بعضی اشتباهات مثل دومینو میمونه؛
کافیه اولین ضربه رو بزنی،
دیگه بعدش دست خودت نیست، تا تهش میره...
بعضی اشتباهات مثل دومینو میمونه؛
کافیه اولین ضربه رو بزنی،
دیگه بعدش دست خودت نیست، تا تهش میره...
پای دوست داشتنت ایستادهام...
مثلِ درختِ کاج
روبروی پاییز...
ناغافل خوابم برد. وقتی بیدار شدم قوم و خویش دورم جمع شده بودند و فقط حرفهای خوب خوب دربارهام میزدند.
اون وقت بود که فهمیدم مُردم ...
Heaven Can Wait
پای دوست داشتنت ایستادهام...
مثلِ درختِ کاج
روبروی پاییز...
روزی،جایی،دقیقهای،
خودت را بازخواهی یافت!
و آنوقت یا لبخند خواهی زد
یا اشک خواهی ریخت..
پای دوست داشتنت ایستادهام...
مثلِ درختِ کاج
روبروی پاییز...
درد اینجاست که مشکلاتمون حل نمیشه، عادت میشه فک میکنیم حل شده
پای دوست داشتنت ایستادهام...
مثلِ درختِ کاج
روبروی پاییز...
یه زمانی یه ساعتی توی یه روز .... تنهایی رو با ذره ذره وجودت حس میکنی ... وقتی که دیگ حتی خانوادتم همراهت نیستن... تویی و تو
25 : 32 : 13 : 00
از این ناراحت نیستم که اونی که باید میشد،
نشد...
از این ناراحتم
چرا با این که میدونستم اشتباهه،
با سماجت تمام ادامه دادم...
از اینکه واستادم
تا به بدترین شکل ممکن ببازم!
تو به هیچکس غیر از خودت نیاز نداری
من ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﮔﻢ ﺷﻮ ﺑﺮای ﻣﻦ تنها ﯾﮏ ﺷﻮﺧﯽ ﺑﻮد
ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺣﺮﻓﯽ زده ﺑﺎﺷﻢ
ﺑﻪ اﺗﻔﺎق واﻗﻌﯽ ﺗﻮی اﯾﻦ ﮔﻢ ﺷﺪن ﻓﮑﺮ ﻧﮑﺮده ﺑﻮدم
آن ﻗﺪر اﺻﺮار ﺑﻪ رﻓﺘﻦ ﺑﺎ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺮدم داﺷﺘﯽ ﮐﻪ از ﺣﺮﺻﻢ ﭼﯿﺰی ﭘﺮاﻧﺪمﮔﻢ ﺷﻮ ﺑﺮای ﻣﻦ تنها دو ﺑﺎر ﺑﺎز و ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪن ﻟﺐ ها ﺑﻮد و ﺗﮑﺮار دو ﻣﺼﻮت ( ُ ) ﮐﻪ دو ﺛﺎﻧﯿﻪ ای ھﻢ روی ﻟﺐ ﺗﻤﺎم ﻣﯽ ﺷﺪ و هم توی ذهن
در ردﯾﻒ ھﻤﺎن غرولند ﮐﻪ ﺑﻪ دﺧﺘﺮﺑﭽﻪ ھﺎی ﭼﻤﻮش ﺳﺮ ﮐﻼس ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺗﺎ ﺑﺠﻨﺒﻨﺪ و ﺗﻨﺪﺗﺮ ﺑﻨﻮﯾﺴﻨﺪ
ﭼﻪ ﻣﯽ داﻧﺴﺘﻢ اﯾﻦ ﻗﺪر ﺑﯽ ظرفیتی که واقعا ﮔﻢ ﻣﯽ ﺷﻮی........
# آن ها کم از ماهی ها نداشتند ,, شیوا مقانلو
کاش میشد تمام حسرتا و افسوسها و ایکاشها رو جمع کنم و بسوزونم ولی زهی خیال باطل که این خودش یه ای کاشه
پای دوست داشتنت ایستادهام...
مثلِ درختِ کاج
روبروی پاییز...
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 2 مهمان)