خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات

      Lightbulb نگاه کلی به کنکور هنر

      مطالعه و برنامه‌ریزی برای رشته‌های کنکور هنر- که به تصور عده‌ای نیاز به تحصیلات دانشگاهی ندارد!- علاوه بر مشکلات درسی و وجود منابع فرعی که در سال‌های اخیر بسیار چشم‌گیرشده، مشکلات روحی خاصی نیز برای هنرجو پیش می‌آورد. بسیاری از داوطلبان کنکور هنر همواره از این موضوع که از جهت برنامه‌ریزی و عناوین منابع درسی جدی گرفته نمی‌شوند (در کنکورهای آزمایشی سازمان سنجش حتی بودجه‌بندی درسی ندارند) یا این‌که گاه از طرف خانواده‌هایشان حتی با حجم بالای درسی که می‌خوانند، نادیده‌گرفته‌می‌شوند، گِله‌مند هستند. بعضی از خانواده‌ها که بیش‌تر تأکید بر رشته‌های فنی- مهندسی و پزشکی دارند، نمی‌توانند بپذیرند که فرزندشان ساعت‌ها در حال مطالعه و یا حضور در کلاس‌های درسی است آن‌هم برای رشته‌های هنر! باید یادآوری کرد که در ۳-۴ سال گذشته کنکور هنر بار دیگر تغییرات اساسی داشته و باز هم بیش‌تر از قبل به سمت استدلالی‌شدن سؤالات رفته، بنابراین کار داوطلب از حد فقط حفظ‌کردن و یا مرور یک مطلب، گذشته و به‌سمت تحلیل و تجزیه‌کردن مطالب و نتیجه‌گیری رفته‌است؛ یعنی علاوه بر این‌که باید دقت زیادی در مطالعه و درک مطالب داشت، باید قدرت تشخیص تفاوت‌ها و یا تجزیه نظریات را نیز فراگرفت؛ به‌عبارتی کار داوطلب کنکور هنر سخت‌ترشده‌است. گاه مثالی را به طنز برای دانش‌آموزانم یادآور می‌شوم و به آن‌ها می‌گویم: زمانی‌که من کنکور هنر شرکت کردم، سؤال کنکور این بود که «لئوناردو داوینچی چیه؟» همین‌قدر که می‌دونستیم آدمه کافی بود! اما امروز سؤال تغییرکرده و از شما پرسیده‌می‌شه «در بررسی آثار سال‌های آخر زندگی داوینچی با آثار رامبراند کدام‌یک تأکید بیش‌تری بر روحیه‌ی فرد و تأکید بر خط دارند؟» به‌عبارتی امروز برای کنکور هنر دریافت اطلاعات، بخشی از مرحله‌ی نهایی است و تجزیه و تحلیل و استدلال بخش مهم‌تری است. مسئله‌ی دیگر، ورود منابع فرعی فزاینده به کنکور هنر است، بدون این‌که سازمان محترم سنجش در فهرست منابع درسی، نامی از آن‌ها آورده باشد. به هرحال، نباید با فهرست‌کردن این مسائل داوطلب کنکور هنر را ناامید کرد. برعکس باید گفت به همین دلایل یک دانش‌آموز خوب با پشتکار زیاد، با کمی دقت و برنامه‌ریزی و داشتن یک مشاور ( که در رشته‌ی هنر تحصیل کرده باشد) می‌تواند رتبه‌ی ممتازی کسب کند.
      عمده‌ترین مشکلاتی که داوطلبان کنکور هنر با آن روبرو هستند عبارت است از:

      1. عدم توجه به برنامه‌ریزی و ارائه دروس عمومی در هنرستان‌ها
      2. نامحدود بودن منابع درسی در بخش دروس اختصاصی

      توصیه‌ی ما این است که اگرچه داوطلبان هنرستانی مشکلات زیادی در دروس عمومی دارند (به‌خصوص دروس عمومی سال سوم که مبحث مهمی در کنکور سراسری است اما در هنرستان‌ها ارائه نمی‌شود) اگر از پایه این دروس را همراه با استاد شناخته‌شده و متخصص و کتاب‌های کمک آموزشی معتبر، شروع کنند و با دقت مطالب را همگام با استاد پیش ببرند قطعاً موفق خواهندشد، هم‌چنان‌که در سال‌های پیش شدند!
      ویژگی‌های کنکور هنر

      شما در برنامه‌ریزی درسی خود باید مطالب کلی زیر را در نظر داشته‌باشید تا از سردرگمی و سرخوردگی احتمالی که برای برخی از دانش‌آموزان در طی این مسیر پر پیچ و خم تا رسیدن به سرمنزل مقصود، پیش می‌آید، در امان باشید، پس لطفاً توجه کنید که:

      1. تعداد نام‌ها، سال‌ها، دوره‌ها و ویژگی‌های آثار و سبک‌ها بسیار زیاد است.
      2. بدون مرور مجدد مطالبی که مطالعه‌کرده‌اید، انتظار نداشته‌باشید که آن‌ها را هنگام آزمون به یاد بیاورید.
      3. گاه برای حفظ‌کردن نام‌ها و سال‌ها به چندین‌بار مطالعه و مرور نیاز دارید که بسیار طبیعی است. تصور نکنید که این فقط شما هستید که نیاز به مرور مجدد دارید.
      4. دروس عمومی سهم زیادی در ساخت رتبه‌ی شما دارند و از طرفی رقابت در آن‌ها بسیار شدید است. اگر شما دروس عمومی را خوب بخوانید، قطعاً رتبه‌ی شما خوب خواهدبود!
      5. در حدود بهمن‌ماه حجم مطالب، نام‌ها، قرن‌ها، سال‌ها و آثار و ویژگی‌ها آن‌قدر زیاد خواهدبود که احتمالاً شما را از ادامه‌ی مسیر منصرف خواهدکرد. این موضوع برای همه‌ی داوطلبان پیش می‌آید. نگران نباشید، باید از این مرحله با موفقیت بگذرید و آرام آرام مطالب را کامل کنید و بگذارید در ذهن شما با آرامش ته‌نشین شوند. بر اضطراب خود غلبه کنید.
      6. پررقابت‌ترین درس اختصاصی کنکور هنر، درس «درک عمومی» است که به دلیل ضریب مشترک در تمامی رشته‌ها، سرمایه‌گذاری شما در آن بسیار اهمیت دارد. این درس شامل ۱۱ کتاب است که باید آن‌ها را حداقل ۴-۵ بار دوره کنید تا بتوانید حدود ۷۵ تا ۸۰ درصد کسب کنید.
      7. هرگز در دروس اختصاصی کنکور هنر، به خود وعده‌ی درصد ۱۰۰ را ندهید، زیرا نامحدود بودن منابع رشته‌ی هنر،‌ شما را در جلسه‌ی آزمون غافلگیر می‌کند. شما باید بدانید اگر خوب درس خوانده باشید، به هر حال از رقیبان دیگر بهتر خواهید بود و اگر سؤالی را ندانید، قطعاً رقیبان دیگر که بهتر از شما درس نخوانده‌اند، به آن‌ پاسخ نخواهندداد. برای مثال؛ در سال ۸۰، درس درک عمومی کنکور سراسری بسیار سخت بود. یعنی حدود ۵۰ درصد سؤالات درک عمومی از منابع خارجی طرح‌شده‌بود. بسیاری از داوطلبان که خود را برای درصد ۹۰ و ۱۰۰ آماده کرده بودند حداکثر ۵۵ درصد زدند و چون به بعضی از سؤالات نمی‌توانستند پاسخ دهند در جلسه‌ی امتحان خود را باختند و پاسخ سؤالات بعدی یا دروس بعدی را نیز خراب کردند؛ اما افرادی که آرامش خود را حفظ کردند و به خود گفتند که شاید برای همه‌ی داوطلبان این سؤال‌ها سخت باشد، برنده‌بودند، زیرا میانگین این درس در آن سال ۱۴ درصد بود. و کسب ۵۵ تا ۶۰ درصد نیز تقریباً معادل ۹۰ یا ۱۰۰ درصد بود.

      «بنابراین به خاطر داشته‌باشید که میانگین آزمون اهمیت زیادی دارد.»


      موارد ویژه در برنامه‌ریزی کنکور هنر

      1. برنامه‌های هنری و فیلم‌های سینما را حتماً ببینید و به تصاویر آن دقت کنید.
      2. به گالری‌ها و موزه‌ها حتماً سر بزنید و آن‌ها را در برنامه‌های خود داشته باشید.
      3. کتاب‌های تصویری مانند عکس، گرافیک، مجسمه‌سازی، نقاشی، سینما و … را حتماً ببینید. این‌کار حافظه‌ی دیداری و درک تصویری شما را بالا می‌برد.
      4. افرادی که به فعالیت هنری مشغول هستند، با انجام فعالیت‌های هنری انرژی خوبی خواهندداشت و روحیه‌ی آن‌ها برای درس خواندن بهتر می‌شود و به شرط آن‌که فعالیت هنری آن‌ها در هفته ۴-۵ ساعت بیش‌تر نباشد، می‌‌توانند به فعالیت‌های خود ادامه‌دهند.
      5. به منابع غیردرسی نیز بپردازید.
      6. با علاقه به تمام دروس نگاه کنید و تمامی کتاب‌ها را با علاقه و انگیزه‌ی خوب مطالعه کنید تا هرگز بازدهی شما کم نشود.
      7. برای کنکور هنر نمی‌توانید بیش‌تر از روزی ۷ ساعت درس بخوانید. ماهیت درس‌ها و اسم‌ها و دروس مفهومی به شیوه‌ای است که اگر به شکل افراطی درس بخوانید، در نیمه‌های سال انگیزه‌ای برای دوره‌ی دروس ندارید و کنکور هنر یعنی دوره. پس، با افراط در درس خواندن، زمانی که دیگران در حال دوره، مرور و تثبیت مطالب هستند شما حتی نمی‌توانید به کتاب‌ها نگاه بکنید. واقع‌بین باشید.
      8. ماهیت دروس کنکور هنر با رشته‌های تجربی،‌ ریاضی و انسانی متفاوت است و نیاز به ته‌نشین‌شدن و تثبیت بسیاری از اسم‌ها و سال‌ها دارد. با اضافه‌شدن ساعات مطالعه مغز شما خیلی زود خسته می‌شود و نتیجه‌ی خوبی عاید شما نخواهدشد.
      9. حتماً برای ارزیابی خود در کنکورهای آزمایشی شرکت کنید. برای کل سال‌ آزمون‌های هنر میدیا و برای آزمون‌های جامع، آزمون‌های سنجش توصیه می‌شود.

      افسانه نسل‌شریف
      تو همه چیت تکمیله !

      منم میکنم فقط به آدمای "تک" پیله !




    2. Top | #2
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      خلاقیت تصویری آتوسا خلج
      درس خلاقیت تصویری یکی از پر مناقشه‌ترین دروس اختصاصی کنکور هنر است. روش‌های تدریس مختلف، منابع گسترده‌ی تصویری و تئوری و گاه طراحی سؤالات به‌صورت سلیقه‌ای، سبب می‌شود که هنرجویان با سردرگمی در چگونگی خواندن درست این درس مواجه شوند.
      خلاقیت تصویری آن‌طورکه از نام‌گذاری‌اش برداشت می‌شود، باید سنجش خلاقیت افراد در خوانش تصویر باشد. آرمانی‌ترین شرایط برای یک هنرجو و البته مدرس خلاقیت تصویری، این است که هنرجو از همان ابتدا اطلاعات مورد نیاز در فرهنگ تصویری شامل تاریخ هنر، سبک‌های مختلف هنری در گرافیک و نقاشی، مبانی هنرهای تجسمی و تکنیک‌های نقاشی را داشته‌باشد و سپس در کلاس خلاقیت تصویری، فارغ از لزوم تدریس مثلاً تاریخ هنر (توسط مدرس خلاقیت تصویری)، هنرجو فرصت داشته باشد با نگاهی موشکافانه‌تر و دقیق‌تر به نقد آثار تجسمی بپردازد. البته واضح است که منظور از نقد در اینجا نقدی ساختاری و با تکیه بر مبانی و اصول و فرم است.
      ولی این آرمانی‌ترین شرایط در سال کنکور هنرِ هنرجویان اتفاق نمی‌افتد! شما به‌عنوان داوطلب کنکور هنر به‌طور همزمان و موازی مشغول مطالعه‌ی درک عمومی هنر و خلاقیت تصویری می‌شوید. بنابراین یکی از دشوارهای خواندن این درس این است که باید همواره اطلاعات تصویری و تاریخی شما قوی‌تر و بیش‌تر شود تا خلاقیت تصویری نیز برایتان قابل فهم‌تر گردد.
      یکی دیگر از خصوصیات این درس، گستردگی منابع مورد بحث است. هر تصویر، هر مرجع تصویری و هر نوع اطلاعات عمومی در هنرهای تجسمی ممکن است مورد سؤال قرار گیرد. بعضی از سؤالات مربوط به بحث تئوری هستند، یعنی تاریخ هنر. البته نوع سؤال‌ها با سؤال‌های درس درک عمومی هنر کمی متفاوت است. در اصل کم‌تر پیش می‌آید که در مورد تاریخ یا تشخیص آثار سؤالی پرسیده‌شود، بلکه اغلب سؤالات مربوط به ویژگی‌های سبکی در دوره‌‌های مختلف است که بدیهی‌است پیش نیاز آن مسلط بودن به تاریخ هنر و داشتن ذهنی نقّاد (البته بر پایه‌ی اصول) است.
      بخش دیگر سؤالات که معمولاً تعداد بیش‌تری از سؤالات را تشکیل می‌دهند، مربوط به مبانی هنرهای تجسمی هستند و شاید گسترده‌ترین و سخت‌ترین قسمت درس خلاقیت تصویری؛ چراکه بیش‌تر با تجزیه و تحلیل تصویر سر و کار دارند تا با مباحث تئوری. این‌گونه سؤالات می‌توانند در مورد تشخیص عناصر یا کیفیات بصری، نوع ترکیب‌بندی، آنالیز ساختاری و … باشند. هنرجویانی می‌توانند این‌گونه سؤالات را خوب پاسخ دهند که نخست اصول مبانی هنرهای تجسمی را بدانند و سپس تجربه‌ی کافی در دیدن تصویر داشته‌باشند.
      شما هرچه‌قدر مراجع تصویری و یا کتاب‌هایی که در مورد آنالیز آثار هنری است،‌ بیش‌تر خوانده‌باشید، در این زمینه با اطمینان بیش‌تری به سؤالات پاسخ می دهید. اغلب جواب‌های نادرست و امتیازهای منفی هنرجویان مربوط به این‌گونه سؤالات است.
      هنر گرافیک یکی دیگر از عمده سؤالات مطرح‌شده می‌باشد. تشخیص موضوع و یا طراح آرم یا نشانه- نوشته‌ای، تشخیص موضوع پوستر و یا آنالیز ساختاری هرکدام از آن‌ها می‌تواند مورد سؤال قرار گیرد. یکی دیگر از نمونه سؤالات مربوط به هنر گرافیک، تایپوگرافی (طراحی حروف) است که شامل سه بخش می‌شود: نخست شناخت خطوط اسلامی- ایرانی (و به‌صورت خیلی محدود لاتین) از روی تصویر و سپس تشخیص آثار تایپوگرافی جدید بر اساس الگوی تصویری سنتی (و گاه حتی تشخیص طراح آن) و سرانجام سؤال‌هایی در مورد تایپوگرافی بر اساس طراحی حروف جدید.
      چاپ دستی، تصویرسازی، صفحه‌آرایی، شناخت تکنیک‌های نقاشی و عکاسی نیز از دیگر سؤال‌های مورد بحث در خلاقیت تصویری هستند که با توجه به محدودیت مباحث آن‌ها و بیش‌تر در دسترس‌بودن منابع‌شان، کم‌تر از سایر مباحث برای هنرجویان مشکل ایجاد می‌کنند.
      درس خلاقیت تصویری ارتباط تنگاتنگی با درک عمومی هنر و خلاقیت نمایشی دارد. بخشی از سؤال‌های خلاقیت تصویری در درس درک عمومی هنر نیز مورد سؤال قرار می‌گیرد و همان‌طورکه گفته‌شد اطلاعات درس تاریخ هنر، پیش نیاز خلاقیت تصویری و اطلاعات داده‌شده در درس خلاقیت تصویری کامل‌کننده‌ی درس تاریخ هنر است. در درس خلاقیت نمایشی نیز مانند خلاقیت تصویری سؤالهایی در مورد تصویر، مانند ترکیب‌بندی، نورپردازی و … پرسیده‌می‌شود که تصاویر مورد سؤال در این بخش در هر دو درس خلاقیت تصویری و نمایشی ممکن است مشابه باشد.
      اغلب گفته‌می‌شود که بعضی از سؤال‌های خلاقیت تصویری حسی! است و یا سلیقه‌ای است و یا این‌که روشی در تدریس و یا خواندن این درس وجود ندارد. بدیهی‌ است که از نظر من این گفته نادرست است.
      مبانی هنرهای تجسمی به شما یاد می‌دهد که با ذهنی کنجکاو به تصاویر نگاه کنید و به دنبال حلقه‌های ارتباطی میان بیان احساسات و روش‌های بیان تصویری آن بگردید و این امری کاملاً عقلانی است و نه حسی!
      البته پیش می‌آید که طراحان سؤال کنکور، بعضی از سؤال‌ها را بدون هیچ مرجع درستی پاسخ‌گویی می‌کنند ولی تعداد این‌گونه سؤال‌ها زیاد نیست؛ علاوه بر آن، سرمایه‌گذاری شاگردان باید بر اساس تیپ سؤال‌هایی باشد که منطقی و دارای مرجع هستند و نه روی سؤال‌هایی که معلوم نیست بر اساس کدام سلیقه و مرجع طرح‌شده.
      بهترین روش برای خواندن این درس، رجوع بسیار زیاد و مداوم به مراجع تصویری است. خواندن کتاب‌های متعدد تصویری و دیدن تصویر با نگاهی دقیق‌تر و عمیق‌تر به بالا بردن فهم تصویری هنرجو و در نتیجه با اطمینان انتخاب‌کردن گزینه‌ها کمک می‌کند.
      در پایان تعدادی از کتاب‌های اصلی مرجع این درس را معرفی می‌کنیم و البته با توضیحات یادشده، مشخص است که غیر از این کتاب‌ها هر مرجع تصویری دیگری نیز می‌تواند کمک‌کننده باشد:
      مبانی هنرهای تجسمی (هنرستان)- کارگاه هنر ۱ و ۲ (پیش‌دانشگاهی)- طراحی ۱ و ۲ (هنرستان)- انسان، فضا، طراحی (پیش‌دانشگاهی) چاپ دستی (هنرستان)- پایه‌ی اصول صفحه‌آرایی (هنرستان)- تصویر سازی (هنرستان)- آشنایی با رشته‌های مختلف هنری (پیش‌دانشگاهی)- آشنایی با مکاتب نقاشی (پیش‌دانشگاهی)- خط در گرافیک (هنرستان)
      مبانی هنرهای تجسمی (آرمین هافمن)، اصول طرح و فرم (وسیوس رنگ)، زبان تصویر (جئورگی کپس)، مبادی سواد بصری، شیوه‌ی طراحی وزیری مقدم ۱ و ۲، شیوه‌ی طراحی ذهنی (ناصر پلنگی)، شناخت هنر گرافیک (سیدرضاحسینی)، سی قرن طراحی گرافیک (جیمز کرایگ و بروس برتون)، خط در گرافیک (افسانه نسل شریف)، کتاب نشانه‌ها (مرتضی ممیز)، دائرهالمعارف هنر
      (رویین پاکباز)، تاریخ هنر (ارنست گامبریج)، هنر مدرن (لینتن)

      «آتوسا خلج»
      تو همه چیت تکمیله !

      منم میکنم فقط به آدمای "تک" پیله !




    3. Top | #3
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      درک عمومی هنر


      اول:

      آن‌چه در سرفصل «درک عمومی هنر» بیش‌تر حائز اهمیت است، تنوع زیاد در مباحث آن است؛ یعنی اگر شما صرفاً در بخش‌هایی نظیر «تاریخ تمدن‌های باستانی» و «تاریخ هنرهای تجسمی» که به صورت سنّتی در این سرفصل بیش‌تر شناخته شده‌اند، سرمایه‌گذاری کنید، ممکن است حدود ۳۰ تا ۴۰% سؤال‌ها را از دست بدهید. سؤالاتی که تحت این عنوان طراحی می‌شوند مجموعه‌ی گسترده‌ای از خوشنویسی، تئاتر و سینما، موسیقی، چاپ، ادبیات، عکاسی و صنایع دستی را دربر می‌گیرند. این که توزیع سؤالات میان این مباحث براساس چه الگویی است مشخص نیست. همواره درصد فراوانی آن‌ها در کنکور متغیر بوده‌است. در ادامه به بررسی مباحث مطرح در سرفصل «درک عمومی هنر» در کنکورهای سال ۱۳۹۰، ۱۳۸۹ و ۱۳۸۸ می‌پردازیم:



      دقت در این نمودارها تنها یک نتیجه دربر خواهدداشت: «اگر به فکر درصدهای بالا هستید، خوشنویسی، نمایش، موسیقی، صنایع دستی و … را فراموش نکنید. در صورتی که توجه خود را تنها به یک بخش معطوف کنید، فرصت را از دست خواهید داد.» یادتان باشد این درس در سال‌های اخیر برای کسب رتبه‌های برتر نقش مهمی ایفا کرده است.
      دوم:

      «تاریخ» اساساً موضوعی فرّار است. (بالاخص برای ما ایرانیان!) در نتیجه ممکن است در یادگیری آن کمی به دردسر بیفتید.
      پیشنهاد می‌کنم به طور کامل سیستم پوسیده‌ای را که در ۱۱ سال گذشته در مدارس آموخته‌اید، فراموش کنید. به شما قول می‌دهم که با الگوی «حفظ کردن طوطی‌وار» حتی یک قدم هم پیش نخواهیدرفت.
      این جا دیگر نمی‌توانید با یک شب زیرورو کردن کتاب و کسب نمره‌های آبکی و بی‌پایه از ۱۰ تا ۲۰، خرتان را از پل بگذرانید! امسال مجبور خواهید بود درس‌ها را با الگویی پژوهشی مطالعه کنید. در زیر به برخی از کارهایی که نباید و یا باید انجام دهید می‌پردازیم:
      نباید از خود انتظار داشته‌باشید در یک زمان کوتاه (مثلاً یک بازه‌ی زمانی دوساعته) تمام آن‌چه را خوانده‌اید از بر شوید. باید به‌خاطر داشته‌باشید شاید تنها ۳۰ تا ۴۰ درصد از آن‌چه خوانده‌اید در حافظه‌تان باقی‌مانده است، و این اصلاً عیبی ندارد؛ چون قرار نیست همه‌ی آن‌چه را خوانده‌اید فردا روی برگه‌ی امتحانی تخلیه کنید. تا روز کنکور زمان زیادی باقی‌مانده است. باید یادتان بماند که هر بخش قرار است بارها تکرار شود. پس به جای این که در یک بازه‌ی زمانی دوساعته تنها ۱۰ صفحه بخوانید و با تکرارهای بی‌شمار و بیهوده (یعنی طوطی‌وار) وقت و انرژی خود را از بین ببرید و در انتهای روز خودتان را گول بزنید که چقدر خوب یاد گرفته‌اید (گفتم گول زدن، چون تجربه نشان‌می‌دهد چیزهایی که این‌گونه به ذهن سپرده‌می‌شوند بیش از ۷۲ ساعت دوام نمی‌آورند)، به این فکر کنید که در آن مدت مطالعه تعداد صفحات بیش‌تری پیش بروید و در عوض فرصت را برای مرورهای متعدد افزایش دهید؛ مثال می‌زنم تا بیش‌تر متوجه شوید:
      فرض کنید قرار است یک کتاب ۵۰ صفحه‌ای را در طول سه هفته بخوانید و برای مطالعه‌ی آن حداکثر ۶ ساعت در نظر گرفته‌اید. شما ممکن است این کتاب را باز کنید و به شیوه‌ی سنتی شروع کنید به حفظ کردن جملات و تکرار مکرر آن‌ها و در نهایت ۲ ساعت از آن ۶ ساعت را خرج کرده و مثلاً ۱۰ صفحه را نیز به گمان خود کاملاً یاد بگیرید، اما مسئله این‌جاست که بعد از پایان این مطالعه شما باید درس‌های متعدد دیگری از ادبیات و عربی گرفته تا خلاقیت تصویری و نمایش و … را نیز بخوانید. آیا فکر می‌کنید در زمان بعدی که به سراغ آن کتاب می‌روید، هنوز آن ۱۰ صفحه را کاملاً به یاد دارید؟
      من به شما می‌گویم که احتمالش بسیار کم است. حالا شما زمان خود را از دست داده‌اید و تنها از مبحث را خوانده‌اید، که آن هم از برکت مطالعه‌ی مباحث دیگر با همان شیوه‌ی عیبناک، هر روز که گذشته در حافظه‌تان کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر شده‌است.
      حالا روش صحیح کدام است؟ شما می‌توانید به جای این که در یک بازه‌ی زمانی بزرگ حجم کوچکی از مطالب را بخوانید، بازه‌ی زمانی خود را کوچک‌تر و حجم مطالب خوانده‌شده را افزایش دهید و در عوض تعداد دفعاتی را که در طول این مدت به آن مبحث اختصاص می‌دهید بیش‌تر کنید تا مرور بیش‌تری داشته‌باشید.
      در این روش باید از وسواس‌های بیهوده پرهیز کنید، مثل قفل کردن روی یک مطلب و تکرار ۵۰۰ باره‌ی آن تا مگر فرجی شود و به خیال خودتان آن را یاد بگیرید، و یا تلقین مطالبی از این دست که «چرا هیچ کدوم از موضوعاتی که تو صفحات قبل خوندم یادم نیست؟» یا «وای چرا من هرچی می‌خونم هیچی نمی‌فهمم؟» باید از مطالب، راحت‌تر عبور کنید و به جای آن تمرکز و میزان دقت خودتان را بالا ببرید. در دفعات اول روزنامه‌وار بخوانید و سعی کنید مطالبی که به نظرتان مهم است را مشخص کنید، در بازه‌های زمانی بعدی آن‌چه مشخص‌کرده‌اید را به‌صورت نموداری خلاصه کنید و در برگه‌هایی مجزا بنویسید، و درنهایت مرور را تنها از روی نمودارهایی که به دست خودتان ساخته‌اید انجام دهید و صرفاً برای یادگیری تصاویر به کتاب مراجعه کنید.
      دراین‌حالت توان ذهن خود را بالا برده، مغز را خسته نمی‌کنید و با مرور بیش‌تر در فواصل زمانی کوتاه‌تر به تثبیت آن مطالب در حافظه‌تان کمکی شایان می‌کنید.
      سوم:

      کنکور به‌خودی‌خود پدیده‌ای انزجارآور و بلای جان نیست. مشکل اساسی این‌جاست که شما در طول یازده سال به‌گونه‌ای پرورش‌یافته‌اید که بدون یادگیری یک الگوی مناسب برای مطالعه و کتاب‌خوانی، امتحانات را به‌راحتی پشت‌سر گذاشته‌اید، و حالا سیستم آموزشی کشور ناگهان در یک سال از شما می‌خواهد که تمام آن عادت‌های بد یازده‌ساله را فراموش کنید و در یک رقابت بزرگ با یک الگوی کاملاً‌متفاوت درس بخوانید. ایجاد این دگرگونی عظیم در روش مطالعه و حتی شیوه‌ی زندگی همان چیزی است که شما را عذاب می‌دهد و کنکور را برایتان به یک دیو هفت‌سر بدل می‌کند.
      این کاملاً قابل فهم است که زمان برای ایجاد چنین تحولی، بسیار کوتاه است و کار را به نهایت دشوار می‌کند، ولی در این زمینه تنها می‌توانم با شما هم‌دردی کنم!
      بیایید عاقلانه برخورد کنیم، به قول خودمان «آش کشکی است که بخوریم یا نخوریم پایمان است!» بنابراین با بدوبی‌راه گفتن به زمین و زمان و بیان مطالبی از این دست که: «آخه کجای دنیا چنین آزمون مزخرفی دارند؟!» یا «وای داره حالم از این سال کنکور به‌هم می‌خوره» و یا «اصلاً می‌خوایم بریم دانشگاه که چی بشه؟ بقیه که رفتن چه گلی به سرشون زدن که ما بریم!» و و و و و …، نیرو و انرژی روحی و جسمی خود را ضایع نکنید. تنها وقتی می‌توانید بر مشکلات غلبه کنید که سختی‌های راه را بشناسید و سعی کنید در نهایت آرامش آن‌ها را پشت سر بگذارید. در این رقابت برنده کسی است که بتواند درست و زیرکانه با کارت‌های خود بازی کند. «زمان»، «هوش»، «حافظه»، «داشتن کلاس‌ها و منابع مناسب»، «آرامش» و «اعتماد به نفس» کارت‌های مخصوص این بازی هستند؛ پس به بهترین شکل ممکن از آن‌ها استفاده کنید.
      کلامم را با شعری از شاعر بزرگ و خردمند سرزمین‌مان حافظ ختم می‌کنم و برای تک‌تک شما دوستان عزیز سالی خاطره‌انگیز را آرزو دارم.
      «دمی با غم به‌سربردن، جهان یکسر نمی‌ارزد / به می بفروش دلق ما کزین بهتر نمی‌ارزد»
      راستی من آماده‌ی پاسخ‌گویی به سؤالات شما هستم و می‌توانید روی کمک من حساب کنید، پس از طریق این سایت با من در تماس باشید …
      «احمد رستمعلی»
      تو همه چیت تکمیله !

      منم میکنم فقط به آدمای "تک" پیله !




    4. Top | #4
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      خلاقیت نمایشی



      توصیه و راهنمایی برای درسی که هیچ کتاب درسی در نظام آموزش و پرورش ندارد، (البته کتاب ۸۰ صفحه‌ای ۷ سال پیش که از آن سؤالی مطرح نمی‌شود مورد نظرم نیست.) بسیار سخت است. شاید به دلیل نداشتن منبع درسی مشخص، اگر در سال ۸۹، هشت سؤال مربوط به کارشناسی ارشد رشته‌ی سینما در آزمون ورود به دانشگاه‌ها مطرح می‌شود! چیزی نمی‌توان گفت. یا در سال ۸۸، ۸ سؤال مربوط به کارشناسی ارشد است و یا خلاقیت نمایشی کنکور ۹۰ که فقط ۶ سؤال آن نیاز به مطالعه‌ی درسی به معنای واقعی دارد و ۱۴ سؤال دیگر حتی به دیدن فیلم و تصاویر با جنبه‌ی نمایشی ارتباط مستقیمی ندارد. اما با این همه تفاوت‌ها (از کنکور ۸۸ تا ۹۰) شما به‌عنوان داوطلب کنکور هنر باید در همه‌ی زمینه‌ها به‌شکل تخصصی و دقیق مطالعه کنید تا چه آزمون نمایشی مثل کنکور ۹۰ ساده باشد و چه سخت و تخصصی مثل آزمون ۸۹ برنده باشید.
      در یک نگاه کلی، خلاقیت نمایشی تأکید بر اطلاعات عمومی شما از سینما و تئاتر و تصاویر دارد. بنابراین هر چقدر اطلاعات شما در مورد مسائل مربوط به کارگردانی صحنه‌های تئاتر و پلان‌های سینمایی و ترکیب‌بندی تصاویر آن‌ها و شناخت سبک‌ها، بیش‌تر باشد موفق‌تر خواهید بود. (یادتان باشد که قرار نیست بتوانید به ۱۰۰ درصد سؤالات نمایشی پاسخ دهید و همه‌ی آن‌ها را مطالعه کرده باشید، زیرا مطالب نامحدود است و خبری از محدودیت فعلاً وجود ندارد.) درواقع شما در گام اول باید با مبانی سینما، تئاتر و تاریخ پیدایش و تحولات آن آشنا شوید (مانند سؤالات ۱، ۷، ۱۰، ۴ و ۱۱ خلاقیت نمایش سراسری ۸۹) در گام دوم به تجزیه، تحلیل و یا دیدگاه نظریه‌پردازان آشنایی پیدا کنید (مانند ۲، ۳، ۵، ۸، ۱۳، ۱۸ و ۱۹ خلاقیت نمایشی سراسری ۸۹). در گام سوم با توجه به دو مرحله‌ی قبل، شما با اصطلاحاتی آشنا خواهید شد که طراحان سؤال معمولاً از آن‌ها در هر سال یاد می‌کنند (مانند سؤالات ۶، ۴، ۱۲، ۱۴ و ۲۰ خلاقیت نمایشی سراسری ۸۹). تأکید می‌کنم که دیدن فیلم‌هایی که در این ۳ مرحله همیشه از آن‌ها نام برده می‌شود و یا دیدن تصاویر کتاب‌های مرجع سینما و تئاتر اهمیت زیادی دارد. (مانند سؤالات ۱۷، ۱۵ و ۱۹)

      اما نکته‌ی اساسی برای فراگرفتن مطالب خلاقیت نمایشی: شما باید حافظه‌ی خود را تقویت کنید، نام فیلم‌ها و کارگردان‌ها و یا اصطلاحات و تاریخ‌ها در کنار دروس دیگر، کار را سخت می‌کند. توصیه می‌کنم که مواردی نظیر این نام‌ها و دوره‌ها را هیچ‌گاه در یک نشست مطالعه نکنید. آن‌ها را تبدیل به فلاش‌کارت‌هایی بکنید که همیشه در کنارتان باشد. و بتوانید هر ۲-۳ ماه یک‌بار حتماً آن‌ها را دوره کنید. در درس نمایشی فراگرفتن و دوره‌کردن درس اهمیت بیش‌تری نسبت به تست‌زنی دارد. ضمن آن‌که منبع خوبی برای تست‌زنی در این درس وجود ندارد. اما توصیه می‌کنم سؤالات نمایشی آزمون‌های آزمایشی سازمان سنجش و سال‌های قبل کنکور سراسری حتماً مرور شود.
      توصیه‌ی بعدی این است که درس تئاتر و سینما را به شکل موازی مطالعه کنید و ذهنتان را درگیر هر دو درس کنید تا با هم پیش‌بروند، این کار قدرت تجزیه و تحلیل شما را از هر دو درس بالا می‌برد.
      به‌عنوان منبع درسی و پایه‌ی اولیه می‌توانید از دو کتاب «خلاقیت نمایشی، راه اندیشه، افسانه نسل شریف» و «خلاقیت نمایشی، قلم‌چی، ژاله نساری» استفاده کنید. تأکید می‌‌کنم اگر با توجه به سؤالات نمایشی سراسری ۸۹ بخواهیم برنامه‌ریزی کنیم این دو کتاب در حد ۴۰ تا ۵۰ درصد مطالب را پوشش می‌دهد و بقیه‌ی آن‌ طبق توصیه‌ها و خلاقیت و اطلاعات بصری شما کامل خواهد شد. نمی‌توان در گام اول از کتاب‌های کارشناسی ارشد نام برد چون بدون شناخت اولیه، متوجه مطالب این کتاب‌ها نمی‌شوید.
      اگر درس نمایشی را تا پایان اردیبهشت به اتمام برسانید و از خرداد تا تیرماه به دوره و دیدن تصاویر بپردازید، وضعیت مناسبی خواهید داشت و مطمئناً از رقیبانتان پیشی خواهیدگرفت. به این امید!
      افسانه نسل شریف

      تو همه چیت تکمیله !

      منم میکنم فقط به آدمای "تک" پیله !




    5. Top | #5
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      خلاقیت موسیقی



      شاید این ماهیت خود «موسیقی» است که فضا را برای هر چه کمتر سلیقه‌ای شدن سؤالات درس خلاقیت موسیقی در کنکور هنر مهیا کرده است و شاید به جرأت بتوان گفت که در سا‌ل‌های اخیر، این درس از منطقی‌ترین سؤالات کنکور هنر- در مقایسه با دیگر دروس- برخوردار بوده است. البته استثنائاتی هم بوده‌اند: کنکور کارشناسی هنر سال ۱۳۸۲٫
      سؤالات این درس را می‌توان در سه بخش کلی طبقه‌بندی نمود: تئوری موسیقی، تاریخ موسیقی و سازشناسی.
      تئوری موسیقی حدود ۱۰ تا ۱۲ سؤال (از مجموع ۲۰ سؤال) را به خود اختصاص می‌دهد و معمولاً سؤالات این بخش از روال منسجم و منطقی‌تری برخوردارند. بنابر این به هنرجویان توصیه می‌شود که بیشترین وقت و تمرکز خود را به مطالعه‌ی تئوری موسیقی اختصاص دهند. مطالب بخش تاریخ موسیقی بسیار گسترده‌تر است و احتمال طرح سؤال از تمام منابع مکتوب فارسی (که البته زیاد هم نیستند) در آن وجود دارد. در بخش سازشناسی نیز می‌توان از کتاب‌های درسی هنرستان موسیقی (شناخت سازهای ارکستر سمفونیک (جلد اول و دوم) و سازشناسی ایران) بهره گرفت ولی با توجه به حجم این کتاب‌ها و ضریب یک بودن «خلاقیت موسیقی» برای اغلب هنرجویان، مطالعه‌ی آن‌ها- حتی برای داوطلبین رشته‌ی موسیقی- معمولاً با کندی همراه بوده و نهایتاً نیز به انجام نمی‌رسد.
      اما نکته‌ی قابل‌تأمل آسان‌فهم‌بودن مطالب این درس- در صورت آموزش و مطالعه‌ی صحیح- و در نهایت کسب تراز قابل‌ قبولی در آزمون سراسری است. جالب است که اکثر داوطلبان بر خلاف این می‌اندیشند؛ یعنی «خلاقیت موسیقی» را از دشوارترین دروس کنکور هنر به‌حساب می‌آورند.
      در مطالعه‌ی این درس‌ مهم‌ترین اصل، تداوم و ممارست است، چرا که مطالب آن برای اغلب هنرجویان کاملاً جدید است و از همین رو فـرّار. بنابراین مطالعه‌ی آن به‌صورت هفتگی حتی در روزهای امتحانات و تعطیلات نوروز به هنرجویان توصیه می‌شود. کتاب‌های زیر به‌عنوان منابع فرعی برای درس «خلاقیت موسیقی» معرفی می‌شوند، شایان ذکر است که ۱۶ سؤال از ۲۰ سؤال خلاقیت موسیقی در کنکور سراسری ۱۳۹۰ از کتاب‌های زیر مطرح شده‌است:
      – مبانی موسیقی- مؤلفان: کیوان جعفری‌نژاد، سروین حزین- نشر کارنامه کتاب، تهران ۱۳۸۸٫
      – خلاقیت موسیقی- مؤلفان: کیوان جعفری‌نژاد، پرند زهدی- نشر کارنامه کتاب، تهران ۱۳۸۹٫

      کیوان جعفری‌نژاد
      تو همه چیت تکمیله !

      منم میکنم فقط به آدمای "تک" پیله !




    6. Top | #6
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      سپاس

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن