خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 2 از 14 نخستنخست 12312 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 16 به 30 از 196

    موضوع: طنز

    1. Top | #16
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات


      انتقال به بخش مناسب

    2. Top | #17
      مدیر کل

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط hhossein21 نمایش پست ها

      واقعا که

    3. Top | #18

      نمایش مشخصات
      برنامه های جالب هفتگی خانم* های تهرانی:



      شنبه
      مرد (در تماس تلفنی قبل از رسیدن به منزل): دارم میام...راستی عزیزم! شام چی داریم؟
      زن: ببین امروز قراره من و نازی با هم بریم «فال قهوه روسی یخ زده» بگیریم. میگن خیلی جالبه، همه چی رو درست میگه به خواهر شوهر نازی گفته «شوهرت واست یه انگشتر می خره» طرف رفته خونه و گفته و پس فرداش شوهره واسش انگشترو خریده. خیلی جالبه نه؟ سر راه یه چیزی از بیرون بگیر بیار!

      یکشنبه
      مرد (در تماس تلفنی از سر کار):...راستی عزیزم! شام چی داریم؟
      زن: ببین امروز قراره من و نازی بریم کلاسهای «روش خود اتکایی بر اعتماد به نفس» ثبت نام کنیم. هم خیلی جالبه هم اثرات خیلی خوبی در زندگی زناشویی داره دوست نازی می گه رفته و اومده از این رو به اون رو شده. طرف داشت 40سالگی رو رد می کرد؛ حالا بعد از اون جلسه روزی 3تا خواستگار رو رد می کنه... تا برگردم دیر شده، سر راه یه چیزی بگیر بیار!

      دوشنبه
      مرد (در تماس تلفنی از سر کار):...راستی عزیزم! شام چی داریم؟
      زن: ببین امروز قراره من و نازی بریم شوی «ظروف عتیقه». می گن خیلی جالبه. ممکنه طول بکشه. سر راه از بیرون یه چیزی بگیر و بیار!

      سه شنبه
      مرد در حال خروج از خانه: عزیزم! امروز ناهار چی داریم؟
      زن: ببین امروز من و نازی قراره با هم بریم برای لباس مامانم که می خواد برای عروسی خواهر نازی بدوزه دگمه بخریم. تو که می دونی فامیل مامانم اینا چقدر روی دگمه حساسند! ممکنه طول بکشه، سر راه یه چیزی از بیرون بگیر بیار!

      چهارشنبه
      مرد: عزیزم! امروز دیگه یه چیزی درست کن فردا برای ناهار ببرم.
      زن: ببین امروز قراره من و نازی با هم بریم برای کلاس «بدن سازی» و «آموزش ترومپت» ثبت نام کنیم. همسایه نازی رفته میگه خیلی جالبه. همه خانم های با کلاس میان گفتن فقط جای من خالیه. ترومپت هم که میگن خیلی کلاس داره مگه نه؟ ممکنه طول بکشه چون جلسه اوله. سر راه یه چیزی بگیر بیار!

      پنجشنبه
      مرد در حال بازگشت به خانه و در تماس تلفنی: عزیزم! کجایی نیستی خونه؟
      زن: ببین امروز من و نازی اومدیم خونه همسایه خاله نازی که تازه از کانادا اومده. می خوایم شرایط اقامت رو ازش بپرسیم. یه چیزایی تعریف می کنه که واقعا نمیدونم چی بگم...من واقعاً از این زندگی «خسته» شدم! چیه همش مثل کلفت ها کنج خونه کار و کار و کار! به هر حال چون ممکنه طول بکشه یه چیزی از بیرون بگیر!

      جمعه
      مرد: عزیزم! امروز ناهار چی داریم؟
      زن: ببینم تو واقعاً خجالت نمی کشی؟ یعنی من یه روز تعطیل هم حق استراحت ندارم؟ واقعاً نمی دونم به شما مردای ایرونی چی باید گفت! نه! واقعاً این خیلی توقع زیادیه که انتظار داشته باشم فقط هفته*ای یه بار شوهرم من رو برای ناهار بیرون ببره؟! واقعا برای خودم و این زندگی متاسفم...اصلا یادم رفت بگم من و نازی قراره امروز بریم دربند هواخوری به یاد دوران دانشجویی کمی درد دل کنیم...آخه چرا من با تو ازدواج کردم؟

      کارت سوخت تو بده ببینم! لعنت به این زندگی خسته کننده...این ملیله خانوم همسایه پایینی نازی، 17 روزه که رفته ایتالیا. آخه مگه من دل ندارم؟ پوسیدم کنج این خونه هی بشور، بساب، بپز....آخ حرص خوردم، بینی م داره از فرم می افته. زنگ بزن یه چیزی بیارن بریز تو اون شیکمت...عابر بانکت کجاست؟ مگه همیشه توی جیب کتت نبود؟ اه...



      چقد بزرگ شدین شماها !!! خخخ ! دم همه بچه های انجمن کنکور گرم





    4. Top | #19
      همکار سابق انجمن

      Geryeh
      نمایش مشخصات
      یه شب بالاخره مچ هندزفریمو در حالی که داره خودشو گره میزنه میگیرم...!!!

      (آخه صف صاف صاف هم بذاری توی کیفت چند دقیقه بعد میبینی گره خورده است.)

    5. Top | #20

      نمایش مشخصات
      چرابعضیا فقط کپی پیست بلدن؟
      نکنین اینکارا رو
      دوتا پست بده اما از خودت بده
      خلاف قوانین
      ویرایش شده.

    6. Top | #21
      همکار سابق انجمن

      Geryeh
      نمایش مشخصات

      _ o _
      <>
      \ /
      چیه؟ دلم خواسته الکی اینجا وایسم

    7. Top | #22
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      "نامرد من فیزیکم خوب نیست تو بهم فیزیک برسون منم ادبیات رو بهت میرسونم !"دكتر شریعتی به دكتر حسابی(دوران مدرسه)

    8. Top | #23
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      یه بار با یه بنده خدایی دعوام شد در حد بزن بزن!!!بعد یهو دیدم وسط دعوا نشست شروع کرد خندیدن گفتم واسه چی میخندی؟؟گفت چرا وقتی مشت میزنی مثل این فیلم هندیا صداشم در میاری؟؟؟
      عشــــــق ؛
      همین خنده های ساده توست . . . !

      وقتی با تمام غصه هایت میخندی ؛
      تا از تمام غصه هایم رها شوم . . .

    9. Top | #24
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      سرداييم سومِ دبيرستانِ، امتحانِ منطق كه تجديد شده بودو داشت...
      بعد از امتحان ديديم اومد خونه با حالتِ شُك!!!
      ازش مىپرسيم چى شده؟!؟
      ميگه:
      سر جلسه امتحان يه پسره جلوم نشسته بود، ازش سوالِ ٣ رو پرسيدم، بِهِم داد، گفتم ٤ ، بهم داد، ٥،٦،٩، و ١٠
      با خودم گفتم عجب با حاله اين بَشَر،
      امتحان تمام و من خوشحال، همه چى داشت خوب پيش ميرفت كه پسره اومد طرفم ، گفتم داداش خيلى مخلصيما،
      گفت چاكريم، ولى اصلًا به قد و قوارت نميخوره كه اول دبيرستانى باشى!!!!!!
      و اينگونه بود كه فَكَم همونجا افتاد و تازه متوجه شدم كه چرا استادم در لحظه ى تقلب با يه لبخندِ مليح و موزيانه هيچى به من نگفت،
      و الان چندين ساعتِ كه پسر دايى در حالِ شوك به سر ميبرد،،
      براى شفاش از شما عزيزان طلبِ بخشش دارم...
      عشــــــق ؛
      همین خنده های ساده توست . . . !

      وقتی با تمام غصه هایت میخندی ؛
      تا از تمام غصه هایم رها شوم . . .

    10. Top | #25
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      بچه رو به مادرش : مامان چرا بابا کچله ؟

      مادر : بخاطر اینکه بابات خیلی فکر میکنه!

      بچه : پس چرا موهای تو اینقدر بلنده ؟

      مادر : خفه شو !
      عشــــــق ؛
      همین خنده های ساده توست . . . !

      وقتی با تمام غصه هایت میخندی ؛
      تا از تمام غصه هایم رها شوم . . .

    11. Top | #26
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      ﯾﻪ ﮔﺪﺍ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺗﻮ ﻣﺤﻠﻤﻮﻥ,ﻫﺮﭼﯽ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ
      ﺷﻠﻮﻍ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﺪ ﺍﯾﻦ ﻓﻠﺞ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﺪ

      ﯾﺒﺎﺭ ﺭﺍﻫﭙﯿﻤﺎﯾﯽ ﺷﺪ ﺍﯾﻦ ﺭﻓﺖ ﺗﻮ ﮐُﻤﺎ ...
      عشــــــق ؛
      همین خنده های ساده توست . . . !

      وقتی با تمام غصه هایت میخندی ؛
      تا از تمام غصه هایم رها شوم . . .

    12. Top | #27
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      سر جلسه امتحان یکی از بچه ها به استاد گفت :
      "استاد اگه میشه یه کمکی بکنید"
      .
      .
      .
      بعد استاد دست کرد تو جیبش، یه 200 تومانی در آورد، گذاشت رو دسته صندلی طرف و رفت.

      دهن طرف باز مونده بود ما هم داشتیم می ترکیدیم از خنده
      عشــــــق ؛
      همین خنده های ساده توست . . . !

      وقتی با تمام غصه هایت میخندی ؛
      تا از تمام غصه هایم رها شوم . . .

    13. Top | #28
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      پسره میره به باباش میگه من عاشق فلان دختره شدم.باباش میگه پسرم متاسفم اون خواهرته...خواهشا چیزی به مامانت نگو!1ماه بعد دوباره پسره میره پیش باباش میگه بابا من قبلی رو فراموش کردمو فلان دختر رو میخوام...باباش میگه پسرم بازم متاسفم...اونم خواهرته..خواهشا به مامانت چیزی نگو!!!2بار دیگه ادامه پیدا میکنه موضوع،پسره شاکی میشه میره پیش مامانش میگه مامان من دست رو هر دختری میزارم بابا میگه خواهرته!!!چی کا کنم من؟؟؟مامانه میگه اشکال نداره پسرم برو با خیال راحت با هرکدوم خواستی ازدواج کن چون تو اصلا پسره اون نیستی!!!خخخخ
      اصن یه وضعی!!!

    14. Top | #29
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      یک روز از یک زوج خوشبخت سوال کردم

      دلیل موفقیت شما در چیست ؟ چرا هیچ وقت با هم دعوا نمی*کنید؟

      آقاهه پاسخ داد: من و خانمم از روز اول حد و حدود خودمان را مشخص کردیم

      قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی حق اظهار نظر داشته باشه و من هم به عنوان یک آقا در مورد مسائل کلی نظر بدهم!

      گفتم: آفرین! زنده*باد ! تو آبروی همه*ی مردها را خریده*ای ! من بهت افتخار می*کنم.

      حالا این مسائل جزئی که خانمت در مورد اونها حق اظهارنظر داره، چیه ؟

      آقاهه گفت: مسائل بی*اهمیتی مثل این که ما با کی رفت *و* آمد کنیم، چند تا بچه داشته باشیم، کجا زندگی کنیم، کی خانه بخریم، ماشین*مان چه باشد، چی بخوریم، چی بپوشیم و ...

      گفتم: پس اون مسائل کلی و مهم که تو در موردش نظر می*دی، چیه ؟

      آقاهه گفت: من در مورد مسائل بحران خاور میانه، نوسانات دلار، قیمت نفت و اوضاع جاری مملکت نظر می*دهم.

    15. Top | #30
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      انواع اسم دختران در ایران !
      خوردنی باشد: مثل عسل
      ساعات مختلف روز: مثل پگاه، سپیده، سحر
      اسم جک و جونور باشد!
      اعم از پرنده: مثل پرستو، درنا…
      حشره: مثل پروانه
      چهارپا: مثل غزال
      اسم علف باشد: مثل ریحانه، پونه و…
      اسم مکان باشد: مثل صحرا، دریا، خاور، ایران
      خیس باشد: مثل شبنم، دریا، ساحل، باران.
      و کلا هر اسمی تو این مایه ها باشد اسم دختر و در غیر این صورت اسم پسر می باشد !


      (با عرض پوزش از محضر بانوان گرامی حاضر در انجمن!!)

    صفحه 2 از 14 نخستنخست 12312 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن