واقعاااااااااااااااااا ............. ان شاءالله زودتر خوب میشن ...
ب خدا توکل داشته باشید ...
حق حضانت برای تو ، درد زایمان برای من! نام خانواده برای تو ، زحمت خانواده برای من ! چهار عقد ، برای تو ، حسرت عشق برای من ! هزار صیغه برای تو ، حکم سنگسار برای من ! هوس برای تو ! عفاف برای من ! هــــــــــــــزار ســـــــال گذشت این مرض درمان نشد !! همه چیز برای تو ؛ و هیچ برای من .. براستی زن بودن کار مشکلی است : مجبوری مانند یک کدبانو رفتار کنی ، همانند یک مرد کار کنی ، شبیه یک دختر جوان به نظر برسی و مثل یک سالمند فکر کنی؛... .
"سیمین دانشور"
من الان تاپیک دیدم ..
واقعا شوکه شدم.هیچی به ذهنم نمیرسه بگم..ایشالا حالشون خووب بشه
ایشالا که اون اراده و حاال خوشی که حسین آقا داشتن هنوز داشته باشن و به مادرشون انرژی بدن..
......
واقعا ممنون از همه ی شما دوستای با معرفتم
مطمئنم دعاهاتون بی اثر نمیمونه
ایشالا یه روزی بتونم این محبت رو جبران کنم
و بازم ازتون خواهش میکنم دعا کنید چون شرایط خیلی خوب نیست و بیماری پیشرفته شده
واقعا ببخشید که توی این تایم کمی که بودم نشد درست حسابی تشکر کنم از همه
به بزرگی خودتون ببخشید
ایشالا سال بعد سال قبولی همتون توی دانشگاه باشه
به امید دیدار
وقتی نظرها رو خوندم
واقعا اشکم در اومدم
یا حسین هر چی ازت خواستم تا حال انجام دادی
این هم ازت می خوام مادر حسین اقا را شفا بدی
داداشی من هر روز سعادت خوندن زیارت عاشورا نصیبم میشه ثوابش رو برای شفای فرشته ی مهربونت هدیه میکنم...
حسین... خدا بزرگه مگه ن؟!...
[B][
دریـ~~ا نیــازیــ نــــدارـهـ بــــــزرگـــــیــشـو ثــابـتــ کــنـهــ
ـهــیــــچ صـخـــرـهـ ایــ نـمـیــتــونــهــ رودخـ~~ـونـهــ رو ســ ــاکـتــ کــنــهــ
/B]
ایشالا به حق این روزای عزیز .... به حق فاطمه زهرا مادرت زود زود خوب بشه داداش. آمین...
دعای همه ی ما سلامتی مادرته ... به خدا توکل کن و امیدت رو از دست نده
فقط میتونم بگم خدایا به خاطر کسی که دوسش داری مادرشو شفا بده.....
ویرایش شده توسط مدیریت
خلاف قوانین.
ابراز تاسف و ناراحتی می کنم برای مشکلی که برای دوست عزیزمون آقا حسین پیش اومده امیدوارم که هرچه سریع تر حال مادرش بهتر شه حتما توی ایام فاطمیه به فکرتون هستیم آقا حسین.
هرکه در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش میدهند
کـــــــــاش زنــــــدگی از آخـــــــــر به اول بـــــــود...
پیـــــــــــر به دنیـــــــا می آمدیــــــــــــم...
آنـــگاه در رخــــداد "عشــــــــق" جـــــــوان میشدیــــــــــــم...
سپس کــــودکــــی معصـــــــــــوم میــــــشدیــــــــــــم.. .
و در نیـــــــــــــمه شبــــــی با نــــــــوازش مــــــــــادر...
آرام میــــــمردیــــــــــــم ...
این دکترا زیاد از این چیزا گفتن برعکسش در اومده اایشالا در امسال بهترین خبر ها رو از ایشون بشنویم
"When the going gets tough, the tough get going."
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)