خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4
    1. Top | #1
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات

      بازرگان، مردي كه يك عمر براي اعتدال ناليد



      20سال پيش و در شامگاه جمعه سي اُم دي ماه 1373 خورشيدي و در حالي كه همه جا صحبت از بازي پُر برخورد و حاشيه ساز دو تيم فوتبال پرسپوليس و استقلال در عصر همان روز دلگير زمستاني بود - و البته هنوز اصطلاح " دربي" رايج نشده بود- گوينده اخبار تلويزيون خبر درگذشت مهندس مهدي بازرگان نخست وزير دولت موقت انقلاب اسلامي را با لحني سرد قرائت كرد. در خبر تاكيد شده بود: مهدي بازرگان در زوريخ سوييس درگذشت بي آن كه اشاره كند تنها يك هفته قبل و به قصد درمان به اين كشور سفر كرده بود و قبل از شروع درمان در بيمارستان مورد نظر چشم از جهان فرو بست. (او قبل از آن سفر بي بازگشت، مدتي در بيمارستان دي تهران بستري بود.)

      شايد مي خواستند شنونده گمان كند بازرگان پس از اتمام نخست وزيري و نمايندگي مجلس شوراي اسلامي سال هاي بازنشستگي را مانند سيد محمد علي جمال زاده در آرامش و آسايش در سوييس مي گذرانده و انگار نه انگار كه در تمام 10 سال پس از اتمام نمايندگي در ايران زندگي مي كرد و تنها يك بار به آلمان سفر كرد و بازگشت و هيچ گاه جلاي وطن نكرد و به اپوزسيون خارج نشين نيز نپيوست. لحن تلويزيون البته پس از آگاهي از پيام تسليت مقام معظم رهبري به مرحوم سحابي تعديل شد و مراسم تشييع جنازه و تدفين و ترحيم نيز به ترتيب در خيابان ميرداماد تهران و آرامگاه بيات قم و حسينيه ارشاد با آرامش و شكوه برگزار شد و تا چند سال قبل امكان برگزاري مراسم سالگرد هم فراهم بود.

      مهدي بازرگان در سال 1286 خورشيدي يك سال پس از صدور فرمان مشروطه به دنيا آمد و در دوران رضا خاني در زمره اولين گروه محصلان اعزامي به اروپا بود و در بازگشت نيز ابتدا به ساكن وارد عرصه سياست نشد و اتفاقا چون صبغه دانشگاهي او مي چربيد از جانب دكتر محمد مصدق ماموريت يافت رياست هيات خلع يد از شركت نفت ايران و انگليس و واگذاري همه امور به ايراني ها را بر عهده گيرد و اين مهم را با شايستگي انجام داد و دفتري كه 64 سال پيش در پالايشگاه آبادان از انگليسي ها تحويل گرفت همچنان موجود و خاطره انگيز است. نقل وجوه متعدد و متنوع وحتي اكتفا به بيان زندگي نامه سياسي بازرگان در يك گفتار مناسبتي نمي گنجد و قصد نقد كارنامه او نيز در ميان نيست.

      اما همين قدر مي توان گفت كه او بازرگان زاده و فرزند يك تاجر مشهور (حاج عباسعلي بازرگان) بود و از اين رو نيز نام خانوادگي شان بازرگان؛ اما هرگز روحيه تجاري و اقتصادي نداشت و در هر پروژه صنعتي و توليدي به منفعت مشترك و منافع عمومي بيشتر بها داد تا منافع شخصي. به تعبير سخنران مراسم ترحيم در حسينيه ارشاد به نام، بازرگان بود و به صفت، نه. هر چند كه با بازرگانان نيز نشست و برخاست داشت و اقتصاد دولتي را برنمي تافت.



      وارد سياست شد اما هيچ گاه جامه سياستمداران حرفه اي را نپوشيد كه لازمه آن پرهيز از صراحت و قدري زد و بند بود و حتي متهم شد كه گاه از او رفتارها و گفتارهايي سر مي زند كه سياستمدارانه نيست و به نامه اي اشاره مي كنند كه در سال 1358 بعد از اشغال سفارت آمريكا در تهران به محمد رضا پهلوي نوشت كه در آن از شاه خواسته بود به ايران بازگردد تا غائله بخوابد! به زندان رژيم شاه افتاد و سال ها هم در زندان به سر برد اما هيچ گاه به يك انقلابي به مفهوم مصطلح تبديل نشد و روحيه آشتي جويانه و خير خواهانه را فرو نگذاشت حال آن كه زندان، مردان و زنان سياست را راديكال مي كند.

      در همان زندان و در سال 1344 بود كه سخني ماندگار بر زبان آورد:" ما آخرين گروهي هستيم كه با زبان قانون با شما سخن مي گوييم." پيش بيني او محقق شد زيرا ديگران راه هاي مبارزه مسالمت آميز را بي ثمر دانستند و برخي سلاح در دست گرفتند. از دل حزب متبوع او يك سازمان مسلح متولد شد و خود نيز " چريك پير" لقب گرفت اما هيچ گاه بر هيچ رفتار مسلحانه اي مُهر تاييد نزد.

      يك عمر خواننده و انيس قرآن بود و به تفسير قرآن هم مي پرداخت اما در ديدگاه هاي مذهبي نظر آيت الله مطهري را ارجح مي دانست با اين كه دوستي او با آيت الله طالقاني عميق تر بود و ابايي نداشت كه چند ماه پس از درگذشت دكتر علي شريعتي همراه مطهري نامه اي را امضا كند كه پاره اي از آراي شريعتي را برنمي تافت و هر چند ديگران گفتند امضاي خود را پس گرفته اما خود چنين نگفت. روشنفكر بود اما با مراجع تقليد رابطه نزديكي داشت چندان كه قبول مسووليت دولت موقت را به كسب از تكليف از آيت الله مرعشي نجفي نيز موكول كرد كه هر چند نسبت خانوادگي نزديكي با او داشت اما گويا به خاطر تقليد شرعي هم بود.

      بازرگان از فرنگ بازگشته بود بي آن كه فرنگي شده باشد. او يك ايراني تمام عيار بود و در عين پايداري بر اصول، سخت مداراجو. هم اهل نماز و عبادت و هم دوستدار آزادي. هم طرفدار اقتصاد آزاد و هم منتقد سود جويي افراطي فردي و نگاه دنيوي. روشنفكران سكولار از وصيت نامه او ناخرسندند و باور نمي كنند نوشته بازرگان باشد آن قدر كه سويه اُخروي دارد.

      اين روزها كه اعتدال، سكه رايج شده مي توان از او به عنوان پيشگام اعتدال ياد كرد و رييس جمهور روحاني نيز اگر چه نه با اين صفت اما به بهانه هاي ديگر از او ياد كرده چرا كه نيك مي داند نسب اعتدال به بازرگان مي رسد. اين روزها از صلح حديبيه نيز زياد صحبت مي شود و مي توان به ياد آورد كه او نيز همواره پيشنهاد صلح مي داد. از روزنامه نگار انتظار مي رود نقد را فرو نگذارد اما در سالمرگ بازرگان و در دوراني كه بيش از هر زمان ديگر به اعتدال نياز داريم و آرايش سياسي از دوگانه هاي قبلي به اعتدال- افراط تغيير يافته نخواهيد به كارنامه سياسي او بپردازيم كه همه دست كم به انصاف او احترام مي گذارند ولو سليقه متفاوتي داشته باشند.

      دكتر علي شريعتي در وصف دكتر محمد مصدق گفته بود "مردي كه يك عمر براي آزادي ناليد". درباره بازرگان هم چه بسا بتوان گفت " مردي كه يك عمر براي اعتدال ناليد." حدس مي زنم دوستداران منش و روش و گويش بازرگان خرده بگيرند كه فعل " كوشيد" مناسب تر است تا " ناليد" اما اين گزاره را به سياق شريعتي درباره مصدق برساختم . ضمن اين كه در " ناليد" خاصه در دوران تنهايي و عسرت، رنجي نهفته است كه چه بسا در " كوشيد" نباشد.






      منبع : بهار نیوز




      پ.ن : مهندس بازرگان یکی از افرادیست که به شخصه احترام زیادی براش قائلم ، و خیلی اوقات از خودم میپرسم که اگر انقلاب مثل همون اوایل به دست افرادی چون بازرگان هدایت می شد ، چقدر وضع امروز کشور تفاوت داشت ؟؟!


    2. Top | #2
      کاربر اخراجی

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط johnny depp نمایش پست ها

      اینوهم بگم:شخصیت هایی مثل:امام خمینی (ره)،کوروش کبیر وامیر کبیر...واقعا تاریخ ساز بودن...
      :-o

      شما کوروش و امیرکبیر در کنار امام خمینی میزارید ؟!

      ))))))))

      کوروش و امیرکبیر برای یک ملت و شاید برای یک عصر مقدس هستن !

      امام خیمینی برای یک عده مقدسه !

    3. Top | #3
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Johnny Depp نمایش پست ها
      اصلا دوست ندارم بحث سیاسی بکنم...
      ولی منظور از سوال چی بود؟
      یعنی به جای امام خمینی (ره)،مهندس بازرگان بودند؟؟؟!!
      در هر حال تاریخ رقم خورده...مهم الانه که چجوری رقم میخوره...
      اینوهم بگم:شخصیت هایی مثل:امام خمینی (ره)،کوروش کبیر وامیر کبیر...واقعا تاریخ ساز بودن...

      منتهی همیشه در کنار خوبی،بدی هم بوده!و...!!!!
      نه جانم ، کسی که با دیکتاتوری مخالفه ،براش فرق نداره اون دیکتاتور کی باشه !!

      من حتی اگر علی هم الآن قرار بود با دیکتاتوری خودش رو بر مردم تحمیل کنه ، قبول نداشتم حالا دیگران که جای خود دارند .....

      منظور من اون نظامی بود که مد نظر جبهه ملی _ مذهبی ایران و امثال بازرگان بود ، یعنی یک نظام دموکرات

      یعنی همون چیزی که علی(ع) و اسلام امر به اون میکنه و اون دموکراسی و رای مردمه ، اگر مردم خواستن قوانین کشور بر پایه اسلام باشه چه بهتر ، اگر نخواستند من مسلمون وظیفه دارم با حرف و تبادل نظر مردم رو به سمت مبانی اسلام بکشونم ، نه به زور شمشیر و شلاق دینم رو و قوانینش رو بر مردم تحمیل کنم !!


    4. Top | #4
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      بیستمین‌سال درگذشت نماد شریف اصلاح‌طلبی


      بیرق اصلاح‌طلبی زمین نشاندنی نیست

      روه سیاسی: امروز سالگرد درگذشت یكی از شریف‌ترین و بزرگ‌مردان تاریخ معاصر ایران یعنی مهدی بازرگان است (۳۰ دی ۱۳۷۳). مرحوم مهندس مهدی بازرگان، سیاستمدار، استاد دانشگاه و پژوهشگر قرآن اصلاح‌طلبی بود كه هم نخستین دانشیار دانشگاه تهران بود و هم اولین نخست‌وزیر ایران پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ لقب گرفت. بازرگان، در کنار آیت‌الله طالقانی و مهندس یدالله سحابی، یکی از بنیادگذاران نهضت آزادی ایران و همچنین از فعالان در ارتباط با انجمن اسلامی دانشجویان در دانشکده فنی دانشگاه تهران بود. او از نمادهای جنبش اصلاح‌طلبی بود. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.






      روح الله قاسم‌زاده


      برای همه ما شاید بسیار سخت باشد فهماندن به دیگران که اصلاح طلبی قائم به فرد، گروه و جناح خاصی نیست و ریشه در تفکر، آزادیخواهی، تعقل، آرمانخواهی و قانون دارد و مادام که این مفاهیم و طلبش زنده و پویا باشند، اصلاحات نیز پویاست و بیرقش در وزش نسیم روشن اندیشی و آگاهی به اهتزاز درخواهد آمد.

      حال چه کنیم؟ چگونه می توانیم عده ای از به اصطلاح همفکرانمان را از توهم اتوپیا در آوریم و به غیر همفکرهایمان بفهمانیم که اصلاح طلبی نه امروز که تا بشر زنده است نخواهد مرد؟ چگونه پویا بودن این جریان را به اثبات برسانیم؟ و چگونه بباورانیم که این اندیشه و مشی درمردم درجریان است نه در فردی خاص و اگر ما سنگ افرادی خاص را به سینه می زنیم از آن جهت است که آنها بدین مشی مردمی احترام می‌گذارند و سعی در احیای آن در قدرت هستند ولا غیر؟

      مگرنه این است که اگر آنها به این آرمانها پشت کنند ما نیز چتر حمایتی مان از سرآنها کنار خواهیم کشید؟ پس مغتنم است که اینجا نگاهی داشته باشیم به تاریخ معاصر تا گواهی باشد براین سخنها و مواضع که اصلاح‌طلبی علی رغم ناملایمات پابرجاست.
      از همان روز که مشروطه‌خواهان دیگر تاب سلطنت مطلقه اشرافی را نداشتند اصلاح‌طلبی نضج گرفت (البته دردل تاریخ کهن هم نمونه های اصلاح طلبی زیاد بوده از قیام برمک و مزدک گرفته تا ابومسلم و آل‌بویه).

      در ادامه مجلس‌شان به توپ بسته شد و بسیاری از آزادیخواهان جوخه های دار و تبعیدگاههای نمور طولانی مدت را در برابر قامت فکر خویش دیدند اما...اما راه ادامه داشت و دوباره مجلس بازگشایی شد و البته که این بار چهره ها دانه درشت تر و پویاتر بودند. مصدق، دهخدا، مدرس، دولت آبادی و... خواب را برچشم اقتدارگرایان حرام کردند. آنها نیز سرکوب شدند. چاره چه بود؟

      اصلاح طلبی ازاتاق نخبگان به خیابانها و توده ها آمد. ملیون، ملی – مذهبی ها، توده ای ها و اسلام گرایان، بیرق دار اصلاحات شدند و این حرکت برای اول بار رنگ ایدئولوژی را به خود می دید (چرا که افرادی چون مهدی بازرگان و علی شریعتی اصلاح طلبی را با ذات تاریخی شیعه برابر می دانستند و بالحق شیعه را مکتب اعتراض نامیده بودند که با فریادهای علی(ع) و قیام تاریخی امام حسین آغاز شده بود).

      آن روزها اصلاح طلبی صاحب جزوه، کتاب، مشی و اندیشه های نوین شده بود و پایگاهش هم عوام (اگراین پایگاه را جبهه ی ملی می داشت قطعا مصدق خانه نشین و تبعید نمی شد). تا این که امام خمینی پای به عرصه نهاد و تمام رشته های تاریخ اصلاح را نقش و نگار بست و اصلاحات در بهمن57 پیروز شد اما این پایان کار نبود. كسانی چون بازرگان، سحابی، صباغیان و... بی آنکه از خط انقلاب مردمی ایران خارج شوند باری دیگر پرچم اصلاح را در برابر تحجر، قانون گریزی، افراط و خروج از مشی اصیل قیام علم کردند.

      علی رغم تمام محدودیت‌ها و اشتباهات نا خواسته ی جریان چپ در قبال نهضت آزادی بلوغ سیاسی در جریانهای ایران تبلور یافت و چپ های جدیدی چون مجمع روحانیون، سازمان مجاهدین انقلاب و خط امامی ها به آن تفکرات پیوسته و در خرداد76 به پیروزی رسیدند و انقلاب هشت سال از بهترین روزهای خویش را درسایه رشد اقتصادی، آزادی مطبوعات و حرکت به سوی جامعه ی مدنی به خود می دید.

      ای کاش این بلوغ سیاسی رشد بیشتری می یافت تا با تشتت آرا درسال84 زمینه را برای بازگشت به اندیشه های کج فراهم نمی ساخت اما بدنه ی مردم این هشت سال را تاب نیاورده و بار دیگر در خرداد92 رای به اصلاح و تدبیر دادند و ورقی نو درتاریخ انقلاب رنگ گرفت و... حال که این تاریخچه را ورق زدیم این سوالها را مطرح می کنم: جریان اصلاح طلبی قائم برفردخاصی بود؟ اگر بر فردی قائم بود چرا پس از فوت آن رهبران دراین یکصد و اندی سال روی به خاموشی ننهاد؟ مگراقدامات سلبی کم مانع راهشان بود؟ و...

      پاسخ منطقی، معقول و مستدل به این سوالات چراغ راه امروزین ماست. آری، اصلاحات نه قائم بر جناح و دسته و فردی خاص که قائم بر مردم بود و مردم نیز قائم به اندیشه، آگاهی، روشن اندیشی و طلب فردایی بهتر هستند. جوامع بشری قرنهاست که از توهم فردای ایدئال (اتوپیای مدرن) در آمده و فردای بهتر راقربانی آن نمی کنند.

      پس چه باک که در فلان همایش چه کسانی بودند و چه کسانی نبودند؟ مهم اندیشه اصلاح طلبی است که هنوز زنده است و ما برای آن دست و هورا می کشیم. امروز این بیرق در دستان نسل ماست. می کوشیم تا برافراشته نگاهش داریم و جای توهم، دلسردی و بدبینی چشم بدوزیم به افقی که چندان دور از ما نیست و کمی همت لازم است برای فتح آن افق. افقی که قرنهاست آزادگان برای مان ترسیم کرده اند و گام به گام با آن پیش آمده‌اند تا به امروز رسیده ایم. در همراهی با ما «سایه» چه زیبا سروده است: گرمرد رهی غم مخور ازدوری و دیری دانی که رسیدن هنر گام زمان است؟


      منبع : بهار نیوز


      پ.ن : البته شخصا مخالف این هستم که بازرگان رو اصلاح طلب دونست ، چون الآن اکثر کسانی که در جناح اصلاح طلبان گام بر می دارند خیلی محافظه کار تر و خشک مغز تر از جناح مقابل هستند ، فقط نقش بازی می کنند ؛( البته نه همشون !!)

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. برا خوندن فيزيك ١كنكور چه كتابي بخرم؟
      توسط johnosa1995 در انجمن منابع فیزیک
      پاسخ: 2
      آخرين نوشته: 02 دی 1393, 15:23
    2. فيزيك تجربی جامع خيلی سبز برا كنكور 94 چطوره؟
      توسط hadi r در انجمن منابع فیزیک
      پاسخ: 3
      آخرين نوشته: 04 شهریور 1393, 21:57
    3. نكته‌هاي درس فيزيك در كنكور سراسري سال 87
      توسط اسطوره در انجمن پرسش و پاسخ فیزیک
      پاسخ: 0
      آخرين نوشته: 10 خرداد 1393, 11:27
    4. فصلاي فيزيك تجربي چند درصد كنكور+كدوم اسونتره؟
      توسط mahsa92 در انجمن پرسش و پاسخ فیزیک
      پاسخ: 2
      آخرين نوشته: 28 اردیبهشت 1393, 21:13
    5. پاسخ: 0
      آخرين نوشته: 13 اسفند 1392, 02:07

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن