خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 166 از 201 نخستنخست ... 66156165166167176 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 2,476 به 2,490 از 3001
    1. Top | #2476
      کاربر اخراجی

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      برای زندگی کردن به کسی اعتماد کن که بتواند سه چیز را در تو تشخیص دهد:
      اندوه پنهان شده در لبخندت را
      عشق پنهان شده در عصبانیتت را
      و معنای حقیقی در سکوتت را

    2. Top | #2477
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      از هرچی ترسید دل من سرش اومد
      گفتم بهتر میشه اما بدترش اومد

    3. Top | #2478
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      این روزا تنهام ، ساکت و بی انگیزه
      اشکای گرمم به مژه هام اویزه

    4. Top | #2479
      کاربر انجمن

      khejalati
      نمایش مشخصات
      هی نیوتن !
      تو که دم از جاذبه میزنی ، مرا کشف کن !
      منی را که غم ها مدام جذبم میشوند !
      به پایان فکر نکن
      اندیشیدن به پایان هر چیز
      شیرینی حضورش را تلخ می کند
      بگذار پایان تو را غافلگیر کند
      درست …
      مثل آغاز

    5. Top | #2480
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      انقدر جلوی بقیه نگین از عشق زده شدین!
      بی اعتمادین .. سردین ..
      کشش یه ماجرای تازه رو ندارین...
      یهو دیدی بین اون همه آدم که داری براشون نطق می کنی،
      کسی نشسته که دوستت داره
      ولی از حرفهات می ترسه...


      پای دوست داشتنت ایستاده‌ام...
      مثلِ درختِ کاج
      روبروی پاییز...









    6. Top | #2481
      کاربر اخراجی

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      یہ وقتآیے،یہ حرفآیے،...
      چنان آتیشت میزنہ کہ دوست دارے فریاد بزنے،ولی نمیتونے!
      دوست دارےاشک بریزے،ولی نمیتونے!
      حتے دیگہ نفس کشیدنم برات سخت میشہ!
      تمام وجودت میشہ بغضے کہ نمیترکه..
      بہ این میگن"درد بے درمون"

    7. Top | #2482
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      بیا به حال بشر های های گریه کنیم
      که با برادر خود هم نمی تواند زیست
      چنین خجسته وجودی کجا تواند ماند؟!
      چنین گسسته عنانی کجا تواند رفت؟
      صدای غرش تیری دهد جواب مرا:
      به کوه خواهد زد!
      به غار خواهد رفت!
      بشر دوباره به جنگل پناه خواهد برد!
      فریدون مشیری

    8. Top | #2483
      کاربر باسابقه

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      برای زندگی کردن به کسی اعتماد کن که بتواند سه چیز را در تو تشخیص دهد:
      اندوه پنهان شده در لبخندت را
      عشق پنهان شده در عصبانیتت را
      و معنای حقیقی در سکوتت را

      .
      .
      .

    9. Top | #2484
      کاربر انجمن

      khejalati
      نمایش مشخصات
      کاش میشد نوشت
      تموم حرفهایی که بغض شدند
      و بر گونه جاری نشدند
      به پایان فکر نکن
      اندیشیدن به پایان هر چیز
      شیرینی حضورش را تلخ می کند
      بگذار پایان تو را غافلگیر کند
      درست …
      مثل آغاز

    10. Top | #2485
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      ‌کلیدی
      گوشه ای دورافتاده می‌گریست!
      برای اینکه دنبالش نگشته بودند
      و دروازه های شهر را
      با توپ گشوده بودند...

      شیرکو بیکس


      پای دوست داشتنت ایستاده‌ام...
      مثلِ درختِ کاج
      روبروی پاییز...









    11. Top | #2486
      mmr
      کاربر فعال

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      کاش چیزی بود مقل شکر که باهاش میشد تلخی ذهن رو درمان کرد

    12. Top | #2487
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      باید تا چند بشمارم که باز اون روزا برگردن
      هیچ وقت دیر نیست

      فقط بعضی وقت ها دیگه ارزشش رو نداره..!

    13. Top | #2488
      کاربر اخراجی

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      عشق در آنچه انجام می دهیم قابل پیشبینی نیست...

      عشق بی دلیل می آید، بی قانون...

      و همانطور می رود...

      وقتی هست ، دیگر کاری نمی توانیم انجام دهیم...

      در غیابش می توانیم بنویسیم ، اگر بخواهیم...

      #کریستین_بوبین

    14. Top | #2489
      کاربر اخراجی

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      سرم داد کشید و گفت: ببند نیش دلت رو...صداش نمیذاره بخوابم...
      گفتم: اما اون که بی صدا می خنده.
      گفت: واسه چی می خنده؟
      گفتم: خب...آخه خوشه!
      گفت: بیخود خوشه...
      گفتم: چرا نباشه؟
      گفت: چرا باشه؟
      گفتم: آخه چند روز پیشا چراغ دل خونه ای رو روشن کرده...
      گفت: چه جوری؟
      گفتم: : پاهای ترک خورده بچه همسایه اونوری رو دید و کباب شد.
      گفت: خب...بعد...
      گفتم: هیچی دیگه...بهم گفت یه لنگه کفش بچمو بدم بهش... یه پاش زخم بشه اقلا اون پاش سالمه...
      گفت: که چی بشه؟
      گفتم: که دلش خوش بشه...آخه بابا نداره...
      شونه شو رو دیوار می کشید و می رفت.
      گفتم: کجا؟
      گفت: میرم به خنده های دل بچم گوش بدم. آرومم می کنه...

    15. Top | #2490
      کاربر انجمن

      khejalati
      نمایش مشخصات
      ادما هیچ وقت
      کسایی که دوست دارن رو فراموش نمیکنن
      فقط عادت میکنن که دیگه کنارشون نباشن...
      به پایان فکر نکن
      اندیشیدن به پایان هر چیز
      شیرینی حضورش را تلخ می کند
      بگذار پایان تو را غافلگیر کند
      درست …
      مثل آغاز

    صفحه 166 از 201 نخستنخست ... 66156165166167176 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن