.:: تــــــلخـ نوشتــــــ ::.

[SHINER]

زندگی نیست ک زهره زهر
میدونی دل ادم ک زهراگین باشه دور و برشم خوب باشه
زهر زهر

گاهی فک میکنم با خودم من توو زندگی چیا دارم ک بابت ناراحت باشم
میبینم هیچی همش لکی خودم خودم رو ناراحت میکنم سر مسائل پیش و پا افتاده
ولی مسائل کوچیکی ک برا بقیه مهم نیست برا من اونا هم مهمه حتی

[_Shouko_]

به وقت عریانی چشمان

پیِ ربودنِ پیراهنِ رویا،

در امتداد گونه ی نامه

آنقدر سرمشق خیسِ گریه میگیرم

که رگبار سواره ی آسمان

از اندام برهنه ی این همه باران خجل شود...

سیده فاطمه زهرا هاشمی

[Special-Girl]

دقت کرده اید ،
هر کسی دو صفحه ی مجازی برای خودش درست کرده است ؟!
یکی شخصی و یکی عمومی !
میدانی چرا ؟
چون اعتماد ها از بین رفته است !
در پیج شخصی هر کسی را راه نمی دهید !
از ترس اسکرین شات و حسادت های بچگانه !
هیچ کس چشم دیدن عاشقانه ها و شادی های بقیه را ندارد !
همه قلبشان از سیاهی پر شده است ..
طمع و حرص تمام فکراشان را محاصره کرده است ..
#المیرا_بوشاسب

واقعا تلخه ، مردم چشم دیدن خوشی همو ندارن -_-
به کجا داریم میریم ماااااا !!!!

[Dayi javad]

ما به داغ عشق بازی ها نشستیم و هنوز
چشم پروین همچنان چشمک پرانی میکند


https://www.instagram.com/p/B6iSW-vD...=196rbz8t70a3j

[spring__girl]

عشق به کسی که پاسخ احساساتت را نمی دهد، ممکن است در کتاب ها هیجان انگیز باشد،
ولی در واقعیت به شکل غیرقابل تحملی خسته کننده و زجرآور است.
هیچ چیز جالب و خوبی در عشق یکطرفه وجود ندارد ...

جزء از کل _ استیو تولتز

[Hadis_farhadi_]

.... خدایا
مادرم میگوید این کفر است ...اما من کفر نمیورزم .... کافر هم نیستم....
اما میشود این قلب را به تو بدهم؟!
چند سالی پیش خودت نگهش دار ...
می خواهم زندگی کنم...
تکه ای سنگ داری یا یخ بجایش بگذارم‌؟

#حه_نون

[A.H.M]

پدر , آن شب اگر خوش خلوتی پیدا نمی کردی

تو ای مادر , اگر شوخ چشمی ها نمی کردی

تو هم ای آتش شهوت , شرر برپا نمی کردی

کنون من هم به دنیا بی نشان بودم

پدر آن شب جنایت کرده ای شاید نمیدانی

به دنیایم هدایت کرده ای شاید نمیدانی

از این بابت خیانت کرده ای شاید نمیدانی

من زاده ی شهوت شبی چرکینم

در مذهب عشق , کافری بی دینم

آثار شب **** کامی است پلید

خونی که فسرده در دل خونینم

من اشک سکوت مرده در فریادم

دادی سر و پا شکسته , در بی دادم

اینها همه هیچ .... ای خدای شب عشق

نام شب عشق را که برد از یادم ؟

[Dayi javad]

[Lagertha]

من از قیدت نمیخواهم رهایی...

[samar_98]

میســوزم از فراقـت روی از جـفا بگـردان
هجـران بلـای ما شـد، یا رب بلـا بگـردان

[spring__girl]

جبران نمیشوی..
حتی به گریه های عمیق..

[high.target]

راستش را بگوییم؟
نگران دلبری های دور و بری هایت ام
نگران اردوی امسال
نگران اینستا و تلگرام
نگران خبر های ...
نگران
ولش کن چقدر باید نگران باشم من؟
تو اگر بخاهی با این چیز ها قید مرا بزنی ک
همان بهتر بزنی
میبینی لحظه ای اینطورم لحظه ای آن طور
چرایش را نمیدانم
تعادل را از من گرفته ای خوشحالی؟؟؟

[A.H.M]

زمستانت زمین دیگر زمستان نیست
که من دیگر ندارم چشم ز چشمان دوستان دور یا نزدیک
که چشمانم ز حدقه امدست بیرون
اگر دست محبت سوی کسی یازی
ببرند دست و پایت را
و پوشاننت گوشت را
و برند آن زبانت را
که نتوانی بگویی آن سلامت را
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت
نه اینکه خود نخواهند
که سیلی سرد زمستان خورده است بر گونه آنان
کجایی ای حریفا میزبانا ای مسیحای جوانمرد من ای ترسای پیر پیرهن چرکین
کجایی تا ببینی میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد
که سرما سخت سوزان است
حریفا رو چراغ باده را بفروز شب با روز یکسان است
و مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن می گوید
شایدم این اشتباه اشتباهی ، این خطای آدمیِ اشتباهی
مسئول قشنگی پر شاپرک است
و شاید مرگ پایان یک کبوتر نیست
نمیدانم ولی
به آغوش مصیبت مثل آن کرمان ام اینجا....
الف.ح.میم

[Wisteriaa]

دلم می گیرد برای روزگار سردی که
ساده ترین خلاف آدم ها، مسدود کردن ارتباط ها
و شکستن بی بهانه قلب هاست...
دلم می گیرد برای روزگاری که
هر چه پیش می رویم؛
آدم هایش از هم دور تر می شوند...

[high.target]

دلم گرفته اس عمری در تمنای چیزی بودم ک امروز برام اتفاق افتاد حال باید به هزار و یک دلیل دست رد بزنم به اتفاق قشنگی که برام افتاده