اسلام راستین

[Putin]

با عرض سلام خدمت دوستان گرامی ، هدف از ایجاد این جستار پرداختن به اسلام و تفکیک اسلام حقیقی از اسلام مسخ شده ، و مهم تر از اون تفکیک شیعه علوی از شیعه صفوی هست ؛

البته باید تذکر بدم ، بحث و کل کل نکنید و اگر سوالی بود(البته تا پایان امروز فقط!!) در پ . خ مطرح کنید ؛

یا حق .....

- - - - - - پست ادغام شده - - - - - -

اولین سوالی که ممکن هست برای شما طرح بشه ، این موضوع هست که مگر خود الله در قرآن نگفته که دین رو از خطر تحریف حفظ میکنه ، پس دیگه اسلام حقیقی چه صیغه ایست ؟!!

در جواب باید گفت ، ادعای من این نیست که اسلام تحریف شده ، بلکه من معتقدم اسلام مسخ شده ؛ و مسخ بسیار بدتر از تحریفه . چون در تحریف اگر منبع موجود باشه ما میتونیم برگردیم به منبع و بگیم آقا این اصل دینه ، این چیزیه که باید باشه اما نیست ؛

اما در مسخ ، همون الفاظ وجود داره ولی با معنی متفاوت و بعضا کاملا معکوس !! و دلیل اصلی بدبختی مسلمین و شیعیان امروز هم همین موضوعه و راه حل هم فقط بازگشت به اصل دین و فرهنگی که ریشه در وجود ما داره و ما با اون ارتباط داریم هست ؛

برای روشن تر شدن موضوع در ادامه بخش هایی از نوشته های دکتر علی شریعتی رو میارم که در پایانش منابعش رو ذکر میکنم برای علاقه مندان .


- - - - - - پست ادغام شده - - - - - -

"تشیع مصلحت"، تشیع صفوی است و در برابرش تشیع علوی که" تشیع حقیقت" است. همیشه مصلحت، روپوش دروغین زیبایی بوده است، تا دشمنان"حقیقت"، حقیقت را در درونش مدفون کنند.

.آنچه گفتی حقیقت است، راست میگویی،خوب تحلیل کردی و نظریه‌ات "کاملا نظریه اسلام است" اما! ...مصلحت نیست.

این منطق کیست؟ این مصلحت‌اندیش و منطقش، دشمن و مخالف علی است، و با همین ابزار و ضربه است که علی، خانه‌نشین می‌شود و هنوز هم همین "مصلحت نیست"ها را چون سدی در برابر همه جنبشها و کوشش‌ها می‌بینیم.

میگوید: "سینه‌زنی و قمه‌زنی و تیغ‌زنی و جریده‌کشی و نعش‌بندی و این حرکات با اسلام سازگار نیست، *** شدن مردها در انظار، آسیب زدن به بدن، شرعاً جایز نیست"، میگوییم: "پس اعلام بفرمایید تا نکنند، مخالفان اسلام و تشیع نبینند، شما خودتان درستش کنید تا دیگران جور دیگری جمعش نکنند..." مى‌فرماید: "بله، ولی... مصلحت نیست"

اعتراف میکند که: "این جور وعظ و تبلیغ دیگر برای این زمان مؤثر نیست، در برابر هجوم تبلیغات غیرمذهبی و ضد مذهبی و مجهز به آخرین وسائل ارتباطی و آموزشی و تبلیغی و شیوههای هنری و فنی و علمی جدید نمیتواند مقاومت کند و از اسلام دفاع اثربخشی کند، باید فیلم را، تلویزیون را، تأتر را، رادیو را در خدمت بیان جدید مذهب آورد..."

خوشحال می‌شوی از اینهمه روشن‌بینی و هوشیاری و احساس زمان و نیاز زمان و قدرت نقد تحلیل اجتماعی و پیشنهاد میکنی که: "اشکالی ندارد ما حاضریم هر کاری از دستمان برآید در این راه انجام دهیم." بلافاصله: "بله، ولی هنوز زود است ، فعلا مصلحت نیست، مصلحت نیست ، مصلحت نیست ، مصلحت نیست.

آری، حقیقت نیست اما مصلحت است، حقیقت است اما مصلحت نیست.

"این است شعار" تشیع مصلحت"

تشیع مصلحت"، نابود کننده "تشیع حقیقت" است، همچنانکه در تاریخ اسلام ، "اسلام حقیقت"، قربانی "اسلام مصلحت" شد، که آغاز نبرد میان مصلحت و حقیقت در سقیفه بود، و مصلحت پیروز شد و از همانجا، همچنان ادامه دارد و همچون دو خطی که از یک نقطه آغاز میشود و با زاویه یک درجه‌ای از هم دور میشوند و هر چه میگذرد فاصله بیشتر میشود و بیشتر تا فاصله حقیقت و مصلحت، میشود فاصله ظلم و عدل، امامت و استبداد، جمود و اجتهاد، ذلت و عزت...، یعنی گذشته و حال.

هیچ چیز غیر از حقیقت، مصلحت نیست

تشیع علوی	تشیع صفوی
تشیع علوی تشیع پیروی است	تشیع صفوی تشیع ستایش
تشیع علوی تشیع مسئولیت است	تشیع صفوی تشیع تعطیل همه مسئولیتها
تشیع علوی تشیع آزادی است	تشیع صفوی تشیع عبودیت
تشیع علوی تشیع انقلاب کربلا است	تشیع صفوی تشیع فاجعه کربلا
تشیع علوی تشیع اختیار است	تشیع صفوی تشیع جبر
تشیع علوی یاری حسین است	تشیع صفوی گریه بر حسین
تشیع علوی تشیع انسانیت است	تشیع صفوی تشیع قومیت

کتاب : تشیع علوی ، تشیع صفوی

- - - - - - پست ادغام شده - - - - - -

************************************************** *************************
من از خودت می پرسم، هر مکتب انقلابی، مکتب مردمی و مکتب آزادی خواهی که به آن معتقدی ، آیا اگر همه هدفها و شعارهایش را خلاصه کنی، به این دو اصل منحصر نیست که دو کار می خواهد بکند؟ و همان مذهب تو هر چه هست غیر از این است که این دو اصل را می خواهد جامه عمل بپوشاند؟

یکی نظام استثمار و تضاد طبقاتی و ظلم اجتماعی و تفرقه اجتماعی را تبدیل بکند به نظام "برابری و عدالت"، و دوم جامعه را از حاکمیت استبدادی و اشرافی رها کند و از یک رهبری انقلابی و انسانی پاک برخوردار سازد، یکی، نظام طبقاتی جامعه را می خواهد تغییر بدهد و یکی، نظام حاکمیت جامعه را.

باور نمی توانی بکنی که تشیع مذهب است و بنیادش دو اصل است و تمامی تشیع بر آن دو اصل استوار است:

۱- عدل
۲- امامت


این همان نیست که تو در مکتبهای دیگر می جویی؟ و همان نیست که برای جامعه خویش و برای بشریت آرزو می کنی؟

شیعه بر همین دو پایه استوار است، اما چه کنم که این دو اصل را از معنی خودش انداختند، یعنی اسم آن را حفظ کردند و رسمش را نفی ؛

[Sarah Melody]

به نکته جالب اشاره کردین"مسلمین و شیعیان" ببخشید منه شیعیان مسلمین نیستن؟ یعنی سنی ها مسلمان و شیعیان یا چیز دیگه؟؟؟ این واسم خیلی جالبه ها ممنون میشم یکی واسم توضیح بده ببخشیدااا ولی شما اول همه رو مسلمان بدون چه سنی چه شیعه هممون مسلمانیم بعد بیا تاپیک اسلام راستین بزن!!! توهین نشه ناراحت نشین

[Putin]

به نکته جالب اشاره کردین"مسلمین و شیعیان" ببخشید منه شیعیان مسلمین نیستن؟ یعنی سنی ها مسلمان و شیعیان یا چیز دیگه؟؟؟ این واسم خیلی جالبه ها ممنون میشم یکی واسم توضیح بده ببخشیدااا ولی شما اول همه رو مسلمان بدون چه سنی چه شیعه هممون مسلمانیم بعد بیا تاپیک اسلام راستین بزن!!! توهین نشه ناراحت نشین

نه !! چرا ناراحت بشم ، اتفاقا سوال خیلی خوبی پرسیدید ؛

اول باید بگم که شیعه نوعی از اسلام و شاخه ای از اسلام نیست ، شیعه فقط نوعی برداشت از اسلامه ، اما در جواب این سوال که کدام مسلمان حقیقی هستند ، شیعیان یا اهل تسنن باید گفت در عقیده و اصل جفتش و در عمل هیچ کدام !!

برای روشن تر شدن موضوع چندتا مثال میزنم ، مثلا بنده به هیچ عنوان این نوع زمان بندی نماز خوندن شیعیان رو قبول ندارم ، هدف از نماز خوندن چیه ؟؟ هدف اینه که به یاد خدا باشیم ، هدف این هست که برای مدتی هم شده از زندگی حیوانی و تکراری روزمره جدا بشیم و چند لحظه ای با خودمون و خالقمون خلوت کنیم و ببینیم تا اینجای کار چند چندیم !! و اصلا نماز یعنی ذکر ، حالا چه فایده ای داره وقتی نماز ظهر رو با عصر و مغرب رو با عشاء یک جا میخونیم ؟؟ فقط داریم تنبلی خودمون رو با دین توجیه میکنیم ؛


از اون طرف مثلا اهل سنت میگن ما هم علی(ع) رو قبول داریم(چون خلیفه چهارم مسلمینه) و هم عایشه رو(چون زن پیامبره) ، در صورتی که مثلا در جنگ جمل این دو ، رو در رو قرار میگیرن و نمیشه بیای بگی من در یک جنگ هر دو طرف رو قبول دارم !! اصلا منطقی نیست ؛

و خلاصه اینکه اسلام حقیقی در عمل آمیزه ای از این دوست و هر کدام از این دو مذهب به شکلی اسیر خرافه ، جهل و جمود شدن و بهترین راه برای تشخیص درست از غلط در این مذاهب فقط و فقط قرآنه ؛


پ.ن : جوابتونو گرفتید یا کلا به سمت دیگه ای رفتم ؟!!

[amir.h]

به نکته جالب اشاره کردین"مسلمین و شیعیان" ببخشید منه شیعیان مسلمین نیستن؟ یعنی سنی ها مسلمان و شیعیان یا چیز دیگه؟؟؟ این واسم خیلی جالبه ها ممنون میشم یکی واسم توضیح بده ببخشیدااا ولی شما اول همه رو مسلمان بدون چه سنی چه شیعه هممون مسلمانیم بعد بیا تاپیک اسلام راستین بزن!!! توهین نشه ناراحت نشین

ببین این شکلی نباید گفت هر کسی اعتقادش باارزش هست(برای خودش) و ما نمیتونیم بگیم اهل سنت مسلمان نیستند ولی نمیتونیم بگیم که ما باهم خیلی وجه مشترک داریم چون همه ی شیعه ها مولاشون حضرت علی و امام ها هستند ولی اونا اینو قبول ندارن پس بین ما خیلی فاصله هست و خود پیامبر گفته که از74فرقه ی مسلمان فقط یکی رستگار مشود

[Putin]

قرآن


می خواهم بگویم: آری، قرآنی که تو می گویی درست است، اما کدام قرآن؟ قرآن بعنوان شی متبرکی در دست جهل؟ قرآن بعنوان پرچمی بر سر نیزه های جنایت؟ یا قرآن، بعنوان کتابی که قبایل وحشی پراکنده در صحرایی را در کمتر از یک ربع قرن، تعیین کننده سرنوشت جهان و کوبنده قدرتهای عالمگیر می سازد و در کمتر از یک قرن، فرهنگی نو و انقلابی در تمدن بشری می آفریند؟


قرآن کتابی است که با نام " خدا " آغاز می شود و با نام " مردم " پایان می یابد! کتابی " آسمانی" است اما - بر خلاف آنچه مومنین امروزی می پندارند و بی ایمانان امروز قیاس می کنند - بیشتر توجهش به طبیعت است و زندگی و آگاهی و عزت و قدرت و پیشرفت و کمال و جهاد! کتابی است که نام بیش از هفتاد سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است و بیش از سی سوره اش از پدیده های مادی و تنها دو سوره اش از عبادات! آن هم حج و نماز!...


این کتاب را از آن روزی که به "حیله دشمن" و به "جهل دوست"، "لایش" را بستند، "لایه"اش مصرف پیدا کرد و وقتی "متنش" متروک شد، "جلدش" رواج یافت و از آن هنگام که این کتاب را - که "خواندنی" نام دارد - دیگر نخواندند، برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی بکار رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون دردکمر.... شد، و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر، در خواب گذاشتند و بالاخره اینکه می بینی، اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار ارواح گذشتگان می کنند و ندایش از قبرستان های ما بگوش می رسد،

از آن است که نمی دانی برادر و خواهر روشنفکر من! نمی دانی که چه کوششها کردند تا آنرا از میان زنده ها دور کنند و اثرش را از زندگی قطع کنند و ندایش را، هم در صحنه های "جهاد" خاموش کنند و هم در حوزه های "اجتهاد"!...

کاری کردند که: قرآن (که کتاب خواندن و اندیشیدن و فهمیدن و روشن شدن و راه یافتن و برخاستن و عمل کردن بود) شد یک شیء مقدس و متبرک که مصرف واقعیش، در "هدایت" پیروانش و "نشان دادن راه حل و مسوولیت انتخاب انسانی"، فقط "استخاره" است! وظیفه پیروانش هم در برابر آن تعظیم و تکریم و تجلیل و بوسیدن و بی وضو بدان دست نزدن و توی قاب گذاشتن و کنار آینه نهادن و در بند قنداق و سفره عقد و خانه نو و روی سر مسافر و.....!


آری، روشنفکر حق طلب! که از جمود و انحطاط جامعه ات رنج می بری و قرآن را این چنین که در دست این مومنین هست تلقی می کنی! روشنفکر کسی است که مسائل را سطحی نمی نگرد، قرآن را چگونه و کجا شناخته ای؟ قرآنی که تو می شناسی و می بینی، آن شیء مقدسی است که امروز در دست جهل و فریب، ابزار استخاره و تیمن و تبرک شده است، آنچنان که دیروز نیز، بر نیزهء زور و ظلم، ابزار تزویر شده بود، آنچنان که پیش از آن نیز، جمع آوریش، برای قاتل ابوذر، وجهه ء تقدس دینی و تقرب به مومنین شد!

قرآن را عوامانه -یعنی درست مثل عوامی که بدان معتقدند- نباید این چنین شناخت، آنرا همچون یک کتاب باید گشود و خواند و اندیشید و اثر آن را در تاریخ بررسی کرد، نقش آنرا در برابر هجوم فکری و فرهنگی و سیاسی استعمار در آسیا و آفریقای صد و پنجاه سال اخیر تحقیق نمود و آنگاه شناخت و دید که کتاب اندیشه و آزادی و عدالت و قدرت است...



منبع : پدر ، مادر ، شما متهمید

- - - - - - پست ادغام شده - - - - - -

اسلام راستین جنگ های زیادی داشته
از محمد ابن ابراهیم در کتاب کافی منقول است :در جنگ جمل بیش از سی هزار نفر کشته شدند
الکافی.للشیخ الکلینی .جلد چهارم .صفحه۶۳
امام صادق می فرمایند:در جنگ صفین که بیش از شش ماه به طول انجامید بیش از صدو بیست هزار نفر کشته شدند
علل الشرایع.لشیخ الصدوق.صفحه۴۳۷
حالا این همن کشته و مرده مقصر کیست؟؟الله اعلم
بحثی صورت نگیرد
من از کتب نقل کردم و به کتب اسلامی نقد کنید

این دیگه یک موضوع کاملا روشنه که اسلام دین شمشیر ، جهاد و عمله .....

خوب نتیجه ؟! چه چیزی رو میخواستی با این مطلب برسونی ؟!
ا
میخواستی بگی کشتن بده ؟! در جواب میگم :
ترحم بر پلنگ تیز دندان / ستم کاری بود بر گوسپندان


روشن تر بگو تا پاسخ بدم جوان ؛

[Putin]

معاد


فلسفه معاد، در اسلام راستین، فلسفه نفی "معاش" نیست، وسیله ای در دست طبقه روحانی و زورمند و زراندوز برای اغفال مردم از زندگی مادی و از توجه به جهان و جامعه نیست، "بهشت آخرت" در اسلام حقیقی، امید واهی یی برای جبران "دوزخ دنیا" نیست، اساسا "دعوت اسلام برای اندیشیدن به زندگی پس از مرگ، به سعادت و لذت و برخورداری و رفاه انسان در دنیای دیگر، به این معنی نیست که به این دنیا نیندیشیم و به زندگی پیش از مرگ اهمیت ندهیم و به قیمت ویرانی دنیا و محرومیت و ذلت در زندگی، آبادانی آخرت و برخورداری و رستگاری قیامت را کسب کنیم.


درست برعکس، و درست بر عکس بینش عامیانه و منحط مذهبی رایج، اسلام، معاش و معاد را، مادیت و معنویت را، و دنیا و آخرت را از هم جدا و با هم متضاد نمی داند، بلکه اساسا "دنیا را تنها جایگاه کار و تولید و تکامل و سازندگی و کسب ارزشهای مادی و معنوی و سعادت اخروی" معرفی می کند، دنیا وسیلهء کسب ارزشهای خدایی و بدست آوردن شایستگیهای بهشتی است. اساسا دنیا اصل است و زندگی پیش از مرگ اصل است و آخرت فرع بر دنیا است، بدین معنی که زندگی اخروی، سعادت و رستگاری الهی و سرنوشت نهایی آدمی در معاد، نتیجه و معلول سرگذشت آدمی در زندگی این جهانی او است. اصل "الدنیا مزرعه الاخره" رابطهء دنیا و آخرت را در "جهان بینی اسلامی" نشان می دهد. آخرت محصول طبیعی و منطقی دنیا است و (درست بر عکس بینش منحط مذهبی های فعلی و انتقاد نابجای ضد مذهبی های فعلی) با کار و تولید و آبادی زندگی دنیا است که "محصول آخرت" بدست می آید، نه، آن چنانکه این دو قطب متضاد (هر دو) می اندیشند، با خرابی مزرعه ء دنیا!

حضرت رسول در یک جمله کوتاه و قاطع و روشن این اصل را چنان بیان کرده است که آنرا به عنوان مترقیترین شعار سازنده و علمی و ضد خرافی باید طرح کرد: من لا معاش له، لا معد له هر که زندگی مادی ندارد، زندگی اخروی نیز ندارد!

بنابر این کسانیکه تحمل فقر و ذلت و اسارت و بیماری و عقب ماندگی و ضعف و بدبختی خود را در زندگی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی (که استبداد، استثمار و یا استعمار برایشان فراهم آورده اند) عامل جبران و پاداش الهی و کسب ثروت و عزت آخرت و رستگاری و عافیت و ورود به بهشت می پندارند، فریب دنیادارانی را خورده اند که، بنام دین، آنها را "استحمار" کرده اند و به تحمل و شکیبایی بر سرنوشت شوم خویش وا داشته اند!

قرآن به اینان و نیز به روشنفکران ضد مذهبی که هر دو این فریبکاری استحماری را بنام مذهب تلقی کرده اند پاسخ می دهد که: من کان فی اعمی، فهو فی الاخره اعمی واضل سبیلا هر که در این جا، در زندگی این جهانی، در زمان و جامعه خویش، نابینا و ناخودآگاه است، در آخرت نیز نابینا و ناآگاه است و گمراه تر!


پدر ، مادر ، شما متهمید ؛


- - - - - - پست ادغام شده - - - - - -

قضا و قدر


قضا و قدر، آن چنان که پدر و مادر تو و قیافه های حرفه ای مذهبی در محیط تو می فهمند و آنچنان که تو از آنها فهمیده ای، نه تنها قضا و قدر اسلامی نیست که اساسا ضد اسلامی است و نه تنها ضد قضا و قدر اسلامی بلکه ضد همه ء احکام و قرآن و مسوولیتها و وظایف و نفی کننده اصل نبوت و وحی و دعوت دین است....

اگر آنچنان است که هر چه پیش می آید و هر کس و هر چه می کند و هر جور هست از پیش معین است و بر او تحمیل و اراده هیچکس در سرنوشتش دخیل نیست، پس پیامبران برای چه آمده اند و هدایت خلق چه معنی دارد و بایستن و نبایستن یعنی چه؟ این "جبر الهی"، بر خلاف صفت "الهی اش" سوغات زرتشتی ها است و این است که پیغمبر اسلام می گوید: القدریه مجوس هذه الامه! بعدها که صوفی گری هندی از شرق و فلسفه بافی یونانی از غرب، به کمک خلافت رواج یافت این فکر ضد انسانی ضد اسلامی طرح شد.

لااقل به عنوان سند، قرآن باید ملاک تحقیق تو باشد: کل نفس بما کسبت رهینه ( هر فردی، در گرو دستاورد خویش است). حتی قیامت، سرنوشت هر کسی تحقق نوشته قبلی و جبری خارج از اراده او نیست. قرآن که برای یک محقق ضد مذهبی هم، از نظر شناخت حقیقت اصلی عقاید اسلامی، سند معتبرتری است از "فرمایشات" مدعیان رسمی علوم مذهبی، که مغزشان را انباشته اند با فلسفه یا تصوف و یا افسانه های اسرائیلی و غیر اسرائیلی که در کتب مذهبی ما راه یافته، بسیار روشن و قاطع و همه کس فهم، خطاب به همه می گوید که قیامت چه روزی است و چیست؟

قیامت: یوم ینظر المرء ماقدمت یداه! (روزی است که فرد، آنچه را به دو دست خویش، پیش فرستاده است، می نگرد)! همواره قرآن تکرار می کند که هر قومی و جامعه ای که در تاریخ نابود شده اند بخاطر آن بوده است که خود بر خود ستم کرده اند!

... قرآن هر تغییری را در نظام فکری یا اجتماعی یک جامعه معلول تغییر طرز تفکر و احساس و روح اجتماعی مردم می داند و در نتیجه انسانها را مسوول تقدیر تاریخی و سرنوشت اجتماعی و وضع زندگی و نظام حاکم بر جامعه خویش اعلام می کند. "ان الله یغیرما بقوم، حتی یغیروا ما بانفسهم"!

[broslee]

نگذارید شیعه بودن یا سنی بودن شما سبب دورشدنتان از خدا شود.به خدا خیلی ها را میبینیم که فقط به دنبال خرافات و بدعت ها هستند.می خواهند هر طوری شده عقیده ی خود را به دیگران تحمیل کنند وهرکسی را که عقاید ان هارا باور نداشته باشد کافر میدانند .وچون نمی توانند عقاید خود را از راه عقلی یا نقلی ثابت کنند دست به توهین وتهمت زدن میزنند.
خداوند میفرماید ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم )) به (معبود های) مشرکان دشنام ندهید مبادا انها از روی ظلم وجهل خدا را دشنام دهند.
خداوند ما را از توهین کردن به مشرکان ومعبود هایشان که باطل هستند باز میدارد حال ایا درست است به اصحاب و زنان پیامبر (ص) توهین کنیم؟

[hamed70t]

نه !! چرا ناراحت بشم ، اتفاقا سوال خیلی خوبی پرسیدید ؛

اول باید بگم که شیعه نوعی از اسلام و شاخه ای از اسلام نیست ، شیعه فقط نوعی برداشت از اسلامه ، اما در جواب این سوال که کدام مسلمان حقیقی هستند ، شیعیان یا اهل تسنن باید گفت در عقیده و اصل جفتش و در عمل هیچ کدام !!

برای روشن تر شدن موضوع چندتا مثال میزنم ، مثلا بنده به هیچ عنوان این نوع زمان بندی نماز خوندن شیعیان رو قبول ندارم ، هدف از نماز خوندن چیه ؟؟ هدف اینه که به یاد خدا باشیم ، هدف این هست که برای مدتی هم شده از زندگی حیوانی و تکراری روزمره جدا بشیم و چند لحظه ای با خودمون و خالقمون خلوت کنیم و ببینیم تا اینجای کار چند چندیم !! و اصلا نماز یعنی ذکر ، حالا چه فایده ای داره وقتی نماز ظهر رو با عصر و مغرب رو با عشاء یک جا میخونیم ؟؟ فقط داریم تنبلی خودمون رو با دین توجیه میکنیم ؛


از اون طرف مثلا اهل سنت میگن ما هم علی(ع) رو قبول داریم(چون خلیفه چهارم مسلمینه) و هم عایشه رو(چون زن پیامبره) ، در صورتی که مثلا در جنگ جمل این دو ، رو در رو قرار میگیرن و نمیشه بیای بگی من در یک جنگ هر دو طرف رو قبول دارم !! اصلا منطقی نیست ؛

و خلاصه اینکه اسلام حقیقی در عمل آمیزه ای از این دوست و هر کدام از این دو مذهب به شکلی اسیر خرافه ، جهل و جمود شدن و بهترین راه برای تشخیص درست از غلط در این مذاهب فقط و فقط قرآنه ؛


پ.ن : جوابتونو گرفتید یا کلا به سمت دیگه ای رفتم ؟!!

یه سوال ، قرانی رو که شما میگید کافی هست برای تشخیص درست یا غلط بودن ، مگه تو صفین به روی نیزه ها نرفت ؟ مگه خوارج نگفتن قرآن برای ما کافی هست ؟ به نظر شما اونا تنها با قرآن تونستن هدایت بشن ؟؟

بعد شیعه به مقدسات اهل سنت احترام میذاره چون عقیده اش به حفظ وحدت هست ، همون کاری که حضرت علی 25 سال با خون دل خوردن انجام داد ، از حضرت علی با غیرت تر کسی رو نداریم ، ولی تو شهادت حضرت زهرا برای چی امام دست به شمشیر نبردن ؟

ایجاد شبهه مخصوصا وقتی سوادمون برای پاسخگویی کامل به موضوع مطرح شده نمیرسه کاره اصلا خوبی نیست ؛ پیشنهاد میکنم کتاب شب های پیشاور رو مطالعه کنین

[Masood11]

قضا و قدر


قضا و قدر، آن چنان که پدر و مادر تو و قیافه های حرفه ای مذهبی در محیط تو می فهمند و آنچنان که تو از آنها فهمیده ای، نه تنها قضا و قدر اسلامی نیست که اساسا ضد اسلامی است و نه تنها ضد قضا و قدر اسلامی بلکه ضد همه ء احکام و قرآن و مسوولیتها و وظایف و نفی کننده اصل نبوت و وحی و دعوت دین است....

اگر آنچنان است که هر چه پیش می آید و هر کس و هر چه می کند و هر جور هست از پیش معین است و بر او تحمیل و اراده هیچکس در سرنوشتش دخیل نیست، پس پیامبران برای چه آمده اند و هدایت خلق چه معنی دارد و بایستن و نبایستن یعنی چه؟ این "جبر الهی"، بر خلاف صفت "الهی اش" سوغات زرتشتی ها است و این است که پیغمبر اسلام می گوید: القدریه مجوس هذه الامه! بعدها که صوفی گری هندی از شرق و فلسفه بافی یونانی از غرب، به کمک خلافت رواج یافت این فکر ضد انسانی ضد اسلامی طرح شد.

لااقل به عنوان سند، قرآن باید ملاک تحقیق تو باشد: کل نفس بما کسبت رهینه ( هر فردی، در گرو دستاورد خویش است). حتی قیامت، سرنوشت هر کسی تحقق نوشته قبلی و جبری خارج از اراده او نیست. قرآن که برای یک محقق ضد مذهبی هم، از نظر شناخت حقیقت اصلی عقاید اسلامی، سند معتبرتری است از "فرمایشات" مدعیان رسمی علوم مذهبی، که مغزشان را انباشته اند با فلسفه یا تصوف و یا افسانه های اسرائیلی و غیر اسرائیلی که در کتب مذهبی ما راه یافته، بسیار روشن و قاطع و همه کس فهم، خطاب به همه می گوید که قیامت چه روزی است و چیست؟

قیامت: یوم ینظر المرء ماقدمت یداه! (روزی است که فرد، آنچه را به دو دست خویش، پیش فرستاده است، می نگرد)! همواره قرآن تکرار می کند که هر قومی و جامعه ای که در تاریخ نابود شده اند بخاطر آن بوده است که خود بر خود ستم کرده اند!

... قرآن هر تغییری را در نظام فکری یا اجتماعی یک جامعه معلول تغییر طرز تفکر و احساس و روح اجتماعی مردم می داند و در نتیجه انسانها را مسوول تقدیر تاریخی و سرنوشت اجتماعی و وضع زندگی و نظام حاکم بر جامعه خویش اعلام می کند. "ان الله یغیرما بقوم، حتی یغیروا ما بانفسهم"!

قضا و قدر، از پیش تعیین شده و تغییر پذیر!! البته بین عوام این اصطلاح فقط برای از پیش تعیین شده استفاده میشه!! ولی به هر صورت به معنی درستش اشتباه نیست!

[behrouz]

باز بعضی ادمای معلوم الحال مثله همیشه اومدن تو دین اسلام شبهه بندازن...اخه شبهه انداختن که کار ساده ایه ولی برطرف کردنش نیاز به تحقیق و...داره که عموما برای کنکوریها وقت نیست!( مثل اینکه سالهای قبل یکی میومد میگفت زمین گرد نیست به همین راحتی وبرای اثبات کروی بودن زمین باید چندین دانشمند وغیره میومدن به استنباط و استدلال های سخت میپرداختن...)،مگه شما ها کار ندارین آخه؟!شما برین به راه خودتون ما راه خودمون آخر معلوم میشه که به سعادت رسیده وکی به شقاوت...

[bahar94]

آقای مدیر !مگر بنده به شما در خصوص اون تاپیک که در مورد قرآن عزیز اتهامات ظالمانه ای زده شده بود اطلاع ندادیم که جلوی این اراجیف رو بگیرید و نگذارید در مملکتی که زیر لوای قرآن امنیت تان تامین میشود پول در میاورید و زندگی میکنید , توهین بشود.شما طی چند بار پیام خصوصی که به شما دادیم عنوان کردید که در مسافرت هستید.یک دلیل و عذری که به نظر غیر قابل قبول میامد در حالیکه امروز با این فناوری به راحتی میتوانستید اقداامات مقتضی را اتخاذ بفرمایید یا به مدیران ارشد دیگر میسپردید کار لازم را انجام میدادند که صد افسوس و حیف انجام ندادید.ولی وقتی تاپیکی که در مورد اسپانسر های این سایت چه به حق چه ناحق زده میشه هر موقع از شبانه روز باشه به جدیت برخورد میشه. اون کاربر اخراج میشه تاپیک کلا کن فیکن میشه.البته بنده نمیگم اینکار رو نکنین بالاخره شما این سایت رو با اهدافی راه اندازی کردین.ولی نباید اجازه بدین چنین بیشرمانه با اعتقادات و اسلام و قران این مردم بازی بشه.البته این با آزادی بیان خیلی خیلی فرق میکنه.در ضمن من و امثال من ها نمیتونیم باور کنیم که یک بچه نهایتا 16-17 ساله از شهید مطهری از امام راحل از مقام معظم رهبری از شهید آوینی و ...و...و... بیشتر میدونه و اینجوری شیپور عدالت خواهی ماهواره ای به دستش گرفته و افتاده به جون آداب وتربیت جوان های مردم.به هیچ روی به هیچ عنوان نمیتوانید بگویی که بعله این هم حرفهایی دارید.ما نمیگیم نه !منتهی اون حرفها جایگاه و محفل دیگه ای لازم داره.نه سایت کنکور.حال این کسی که اومده با این پشتوانه علمی به خیال خودش میخواد خدشه ای به اعتقاد این جماعت بزنه چقدر کتاب در مورد ادیان الهی خونده خوب بیاد بگه که من منبع حرفهام اینه.نمیتونه .قطعا چنین چیزی نیست.چند تا کتاب در مورد فرقه های انحرافی خونده.اصلا از کمونیست چی میدونه؟نظرش در مورد فرقه ظاله بهایی چیه ؟ردش میکنه یا قبولش داره؟برای هر دو مورد (قبول یا رد) استدلالش چیه ؟وهابی گری چطور؟سلفی گری و تکفیری چطور؟آیا به نظرش توسل از امام معصوم درسته یا نه؟نظام غرب رو قبول داره یا نظام اسلامی رو؟آیا اگر نظام سکولار غرب رو قبول داره پس لاجرم در مورد همجنس گرایی باید تسلیم نظام غرب بشه ,آیا این جوریه؟آیا اگر اسلام نظریه هاش مشکل داره پس اون موقع عقدی که عالم اسلامی برای پدر و مادر ایشان خونده حکمش چیست ؟این سوال من برای همه ی کسایی است که فکر میکنن از دانشگاه ماهواره و بی بی سی مدرک پی اچ دی گرفته اند.اول بیان به این سوالات جواب شفاف بدن بعد ببینیم طرفین مورد های اشکالشون چیه؟این اشخاص نظرشون در مورد حجاب و امنیت خانم ها چیه؟این که اسلام به زن اجازه نمیده در یک زمان بیش از یک شوهر داشته باشه ,اگر این دستور اسلام درست نیست پس چی درسته؟الان بشر متوجه ژنتیک شده و این دستورات اسلامی هر روز و هر روز پرده از اسرارشان برداشته میشه .همچین کسی از نظام سرمایه داری چقدر میدونه؟تاریخ قرون وسطی را خونده ؟یا فقط تمام سوادش فیلم های هلیوودی است؟آیا روش مجادله رو بلده ؟آیا فلسفه اسلامی رو کامل متوجه میشه؟آیا اگر یک متن فقهی در مورد ساده ترین اصول مکتب حقه ی شیعی جلوش بذارن میتونه اصلا رو خوانیش کنه؟اصلا میتونه فلسفه وجودی امر حجاب رو تشریح کنه؟آیا در مورد مدیریت رسانه و جنگ نرم مطلبی ارائه کرده؟جغرافیا و تاریخ رو بلده؟حالا ما نمیگیم جغرافیای و تاریخ دنیا و ملل رو ,همین ایران رو خونده؟مقاله تایید شده ای جایی ارائه کرده؟آیا تا حالا سوالش رو از مرجع تقلیدش پرسیده؟خیلی واضح بگویم اصلا مرجع تقلید داره ؟ کدوم یک از مراجع عظامه؟ اگر مسلمان است باید و باید ویاید و باز هم باید حتما به این نوع سوالات جوابگو باشد و یا اینکه اگر مسلمان نیست نمی تواند اصلا در مورد این چیزها سخن بگوید.تازه میدانید که اگر مسلمان نباشد بایستی جزیه ی تعیین شده حکومت اسلامی را بپردازد و کلی حقوق دیگر اجتماعی که باید حکومت اسلامی در آنها اعمال قانون کند.پس دوستانی که فکر میکنند مثلا چیزهایی بلدند ابتدا به این نوع سوالاتی که ممکن است ازآنها بکنند فکر بکنند آنوقت اگر در خود پایه علمی آنچنانی یافتند که میتوانند پاسخگو باشند وارد گود بشوند.حکیمان و فلاسفه و دانشمندان ایران زمین از فردوسی بزرگ و ابن سینا و ابوریحان وجمشید غیاث الدین کاشانی وخیام و رازی بگیر تا حافظ و مولوی علامه طباطبایی و علامه جعفری و..... و هزاران متفکر دیگر هیچ کدام از این بزرگ واران چنین افاضاتی نکرده اند .حال چنین افرادی خیلی ساده بدون هیچ پشتوانه ی علمی ,اینطور وقیحانه بیایند همان حرفهایی که دشمنان نظام, دشمنان شهیدان ما,( همان هایی که سرباز میهن عزیزمان را با کاشی شکسته با تکه حلبی سر بریدند و آلت قتل را کنار سر بریده گذاشتند , همانهایی که جنایت هایشان در هر نقطه ای از دنیا هر روز و هر ساعت زیر سایه منشور حقوق بشر سازمان ملل ماست مالی میشود)میزنند را بزند.واقعا که شرم آور است.هنوز خیلی از شهدای ما برنگشته اند!هنوز جانبازان شیمیایی ما هر روز و هر ساعت درد و رنج هایی را متحمل میشوند که ما ها از نگاه کردن به فیلمشان نیز هراسانیم.چه بگویم ؟!! ای کسانی که ذهن و دل خود را آبشخور خزعبلات رسانه های صهیونیستی و امپریالیست جهانی میکنید حتم بدانید در صورتیکه این جنود شیاطین را رجم نکنید و تبری نجویید به مصابه تایید آنان است که در این صورت شما نه تنها تولی اهل بیت نکرده اید تبری از دشمنان آنان را نیز نکرده اید.البته من با خود استارتر این تاپیک کاری ندارم .میتواند بیاید و توضیح واضح ارائه بدهد.جناب آقای مدیر آنچنان که آن موقع مسافرت بودید و فرصتی پیدا نکردید تا مطالب انحرافی در مورد قرآن را حذف کنید این بار آرزو میکنم که حداقل این تاپیک را حذف نکنید تا یک موقع بعضی ها نگویند که آزادی بیان رعایت نشده است.البته ما که میدانیم شما جهت احترام به اندیشه آزادی بیان این کار را نمیکنید.
از درگاه پروردگار متعال برای همه ی عزیزان و خودم آرزوی توفیق و هدایت دارم.

[Joker72]

با عرض سلام خدمت دوستان گرامی ، هدف از ایجاد این جستار پرداختن به اسلام و تفکیک اسلام حقیقی از اسلام مسخ شده ، و مهم تر از اون تفکیک شیعه علوی از شیعه صفوی هست ؛

البته باید تذکر بدم ، بحث و کل کل نکنید و اگر سوالی بود(البته تا پایان امروز فقط!!) در پ . خ مطرح کنید ؛

یا حق .....

- - - - - - پست ادغام شده - - - - - -

اولین سوالی که ممکن هست برای شما طرح بشه ، این موضوع هست که مگر خود الله در قرآن نگفته که دین رو از خطر تحریف حفظ میکنه ، پس دیگه اسلام حقیقی چه صیغه ایست ؟!!

در جواب باید گفت ، ادعای من این نیست که اسلام تحریف شده ، بلکه من معتقدم اسلام مسخ شده ؛ و مسخ بسیار بدتر از تحریفه . چون در تحریف اگر منبع موجود باشه ما میتونیم برگردیم به منبع و بگیم آقا این اصل دینه ، این چیزیه که باید باشه اما نیست ؛

اما در مسخ ، همون الفاظ وجود داره ولی با معنی متفاوت و بعضا کاملا معکوس !! و دلیل اصلی بدبختی مسلمین و شیعیان امروز هم همین موضوعه و راه حل هم فقط بازگشت به اصل دین و فرهنگی که ریشه در وجود ما داره و ما با اون ارتباط داریم هست ؛

برای روشن تر شدن موضوع در ادامه بخش هایی از نوشته های دکتر علی شریعتی رو میارم که در پایانش منابعش رو ذکر میکنم برای علاقه مندان .


- - - - - - پست ادغام شده - - - - - -

"تشیع مصلحت"، تشیع صفوی است و در برابرش تشیع علوی که" تشیع حقیقت" است. همیشه مصلحت، روپوش دروغین زیبایی بوده است، تا دشمنان"حقیقت"، حقیقت را در درونش مدفون کنند.

.آنچه گفتی حقیقت است، راست میگویی،خوب تحلیل کردی و نظریه‌ات "کاملا نظریه اسلام است" اما! ...مصلحت نیست.

این منطق کیست؟ این مصلحت‌اندیش و منطقش، دشمن و مخالف علی است، و با همین ابزار و ضربه است که علی، خانه‌نشین می‌شود و هنوز هم همین "مصلحت نیست"ها را چون سدی در برابر همه جنبشها و کوشش‌ها می‌بینیم.

میگوید: "سینه‌زنی و قمه‌زنی و تیغ‌زنی و جریده‌کشی و نعش‌بندی و این حرکات با اسلام سازگار نیست، *** شدن مردها در انظار، آسیب زدن به بدن، شرعاً جایز نیست"، میگوییم: "پس اعلام بفرمایید تا نکنند، مخالفان اسلام و تشیع نبینند، شما خودتان درستش کنید تا دیگران جور دیگری جمعش نکنند..." مى‌فرماید: "بله، ولی... مصلحت نیست"

اعتراف میکند که: "این جور وعظ و تبلیغ دیگر برای این زمان مؤثر نیست، در برابر هجوم تبلیغات غیرمذهبی و ضد مذهبی و مجهز به آخرین وسائل ارتباطی و آموزشی و تبلیغی و شیوههای هنری و فنی و علمی جدید نمیتواند مقاومت کند و از اسلام دفاع اثربخشی کند، باید فیلم را، تلویزیون را، تأتر را، رادیو را در خدمت بیان جدید مذهب آورد..."

خوشحال می‌شوی از اینهمه روشن‌بینی و هوشیاری و احساس زمان و نیاز زمان و قدرت نقد تحلیل اجتماعی و پیشنهاد میکنی که: "اشکالی ندارد ما حاضریم هر کاری از دستمان برآید در این راه انجام دهیم." بلافاصله: "بله، ولی هنوز زود است ، فعلا مصلحت نیست، مصلحت نیست ، مصلحت نیست ، مصلحت نیست.

آری، حقیقت نیست اما مصلحت است، حقیقت است اما مصلحت نیست.

"این است شعار" تشیع مصلحت"

تشیع مصلحت"، نابود کننده "تشیع حقیقت" است، همچنانکه در تاریخ اسلام ، "اسلام حقیقت"، قربانی "اسلام مصلحت" شد، که آغاز نبرد میان مصلحت و حقیقت در سقیفه بود، و مصلحت پیروز شد و از همانجا، همچنان ادامه دارد و همچون دو خطی که از یک نقطه آغاز میشود و با زاویه یک درجه‌ای از هم دور میشوند و هر چه میگذرد فاصله بیشتر میشود و بیشتر تا فاصله حقیقت و مصلحت، میشود فاصله ظلم و عدل، امامت و استبداد، جمود و اجتهاد، ذلت و عزت...، یعنی گذشته و حال.

هیچ چیز غیر از حقیقت، مصلحت نیست

تشیع علوی	تشیع صفوی
تشیع علوی تشیع پیروی است	تشیع صفوی تشیع ستایش
تشیع علوی تشیع مسئولیت است	تشیع صفوی تشیع تعطیل همه مسئولیتها
تشیع علوی تشیع آزادی است	تشیع صفوی تشیع عبودیت
تشیع علوی تشیع انقلاب کربلا است	تشیع صفوی تشیع فاجعه کربلا
تشیع علوی تشیع اختیار است	تشیع صفوی تشیع جبر
تشیع علوی یاری حسین است	تشیع صفوی گریه بر حسین
تشیع علوی تشیع انسانیت است	تشیع صفوی تشیع قومیت

کتاب : تشیع علوی ، تشیع صفوی

- - - - - - پست ادغام شده - - - - - -

************************************************** *************************
من از خودت می پرسم، هر مکتب انقلابی، مکتب مردمی و مکتب آزادی خواهی که به آن معتقدی ، آیا اگر همه هدفها و شعارهایش را خلاصه کنی، به این دو اصل منحصر نیست که دو کار می خواهد بکند؟ و همان مذهب تو هر چه هست غیر از این است که این دو اصل را می خواهد جامه عمل بپوشاند؟

یکی نظام استثمار و تضاد طبقاتی و ظلم اجتماعی و تفرقه اجتماعی را تبدیل بکند به نظام "برابری و عدالت"، و دوم جامعه را از حاکمیت استبدادی و اشرافی رها کند و از یک رهبری انقلابی و انسانی پاک برخوردار سازد، یکی، نظام طبقاتی جامعه را می خواهد تغییر بدهد و یکی، نظام حاکمیت جامعه را.

باور نمی توانی بکنی که تشیع مذهب است و بنیادش دو اصل است و تمامی تشیع بر آن دو اصل استوار است:

۱- عدل
۲- امامت


این همان نیست که تو در مکتبهای دیگر می جویی؟ و همان نیست که برای جامعه خویش و برای بشریت آرزو می کنی؟

شیعه بر همین دو پایه استوار است، اما چه کنم که این دو اصل را از معنی خودش انداختند، یعنی اسم آن را حفظ کردند و رسمش را نفی ؛

میگن وقتی محمود افغان شهر اصفهان (پایتخت ایران در زمان صفویان) رو محاصره کرده بود، چندتا جاسوس میفرسته که برن تو شهر تا ببینن بهترین زمان واسه حمله کی هستش.
جاسوس ها بعد چند روز میان میگن آغا حمله کنید سه سوته کنترل شهر رو به دست میگیریم این مردم د ی و ا ن ه تشریف دارن. ما شهر رو محاصره کردیم، آب و غذا رو ازشون بریدیم، داخل شهر مریضی طاعون پخش کردیم، انبار غلاتشون رو سوزوندیم و هزار بلای دیگه سرشون آوردیم اونوقت اینا جای اینکه بشینن فکری به حال مملکتشون بکنن، بینشون دعوا شده سر اینکه کشمش رو تو آب بخیسونن حلاله یا حرامه.

الانم دقیقا همون وضعیت چندصد سال پیشه....
صد سال از کل جهان عقب هستیم اونوقت یه پشت کنکوری جای اینکه بشینه درس بخونه تا فردا روز بتونه بهتر به مردمش خدمت کنه و گوشه ای از مملکت خراب شدش رو آباد کنه، داره دنبال اسلام راستین میگرده....
خخخخخخخ
بگرد تو کتابای دکی شریعتی پیدا میکنی انشالله

[Joker72]

دوستان کنکوری اینو با شما هستم.:
جون هرکی دوست دارید بشینید درسهاتون رو بخونید.
من نمیدونم تو یه انجمن کنکوری هدف از زدن این تاپیک ها چی میتونه باشه؟؟؟
شماها امسال کنکور دارید این بحث ها شما رو فقط از راه و مسیر اصلی دور میکنه.
هرکس حق داره (یا بهتر بگم وظیفه داره) که دنبال اعتقاداتش بره و ببینه که آیا درسته یا غلط. ولی باور کنید زمانش خیلی مهمتره.
الان اصلا زمان خوبی برای این حرفا نیست.
حداکثر زمان باقیمانده شما تا کنکور 5 ماهه، این مدت رو درس بخونید و بعد این 5 ماه بشینید یه عمر درمورد این مسائل حرف بزنید.

[bahar94]

اصل حرف همینه که سایت کنکور بستر مناسبی برای این حرفها نیس.اگه کسی فکر میکنه که حرفی و استدلالی نه برای خودش برای عرضه عمومی داره جاهای بهتری برای ارائه ی مطلب هست.چرا سایت کنکور؟من هم به همین خاطر میگم که اجازه ندین هر کی هر چی دلش میخواد بیاد تو معرض عموم بذاره.اگه برای اعتقاد شخصی خودشه لازم به جنجال نیس.بره تحقیق کنه به مرادش برسه.کسی حرفی نداره.فقط به شکل خصوصی برای عام مردم نسخه پیچی نکنیم.هر تاولی از هر چیزی که میخواد بکنه ولی نیاد تو محافل عمومی جنجال بپا کنه.
(در ضمن دوست عزیز " کمدین "!الان بر همگان آشکار شد کسانیکه در بعضی قوم ها و مناطق اندیشه های ناسیونالیسی و فاشیستی تبلیغ کردند و هزینه کردند همین الان همان مناطق و همان قوم ها با القائات و تفکرات انترناسیونالیستی در معرض تاخت وتاز وتاراج هستند.کسایی که الان در کوبانی وحشی ترین جنایت ها را انجام میدهند اسلحه آن جنایتکاران را همان کشورهای حامی ناسیونالیست سال های قبل تامین میکنند.خیلی جالبه آمریکا و ایادی او حمایت کننده ی اربیل و بارزانی هستند ولی همین آمریکا داره برای داعش تسلیحات میرسونه که کوبانی رو له کنه.به نظر شما این یعنی چی؟)