اومممم خپ خپ
فک کنم دیگ کم کم کارمون از تلخ نوشته هم گذشته
تلخ نوشته رو که میبینم لبخند میزنم
چرا شیرین نوشته نداریمم))
خب اینطوری نوشتنش راحت تره و کمتر طولم یکشه
اومممم خپ خپ
فک کنم دیگ کم کم کارمون از تلخ نوشته هم گذشته
تلخ نوشته رو که میبینم لبخند میزنم
چرا شیرین نوشته نداریمم))
خب اینطوری نوشتنش راحت تره و کمتر طولم یکشه
25 : 32 : 13 : 00
دل گرفتنای ناگهانی و به ظاهر بی دلیل، به خاطر فاصله بین چیزی که هستیم و چیزی که میخواستیم باشیم هستن...
یاد بگیر برای موفقیت دیگران دست بزنی
به موقعه اش زمان موفقیت تو هم میرسه
الان اونجاییم که علی مصفا میگفت:
«صبر میکنم دیگه، صبر نکنم چیکار کنم؟»
پای دوست داشتنت ایستادهام...
مثلِ درختِ کاج
روبروی پاییز...
هلنا: از اینکه داری پیر میشی ناراحت نیستی؟
ایزاک: معلومه که نه!
همه چیز داره بدتر میشه.
آدمای بدتر، هوای بدتر، جنگ های بدتر و...
خوشحالم که دارم میمیرم!
ترا از دور می بوسم به چشمی تر خداحافظ مرا باور نکردی می روم دیگر خداحافظ مرا لایق ندیدی تا بپرسی حال و روزم را برو با دیگران ای بی وفا دلبر خداحافظ
سوفی آموندسن از مدرسه به خانه میرفت. تکهیِ اول راه را با یووانا آمده بود.
به فروشگاه بزرگ که رسیدند راهشان از هم جدا شد. سوفی بیرون شهر زندگی میکرد و راهش تا مدرسه دو برابر یووانا بود.
بعد از باغِ آنها بنایِ دیگری نبود، خانهشان انتهای دنیا مینمود.
کتابِ دنیایِ سوفی
نوشتهی یوستین گردر
ترجمهی حسن کامشاد
تو فقط ادای عشق را در می آوردی
همین
آن هم با دروغ
با دروغ که نمیشود زندگی کرد؟
ی وقت هاییی چقد بیخود درگیریم))
والااا)
هر هر هر
دوباره نوشت دقیقا ۲ مرداد ۱۴۰۰)
ی سال و ۲ ماه بعد)))))))
والا بیخی
میخام که تقیر کنم کم کم و گاماس گاماس
ویرایش توسط high.target : 02 مرداد 1400 در ساعت 23:34
عاشقانه عشق میورزی
خالصانه ثبولش میکنیو در آخر
بی رحمانه تو را با لگد از زندگی اش بیرون میکند
این است رسم عشق های امروزی
"استامینوفن"
" God is that infinite All of which man knows himself to be a finite part "
|خداوند ، آن بی نهایتی است که هر انسانی خودش را یک بخش محدود از آن میداند|
واسه من نیست منم یه جادیدم جالب بودمینویسمش:یه روزازتوخیابون ردمیشدم یه وانت دیدم جارمیزدیخچال شکسته گازشکسته لباس شویی شکسته و...خریداریم یهوبی اختیاررفتم جلووپرسیدم دل شکسته چی خریدارید؟؟؟؟؟؟
جارچی مکث کوتاهی کردوگفت:اگه ارزش داشت که نمیشکستنش
اینجاش واس خومه:من صدای شکستن قلبم رووقتایی میشنوم که درعین کمک ومربونی به اطرافیانم هستم ولی اونهایایه مثال نقض میزنن واس کارم یایه نفررومثال میزنن ومیگن توهرچی هم خوب باشی به گردپای اینهانمیرسیومن فقط به کارم ادامه میدم واهمیتی نمیدم که چی درموردم فکرمیکنن
نگران منی به توقرصه دلم
تلخ یعنی ذهنت حرفایی بسازه ک قرار نیس هیچ وخ بگه
یعنی ددگیر کسی باشه ک کلا ب تو اصلا فکر نمیکنه
تلخ یعنی خیانت ب خودت
ب خودت و به روحت
تلخ یعنی..
بسه لططفااا
میخام که تقیر کنم کم کم و گاماس گاماس
ناگفتههامون بیشتر از حرفای گفتمونه
این یعنی کسی رو نداریم بدون قضاوت درکمون کنه و حرفامونو بشنوه...
کسی هرگز نمیداند
چه سازی می زند فردا
چه میدانی تو از امروز،
چه میدانم من ازفردا،
همین یک لحظه رادریاب
که فردا قصه اش فرداست.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)