همینه دیگه
      آدم نمیتونه عادت هاش رو تغییر بده
      مجبوریم بسوزیم و بسازیم

      "حسِ بوسیدنت تو عاشورا !"

      "میشه از پیله سَر در آوردُ با تو عشق بازی کرد تو هیجدهِ تیر !"

      "امشب به تو رو کردم ای یار صدا مُرده!!"


    13. Top | #13
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط مینا999 نمایش پست ها
      آقا من واقعا خسته شدم
      یه راه حلی بگید وگرنه یه فاجعه رخ خواهدداد.(خودکشی)
      این دو راه رو هم امتحان کن اگه جواب نداد دیگه خود کشی(شامل:خود سوزی_رگ زنی_مرگ موش و....)بهترین کاره.
      1قبل از خواب کنتور برق رو دستکاری کن.
      2ی ساعت از مطالعه روبزار واسه اخر شب.
      خود من چون خونمون خیلی شلوغه وتو روز نمیشه درس خوند روز میخوابم شب هم درس میخونم اگه به ساعت ارسال جواب هم دقت کنی میبینی ساعت 6 صبحه و من دارم درس میخونم.

    14. Top | #14
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      آره تا ساعت 3 بیدار میمونم.تا اون موقع بابام دیگه میخوابه.
      در ضمن مامانمم که دیگه خسته شده بود رفتو آنتنو دستکاری کرد.اما همین الان که دارم اینو مینویسم از بس که بابام اینورو اونور کرد واسه خرابی تلویزیون مامانم لوش داد.
      مشکل خوابمو درست کردم,حالا دیگه بابام با صدای40 نگاه میکنه.اونم مختاررو...............پارسال فیلمشو دوس داشتم اما الان فقط بهش لعنت میفرستم(بینوا مختار)
      اعصاب شماها هم خورد شده نه؟
      با صداش چیکار کنم حالا؟


      راستی من چون به خاطر حساسیتم به صدا با انگشتهام درگوشامو میگرفتم تا خوابم بگیره.حالا تا گوشامو نگیرم خوابم نمیبره.
      بیچاره م من
      ویرایش توسط Juddy Abbott : 01 دی 1391 در ساعت 12:32

    15. Top | #15
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      دو تا راه حل داری

      یا خودتو با شرایط هماهنگ کن

      یا شرایط رو تغییر بده

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن