ضایع ترین کاری که تو عمرت کردی چی بوده؟
ضایع ترین کارم !!!!!!!!!
خب وقتی بود ک رفتم کلاس زبان با استاد بحثم شد سر ی سوال
هی اون میگفت من میگفتم
بعد گفت بیا پای تخته بگو بینم چی میگی منم رفتم جلو جوابو تو تخته نوشتم :yahoo (3):
بعد گفت درسته هیچی دیگه منم جو گیر شدم (دیدن اون تخته پاکنا رو ک پشتشون اهن ربا داره ؟؟)
منم فک کردم تخته پاکن اهن ربا داره بعد محکم کوبیدمش ب تخته !!!!!!!!!!!!
اونم افتاد کاملن ر...د به ژستم :yahoo (21):
همه خندیدن منم بخاطر اینکه بیشتر ... نشتم باهاشون خندیدم :yahoo (4):
جونی نیست
انگار نوری نیست
پسر عمم با یه دختره دوس شده بود فک کنم اولین بارش بود؛ میخواستن برن کافی شاپ؛ بهم اس داد گفت چی بخوریم که هم باکلاس باشه هم ارزون؛ من فینگلیش اس دادم moz bastani (موز بستنی) بخور؛ رفته بود هرکافی شاپی پرسیده بود بهش خندیدن گفتن نداریم؛آخرش فهمیدم میگفته موز باستانی دارین؟
ب کسی ک دوسش داشتم گفتم دوست دارم بچه بودم البته ک این کاره احمقانه رو کردم
I love all the stars in the sky, but they are nothing compared to the ones in your eyes
Hesam
رفته بودیم خونه یکی از فامیلای مذهبیمون.
اونا مهمون داشتن.
بعد من اصن حواس نبود به سمت دختر اون مهمونشون دست دراز کردم دست بدم.اونم که دستشو نیاورد. منم حواسم نبود. یه چند ثانیه ای همین طور بودم بعد با نگاه همه به خودم اومدن.
یا ایها الذین آمَنوا
آمِنوا...
.................................................. ..............
این کاری که تو کردی دیگه نهایت ضایع بازیه:yahoo (4):
حالا من یه بار با دو تا از پسر خاله هام تقریبا همسن خودم رفتم کافی شاپ،اونجا یکی از آشناهامون از کنارمون رد شد و دستش آبمیوه بود و ما رو دید و سلام کردیم،داشت از کنارم رد میشد دستمو دراز کردم بهش دست بدم حواسش نبود رد شد.دو تا پسرخاله هام از خنده ترکیدن.منم برای اینکه ضایع نشم زدم زیر خنده.اصن یه وضعی.
از اون موقع به بعد تصمیم گرفتم به کسی اول از همه دست ندم
مسخره بازی............ هه هه
یکی دیگ هم یادم اومد
اصن منبع ضایع کاریا خودمم
اونم ضایع در حد ... سانسور خخخخ
من خداییش فوتبال بازی کردنم یکه
بعد یه بار با پسر عمه ها پسر عمو ها جمع شدیم (مختلط)
بعد هیچی در سایه من 21 بردیم
دفعه بعد اون یکی پسر عمه ام ک از کانادا اومده بود تعریفمو بهش کردن اونم گفت
پس بریم بازی عاقا ما رفتیم بازی کنیم
گفت صحرا حالا با یه شوت شروع کن
منم ک اصن یه وضعی جو گیرررررر......
بعد با اولین شوت (چشتون روز بد نبینه )
کفشم رفت هووووووا ارتفاع تا ابراااا
منم ک این شکلی
هیچی دیگ تو افق محو شدم
جونی نیست
انگار نوری نیست
I love all the stars in the sky, but they are nothing compared to the ones in your eyes
Hesam
سوتی و ضایع کاری که بسیار میدیم ما دوستان خل و چل
عاقو هفته پیش من و دوتا از دوستام رفتیم مسافرت تو یکی از این کمپا چادر زدیم بعد تا ساعت 4 نصف شب داشتیم تو چادر حرف میزدیم وو... خودتون میدونید که پسرا وقت تنهایی چقدر حرف های خوشگل خوشگل میزنن
بعدشم شرو کردیم به دوستامون زنگ زدن و مزاحم شدن بهشون تو اون ساعت شب با کلمات سخیف
صبح که پاشدیم دیدیم مایی که اومده بودیم دور از همه چادر زده بودیم برا مجردیمون دور برمون کلا خانواده چادر زده و ما اصلا نفهمیدیم و شب ادامه دادیم حرفارو هیچی دیگه تا ظهر ساعت 11.5 تو چادر موندیم تا اونا جم کنن برن بعد ما بریم رومون نمیشد چشممون تو چششون بیوفته
یکی ﻣﺜﻞ ﺣﻀﺮﺕ ﯾﻮﺳﻒ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺧﻮﺷﮕﻠﯿﺶ ﻭ
ﺯﮐﺎﻭﺗﺶ
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺸﻪ ﻋﺰﯾﺰ ﻣﺼﺮ
.
.
.
ﯾﮑﯽ ﻫﻢ ﻣﺜﻪ ﻣﻦ . . . . . .
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺷﮕﻠﯽ ﻭ ﻣﺘﺎﻧﺖ ﻭ
ﺟﺬﺍﺑﯿﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺸﯿﻨﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﭘﺴﺖ ﺑﺬﺍﺭﻡ ﺷﻤﺎﻫﻢ ﻻﯾﮏ
ﻧﮑﻨﯿﺪ ﻭ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﻧﺰﺍﺭﯾﺪ!!!
خو یه ذره از دلم در بیارید دیگه!!!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)