LinkBack URL
About LinkBacks
راه‌نمای مختصر و مفیدِ خواندن گسسته در هفت گام
«چه‌کار کنیم تا در کنکور گسسته‌مان را خوب بزنیم!»
یک باور از دید من نادرست و تا حدی همه‌گیر بین دانش‌آموزهای کنکوری وجود دارد که «گسسته سخته.» یا این‌که «گسسته رو نمی‌شه خوب زد.» به نظر من کسی که این جور فکر می‌کند، درست یاد نگرفته‌است چه‌گونه باید این درس را بخواند. من در این یادداشت می‌خواهم فوت و فن یادگرفتن و خوب‌تست‌زدن گسسته را خیلی تند و سریع و جمع و جور به شما بگویم:
۱- برنامه‌ریزی داشته‌باشید.
راست‌ش را بخواهیدبرنامه‌ریزی از همه چیز مهم‌تر است. این‌که چه زمانی چه چیزی و کدام بخش از کتاب را به‌تر است بخوانید، از روی کدام کتاب تست بزنید، از هر مبحث چه‌قدر تست بزنید، چه آزمونی بدهید و … بسیار مهم است. من در بخش تست‌های دوره‌ای یک برنامه‌ی کامل یک‌ساله‌ی خواندن گسسته به شما داده‌ام که می‌توانید از آن کمک بگیرید یا این‌که با توجه به سرفصل‌هایی که معلم‌تان به شما درس می‌دهد، خودتان برای خودتان یک برنامه‌ی جامع طراحی کنید.
۲- درس را با تست‌زدن یاد بگیرید.
خیلی از بچه‌ها را دیده‌ام که جزوه یا کتاب‌شان را می‌گذارند جلوی‌شان و هی می‌خوانند. چی را این‌قدر می‌خوانید؟ جنس درس گسسته این طوری است که خود درس‌ش چیز زیادی نیست، اما یک عالمه ایده‌های متنوع و تست‌های جورواجور دارد. پیش‌نهاد جدی دارم که برای خواندن گسسته، بیش‌تر وقت‌تان را به جای خواندن به تست‌زدن اختصاص دهید. اگر هم چیزی را بلد نیستید سعی کنید از پاسخ تست‌ها آن را یاد بگیرید. فراموش نکنید هرچه که بیش‌تر تست بزنید با نمونه سؤال‌های بیش‌تری آشنا خواهید شد و در نهایت موفق‌تر خواهید بود.
مثلن ما یک چیزی توی بخش گراف داریم به اسم گراف بازه‌ای. سرجمع دو خط تعریف است. حالا شما بنشین چهار ساعت این دو خط را بخوان. فکر می‌کنی فایده‌ای به حالت دارد؟ ابدن! زمانی شما گراف بازه‌ای را یاد می‌گیرید که دست‌کم سی چهل تا تست از آن حل کنید و با چم و خم‌ش خوب آشنا شوید.
۳- تا می‌توانید آزمون بدهید.
من پدر شاگردهای‌م را درمی‌آورم بس که از آن‌ها آزمون می‌گیرم! طبعن مرض ندارم و از آزاردادن و اذیت کردن آن‌ها لذت نمی‌برم. آزمون‌دادن واقعن یکی از مراحل مهم کار است. دو تا فایده هم دارد: اول این‌که مجبورتان می‌کند بنشینید مثل بچه‌ی آدم درس بخوانید، به سرفصل آزمون برسید و از برنامه‌تان عقب نیفتید. دوم هم این‌که تجربه‌ی آزمون‌دادن‌تان زیاد میشود و یاد می‌گیرید چه‌طور بر استرس غلبه کنید، وقت‌تان را درست تنظیم کنید، بی‌دقتی نکنید و …. کلن به‌تر است اگر قرار است در آزمونی خراب‌کاری کنید تا تجربه کسب کنید، این کار را قبل از کنکور انجام دهید نه سر کنکور!
۴- اهمیت پایه را فراموش نکنید.
آقا از جبر و احتمال سؤال می‌دهند، خیلی هم خوب سؤال می‌دهند. یک سری از بچه‌ها خیلی حال و حوصله ندارند جبر و احتمال بخوانند. این دسته از دانش‌آموزها به احتمال فراوان سر کنکور و وقتی سؤال‌های پایه را دیدند و نتوانستند جواب بدهند، حال‌شان جا می‌آید! نگاه نکنید مثلن به این‌که چهار سال پشت سر هم از استدلال ریاضی سؤال نیامده. به این فکر کنید که یک‌دفعه در یک سال سه سؤال از این بخش در کنکور آمده‌است. مجموعه‌ها هم که هر سال سهمیه‌ی خودش را در کنکور دارد. سؤال‌های پایه معمولن سخت نیست و اگر از دست‌شان بدهید سوزش زیادی را حس خواهید کرد!
۵- هیچ بخشی را حذف نکنید.
باز یکی از اشتباه‌های رایج در خواندن گسسته است. سه سال پیش در کنکور یک سؤال از نظریه اعداد آمد. سال بعدش بچه‌ها سر کلاس مدام غر می‌زدند که: «آقا این همه نظریه اعداد بخونیم برای یه سؤال؟» راست هم می‌گفتند. اگر بنا به یک تست‌آمدن باشد خود من هم پیش‌نهاد میکنم به دانش‌آموزها که بی‌خیال‌ش شوند و چهار ماه روی‌ش وقت نگذارند. اما داستان به این سادگی نیست. طراح‌های محترم کنکور از قبل مشخص نمی‌کنند که از هر بخش گسسته چند سؤال در کنکور می‌دهند. یک سال یک سؤال از نظریه می‌آید، یک سال سه سؤال، یک سال هم شش تا! بعد شما اگر نظریه را حذف کردید و شش سؤال آمد چه خاکی به سرتان می‌ریزید؟ وضعیت بقیه‌ی بخش‌ها هم کم و بیش همین‌طور است. مثلن ترکیبیات یک سال هیچ سؤالی نمی‌آید، سال بعدش یک‌دفعه سه سؤال می‌آید یا احتمال به‌همین‌ترتیب.
۶- به یک روش آموزشی اطمینان کنید.
این‌قدر پراکنده درس نخوانید و این کتاب، آن کتاب و این معلم، آن استاد نکنید. باور کنید درنهایت خودتان ضرر خواهیدکرد. به‌نظر من نقش معلم و کتاب‌های کمک آموزشی در کنکور کم‌تر از پنجاه درصد است و نتیجه‌ی دانش‌آموزها بیش‌تر از هر چیز به تلاش خودشان برمی‌گردد. داشته‌ام دانش‌آموزی که گراف را از هفت کتاب مختلف تست زده ولی به احتمال نرسیده است. خیلی وقت‌ها هم بچه‌ها دچار استرس می‌شوند (گاهی هم البته چشم و هم‌چشمی می‌کنند.) که آی شنیده‌ایم فلان معلم فلان‌طور درس می‌دهد و می‌ترکاند و باید حتمن برویم سر کلاس او و نکند معلم ما همه‌ی نکته‌ها را نگوید و …
من نمی‌گویم هر معلم یا هر کتابی خوب است. حرف من این است که به یک معلم و یک سیستم آموزشی اطمینان کنید و تا آخر با همان پیش بروید. کلن هم به حرف مردم خیلی گوش نکنید و کار خودتان را بکنید.
۷- مدیریت آزمون داشته‌باشید.
آزمون‌دادن یک بخش قضیه است، مدیریت آزمون بخش مهم‌تر آن. خیلی وقت‌ها در تست‌های گسسته‌ی کنکور یکی دو سؤال خیلی سخت می‌دهند. بعد باور کنید کسی به شما جایزه نمی‌دهد که وقت‌تان را دو ساعت بگذارید و آن دو تا سؤال سخت را پاسخ دهید. خیلی مهم است، به‌خصوص در درس گسسته خیلی مهم است که اول سؤال‌ها را انتخاب کنید و بعد جواب دهید. اصلن خوب نیست که همین‌طور پشت سر هم سؤال‌ها را جواب بدهید و بروید جلو. یک دفعه می‌بینید مثلن سؤال دوم و سوم حسابی سخت بود و شما ده دقیقه روی‌شان وقت گذاشتید و آخرش هم نتوانستید حل‌شان کنید. خب این‌طوری افتضاح به‌بار آورده‌اید، چون حتا اگر بقیه‌ی تست‌ها هم ساده باشد دیگر نه روحیه‌ی حل‌کردن‌شان را دارید و نه زمان‌ش را. بسیار بسیار بسیار دانش‌آموزهایی دیده‌ام که سر جلسه‌ی کنکور دچار کم‌بود وقت شده‌اند. به سؤال‌ها گیر الکی ندهید که حتمن حل‌شان کنید. یادتان باشد که درصد مهم نیست بلکه به‌تر بودن در رقابت مهم است. باهوش باشید و سر جلسه حواس‌تان باشد که سؤال‌های سخت و وقت‌گیر را بگذارید آخر جواب دهید.
پیروز و سربلند باشید!«عطا صادقی»
.gif "Y (389)")
پاسخ با نقل قول
