خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 2 از 4 نخستنخست 123 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 16 به 30 از 46
    1. Top | #16
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Afsane-IN نمایش پست ها
      نه داداش بخاطر فوت پدربزرگم ضربه روحي خوردم
      تسلیت میگم روحشون شاد.اما این دلیل نمیشه که تو نخونی.

    2. Top | #17
      کاربر باسابقه

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mohamadj07 نمایش پست ها
      اوهوم...
      باز اونم بستگی داره چی باشه...مثلا یکی تو ازمون ناجور خراب میکنه بعد کلی سرزنش میشه...ناامید هم میشه
      مریضی یا فوت اقوام یا اشنایان...
      یه خبر بد یا حتی چیزای دیگه
      بالاخره باید حلش کنی...
      هم ازموناي قلمچي هم فوت پدربزرگم

      نقل قول نوشته اصلی توسط Pr.Reza نمایش پست ها
      تسلیت میگم روحشون شاد.اما این دلیل نمیشه که تو نخونی.
      ميدونم
      آدم وفتي يه مدت از درس دور ميشه سخته دوباره برگرده
      ميدوني ك ؟
      I love all the stars in the sky, but they are nothing compared to the ones in your eyes

      Hesam

    3. Top | #18
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Afsane-IN نمایش پست ها
      نه داداش بخاطر فوت پدربزرگم ضربه روحي خوردم
      اوهوم
      خدا رحمتش کنه...میشه بگی چند روزه از فوتشون گذشته؟
      هر شـــــب... دلم دریــــای آتیـــــشه
      از این بدتر مگه میـــــــــــــــــــــشه ؟؟
      حــــال هیچکی تو دنـــــــــــــــــــــــ یا
      بدتر از حـــــال مــــــــن نــــــــــیست
      درد رو زمین، بدتر از همیــــــــــــــــن
      درد تنها شدن نیســــــت..............

    4. Top | #19
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Afsane-IN نمایش پست ها
      ميدونم
      آدم وفتي يه مدت از درس دور ميشه سخته دوباره برگرده
      ميدوني ك ؟
      اینو هم میدونم.
      ولی وقتی هدف بزرگی(اگر)داری باید تلاش کنی.حتی اگه ماه هاست که سمت کتاب نرفتی.

    5. Top | #20
      کاربر باسابقه

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mohamadj07 نمایش پست ها
      اوهوم
      خدا رحمتش کنه...میشه بگی چند روزه از فوتشون گذشته؟
      فك كنم دو هفته
      الان بهترما
      اما تا چن روز پيش شبا قبل خواب گريه ميكردم
      و اصن باورم نميشد ك رفته
      هي فكر ميكردم و باورم نميشد
      و جلو خانواده هم اصن احساسمو بروز نميدادم
      جلو هيچكس
      هيچكس نبود ك باش حرف بزنم
      يني بود
      اما من سختمه احساسمو بگم
      دوستم بود
      اما نميخوام بيشتر از اين اونو درگير مسايل خودم بكنم
      همين اذيتم ميكرد
      I love all the stars in the sky, but they are nothing compared to the ones in your eyes

      Hesam

    6. Top | #21
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Afsane-IN نمایش پست ها
      فك كنم دو هفته
      الان بهترما
      اما تا چن روز پيش شبا قبل خواب گريه ميكردم
      و اصن باورم نميشد ك رفته
      هي فكر ميكردم و باورم نميشد
      و جلو خانواده هم اصن احساسمو بروز نميدادم
      جلو هيچكس
      هيچكس نبود ك باش حرف بزنم
      يني بود
      اما من سختمه احساسمو بگم
      دوستم بود
      اما نميخوام بيشتر از اين اونو درگير مسايل خودم بكنم
      همين اذيتم ميكرد
      یادت نره که دختری...و اون هم پدربزرگته و مشکل نداره اگه گریه کنی...اگه هم بروز بدی احساساتت رو خیلی مشکلی نیست...دلداریت میدن خونواده...
      اگه هم دوست صمیمی داری نهایتا یه روز باهاش درد دل کن و اروم شو...
      منم همین اتفاقات رو داشتم و اینکه برا ما پسرا سخت تره :yahoo (2):
      هر شـــــب... دلم دریــــای آتیـــــشه
      از این بدتر مگه میـــــــــــــــــــــشه ؟؟
      حــــال هیچکی تو دنـــــــــــــــــــــــ یا
      بدتر از حـــــال مــــــــن نــــــــــیست
      درد رو زمین، بدتر از همیــــــــــــــــن
      درد تنها شدن نیســــــت..............

    7. Top | #22
      کاربر باسابقه

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Pr.Reza نمایش پست ها
      اینو هم میدونم.
      ولی وقتی هدف بزرگی(اگر)داری باید تلاش کنی.حتی اگه ماه هاست که سمت کتاب نرفتی.
      هدفم كه خيلي بزرگه
      اگه اين هدفو نداشتم حتي به اينهمه خوندن درسهايي ك دوسشون ندارم فكر هم نميكردم
      چون من به موسيقي علاقه دارم
      اما بخاطر هدفم و فقط به خاطر اينكه رياضي دوس دارم درس ميخونم
      ميدوني
      هي تصميم ميگيرم بخونم
      اما خوابم به هم ريخته
      و هي تصميم ميگيرم صبا پاشم و هر روز نميتونم زود پاشم
      عصابمو ريخته به هم
      واقعا ريخته به هم
      I love all the stars in the sky, but they are nothing compared to the ones in your eyes

      Hesam

    8. Top | #23
      کاربر باسابقه

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mohamadj07 نمایش پست ها
      یادت نره که دختری...و اون هم پدربزرگته و مشکل نداره اگه گریه کنی...اگه هم بروز بدی احساساتت رو خیلی مشکلی نیست...دلداریت میدن خونواده...
      اگه هم دوست صمیمی داری نهایتا یه روز باهاش درد دل کن و اروم شو...
      منم همین اتفاقات رو داشتم و اینکه برا ما پسرا سخت تره :yahoo (2):
      من هم بايد پسر ميشدم
      فرداي روزي ك پدر بزرگم فوت كرده بود تو مدرسه ميخنديدم اما ..
      به خانواده ك اصن نميگم چون دوباره ناراحت ميشن
      ميخواستم با خودم حلش كنم چون ميدونم پدربزرگمم دوس نداره من خودمو ناراحت كنم
      همونقدر ك من عاشق يوسفم بودم اونم عاشقم بود
      ميخواستم مثه پدربزگم قوي باشم
      چون الگو و اسطورمه
      اما سخته واقعا
      سختههه آدم انقد مقاوم باشه
      I love all the stars in the sky, but they are nothing compared to the ones in your eyes

      Hesam

    9. Top | #24
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Afsane-IN نمایش پست ها
      من هم بايد پسر ميشدم
      فرداي روزي ك پدر بزرگم فوت كرده بود تو مدرسه ميخنديدم اما ..
      به خانواده ك اصن نميگم چون دوباره ناراحت ميشن
      ميخواستم با خودم حلش كنم چون ميدونم پدربزرگمم دوس نداره من خودمو ناراحت كنم
      همونقدر ك من عاشق يوسفم بودم اونم عاشقم بود
      ميخواستم مثه پدربزگم قوي باشم
      چون الگو و اسطورمه
      اما سخته واقعا
      سختههه آدم انقد مقاوم باشه
      ادما توی سختی ها قوی میشن...
      امیدوارم بهتر بشی...تو با خودت کنار بیا...بعد مطلب انگیزشی و درس خوندن زیاد هست...اول اونو حل کن...خواستی هم بعدش یه سر اینجا بزن شاید کمکت کرد *مشاوره و انگیزشی متفاوت*
      مطالب انگیزشیه دیگه هم زیاد هست...
      هر شـــــب... دلم دریــــای آتیـــــشه
      از این بدتر مگه میـــــــــــــــــــــشه ؟؟
      حــــال هیچکی تو دنـــــــــــــــــــــــ یا
      بدتر از حـــــال مــــــــن نــــــــــیست
      درد رو زمین، بدتر از همیــــــــــــــــن
      درد تنها شدن نیســــــت..............

    10. Top | #25
      کاربر نیمه فعال

      Mariz
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Afsane-IN نمایش پست ها
      من هم بايد پسر ميشدم
      فرداي روزي ك پدر بزرگم فوت كرده بود تو مدرسه ميخنديدم اما ..
      به خانواده ك اصن نميگم چون دوباره ناراحت ميشن
      ميخواستم با خودم حلش كنم چون ميدونم پدربزرگمم دوس نداره من خودمو ناراحت كنم
      همونقدر ك من عاشق يوسفم بودم اونم عاشقم بود
      ميخواستم مثه پدربزگم قوي باشم
      چون الگو و اسطورمه
      اما سخته واقعا
      سختههه آدم انقد مقاوم باشه
      عزیزم به خاطر پدر بزرگت دستت رو بذار روی زانوت و بلند شو. اون شاید از این دنیای مادی رفته باشه اما همیشه کنار توهه و میبینه چیکار میکنی.
      پیشرفت کن و باعث خوشحالیش شو.
      اشکال نداره اگه ساعت خوابت به هم ریخته. خودتو به خاطر این موضوع ناراحت نکن. از ساعت های بیداریت استفاده کن و سعی کن ساعت خوابت رو هم نیم ساعت نیم ساعت عقب جلو کنی که خیلی هم اذیت نشی.
      اما اگه همش بخوای درگیر مشغولیات ذهنی باشی و اعصاب خودت رو باهاشون خورد کنی وقتی میفهمی که کل زمان مهمی که داشتی رو از دست دادی و زمان رفته هیچ وقت برنمیگرده. پس به زمانی که باقی مونده فکر کن و ازش استفاده کن.

    11. Top | #26
      کاربر باسابقه

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Purple NarSiS نمایش پست ها
      عزیزم به خاطر پدر بزرگت دستت رو بذار روی زانوت و بلند شو. اون شاید از این دنیای مادی رفته باشه اما همیشه کنار توهه و میبینه چیکار میکنی.
      پیشرفت کن و باعث خوشحالیش شو.
      اشکال نداره اگه ساعت خوابت به هم ریخته. خودتو به خاطر این موضوع ناراحت نکن. از ساعت های بیداریت استفاده کن و سعی کن ساعت خوابت رو هم نیم ساعت نیم ساعت عقب جلو کنی که خیلی هم اذیت نشی.
      اما اگه همش بخوای درگیر مشغولیات ذهنی باشی و اعصاب خودت رو باهاشون خورد کنی وقتی میفهمی که کل زمان مهمی که داشتی رو از دست دادی و زمان رفته هیچ وقت برنمیگرده. پس به زمانی که باقی مونده فکر کن و ازش استفاده کن.
      به خودم قول دادم به خاطر بابابزرگمم ك شده موسيقيدان معروف شم و واسش يه آهنگ بسازم
      چون هر دفه منو ميديد بهم ميگفت برام آهنگ نميخوني ؟‌
      تو مهموني هاي خانوادگي ميخوندم
      چن وقت پيش هم ك حالش خوب بود باز بهم گفت برام نميخوني ؟ گفتم باشه آقا جون بعدا ميخونم
      اما اون بعدا ديگه هيچوقت نمياد:yahoo (2):
      I love all the stars in the sky, but they are nothing compared to the ones in your eyes

      Hesam

    12. Top | #27
      کاربر نیمه فعال

      Mariz
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Afsane-IN نمایش پست ها
      به خودم قول دادم به خاطر بابابزرگمم ك شده موسيقيدان معروف شم و واسش يه آهنگ بسازم
      چون هر دفه منو ميديد بهم ميگفت برام آهنگ نميخوني ؟‌
      تو مهموني هاي خانوادگي ميخوندم
      چن وقت پيش هم ك حالش خوب بود باز بهم گفت برام نميخوني ؟ گفتم باشه آقا جون بعدا ميخونم
      اما اون بعدا ديگه هيچوقت نمياد:yahoo (2):
      خیلی عالیه که هدفت رو میشناسی. تو می خوای یه موسیقیدان حرفه ای بشی. مسیرت رو برای رسیدن به این هدف مشخص کن و با تمام قوا براش تلاش کن و فقط درجا نزن.

    13. Top | #28
      کاربر نیمه فعال

      divoone-shodam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Afsane-IN نمایش پست ها
      نه داداش بخاطر فوت پدربزرگم ضربه روحي خوردم


      قبول دارم سخته و درد بزرگیه......

      ولی یکی توی شهرمون وسط مدارس نزدیکای عید باباش فوت شد دارم میگم باباش خیلی حرفه!یه ماه ب خاطر مراسم و حال بدش از درس دور شد ولی با اراده دوباره شروع کرد پزشکی قبول شد.....درسته همه مث هم نیستن ولی قبول کن درد اون بیشتر بوده!

      کار نشد نداره ذهنتو از همه چیز پاک کن بشین بخون....

    14. Top | #29
      کاربر فعال

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      سوگواری از نظر علم روانشناسی یک دوره داره تا اون دوره طی نشهح ال آدم خوب نمیشه.
      برای بعضیا این دوره کوتاه و برای بعضیا بلنده.

      مهمترین چیزی که کمکمون میکنه پذیرفتنه , باید این واقعه رو بپذیریم و درک کنیم که کاری از دستمون بر نماید و زندگی همچنان ادامه داره.

    15. Top | #30
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      واقعا چیزی بدتر از روح آشفته نیست !!
      من با این که بیمارم و شبا تا 4 از درد بیدارم و 9تا دارو میخورم و یه روزایی حتی نمیتونم
      راه برم ولی بازم میخندم و شوخی میکنم و حالم خوبه ولی امان از روزی
      که حال روحیم بد باشه ....
      همه مشکل داریم،از مشکلات خونوادگی تا ............

      ولی وقتی به چهره ی مامان بابام نگاه میکنم دلم میگیره از این همه امیدی
      که بهم دارن ... واقعا باید دلسنگ باشم که نسبت بهشون بی تفاوت بشم ....

      و این که به یه نفر قول دادم زندگیم به 100 برسه و یه روز سر تپه (تپه ی شهرمون)
      یه اهنگ که خودم ساختم رو به یاد کسی بخونم که خیلی وقته نیست .......

      من میجنگم ......
      ^______________________^

    صفحه 2 از 4 نخستنخست 123 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. نقش مشاور در پیشرفت تحصیلی؟؟خودت برنامعه بریزی بهتره یا بری پیش مشاور؟؟
      توسط Dj.ALI در انجمن پاتوق سال دوازدهمی ها و کنکوریها
      پاسخ: 76
      آخرين نوشته: 18 آذر 1398, 10:00
    2. پاسخ: 14
      آخرين نوشته: 22 دی 1393, 10:23
    3. پاسخ: 9
      آخرين نوشته: 25 مهر 1393, 13:20
    4. با رتبه 2500 تا 3000 منطقه یک میتونم آزاد هرجای ایران دندان دارو قبول شم ؟؟
      توسط HOSEIN MR در انجمن پرسش و پاسخ پیرامون انتخاب رشته
      پاسخ: 4
      آخرين نوشته: 08 تیر 1393, 19:12
    5. پاسخ: 8
      آخرين نوشته: 20 خرداد 1393, 18:31

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن