خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 11 12 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 156
    1. Top | #1
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات

      .:: شـــآد نوشتـــــ ::.

      فقط و فقط شعر و متن ادبی در این تاپیک قرار داده میشه

      متن هایی که روح آدم رو شاداب و تازه میکنه



      * ارسال جوک و پ ن پ و ترول و . . . اکیدا ممنوع







      آفریدگار اگر مرا یک بار آفرید
      من روزی هزار بار
      با لبخند تو آفریده می شوم ...
      ویرایش توسط Mahsa.Nzr : 31 شهریور 1393 در ساعت 12:42

    2. Top | #2
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      شاد باش.
      شاید وقتی دیگر نه همین حالا،
      مهربانی گلی باشد که به یک لبخند،
      ما را صد بهار بشکوفاند.
      یادت باشد بهارهایی که، بی لبخند ما بر باد رفت.
      آفتابی تر باش...، آسمان آبیست...

    3. Top | #3
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      من خوشبختم
      نفس می کشم
      راه می روم
      سیب می خورم
      دوست دارمت
      من بسیار خوشبختم

    4. Top | #4
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      شادزی جان
      بخند
      ک لبخند تو
      بزرگترین انتقام و
      بلند ترین اعتراض
      ب دنیاست
      بخند

    5. Top | #5
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نمي دانم چرا بين اين همه آدم پيله کرده ام به "تو" !
      شايد فقط با تو "پروانه" مي شوم ...

    6. Top | #6
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      تو مرا می فهمی

      من تو را می خواهم

      و همین ساده ترین قصه یک انسان است

      تو مرا می خوانی

      من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم

      و تو هم می دانی

      تا ابد در دل من می مانی

    7. Top | #7
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      معجزه یعنی
      در این دنیای خاکی ِ بزرگ
      من این سر دنیام
      و تو آن سر دنیا
      و بدون هیچ مرزی باشیم
      تا که این دو خط موازی سرانجام بهم می رسند
      و ما را آشنا می کنند
      معجزه همان احساس مان است
      وقتی که این جا باران می آید
      و باز دیوانگی هایم شروع می شود
      تا با آهنگی در میان قطراتش برقصم
      در حالیکه تو آن جا گوشه ی پنجره نشسته ای ،
      با همانآهنگ مشترک باران را یاد می کنی
      و بدون اینکه از وجود هم خبری داشته باشیم
      همدیگر را در خاطرات آینده مرور می کنیم
      ته قلبمان می دانیم که روزی یکدیگر را
      در زیر چنین بارانی ملاقات می کنیم.
      معجزه ما هستیم که هیچ مرز مشترکی
      در این دنیای بزرگ نداریم
      اما خود بدون اینکه فهمیده باشیم
      سرشاریم از مشترکاتی که در وجودمان خاک شده
      معجزه یعنی
      برابر شدن اعداد دقیقه و ساعت گوشی
      و نگاه هم زمان ما به آن
      دانستن اینکه من در ذهن توام
      و تو در ذهن من ،
      لبخند مشترکمان که منتظریم این خرافه
      با معجزه ای حقیقی شود.
      خبر نداریم که از کی معجزه بوده ست !!
      معجزه منم ، تویی و سکوت
      و شاید هم باران !

    8. Top | #8
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      از جنس کدام نور بودي ستاره ي من؟
      که جسارت با تو بودن در من جنبيد ؟
      و من چه عاشقانه به رويت لبخند زدم ...
      و تو چه مهربانانه لبخندم را پاسخ گفتي...
      و اين شد....
      عاشقانه ي آرام " من " و " تو "

    9. Top | #9
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      زندگي جيره ی مختصريست
      مثل يه فنجان چاي
      و كنارش عشق است
      مثل يك حبه قند
      زندگي را با عشق
      نوش جان بايد كرد

    10. Top | #10
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      شب ها آمدند و
      روزها سپری شدند
      و تو هنوز
      همان خوب دیروزی...

    11. Top | #11
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      پاک ترين هواي دنيا،
      هوايي است که هر لحظه دلمان هواي هم را مي کند...

    12. Top | #12

      نمایش مشخصات
      چه سرّی توی صدایت وجود داره
      وقتی صداتو ميشنوم تمام دلخوری ها و گلایه هام يادم ميره.


      چقد بزرگ شدین شماها !!! خخخ ! دم همه بچه های انجمن کنکور گرم





    13. Top | #13
      همکار سابق انجمن

      Geryeh
      نمایش مشخصات
      وقتی که دیگر نبود
      من به بودنش نیازمند شدم
      وقتی که دیگر رفت
      من به انتظار آمدنش نشستم
      وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد
      من او را دوست داشتم
      وقتی که او تمام کرد
      من شروع کردم
      وقتی که او تمام شد
      من آغاز کردم
      چه سخت است تنها متولد شدن
      مثل تنها زندگی کردن است
      مثل تنها مردن

    14. Top | #14
      همکار سابق انجمن
      مدیر برتر

      نمایش مشخصات
      حميد مصدق
      تو به من خنديدي و نمي دانستي
      من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم
      باغبان از پي من تند دويد
      سيب را دست تو ديد
      غضب آلود به من كرد نگاه
      سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
      و تو رفتي و هنوز،
      سالهاست كه در گوش من آرام آرام
      خش خش گام تو تكرار كنان مي دهد آزارم
      و من انديشه كنان غرق در اين پندارم
      كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت

      جواب زيباي فروغ فرخ زاد به حميد مصدق
      من به تو خنديدم
      چون كه مي دانستم
      تو به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدي
      پدرم از پي تو تند دويد
      و نمي دانستي باغبان باغچه همسايه
      پدر پير من است
      من به تو خنديدم
      تا كه با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
      بغض چشمان تو ليك لرزه انداخت به دستان من و
      سيب دندان زده از دست من افتاد به خاك
      دل من گفت: برو
      چون نمي خواست به خاطر بسپارد گريه تلخ تو را ...
      و من رفتم و هنوز سالهاست كه در ذهن من آرام آرام
      حيرت و بغض تو تكرار كنان
      مي دهد آزارم
      و من انديشه كنان غرق در اين پندارم
      كه چه مي شد اگر باغچه خانه ما سيب نداشت.



      اینم بگم که تیکه هایی از این اشعار در کتاب املا و لغت نشر دریافت دکتر سبطی هم هستش....!!!


      فعلن ...!!!

    15. Top | #15
      کاربر نیمه فعال

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      گنجشکی به خدا گفت؟لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگیم سر پناه بی کسیم بود، طوفان تو آن را از من گرفت! کجای دنیای تورا گرفته بودم؟...
      خدا درجواب گفت:
      ماری در راه لانه ات بود تو خواب بودی باد را گفتم لانه ات را واژگون کند آنگاه تواز کمین مار پر گشودی.
      چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنیم برخواستی...
      مَـن تو زندگــی
      یه وَقتایــی باختم
      یه وَقتایــی افتادم
      یه وَقتایــی ضربه خوردم
      یه وَقتایــے تو تنهایــے مُـردَم
      حالا باید بگــــــــم:
      از تــمــوم اینا درس گرفتم
      حالا خوشحالم که خودمم
      و نیازی ندارم که بَقیه رو
      برای اثبات ، تحت تاثیر بذارم
      مَـــــــــن خودَمَــــم
      هَمــیــنُ بَـــــــس

    صفحه 1 از 11 12 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن