خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 22
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات

      گفت و گو مفصل مثلث با رییس فدراسیون والیبال/حضور بانوان در سالن محرومیت از میزبان





      خبرگزاری ورزش والیبال : : محمدرضا داورزنی، رئیس موفق فدراسیون والیبال معتقد است به برخی مراجع عظام گزارش‌های غلطی داده شده است و ذهنیت‌ها درباره حضور بانوان در ورزشگاه‌ها نباید به سمت سیاه‌نمایی پیش برود. او در گفت‌وگو با هفته‌نامه مثلث درباره حاشیه‌های اخیر والیبال ایران حرف‌های جالبی را مطرح می‌کند. متن گفت‌وگوی مثلث با داورزنی را می‌خوانید.


      واليبال در سال‌هاي اخير خيلي مورد توجه مردم و رسانه‌ها قرار گرفت. در حال حاضر همه از اين رشته ورزشي به‌عنوان يکي از پرافتخارترين‌هاي ورزش کشور سخن مي‌گويند. تيمي تشکيل شده که مي‌تواند در عرصه بين‌المللي حرف‌هاي زيادي بزند. اما بهتر است از خود شما و حضورتان در اين فدراسيون گفت‌وگو را آغاز کنيم. چه شد که به فدراسيون واليبال آمديد؟

      ورود من به واليبال به زماني برمي‌گردد که مديرعامل باشگاه صنام بودم. البته قبل از باشگاه صنام هم مسئوليت‌هاي ورزشي داشتم و در عرصه مديريتي کار کردم. در سپاه و سازمان تربيت‌بدني مسئوليت‌هاي مختلفي داشتم. اما ورودم به مديريت واليبال برمي‌گردد به سال 81-80 که عرض کردم مديرعامل باشگاه صنام بودم.

      باشگاه صنام رشته‌هاي مختلفي داشت؟

      بله، هندبال، بسکتبال و واليبال رشته‌هايي بود که در باشگاه صنام فعال بودند. همزمان در آن مقطع به‌عنوان بازرس سازمان تربيت‌بدني در فدراسيون واليبال انتخاب شده بودم که در خدمت دوستان بودم. در کنار آن رشته چوگان را هم دنبال مي‌کرديم که البته همين حالا نيز همچنان در هيات‌رئيسه اين فدراسيون عضويت دارم. فکر مي‌کنم مرداد سال 85 بود که از سازمان تربيت‌بدني با من تماس گرفتند. با آقاي علي‌آبادي جلسه‌اي برگزار کرديم. به من گفتند باتوجه به کارهايي که تا کنون انجام داده‌ايد و توانمندي که در شما مي‌بينيم علاقه‌منديم که مديريت فدراسيون واليبال را بر عهده بگيريد. من هم در پاسخ گفتم اگر فکر مي‌کنيد کاري از دست من ساخته است و مي‌توانم به واليبال کمک کنم، هرگز دريغ نمي‌کنم و در خدمت واليبال خواهم بود.

      اين‌گونه بود که شما به واليبال آمديد؟

      به همين سادگي نپذيرفتم. به آقاي علي‌آبادي گفتم اگر شما بررسي کرده‌ايد و معتقديد که بنده مي‌توانم به واليبال کمک کنم، تنها درخواست من از شما اين است که اجازه بدهيد کارم را انجام بدهم.

      يعني شرط کرديد در کارتان دخالت نکنند؟

      بله، دقيقا. عرض کردم درخواستم اين است که به‌هيچ‌وجه کسي در کار من دخالت نکند.

      چرا چنين شرطي را مطرح کرديد؟ چون سابقه خوبي در مورد اين مساله وجود نداشت؟

      موضوع اين نبود. من با اين شرط مي‌خواستم بگويم بايد اعتماد وجود داشته باشد. اگر شما به اين باور رسيده‌ايد که يک نفر مي‌تواند کاري را انجام دهد، بنابراين نبايد در کارش دخالت کنيد. بدين ترتيب سرپرستي فدراسيون را برعهده گرفتم.

      فکر مي‌کنيد چرا مديران ورزش در آن مقطع به اين جمع‌بندي رسيده بودند که در مديريت واليبال تغييراتي بايد ايجاد شود؟

      به نظرم دليلش افت واليبال بود. به‌خصوص در فاصله سال‌هاي 2001 تا 2006 واليبال ايران دچار افت محسوسي شده بود. شيب منفي را طي کرده بود. موفقيت‌هاي خوبي در بازي‌هاي آسيايي 2002 پوسان به دست آورده بود و بعد از آن ديگر به ترتيب در رده بزرگسالان تا جايگاه ششمي ‌افت کرده بود. دستگاه ورزشي وقت نيز نگران شده بود. اميدوار بودند که با ايجاد تغيير و تحولاتي در عرصه مديريت واليبال اين رشته ورزشي بتواند بازدهي فراوان و حرف‌هاي زيادي براي گفتن داشته باشد. البته واليبال در رده‌هاي نوجوانان و جوانان عملکرد خوبي در سطح آسيا و همچنين عملکرد نسبتا خوبي در سطح جهاني داشت اما نگراني‌ها بيشتر در مورد تيم بزرگسالان بود که در سطح جهاني موفقيتي به دست نياورده بود اما در بازي‌هاي آسيايي پوسان نايب‌قهرمان شده بود. با همه اينها نگراني‌ها آنجايي تشديد شد که ما در سال 2006 در آسيا در جايگاه ششمي ‌قرار گرفتيم. يعني واليبال از نايب‌قهرماني آسيا ناگهان به رده ششم سقوط کرد. اين موضوع باعث شده بود که آقايان کيومرث هاشمي و علي‌آبادي ضرورت ايجاد تغييراتي را احساس کنند.

      اين آقايان شرط شما مبني بر عدم دخالت در امور مديريتي فدراسيون واليبال را پذيرفتند؟

      بله، اگر غير از اين بود من پيشنهاد حضور در اين فدراسيون را نمي‌پذيرفتم.

      از شروع کارتان بگوييد. چه موانعي ذهن شما را به خود مشغول مي‌کرد؟ چگونه براي واليبال تصميم‌گيري کرديد؟

      اولين‌‌‌کاري که بايد انجام مي‌گرفت شناسايي نقاط ضعف و قوت واليبال بود. براي اينکه به اهداف‌تان برسيد بايد يک سري بررسي‌هايي انجام مي‌داديد؛ اينکه الان کجاي کار هستيد، چه ظرفيت‌هايي براي توسعه واليبال داريد و براي رسيدن به هدف چه راهي در پيش داريد. مدلي را در سال 85 طراحي کردم که مي‌توان نامش را برنامه‌ريزي معکوس گذاشت. يعني ما مسير المپيک تا مدرسه را طراحي کرديم و بعد به اين فکر کرديم که چه کارهايي بايد صورت بگيرد که از مدرسه به المپيک برسيم. بدين معني که چگونه مي‌توان از رده نونهالان شروع کرد و به سکوي المپيک رسيد. اينکه يک تيم چطور مي‌تواند به مرزي از آمادگي دست پيدا کند که بتواند با تيم‌هاي بزرگ جهان روبه‌رو شود. خب ما بايد يک گام به عقب برمي‌گشتيم؛ موفقيت در قاره خودمان. ما بايد وضعيت و تکليف خودمان و جايگاه‌مان در آسيا را مشخص مي‌کرديم. به همين دليل بايد به چهار کشور فکر مي‌کرديم. چهار کشور رقيب؛ ژاپن، چين، کره‌جنوبي و استراليا. ما بايد از اين چهار رقيب عبور مي‌کرديم. اينها دغدغه‌هاي ما بود که بايد بر مبناي هدفي که داشتيم سيستم‌مان را طراحي مي‌کرديم؛ اصطلاحا مي‌گويند مديريت بر مبناي هدف. در واليبال اين اتفاق رخ داد.

      طرح شما آيا نوعي الگو‌برداري از کشورهايي نبود که در واليبال قدرتمند بودند؟

      نه، من باتوجه به تجربيات مديريتي و مطالعاتي که در اين عرصه داشتم اين مدل را طراحي کردم. برداشت من اين بود که در يک پروسه 10 ساله واليبال مي‌تواند مسير رو به رشدي را طي کند. هدف ما اين نبود که وضعيت موجود را حفظ کنيم. آمده بوديم تغيير ايجاد کنيم. نمي‌خواستيم در نهايت جزو سه تيم برتر آسيا باشيم. مي‌خواستيم واليبال را جاه‌طلب کنيم. بنابراين بايد تصميماتي مي‌گرفتيم که واليبال به اين سمت‌و‌سو سوق داده شود.

      چه تصميماتي؟

      در مرحله نخست، اين تصميم و اين دغدغه که ما مي‌خواهيم از آسيا عبور کنيم و به سمت رويارويي با تيم‌هاي بزرگ جهان برويم.

      چه کرديد؟ چگونه به اين سمت و سو رفتيد؟

      اهداف مان را مشخص کرديم. چهار هدف را مشخص کرديم. گفتيم مي‌خواهيم قهرمان آسيا شويم. مي‌خواهيم در ليگ جهاني حضور داشته باشيم، يعني اين امکان براي‌مان به وجود بيايد. مي‌خواهيم به المپيک برويم. مي‌خواهيم قهرمان جهان شويم. براي تک تک اين خواسته‌ها نيز نقاط ضعف و قوت‌مان را شناسايي کرديم. براي قهرماني در آسيا بايد ژاپن و کره و ديگر رقيبان قدرتمند را شکست مي‌داديم و شکست‌شان داديم.

      شکست رقباي آسيايي چگونه محقق شد؟

      ما از خودمان سوال کرديم که اين تيم‌ها چه ويژگي‌هايي دارند که ما نداريم؟ آنها چه برتري‌هايي نسبت به ما دارند؟ يک سري از اين سوالات مهم را طرح کرديم و کارشناسانه به آن پرداختيم. پاسخ‌ها را پيدا کرديم. شما وقتي مي‌خواهيد به دماوند برويد از آدم‌هاي راه‌بلد استفاده مي‌کنيد؛ آنهايي که پناهگاه‌ها را مي‌شناسند و راه‌ها را بلد هستند. ما از آدم‌هاي متخصص استفاده کرديم. آدم‌هايي که اين رقيبان را خوب مي‌شناختند. در واقع تيمي را ساختيم که بتواند هدف اول‌مان را محقق کند و آماده شود تا مقابل تيم‌هاي بزرگ جهان قرار بگيرد و بايستد؛ تيمي که بتواند مقابل لهستان، روسيه، ايتاليا، برزيل و ديگر تيم‌هاي قدرتمند جهان قرار بگيرد. اين حرف‌ها را من در سال 93 به شما مي‌گويم. هشت سال از آن روزها مي‌گذرد. روزهايي که دغدغه ما عبور از آسيا بود.

      شما تيمي که بتواند از آسيا عبور کند را در اختيار داشتيد يا چنين تيمي را ساختيد؟

      از 12 نفري که در سال 90 يعني 2011 در جام جهاني بودند تنها پنج نفرشان در حال حاضر در تيم‌ملي حضور دارند. فکر مي‌کنم اين مساله خيلي چيزها را ثابت مي‌کند. بازيکنان جابجا شدند. هيچ وقت به اين فکر نکرديم که بازيکنان 2006 را به المپيک 2012 ببريم. بازيکني که شما در سال 2006 انتخاب کرديد در سال 2016 هرگز پاسخگوي انتظارات شما نخواهد بود. حفظ‌‌کردن يک بازيکن آن هم براي 10 سال در تيم‌ملي آفت بزرگي است. آن بازيکن ديگر بازدهي ندارد. فرض کنيد بازيکن در سال 2006 در سن 25 سالگي در اوج توانمندي است و شما انتخابش مي‌کنيد. اين بازيکن در المپيک بعدي بالاي 30 سال سن دارد. پيک کارآيي يک بازيکن در واليبال 25 تا 28 سال است و اگر خيلي بخواهيم خوشبين باشيم و پست بازيکن را در نظر بگيريم 30 تا 31 سال.

      بنابراين طوري برنامه‌ريزي کرديد که به‌طور مرتب تيم واليبال پوست‌اندازي کند؟

      دقيقا. طوري برنامه‌ريزي کرديم و مدلي را اجرا کرديم که به تيم‌هاي ملي ما بازيکنان جديد تزريق شوند. ترکيبي که هم با‌تجربه‌ها در آن حضور دارند و هم بازيکنان با‌انگيزه تازه‌وارد اما مستعد. دقت کنيد که واليبال ما چهار نسل را پشت سر گذاشته است؛ چند بازيکن از تيم‌ملي جوانان ما در سال 2006 مثل سعيد معروف، مهدي مهدوي و عادل غلامي‌ در تيم بزرگسالان حضور دارند. در سال‌هاي بعد هم از تيم‌ملي جوانان ما بازيکناني مثل فرهاد قائمي‌ و محمد موسوي و همين طور در سال‌هاي اخير بازيکناني مثل امير غفور و پويا فياضي به تيم بزرگسالان تزريق مي‌شوند و البته در نسل چهارم نيز بازيکناني مثل ميلاد عبادي‌پور به تيم‌ملي راه پيدا مي‌کنند، يعني چهار نسل در طول اين سال‌ها. اين اتفاق خوبي است. واليبال به‌طور مرتب به‌روز مي‌شود و نيروهاي جوان بااستعداد به تيم‌ملي راه پيدا مي‌کنند. اين اتفاق محصول کار سيستماتيک است. سيستمي ‌طراحي شده که واليبال در چنين مسيري قرار بگيرد. همه اين بازيکنان را شما در تيم‌هاي نوجوانان و جوانان ديده‌ايد. در آن تيم‌ها استعداد، توانايي و کارايي خود را نشان داده‌اند و حالا در تيم‌ملي بزرگسالان مي‌درخشند.


      این تصویر تغییر اندازه داده شده است. برای مشاهده با سایز اصلی روی این نوار کلیک کنید





      شما در واليبال با جريان واسطه‌گري روبه‌رو نشديد يا بهتر بگويم جرياني که بخواهد سيستم شما را تحت نفوذ خودش دربياورد؟

      يک وقتي هست که شما سيستم طراحي مي‌کنيد. آدم‌ها در اين سيستم جاي خودشان را دارند. يک آدمي‌بيرون مي‌آيد فرد ديگري جايش را مي‌گيرد. تيم نه قائم به بازيکن است نه مربي. به‌طور مرتب سيستم شما در حال پويايي است. نقص‌ها خودشان را نشان مي‌دهند. اما اگر شما همه اميدواري‌هاي‌تان را به 12 نفر و چند مربي معطوف کنيد دچار مشکل خواهيد شد.

      اما بازيکنان اصلي‌ترين سرمايه تيم هستند. شما نظر ديگري داريد؟

      بله، سرمايه اصلي ما بازيکنان هستند اما وقتي شما سيستمي ‌طراحي مي‌کنيد آنها تابعي از سيستم مي‌شوند. مربي تابعي از سيستم مي‌شود، کادر‌فني هم همين طور. امروز اين بازيکن مشکل دارد اشکالي ندارد، فلان بازيکن جوان آماده است که جاي او را بگيرد تا سيستم مختل نشود. در مورد مربي هم همين طور. شما نمي‌توانيد بگوييد که تيم ما فقط ما با اين مربي مي‌تواند کار کند. اتفاقي که در واليبال ما رخ داد.


      منظورتان ولاسکو است؟

      بله، ولاسکو آمد. سه سال کار کرد. خوب هم کار کرد بعد هم به هر دليلي رفت. خيلي‌ها نگران بودند اما ما مطمئن بوديم که اين سيستم مختل نخواهد شد. بنابراين در پاسخ به سوال شما بايد بگويم هرگز در طول اين سال‌ها با جريان واسطه‌گري روبه‌رو نشدم. دليلش هم اين است که اساسا سيستم به شما اجازه نمي‌دهد که تصميمات سليقه‌اي اتخاذ کنيد. وقتي تصميم سليقه‌اي نيست عمدتا نگاه‌ها و تحليل‌ها کارشناسانه خواهد بود. شما دنبال اين نيستيد که فلان فرد درباره من چه گفت و فلان رسانه درباره من چه چيزي نوشت. پرداختن به اين موضوعات باعث مي‌شود که شما در موضع ضعف يا انفعال قرار بگيريد. نقدهاي دم‌دستي برخي رسانه‌ها يا انتقادهاي برخي افراد انرژي کار کردن و توجه به سيستم را از شما خواهد گرفت.

      در سال‌هاي اخير حتي نقدهايي متوجه ولاسکو بود، با اينکه اين مربي منشأ خدمات فراواني در واليبال بود. نظر شما چيست؟

      در همين سال‌هاي گذشته البته نقدهاي فراواني نسبت به واليبال وجود داشته است. خيلي‌ها از ولاسکو و فدراسيون واليبال انتقاد مي‌کردند. مي‌گفتند ولاسکو تمام شده و ديگر به درد تيم‌ملي نمي‌خورد. او پير شده و ديگر نمي‌تواند با تيم ارتباط برقرار کند و حرف‌هاي اين‌چنيني. بعد همين افراد درباره کواچ هم طور ديگري اظهارنظر کردند و گفتند او جوان است و ‌بي‌تجربه. او نمي‌تواند جانشين خوبي براي ولاسکو باشد و نقدهاي دم‌دستي را روانه واليبال کردند اما مدل تصميم‌گيري ما هرگز اين‌گونه نبوده که باتوجه به امواجي که از برخي رسانه‌ها دريافت مي‌کنيم سياستگذاري کنيم. در بازي‌هايي که در سه سال گذشته انجام داده‌ايم جوان‌ترها مهم‌ترين و مشکل‌ترين مسئوليت‌ها را بر عهده گرفته‌اند و به بهترين شکل از عهده وظايف‌شان برآمده‌اند. بنابراين بايد تاکيد کنم که ما در واليبال ظرفيت‌سازي کرده‌ايم. در هر پست بازيکنان خوبي داريم که به محض اينکه بازيکني نتواند در تيم بزرگسالان ما کارش را به خوبي انجام دهد آنها جانشين خواهند شد.

      اصلي‌ترين دلگرمي ‌شما در حال حاضر چيست؟

      اين موضوع خيلي خوشايند است که تفاوت بازيکناني که ذخيره تيم‌ملي بزرگسالان ما هستند با نفراتي که الان در تيم حضور دارند تنها 10 درصد است و بيش از اين نيست. بازيکنان از لحاظ فني خيلي به هم نزديک هستند. اين اتفاق خوبي براي واليبال ماست که هميشه 6بازيکن سرعتي‌زن آماده در اختيار داريم که آنها را در شرايط خيلي خوب حفظ مي‌کنيم. بازيکنان دريافت‌کننده ما هم همين طور. اينها بازيکناني هستند که بيشترين درصد مصدوميت واليباليست‌ها در همين پست است. اين بازيکنان مرتب بايد بپرند، فرود بيايند، روي مچ‌شان مي‌افتند، اسپک مي‌زنند و... بنابراين در اين پست هميشه بايد بازيکنان ذخيره خوب داشته باشيم. اينها به ما ديکته مي‌کند که چگونه بايد تصميم‌گيري کنيم.

      روياي شما در واليبال چگونه به واقعيت تبديل شد؟

      شما مي‌خواهيد در آسيا قهرمان شويد. حالا ما به‌طور مرتب با تيم‌هاي درجه دو آسيا بازي‌هاي تدارکاتي برگزار کنيم. چه فايده‌اي دارد؟ بايد با تيم‌هايي قدرتمند‌تر از چين و کره بازي کنيد که سطح فني شما بالا برود. اگر شما موفق شديد با تيم‌هاي بزرگ جهان بازي تدارکاتي برگزار کنيد ناخودآگاه پس از چند رويارويي شما نقاط ضعف و قوت خودتان را بهتر مي‌شناسيد. سطح فني شما در چنين شرايطي از چين و کره بالاتر خواهد رفت. در اين صورت مي‌توانيد از سد اين رقيبان بگذريد چون با تيم‌هايي بازي کرده‌ايد که سطح فني‌شان 50 درصد بالاتر از رقيبان آسيايي شما بوده است. ما در سال 2007 عنوان پنجمي ‌را در آسيا به دست آورديم و در سال 2009 نايب‌قهرمان آسيا شديم. اين موضوع نشان مي‌دهد که ما توانستيم باتوجه به هدفگذاري اوليه خودمان درست پيش برويم. در سال 2011 قهرمان آسيا شديم و در سال 2013 قهرماني آسيا را تکرار کرديم. هدف بعدي ما اين است که اين قهرماني آسيا را در سال 2015 نيز تکرار کنيم. برنامه ما بعد از قهرماني در آسيا اين بود که بتوانيم به ليگ جهاني راه پيدا کنيم تا بتوانيم با تيم‌هاي بزرگ جهان بازي‌هاي رسمي برگزار کنيم. يک روز بازي کردن با تيم‌هايي مثل ايتاليا، روسيه، برزيل، آمريکا براي ما خواب و رويا بود. بنابراين ما جنگيديم که به جمع بزرگان واليبال جهان راه پيدا کنيم تا با اينها روبه‌رو شويم. روياي ما با جنگيدن تعبير شد.

      در واليبال چرخه توليد چگونه است؟ تيم‌هاي ملي چگونه براي يکديگر پشتوانه‌سازي مي‌کنند؟

      تيم ما در سال 2009 در آسيا قهرمان شد. آن تيم را با 2013 مقايسه کنيد. تيم‌هاي ما در طول سال‌هاي اخير همواره براي يکديگر پشتوانه‌سازي کرده‌اند تا بزرگسالان بتوانند روي نوار موفقيت گام بردارند. الان هم اين پشتوانه‌سازي ادامه دارد. تيم نوجوانان ما الان وارد ليگ برتر شده و‌ ترديد نداشته باشيد که از اين تيم بازيکنان مستعد و توانمندي به تيم بزرگسالان ما راه پيدا مي‌کنند. جالب است که همين تيم بدون حتي يک ست باخته، قهرمان آسيا شده است. معدل قد تيم نوجوانان ما الان از معدل قد تيم بزرگسالان ما بلندتر است. يعني نوجواناني که بازيکنان زير 19 سال ما هستند معدل قدشان بالاتر از بزرگسالان ماست. بنابراين بزرگسالان ما مي‌دانند که هميشه در معرض خطر هستند. حاشيه امنيت ندارند. هميشه بازيکناني هستند که مي‌توانند جايشان را بگيرند. اين موضوع باعث مي‌شود که بزرگسالان ما براي ماندن در تيم‌ملي با تمام توان بجنگند. مي‌خواهم بگويم تيم نوجوانان ما تيم‌ملي بزرگسالان ما در المپيک توکيو خواهند بود. ما چنين هدفي داريم. چون تيمي که در حال حاضر در جمع سه تيم برتر جهان قرار گرفته اصلا معلوم نيست که با همين اسکلت باقي بماند. شايد تغييرات فراواني تا المپيک توکيو داشته باشد. اما اين را هم بگويم که اين طور نيست که ما هر سال يک تيم تازه را معرفي کنيم، نه. ترکيب تيم بزرگسالان ما هر سال تغيير خواهد کرد. مثلا هشت بازيکن از قبل باقي مي‌ماند و چند بازيکن جديد اضافه مي‌شوند. اين‌گونه است که سيستم مورد تاکيد ما در فدراسيون واليبال مدام تيم مي‌سازد و چرخه توليدش متوقف نمي‌شود.



      این تصویر تغییر اندازه داده شده است. برای مشاهده با سایز اصلی روی این نوار کلیک کنید



      ديدگاه فدراسيون جهاني درباره واليبال ايران چگونه است؟

      سيستم مورد استفاده ما در آسيا و جهان زبانزد است. ما الگوي بسياري از کشورها هستيم. در فدراسيون جهاني وقتي مي‌خواهند از مدل‌هاي توسعه‌‌يافته نام ببرند ايران را مثال مي‌زنند و از سيستم مورد استفاده ما به‌عنوان مدلي خوب و حرفه‌اي نام مي‌برند. آنها مي‌گويند ايران يک رشد موشکي داشته است و اين رشد مديون نظام برنامه‌ريزي‌اش بوده است. برنامه‌ريزي نيز کار دشواري است. ما به‌طور مرتب بايد در مورد مسيري که طي مي‌کنيم دست به تحليل و بررسي بزنيم. از درستي آن اطمينان حاصل کنيم و فيدبک بگيريم. مجموعه‌اي از اين اتفاقات باعث شده تا ما در طول سه سال گذشته نه‌تنها با قدرت‌هاي بزرگ جهان روبه‌رو شويم، بلکه آنها را شکست هم بدهيم.

      براي ايجاد تحول در واليبال شيوه مديريتي خاصي را در پيش گرفتيد؟

      دقيقا به خاطر دارم که سه سال قبل براي نخستين بار لهستان و صربستان را شکست داديم. همين طور آرژانتين را برديم. رئيس‌جمهور وقت به من گفت بايد برزيل را هم ببريم. من همان‌جا با اطمينان گفتم حتما برزيل را هم مي‌بريم. خيلي‌ها فکر کردند من در آن جلسه خواسته‌ام شعاري بدهم يا صرفا حرفي بزنم که پاسخي براي درخواست رئيس‌جمهور باشد اما اين طور نبود. امسال يعني در سال 93 ما پنج بار با برزيل بازي کرديم و موفق شديم سه بار آنها را شکست بدهيم. برزيل را در خانه خودش مقابل تماشاگرانش شکست داديم. من به آن حرفم باور داشتم. تيم ما وقتي مي‌تواند مقابل بزرگان دنيا به خودباوري برسد که رئيس فدراسيون قبل از همه به اين خودباوري رسيده باشد. اين روحيه ابتدا بايد در مديريت يک مجموعه شکل بگيرد.

      اما شما جانشين آقاي يزداني‌خرم شديد. نگران نبوديد؟

      هيچ‌کس نمي‌تواند ادعا کند که وقتي وارد يک مجموعه جديد مي‌شود همه افراد با او موافق هستند و هيچ مخالفي ندارد. اين ادعاي درستي نيست. حرف غلطي است. حتما منتقداني داشتم. حتما مخالفاني داشتم. بحثي به وجود آمده بود که منتقدان بيشتر به آن اشاره مي‌کردند. مي‌گفتند کارها و موفقيت‌هايي که در رده‌هاي پايه صورت گرفته که با آمدن داورزني شايد نيمه‌کاره بماند اما همان منتقدان ديدند و گواهي دادند که نه‌تنها کار و ساختارسازي در رده‌هاي پايه واليبال نيمه‌کاره رها نشد، بلکه توسعه واليبال با شتاب بيشتري صورت گرفت.

      هدف بعدي شما با واليبال چيست؟

      الان هدف ما سکوي المپيک است. دنيا هم به اين نتيجه رسيده که ما در مورد رسيدن به هدف‌هاي‌مان شوخي نمي‌کنيم. چون ما حالا يکي از قدرت‌هاي واليبال جهان هستيم. يک زماني تيم‌هاي بزرگ را دعوت مي‌کرديم. براي‌شان بليت مي‌گرفتيم و به آنها پول هم مي‌داديم اما آنها نمي‌آمدند و دعوت ما را قبول نمي‌کردند اما حالا از ما خواهش مي‌کنند، پول مي‌دهند، بليت مي‌گيرند تا با آنها بازي دوستانه برگزار کنيم. بنابراين من معتقدم ما در ورزش کشورمان اين ظرفيت را داريم که در دنيا حرف‌هاي زيادي براي گفتن داشته باشيم. ديگر رشته‌هاي ورزشي نيز مي‌توانند به اين شرايط برسند. ما براي حرف‌زدن در دنيا چاره‌اي جز قدرتمند شدن نداريم. وقتي قدرتمند شديم آن وقت حرف‌مان خريدار دارد. آن وقت است که براي بازي‌کردن با ما از ما خواهش مي‌کنند و اين ما هستيم که با آنها از موضع بالا وارد مذاکره مي‌شويم.

      آقاي داورزني! جالب است که شما درباره مشکلات مالي گله‌مند نشديد، چرا؟

      يکي از بحث‌هايي که ما همواره درگيرش بوده‌ايم اين است که ايران کشور ثروتمندي است. بين آنچه هست و آنچه بايد باشد، فاصله زيادي است. اما قابليت ما چه مي‌شود؟ ما بايد تنگناها را به فرصت تبديل کنيم. منطقي نيست که همه مشکلات و موانع را به زمين تنگناها و مشکلات اقتصادي بيندازيم. من وقتي وارد واليبال شدم 99 درصد منابع مالي ما دولتي بود. پول واليبال را دولت مي‌داد. ديديم با آن برنامه نمي‌توانيم به جايي برسيم. وقتي آرزوهاي بزرگي داريم با پول دولت نمي‌توانيم به آنها جامه عمل بپوشانيم؛ قهرمان آسيا شويم، وارد ليگ جهاني شويم و... بنابراين يکي از دغدغه‌هاي ما اين شد که به سمت تامين منابع مالي برويم. به نوعي ما بر منابع مالي مديريت داشتيم. يک مديري داريم که مدير هزينه است. درآمدزايي بلد نيست و بالطبع اگر به او 100 تومان بدهيم اين پول را خرج مي‌کند و باز دستش را به سوي دولت دراز مي‌کند اما يک مديري داريم که وابستگي‌اش به منابع مالي دولت را به حداقل رسانده است. امروز ما در رشته‌هايي موفق هستيم که چنين مديراني را به خود مي‌بيند؛ مديران درآمد و هزينه. چون هميشه در برنامه‌هاي دولت دچار مشکلاتي مي‌شويم که مجبوريم اردوهايي را کنسل کنيم. بازي‌هاي دوستانه را لغو کنيم اما وقتي کمتر به منابع دولت وصل باشيد بهتر مي‌توانيد برنامه‌هاي‌تان را اجرايي کنيد.


      این تصویر تغییر اندازه داده شده است. برای مشاهده با سایز اصلی روی این نوار کلیک کنید




      واليبال ايران در حال حاضر چقدر به منابع مالي دولت وابسته است؟

      ما در حال حاضر 25 درصد به منابع دولتي وصل هستيم. 75 درصد از منابع مالي را خودمان تامين مي‌کنيم و اين را هم بگويم که هدفگذاري ما براي آينده اين است که اين 25 درصد را هم به صفر برسانيم، يعني به‌طور صددرصد منابع مالي‌‌مان را خودمان تامين کنيم. اگر هم دولت به ما کمکي کرد آن را در جهت توسعه زير‌ساخت‌هاي‌مان به کار خواهيم گرفت. در استان‌هاي‌مان سرمايه‌گذاري خواهيم کرد و در تجهيز اماکن ورزشي استان‌ها. ما نياز 99 درصدي واليبال به منابع مالي دولت را به 25 درصد رسانده‌ايم و اين يعني ما 75 درصد موفق عمل کرديم. طبيعي است که آن 25 درصد را هم مي‌توانيم به صفر برسانيم. به احتمال فراوان سال آينده واليبال ايران به خودکفايي صد‌در‌صدي خواهد رسيد اما اين به منزله ‌بي‌نياز بودن ما به پول دولت نيست. ما پول دولت را نياز داريم تا صرف زير‌ساخت‌هاي استان‌هاي کشور کنيم و کمک کنيم که اين بازوان اجرايي پا به پاي ما رشد کنند. امروز واليبال ايران را همين استان‌ها مي‌سازند. وقتي ما طرح استعداديابي هشت هزار نفري را برگزار مي‌کنيم. همين استان‌ها هستند که تيم‌هاي ما را مي‌سازند.

      اين توجه شما به استان‌ها به دليل تاکيد دولت قبلي نبود؟

      ما به‌دنبال منطق اين کار هستيم. يک وقتي هست که شما از بين هزار نفر تست مي‌گيريد تا 18 بازيکن را انتخاب کنيد و يک وقتي هم هست که شما از بين 18 هزار نفر انتخاب مي‌کنيد. اين بدان معني است که شما براي خودتان قدرت انتخاب گسترده‌تري را تعريف کرده‌ايد. به همين دليل معتقدم قاعده هرم وقتي به دل روستاها و استان‌هاي مختلف کشورمان برود، ما بازيکنان بيشتري را در اختيار خواهيم داشت. ما بازيکني براي تيم‌ملي انتخاب کرده‌ايم که در روستا به شغل شريف چوپاني مشغول بوده است. فيزيک خوبي داشته، در همان روستا و استان مربوطه واليبال هم بازي کرده و مستعد بوده است. اکثر بازيکنان تيم‌هاي ملي ما از استان‌ها و روستاها انتخاب مي‌شوند.

      در دولت قبلي اين استعداديابي صورت گرفت؟

      نه، اين مدلي است که ما در طول اين هشت سال به‌طور مرتب اجرا کرديم و ما هر سال اين مدل را کامل‌تر کرديم. الان خود اين مدل در وزارت ورزش الگو قرار گرفته تا رشته‌هاي ديگر هم بتوانند از آن استفاده کنند تا بتوانند براي تيم‌هاي‌شان پشتوانه‌سازي کنند. ما براي حفظ موقعيت فعلي‌مان در جهان همواره بايد طرح جديد داشته باشيم و خودمان را در اين موقعيت حفظ کنيم. ما جزو هشت تيم برتر جهان هستيم. اما مهم‌تر از اين عنوان حفظ اين برتري است. بايد طوري پيش برويم که چهارسال ديگر بهتر از شرايط فعلي‌مان باشيم. اين اتفاق رخ نمي‌دهد، مگر اينکه شما به‌طور مرتب به پوست‌اندازي و چرخه توليد بازيکن در تيم‌هاي ملي واليبال فکر کنيد. يعني ما وظيفه داريم که هر سال به واليبال خون تازه تزريق کنيم.

      آقاي داورزني! فوتبال در سال‌هاي اخير برنده نبوده. به همين دليل از سوي دولت قبلي با دخالت‌هايي روبه‌رو شده اما برنده‌بودن واليبال از اين دخالت‌ها جلوگيري کرد. نگران نبوديد که به محض باختن دخالت‌ها شروع شود؟

      مقايسه واليبال با فوتبال را صلاح نمي‌دانم. اعتقاد دارم که دوستان ما زحمت کشيده‌اند. اما اعتقاد دارم که هندبال، بسکتبال و فوتبال ما مي‌توانند در دنيا حرف‌هاي زيادي براي گفتن داشته باشند. واليبال خودش را اثبات کرد. در دنيا درخشيد و خانواده‌ها حالا اين رشته را 10 برابر بيشتر از سال‌هاي قبل دوست دارند. اين حرف من نيست. ما نظر‌سنجي‌هايي داشته‌ايم. اقبال عمومي نسبت به واليبال 10‌برابر شده چون واليبال براي آنها غرور و افتخار آفريده است. چه اتفاقاتي در فوتبال رخ مي‌دهد که مشکلاتي براي‌‌شان پيش مي‌آيد؟ اين موضوعي است که خود دوستان بايد درباره‌اش پاسخگو باشند. اما به باور من فوتبال هم مي‌تواند در مسير توسعه قرار بگيرد.

      اما سوال من اين نبود. من درباره نگراني شما پرسيدم.

      از زمان آقاي مصطفي داودي با ورزش ارتباط داشتم؛ آقايان غفوري‌فرد، هاشمي‌طبا، مهرعليزاده، علي‌آبادي، سعيدلو، عباسي و حالا هم دکتر گودرزي. نگاه من همواره در طول اين سال‌ها غيرسياسي بوده است. اعتقاد دارم مسئوليت من ملي است نه سياسي.

      اما جريانات سياسي ناخودآگاه بر ورزش تاثير مي‌گذارند، موافقيد؟

      طبيعي است. اما واليبال خودش را از اين تاثير حفظ کرد. هر جريان سياسي که حاکم شد با واليبالي روبه‌رو شد که طبق يک سيستم درست پيش مي‌رود. ما اجازه نداديم که جريان‌هاي سياسي خودشان را به ما تحميل کنند. بالطبع وقتي مي‌ديدند واليبال کارش را درست انجام مي‌دهد نمي‌توانستند دست به تغيير و تحول بزنند چون در پيشگاه افکار عمومي نمي‌توانستند پاسخگو باشند. براي شان هزينه سنگيني به همراه داشت.

      رابطه شما با همه اين افرادي که نام برديد دوستانه بوده است؟

      رابطه من با همه اين عزيزان کاملا کاري بوده. به همه‌شان احترام مي‌گذارم. هميشه از طريق اين ارتباط حرفه‌اي به‌دنبال حل مشکلات واليبال بودم.

      چه تفاوت‌هايي از لحاظ شيوه مديريتي ميان اين افراد وجود داشت؟

      يک وقتي هست که شما انرژي‌تان را صرف توسعه و مسائل واليبال مي‌کنيد اما يک مواقعي هم هست که شما بايد انرژي مضاعفي خرج کنيد و درگير يک سري مسائل ديگر هم مي‌شويد.

      در چه دوره‌اي شما اذيت شديد؟

      در دوران آقاي سعيدلو اين اتفاق رخ داد. متاسفانه بحث‌هايي مطرح شد. در دوران آقاي عباسي هم اين حواشي بود اما کمتر. با همه اين حرف‌ها من خودم را سرباز اين نظام مي‌دانم. تلاش کردم که منافع ملي را همواره در نظر بگيرم. ما در المپيک سيدني بعد از 85 سال ناکامي در‌ رشته سوارکاري پرچم ايران را به اهتزاز درآورديم. در سوارکاري 85 سال بود که به موفقيتي نرسيده بوديم. به هر حال هميشه نگاه من اين بوده که براي اين مملکت عزيز صادقانه کار کنم.

      در يکي، دو مقطع از واليبال دور شديد. به پست‌هاي سازماني فکر کرديد اما موفق نشديد. تحليل خودتان چيست؟

      هيچ وقت تمايل نداشتم که از واليبال دور شوم. دوستان از من خواستند.

      منظورتان از دوستان چه کساني هستند؟

      هم آقاي سلطاني‌فر و هم دوستان عزيزم در کارگروه ورزش. من به نتيجه کار فکر نمي‌کردم. به وظيفه‌ام عمل کردم. خير، اين اتفاقات بود که من در واليبال ماندم.

      در انتخابات کميته ملي المپيک هم شانس خودتان را امتحان کرديد اما نتيجه دلخواه‌تان رقم نخورد.

      تمايل من اين بود که در هيات اجرايي کانديدا شوم. دوستان از من خواستند که در پست رياست و دبيرکل ثبت‌نام کنم. بالاخره در آن مقطع به نظر همه دوستان بايد احترام مي‌گذاشتيم. يک سري بحث‌هايي مطرح شد که روي تصميم برخي دوستان تاثير گذاشت. بحث‌هايي که درباره مجوز دوست بزرگوارم آقاي افشارزاده رخ داد. اما من همه آن بحث‌ها را خير مي‌دانم. خدا را شکر مي‌کنم. من براي آقايان هاشمي و شهنازي آرزوي موفقيت دارم.

      از خروجي کارگروه ورزش راضي بوديد؟

      انتصابي در کار نبود. پاي انتخاب مجلس در بين بود.

      اسم شما از آن کارگروه بيرون آمد اما شما به مجلس معرفي نشديد، چرا؟

      اسم من هم در بين بود. من، آقاي فائقي و آقاي سلطاني‌فر. اما مهم اين بود که ما در آن مقطع بايد به يکديگر کمک مي‌کرديم.

      چرا سلطاني‌فر راي نياورد؟

      جو خيلي خوبي در آن روز وجود نداشت. من معتقدم هر موضوعي بايد در همان مقطع مورد تحليل قرار بگيرد.

      استيضاح وزير ورزش؛ نظرتان در اين مورد چيست؟ گويا مجلسي‌ها به‌دنبال اين استيضاح هستند.

      من اين روش را نمي‌پسندم. ما با اين روش‌ها با چالش‌هاي جدي روبه‌رو خواهيم ‌شد. بايد ببينيم وزير ورزش چقدر اختيارات دارد که ما از او پاسخ مي‌خواهيم. ساختار ما در مورد اين مساله اشکال دارد. دوستان ما در مجلس به اين موضوع دقت کنند که بعضا سوالات و اشکالاتي درباره عملکرد وزير ورزش مطرح مي‌شود که منطقي نيست چون وزير ورزش در مورد آن موضوعات مورد اشکال شايد اصلا اختياري نداشته است. اول بايد ببينيم آيا وزير ورزش در مورد ايراد مورد نظر ما اختياري داشته و کوتاهي کرده است و بعد به طرح آن بپردازيم. اساسا اين روش زود به استيضاح رسيدن وزير را نمي‌پسندم. بنابراين بهتر است در مورد اين موضوعات کمي واقع‌بينانه‌تر عمل کنيم و اجازه بدهيم که وزير ورزش برنامه‌هايش را اجرايي کند و البته در مورد موضوعاتي که اختيارش را دارد پاسخگو باشد نه مواردي که براي دخالت مثبت دست او بسته است. فضا نبايد به سمتي برود که با خط خوردن يک بازيکن يا جابه‌جا شدن يک مربي در تيم‌ملي وزير را به مجلس بکشانيم تا پاسخ بدهد. اينها مسائلي است که بايد مورد بازنگري قرار بگيرد.

      حضور بانوان در ورزشگاه‌ها. چرا اين موضوع تا اين حد براي واليبال دردسرساز شده؟

      چون واليبال جهاني شده است. يک روزي به هر دليلي اتفاقاتي در ورزشگاه‌هاي ما مي‌افتد که ما به جاي حل کردن و درست پرداختن به آن کل صورت مساله را پاک مي‌کنيم. دستگاه‌هاي نظارتي و امنيتي را هم به اين جمع‌بندي مي‌رسانيم که اگر بانوان به ورزشگاه‌ها نيايند همه ناهنجاري‌ها از بين مي‌رود. چرا اين طور فکر مي‌کنيم؟ با راه ندادن بانوان به ورزشگاه‌ها ناهنجاري‌هاي ما در ورزشگاه‌ها از بين نخواهد رفت. بانوان ما نيمي‌از جمعيت کشورمان هستند. من معتقدم مي‌شود شرايط حضور بانوان در ورزشگاه‌ها را فراهم کرد، طوري که مسائل شرعي هم حفظ شود و طوري که ناهنجاري پيش نيايد. بايد اين شرايط را فراهم کنيم تا دختران و زنان جامعه ما با حفظ مسائل شرعي بيايند و از ديدن مسابقات ورزشي لذت ببرند. بايد مشکلات را شناسايي و آن را برطرف کنيم. حالا اين اشکال در پوشش برخي از تماشاگرنماها بوده است يا مزاحمت برخي از تماشاگرنماها براي بانوان عزيز، نمي‌دانم. بايد اصلاح کنيم و شرايط مناسبي را به وجود بياوريم تا بانوان هم در حمايت کردن از تيم‌هاي ملي نقش داشته باشند. در بازي دوم ما با ژاپن سه سال پيش مشکلاتي پيش آمد. جمعيت بسيار زيادي براي ديدن بازي آمده بود و ذهنيت بعضي‌ها را نسبت به اين موضوع خراب کرد.

      اما مخالفت‌هايي در اين زمينه از قبل وجود داشته است.

      مخالفان به اين موضوع مي‌انديشند که حرمت بانوان ما حفظ شود. ما هم به اين دليل مي‌گوييم بايد شرايط حضور بانوان در فضاهاي ورزشي فراهم شود تا مبادا پاي بانوان ما به اماکن ديگري باز شود و خداي ناکرده حرمت‌شان زير سوال برود. ما معتقديم که همه نهادها و دستگاه‌هاي ذي‌ربط بايد به هم کمک کنند. بانوان ما حداقل مي‌توانند در بازي‌هاي ملي 10 رشته ورزشي حامي‌ايران باشند. مثل سينما مي‌ماند، مثل تئاتر. چه اشکالي دارد که بانوان عزيز ما دو ساعت از وقت شان صرف حمايت از تيم‌ملي‌شان شود. اين اراده در دولت وجود دارد که اين مساله را حل کنند. ما هم با وزارت ورزش در ارتباط هستيم تا بتوانيم شرايط حضور بانوان در ورزشگاه‌ها را هموار کنيم. البته تاکيد مي‌کنم آنجايي که حضور بانوان در برخي مسابقات با شرع مقدس ما همخواني ندارد هرگز درباره‌اش حرفي نداريم اما مي‌توانيم فضايي ايجاد کنيم که خانواده‌هاي بازيکنان به ورزشگاه‌ها بيايند و بازي فرزندانشان را ببينند. به نظرم نبايد سختگيري کنيم.


      این تصویر تغییر اندازه داده شده است. برای مشاهده با سایز اصلی روی این نوار کلیک کنید




      در مورد مساله غنچه قوامي ‌توضيح مي‌دهيد؟

      مساله غنچه قوامي‌ ابدا به واليبال کشور ارتباطي ندارد. ما همواره از سازمان‌هايي که خود را به اصطلاح حافظ حقوق بشر مي‌دانند چنين شايعاتي را ديده‌ايم. موضوع اين خانم هم بهانه است. خودشان هم مي‌دانند که اين خانم چه کاره است اما علاقه‌مندند در دنيا فضايي ايجاد کنند که بگويند هر خانمي‌ که در ايران بخواهد واليبال تماشا کند سريع دستگير و به زندان منتقل مي‌شود. دستگاه‌هاي قضايي ما نيز در اين مورد به خوبي تنوير‌افکار عمومي را در دستورکارشان قرار داده‌اند. اين موضوع به واليبال ارتباطي ندارد. اصل قصه چيز ديگري است. سازمان‌هاي ضد‌نظام مي‌دانند که واليبال حالا به ويترين افتخارات ورزشي کشور ما تبديل شده و حالا از اين طريق مي‌خواهند به ما لطمه بزنند اما آنها با اين اقدامات نخ‌نما شده آبروي خودشان را مي‌برند. در اجلاس جهاني نيز در دقايق پاياني اجلاس ناگهان رئيس فدراسيون جهاني واليبال يک کاغذي از جيبش درآورد و راجع به اين موضوع دست به سياه‌نمايي زد، اما خب من با روساي قاره‌ها صحبت کردم. آنها مي‌دانند که واقعيت چيز ديگري است. اين جوي که آنها به‌دنبالش هستند هرگز عليه ما نخواهد شد.

      چرا ميزباني جام ملت‌هاي آسيا از ايران گرفته شد؟

      ما خواهان ميزباني نبوديم. آنها از ما خواستند ما هم قبول کرديم. بعد هم گفتند به دليل مسائل تکنيکي نمي‌توانيم ميزباني را به شما بدهيم. حرف‌شان خنده‌دار است. البته ما تا جايي که بتوانيم از حق‌مان دفاع خواهيم کرد. يکي، دو هفته ديگر در تايلند تلاش خواهيم کرد که ميزباني جام ملت‌هاي آسيا به ايران برگردد.

      در مقطعي نام شما براي رياست فوتبال هم مطرح شد، شما علاقه‌مند نيستيد که روزي رئيس فدراسيون فوتبال شويد؟

      اصلا و ابدا. راجع به اين موضع از آقاي علي‌آبادي بپرسيد. او تمايل داشت من هم کانديدا شوم. فضاي کار کردن در فوتبال خيلي سخت است. ساختار فوتبال را نمي‌پسندم. مساله فوتبال ساختار آن است. تا اين ساختار اصلاح نشود هيچ اتفاقي رخ نخواهد داد.

    2. Top | #2
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      تا وقتی که بعضی از کله گنده ها به تساوی حقوق مرد و زن اعتقادی نداشته باشند وضع همینه که هست!!!

    3. Top | #3
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      اخه میدونی چیه؟؟؟ اکثر افرادی که میان ورزشگاه واسه تماشا دخترای مجردن که شوهر میخوان. بخاطر همینه که ورزشکارایی مثل محمد موسوی و امیر غفور اینا امنیت جانی ندارن. خخخخخخخخخ

    4. Top | #4
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      خخخخخخ
      حالا بدون شوخی میدونی بهونه ی اینا چیه برای اجازه ندادن به زنها برای والیبال؟

    5. Top | #5
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Pr.Reza نمایش پست ها
      خخخخخخ
      حالا بدون شوخی میدونی بهونه ی اینا چیه برای اجازه ندادن به زنها برای والیبال؟
      نه. چیه؟؟؟؟؟

    6. Top | #6
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط خانوم دکتر نمایش پست ها
      نه. چیه؟؟؟؟؟
      شاید باورت نشه ولی میگن چون مردان ورزشکار لباسهای بدن نما میپوشن زنها نباید به ورزشگاه بیان...

    7. Top | #7
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      یکی نیست بگه خوب آخه دانشمند!!!!!!!!یعنی اگه از تلویزیون نگاه کنن بدن نما حساب نمیشه؟

    8. Top | #8
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      خخخخخ. لابد میخوان چادر سر مردا باشه. قبلشم یه نماز جماعت همه با هم بخونن

    9. Top | #9
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      حتی عرستان هم اجازه ی ورود زنها به ورزشگاه رو داده.دیگه خودت حساب کن ما کی هستیم...

    10. Top | #10
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      حالا خوبه مردای عرب چاق ترم هستن. اخه فرهاد قایمی بدن داره که لباس بدن نما بپوشه؟؟؟؟؟خخخخ

    11. Top | #11
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      اینا همش بهونه است.
      حالا ببین تا سال 1404 چی میشه.

    12. Top | #12
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      وای یعنی میشه؟؟؟؟ راستی کاپیتان سعید گفته بود صبر کنید حضور بانوان زمان میبره

    13. Top | #13
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط خانوم دکتر نمایش پست ها
      وای یعنی میشه؟؟؟؟ راستی کاپیتان سعید گفته بود صبر کنید حضور بانوان زمان میبره
      میشه ولی یه تغییراتی در راس امور لازمه که به این راحتی ها هم نیست...

    14. Top | #14
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Pr.Reza نمایش پست ها
      میشه ولی یه تغییراتی در راس امور لازمه که به این راحتی ها هم نیست...
      مثلا چه تغییراتی؟؟؟؟؟

    15. Top | #15
      در انتظار تایید ایمیل

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      من شنیدم جایگاه مناسب خانم ها وجود نداره ......
      اگه مسئله این بود که فردوسی پور جرعت نمی کرد اعتراض کنه !!


      البته مسئولین نمی دونن که امروزه تفاوتی بین زن و مرد نیست ....... هر کای که مردا میکنن خانم ها هم میکنن.

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. پاسخ: 158
      آخرين نوشته: 21 شهریور 1393, 10:24
    2. تغییر رشته از لیسانس ریاضی
      توسط mordad در انجمن پرسش و پاسخ دانشجویان فنی مهندسی
      پاسخ: 1
      آخرين نوشته: 16 مرداد 1393, 21:15
    3. کمک در مورد تغییر رشته از تجربی به ریاضی
      توسط milad210 در انجمن تغییر رشته تحصیلی
      پاسخ: 0
      آخرين نوشته: 20 تیر 1393, 21:22
    4. نحوه پذیرش دانشجوی پولی تغییر کرد
      توسط amirh7 در انجمن پردیس های بین الملل ( خودگردان )
      پاسخ: 0
      آخرين نوشته: 18 تیر 1393, 18:06
    5. تغییر رشته از ریاضی به تجربی
      توسط amin dehghan در انجمن تغییر رشته تحصیلی
      پاسخ: 2
      آخرين نوشته: 17 تیر 1393, 20:41

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن