تعريف مفاهيم، واژه ها و اصطلاحات :
1. حريم شهر: عبارت است از قسمتي از اراضي بلافصل پيرامون محدوده شهر كه نظارت و كنترل شهرداري در آن ضرورت دارد و از مرز تقسيمات كشوري شهرستان و بخش مربوطه تجاوز ننمايد.

2. برنامه عمراني ميان مدت شهر: برنامه عمراني شهر كه براي يك دوره 3-10 ساله تهيه شده و انتخاب قطعي دوره زماني آن را با توجه به شرايط و امكانات خاص هر شهر به پيشنهاد تهيه كننده برنامه (دستگاه تهيه كننده طرح) و تأييد كارفرما صورت ميگيرد.

3. طرح توسعه و عمران: عبارت است از ارائه و اجراي طرحهاي مربوط به شبكه آمد و شد ، كاربري اراضي، مطالعات اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و همچنين ارائه طرح كالبدي توسعه فيزيكي شهر كه به موجب آن وضعيت اقتصادي، اجتماعي و ارتقاء شرايط كالبدي شهر فراهم آيد.

4. محدوده طرح توسعه و عمران: عبارت است از محدوده توسعه فيزيكي شهر تا پايان دوره ده ساله طرح كه به تصويب شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران رسيده باشد .

5. محدوده شهر: محدوده شهر عبارت است از حد كالبدي موجود شهر و توسعه آتي آن در دوره طرح جامع و تا تهيه طرح مذكور در طرح هادي شهر كه ضوابط و مقررات شهرسازي در آن لازم الاجرا ميباشد.
شهرداريها علاوه بر اجراي طرحهاي عمراني از جمله احداث و توسعه معابر و تأمين خدمات شهري و تأسيسات زيربنايي در چارچوب وظايف قانوني خود كنترل و نظارت بر احداث هر گونه ساختمان و تأسيسات و ساير اقدامات مربوط به توسعه و عمران در داخل محدوده شهر را نيز به عهده دارند.

6. طرح جامع شهر: طرح بلند مدتی است که در آن نحوه استفاده از اراضی و منطقه بندی مربوط به حوزه های مسکونی ، صنعتی ، بازرگانی ، اداری و کشاورزی و تاسیسات و تجهیزات و تسهیلات شهری و نیازمندیهای عمومی شهری ، خطوط کلی ارتباطی و محل مراکز انتهای خط ( ترمینال ) و فرودگاه ها و بنادر و سطح لازم برای ایجاد تاسیسات و تجهیزات و تسهیلات عمومی مناطق نوسازی ، بهسازی و اولویتهای مربوط به آنها تعیین می شود و ضوابط مربوط به حفظ بنا و نماهای تاریخی و مناظر طبیعی ، تهیه و تنظیم می گردد . طرح جامع شهر برحسب ضرورت قابل تجدید نظر خواهد بود .

7. طرح تفصیلی : طرحی است که بر اساس معیارها و ضوابط کلی طرح جامع شهر نحوه استفاده از زمینهای شهری در سطح محلات مختلف شهر و موقعیت و مساحت دقیق زمین برای هر یک از آنها و وضع دقیق و تفصیلی شبکه عبور و مرور و میزان تراکم جمعیت و تراکم ساختمانی در واحد های شهری و الویتهای مربوط به مناطق بهسازی و نوسازی و توسعه و حل مشکلات شهری و موقعیت کلیه عوامل مختلف شهری در آن تعیین می شود و نقشه ها و مشخصات مربوط به مالکیت بر اساس مدارک ثبتی تهیه و تنظیم می گردد .

8. طرح هادی شهري : طرحی است که در آن حهت گسترش آتی شهر و نحوه استفاده از زمینهای شهری برای عملکردهای مختلف به منظور حل مشکلات حاد و فوری شهر و ارائه راه حلهای کوتاه مدت و مناسب برای شهرهایی که دارای طرح جامع نمی باشند تهیه می شود .

9. حريم حفاظتی: به نواري از سطح زمين با عرضهاي تعيين شده اطلاق ميشود كه به دلايل مختلف حفاظتي يا امنيتي، احداث و استقرار هر نوع ساختمان يا تأسيسات روي زمين يا پایين تر از سطح آن يا در طول آن ممنوع ميباشد . رعايت ضوابط حرايم جاده ها، رودخانه ها، جنگلها، تالابها، نهرهاي عمومي، قنوات، چاهها، چشمه ها، مسيلها، خطوط و پايه هاي انتقال نيرو، خطوط و شبكه ها و تأسيسات مخابراتي، لوله هاي انتقال گاز و نفت، پلها، تونلهاي واقع در مسير جاده ها يا تأسيسات عمراني و صنعتي، لوله ها و كانالهاي مربوط به تأسيسات آبرساني، سدها، تأسيسات نظامي و انتظامي، تصفيه خانه هاي آب و فاضلاب و ساير تأسيسات عمومي و ابنيه و آثار تاريخي، معادن داير و غيرداير، مراكز سري و محرمانه، خطوط راه آهن، فرودگاههاي نظامي و غيرنظامي و منابع سوخت، تأسيسات هسته اي و... بر اساس ضوابط و مقررات كشوري و دستورالعملهاي ابلاغي از طرف ادارات متولي آنها الزامي است .

10. سازمان مجري طرح جامع :سازماني است كه قانوناً جهت اجراي طرح جامع تعيين ميگردد و معمولاً شهرداريها موظف به انجام چنين نقشي خواهند بود.

11. شهرك: به محلی اطلاق می شود که در خارج از محدوده قانونی و حریم شهرها با حداقل 500 قطعه زمین برای احداث واحدهای مسکونی بصورت مسکونی یا آپارتمانی قابل تملک شخصی به اضافه ساختمانها و تاسيسات مورد نياز عمومي و اجتماعي و رفاهي مورد نياز سكنه باشد .

12. تقسيمات شهري: سطح شهر برحسب وسعت، جمعيت، بافت و شبكه بندي بطور سلسله مراتبي به منطقه، ناحيه، محله، كوي و كویچه تقسيم ميگردد.

13. منطقه: از مجموع دو تا پنج ناحيه يك منطقه شهري يا جامعه بزرگ تشكيل ميگردد.

14. ناحيه: از مجموع دو تا پنج محله يك ناحيه يا جامعه متوسط شكل ميگيرد.
در شهر هاي بزرگ از بهم پيوستن چند محله ، منطقه شهري تشكيل مي شود .( منبع: تبصره 3 ماده 4 قانون تقسيمات كشوري)

15. محله: از مجموع چند كوي يك محله يا جامعه كوچك با جمعيت سه الي پنج هزار نفر تشكيل ميگردد.
محله مجموعه اي از ساختمانهاي مسكوني و خدماتي است كه از لحاظ بافت اجتماعي ساكنانش خود را اهل آن محل مي دانند و داراي محدوده معيني مي باشد ( منبع : تبصره 2 ماده 4 قانون تقسيمات كشوري)

16. كويچه يا زير محله : مجموع چند كويچه تشكيل كوي يا يك زيرمحله را ميدهند.

17. كوچه يا واحد همسايگي : عبارت از گذر باز يا بسته*اي است كه يك واحد همسايگي درآن سكني دارند و معمولاً از 20 تا 35 خانوار تشكيل ميگردد.


18. نماي شهر: كليه سطوح نمايان ساختمانهاي واقع در محدوده و حريم شهرها و شهركها كه از داخل معابر و ميادين قابل رؤيت باشد اعم از نماهاي اصلي يا نماهاي جانبي نماي شهري محسوب ميشوند و لازم است با مصالح مرغوب و به طرز مناسب و زيبا و هماهنگ نماسازي شود.

19. منظر شهري : كليه عناصر طبيعي و مصنوع ( ساختمانها و الحاقات آنها ، مبلمان شهري، پوشش گياهي و ....) قابل مشاهده از عرصه هاي عمومي شهر شامل خيابانها ، ميادين ، گره ها و پهنه هاي عمومي را منظر شهري مي گويند .

20. محورهاي شهري: محورهاي شهري شامل كليه كوچه ها، خيابانهاي اصلي و فرعي و ميادين ميباشند

21. محورهاي اصلي شهري: محورهايي هستند كه در ارتباط مستقيم با مراكز خدماتي عمده شهري بوده و با بافتها در محلات مسكوني داراي ارتباطي مهم نميباشند. برخي از اين محورها ممكن است داراي عملكرد فراشهري نيز بوده و در شكل دهي سيماي شهري نقش مهمي ايفا مي نمايند.

22. محورهاي محلي: شامل كليه محورهاي دسترسي و ارتباط دهنده محلات مسكوني اعم از اصلي و فرعي با عملكرد در مقياس محله و ناحيه ميباشند.



23. محورهاي باارزش ويژه تاريخي: شامل محورهاي تاريخي اصلي شهر به ويژه آنهايي كه نماينده دوران مختلف شكل گيري شهر ميباشند .

24. محورهاي باارزش ويژه كالبدي: شامل محورهاي برخوردار از خصوصيات كالبدي باارزش از نظر تركيب كلي، سبك، مصالح و تيپولوژي ميباشند .

25. ناهنجاري در نماي شهري: هر نوع اختلال در ايمني، بهداشت، كارايي و زيبايي در نماهاي شهري، ناهنجاري محسوب ميگردد.

26. هويت معماري: ساختمانهاي هر شهر، شامل بافت و ابنيه داراي ويژگيهاي عمومي ميباشند كه ناشي از عوامل خاص اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي بوده و هويت معماري آن شهر را در كل تعيين مينمايند كه انعكاس اين هويت و مشخصه در طراحي شهري از اهميت خاصي برخوردار ميباشند.

27. هويت بومي: بخشهاي خاصي از شهر كه بر روي هسته تاريخي و بومي آن قرار داشته و هنوز واجد پاره اي از ويژگيهاي معماري بومي خود ميباشد و ميبايست در مطالعات طراحي مورد توجه قرار گيرد هويت بومي آن شهر گفته مي شود .

28. اراضي باير و موات: اراضی بایر عبارت است از اراضي كه سابقه عمران و احیاء داشته است و به تدریج به حالت موات برگشته است و اراضی که سابقه عمران و احیاء نداشته باشد اراضی موات گفته می شود .

29. اراضی دایر : زمین هایی است که آن را احیاء و آباد نموده اند و در حال حاضر دایر و مورد بهره برداری مالک است .

30. مركز خدمات شهر: مراكز و محورهاي فعالي ميباشند كه ضمن دارا بودن مراكز خدمات اساسي از بالاترين تراكم در مورد تبادلات اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، آمد و شد و عملكردهاي شهري برخوردار باشند .

31. مركز خدمات منطقه : اراضي اختصاص يافته به مراكز خدمات شهري در مقياس منطقه مانند بيمارستان، مراكز بهداشتي و درماني، ادارات دولتي، مراكز آموزشي و فرهنگي، مجتمعهاي آموزش عالي، مجتمعهاي ورزشي، دفاتر و مؤسسات خصوصي، مراكز تجاري عمده فروشي و... را شامل ميگردد .

32. مركز خدمات ناحيه: عبارت است از محل تجمع خدمات مورد نياز ساكنان هر ناحيه به عنوان هسته ناحيه، كه به استقرار خدماتي از قبيل دبيرستان، مدارس راهنمايي، مركز بهداشت، پارك ناحيه، زمين ورزشي ناحيه، كتابخانه، برزن شهرداري، مركز آتش نشاني، اماكن تجاري اختصاص داشته و نيازمنديهاي هفتگي ساكنين ناحيه را تأمين مي نمايد.

33. مركز خدمات محله: محل تجمع خدمات مورد نياز ساكنان هر محله ميباشد و اختصاص به استقرار واحدهاي تجاري، مهد كودك، دبستان، پارك محله، باجه پست و درمانگاه و نظائر آن دارد.

34. حوزه كاربري اراضي: عبارت از مجموعه اي از اراضي شهري است كه براساس طرحهاي پيشنهادي به يك نوع مصرف با استفاده خاصي اختصاص داده شده مانند حوزه كاربري اراضي مسكوني كه اختصاص به استفاده مسكوني دارد و يا حوزه كاربري تجاري كه مخصوص احداث واحدهاي تجاري ميباشد.

35. كاربري: كاربري عبارت است از نوع استفاده و بهره برداري از اراضي .
توضيح مهم: كاربريهاي پيشنهادي طرح جامع داراي متولي خاصي نميباشد و علاوه بر دستگاههاي دولتي و اجرايي توسط بخش خصوصي نيز قابل ساخت و استفاده ميباشد. به عنوان مثال علاوه بر ادارات آموزش و پرورش واحدهاي آموزشي توسط شهرداري يا مالكين اراضي يا متقاضيان احداث واحدهاي آموزشي غيرانتفاعي يامؤسسات علمي و خيريه قابل ساخت و بهره برداري يا فروش ميباشد اين وضعيت در خصوص كليه كاربريهاي پيشنهادي طرح جامع صادق ميباشد (مگر اينكه در ضوابط متولي خاصي براي آن تعيين گرديده باشد) بنابراين ارائه استعلام مبني بر عدم نياز سازمان خاصي در مورد كاربريها از طرف متقاضي تغيير كاربري دليل كافي در مورد درخواست تغيير كاربري آن تلقي نميگردد.

36. كاربري مختلط: عبارت است از تركيب چند عملكرد از كاربريهاي مختلف و سازگار در يك قطعه زمين، عملكردهاي مربوط به كاربريهاي مختلط بايد بدون ايجاد هرگونه مزاحمت برای یکدیگر باشند و با دسترسي مستقل و جداگانه طراحی گردند .

37. تغيير كاربري: انواع فعاليتهايي كه به منظور جابجايي يك كاربري با كاربري ديگر و یا حذف كاربريهاي نامناسب و جایگزینی آن با کاربريهاي مناسب صورت ميگيرد در اين مقوله قرار ميگيرد . هرگونه تغيير كاربري اراضي طرح تفصيلي در صلاحيت كميسيون ماده پنج استان ميباشد .

38. اراضي حوزه مسكوني: به اراضي گفته ميشود كه براساس نقشه كاربري اراضي براي احداث سكونت گاههاي تك واحدي و مجتمع هاي چند خانواري و آپارتمانهاي چند واحدي و واحدهاي باغ مسكوني اختصاص يافته اند .
39. اراضي باغداري: در صورتي كه كاربري پلاك در سند باغ قيد شده باشد كاربري پلاك باغ تلقي شده و تفكيك و ساختمان در آن تابع قوانين باغداري خواهد بود و چنانچه در نقشه تفصيلي كاربري پلاك بصورت مسكوني طراحي گرديده شهرداري ميتواند ضمن توافق با مالك نسبت به ابقاء باغ اقدام نمايد .بر اساس ضوابط طرح جامع شهر اهواز اراضي باغداري تحت عنوان كاربري مسكوني با تراكم ويژه مطرح شده اند كه غير قابل تفكيك مي باشند و حداكثر زير بناي مجاز آن يك واحد مسكوني با 150 مترمربع زير بنا در طبقه همكف و 300 متر مربع در طبقات مي باشد .

40. اراضي حوزه تجاري:شامل اراضي است كه ويژه فعاليتهاي بازرگاني، عمده فروشي، خرده فروشي، خريد و فروش، خدمات و كاربريهاي مجاز در آنها ميباشد و نحوه احداث و بهره برداری از آنها به تفکیک در بخش های مربوطه ذکر گردیده است .

41. اراضي حوزه اداري: اين حوزه عبارت است از اراضي كه ويژه استقرار واحدهاي اداري و دولتي يا وابسته به دولت و يا واحدهاي خصوصي با كاربري اداري ميباشد .
42. اراضي حوزه صنعتي: صنایع و کارگاهها در 5 گروه كارگاههاي درون شهري، بازارچه هاي صنعتي و پارك صنعتي و صنايع با آلودگي زیاد و صنايع و تأسيسات ويژه طبقه بندی می شوند که فقط 2 دسته كارگاههاي درون شهري و بازارچه هاي صنعتي در داخل شهر قابل استقرارند و پارك صنعتي و صنايع با آلودگي زیاد و صنايع و تأسيسات ويژه در خارج از محدوده مصوب شهر مجاز به فعالیت می باشند . هر یک از گروههای مذکور در حوزه کاربری صنایع و کارگاهها به تفکیک تعریف شده اند .

43. معابر شهري و طبقه بندي آنها : مطابق ضوابط مصوب وزارت مسكن و شهرسازي ، راههاي شهري به سه گروه راه شرياني درجه 1، راه شرياني درجه 2 و راههاي محلي تقسيم بندي ميگردد.

الف – راههاي شرياني درجه يک:
راهي است که در طراحي و بهره¬برداري از آن به جابجايي وسايل نقليه موتوري برتري داده مي¬شود. کنترل دسترسي ها اساسي¬ترين مشخصه هندسي اين راههاست. نقش اجتماعي براي اين راهها در نظر گرفته نمي¬شود. براي کنترل کردن نقش اجتماعي راههاي شرياني درجه يک عابرين پياده¬ و دوچرخه سواران نبايد جز به صورت غيرهم سطح از عرض راه بگذرند.
راههاي شرياني درجه يک ارتباط با راههاي برون¬شهري را تأمين مي¬کنند و به سه گروه آزاد راه و بزرگراه و راه عبوري تقسيم مي¬شوند.
• آزاد راه : در آزادراهها ترافيک متقابل جدا شده، تقاطعها غير همسطح، ورود و خروج کنترل شده، محدوديت حداقل و حداکثر سرعت، محدوديت انتخاب باند وجود دارد. حداقل داراي دو خط عبوري در هر طرف و فاصله تقاطعها 2 کيلومتر و حداقل عرض پوسته 76 متر و حداقل فاصله معابر موازي هم رده 6 کيلومتر است. بزرگراه گذرگاهي ميباشد که حداقل داراي دو خط عبوري در هر طرف بوده و ترافيک دو طرف آن به وسيله موانع فيزيکي از هم جدا شده باشد و عموماً داراي تقاطعهاي غيرهمسطح است، ولي مي¬تواند معدودي تقاطع همسطح و کنترل شده داشته باشد و حداقل عرض پوسته 45 متر و سرعت طرح 80 تا 100 و سرعت مجاز 70 تا 90 کيلومتر در ساعت و فاصله تقاطعها از يکديگر 1500 متر مي¬باشد. امکان دسترسي مستقيم به کاربريهاي اطراف وجود ندارد و حداقل فاصله معابر موازي هم رده 2500 متر و حداقل عرض جزيره مياني 3 متر است.
• بزرگراه :راهي است كه ترافيك دو طرف آن مانند آزاد راه به طور فيزيكي از يكديگر جدا ميباشد و جريان ترافيك در آن در طولهاي قابل ملاحظه پيوسته فرض ميگردد. نحوه صحيح ورود به بزرگراه و خروج از آن كاملاً كنترل شده ميباشد. در اين گذرگاهها ميتوان تعداد محدودي تقاطع همسطح با حداقل فاصله 5/2 كيلومتر احداث نمود .
• راه عبوري: ادامه راههاي برون¬شهري دوخطه دو طر فه در داخل شهرهاي کوچک و متوسط ميباشد به شرطي که عملکرد عبوري آنها در داخل شهر يا روستا نيز حفظ شود. تقاطعهاي اين نوع معابر معمولاً همسطح است و فاصله بين آنها در حدود 5/2 کيلومتر و ورود و خروج به اين نوع راهها نيز تنظيم شده مي¬باشد.

ب – راههاي شرياني درجه دو :
معابر شرياني درجه دو به معابري گفته مي¬شود که در طراحي و بهره¬برداري از آن به جابجايي و دسترسي وسايل نقليه موتوري برتري داده مي¬شود. براي رعايت اين برتري حرکت پياده¬ها در عرض خيابان کنترل مي-شود راههاي شرياني درجه دو شبکه اصلي راههاي درون شهري را تشکيل مي¬دهند.
براساس آيين¬نامه طراحي راههاي درون¬شهري راههاي شرياني درجه دو خود به دو دسته خيابان شرياني اصلي و خيابانهاي شرياني فرعي (جمع¬کننده و پخش کننده اصلي) تقسيم¬بندي مي¬شود. در صورتي که نقش اجتماعي و دسترسي خيابانهاي شرياني درجه دو تنظيم و کنترل شود به صورت خيابان شرياني اصلي و در غير اين صورت خيابانهاي جمع و پخش¬کننده اصلي محسوب مي¬شوند.
• شريانهاي درجه دو اصلي : راهي است که ارتباط بين خيابانهاي جمع و پخش¬کننده و بزرگراهها را برقرار مي¬کنند. در اين خيابانها حداقل تعداد خطوط عبور در هر طرف 2 و سرعت طرح 70 و سرعت مجاز 55 کيلومتر در ساعت مي¬باشد. تقاطعها معمولاً همسطح و حداقل فاصله تقاطعها 500 متر مي¬باشد در اين نوع معابر امکان دسترسي مستقيم به کاربريهاي اطراف وجود دارد و حداقل عرض جزيره مياني 8/1 متر مي¬باشد.
• شرياني درجه 2 فرعي : (جمع و پخش¬کننده) راهي است که ارتباط ميان خيابانهاي محلي و خيابانهاي شرياني درجه 2 اصلي را برقرار مي¬کنند. در خيابانهاي جمع و پخش¬کننده محل عبور عابران پياده از عرض خيابان بايد مشخص باشد. در اين معابر تعداد خطوط عبور در هر طرف دو خط و سرعت طرح 50 و سرعت مجاز 40 کيلومتر در ساعت است. حداقل فاصله تقاطعها 300 متر و تقاطعها همسطح مي¬باشند. حداقل عرض پوسته 16 متر و نيازي به سکوي مياني نميباشد.

ج – خيابانهاي محلي:
اين گذرها آخرين رده بندي شبكه ارتباطي بوده و دسترسي به واحدها و مجموعه هاي مسكوني را فراهم مي آورد.
سرعت طرح در اين گونه گذرگاهها 30 كيلومتر در ساعت پيشنهاد ميگردد
نقش دسترسي نيز ميبايست در اين گونه معابر به نحوي عمل نمايند كه از عملكرد اجتماعي آن كاسته نشود. بدين منظور افراد پياده مجازند كه در هر نقطه اي كه بخواهند از عرض خيابان عبور كنند راههاي محلي به دو گروه اصلي و فرعي تقسيم ميگردند در خيابانهاي محلي اصلي حجم ترافيك بيشتر از خيابانهاي محلي فرعي ميباشد.

44. باند سواره: آن قسمت از عرض خيابان است كه به عبور وسايل نقليه اختصاص دارد.

45. باند پياده: عبارت است از تمام يا قسمتي از عرض يك معبر كه جهت عبور پياده اختصاص داده شده است.( اگر عرض گذر در بافت هاي قديم از 5 متر و در بافت هاي جديد از 6 متر کمتر باشد گذر پياده رو محسوب ميگردد ).

طبقه بندي سلسله مراتب گذرگاههاي پيشنهادي در نقشه هاي طرح جامع
عنوان گذرگاه عرض گذرگاه
آزاد راه (اتوبان بين شهري) 61 تا 76 متري
بزرگراه ( گذرگاه بين شهري اصلي ) 45 تا 60 متري
گذرگاه شرياني درجه يك 35 تا 44 متري
گذرگاه شرياني درجه دو 25تا 34 متري
گذرگاه جمع كننده اصلي 16 تا 24 متري
گذرگاه انشعابي محلي 10 تا 15 متري

46. كوچه : معبري است كه حداكثر عرض آن 12 متر باشد.

47. خيابان : گذرگاهي كه عرض آن بيشتر از 12 متر باشد.

48. بن بست : گذرگاهي است كه انتهاي آن بسته ميباشد و عبور وسايل نقليه و در بعضي مواقع عبور پياده از انتهاي آن ممكن نميباشد .

49. دوربرگردان : به فضاي بازي گفته ميشود كه در انتهاي گذرگاههاي بن بست قرار داشته باشد و جهت دورزدن وسائل نقليه پيش بيني ميگردد .

50. نوسازي شهري: شامل سه عمل هماهنگ بازسازي (عمران مجدد)، بهسازي (احيا) و ابقا (باقي نگهداشتن) است كه اين سه عمل به عنوان بخشهايي از يك اقدام اصلي و جامع شناخته شده كه ضمن حفظ ويژگيهاي عملكردي خود، هماهنگ با يكديگر بكار ميروند .

51. بازسازي: عبارت است از تخريب و از بين بردن ساختمانها ي پوسيده و ناهماهنگ موجود و بهره برداري مجدد از زمين در يك حوزه شهري، اين روش معمولاً در حوزه هايي كه واجد بافت شهري نارسا و نامطلوب بوده و يا در نواحي ويژه اي با استخوان بندي و ابنيه اي كه عموماً در معرض زوال يا منسوخ شده قرار گرفته باشند بكار ميرود و معمولاً اين امر با مسائل اقتصادي و اجتماعي حادي روبرو و از مهمترين برنامه هاي نوسازي بشمار ميرود.

52. بهسازي: در مناطقي بكار ميرود كه در آنها بخشهاي منسوخ و مخروبه*اي وجود دارد كه نارسايي و كمبود بعضي از كاركردهاي اصليشان محسوس گرديده هرچند كه از نظر استخوان بندي معتبرند. ( بهسازي و احيا معمول ترين روش نوسازي بافتهاي موجود شهري است).

53. ابقاء: عبارت از حفظ بناها و بافتهای شهري و حوزه هاي دارای عملكرد مطلوب و كيفيت معتبر و شرايط
فيزيكي مناسب ( در مورد حوزه هايي كه داراي بافت قديمي يا آثار معماري و فرهنگي - تاريخي با ارزش ميباشند علاوه بر اقدامات مختلف ، اين روش اعمال شيوه هاي حفاظت و همچنين استقرار مقررات منطقه بندي ويژه از اقدامات مكمل آن تلقي ميگردد) .

54. حفاظت: انواع فعاليتهايي كه شامل مراقبت و نگهداري از ساختمان به منظور حفظ وضعيت اصلي به صورت مطلوب، تداوم كاربري و جلوگيري از آسيبهاي بعدي ميشود حفاظت گفته مي شود .

55. تفكيك: عبارتست از جداسازي يا تقسيم يك قطعه زمين يا ساختمان به قطعات كوچكتر يا واحدهاي مجاز مستقل .تفکیک در عرف ثبتی عبارت از تقسیم مال غیرمنقول به قطعات کوچکتر، مثلا قطعه زمینی است به مساحت ۵ هزار متر که مالک یا مالکین آن تصمیم دارند آن را به قطعات ۲۰۰ متری تقسیم نمایند. اگر این تقسیم صورت گرفت، گفته می شود که آن زمین به قطعات ۲۰۰ متری تفکیک شده است.

56. تجميع: يكپارچه و جمع كردن چند قطعه زمين يا ساختمان به يك قطعه بزرگتر را تجميع گويند كه عكس عمل تفكيك ميباشد.

57. افراز : افراز در اصطلاح قضایی و ثبتی عبارت است از جدا کردن سهم مشاع شریک یا شرکاء . به تعبیری دیگر افراز عبارت است از تقسیم مال غیر منقول مشاع بین شرکاء به نسبت سهم آنان.

58. ادغام : عکس عمل تفکیک می باشد الحاق یک یا چند قطعه زمین و تبدیل آن بصورت یک قطعه .

59. قطعه زمين: زميني است باير يا داير كه موقعيت آن نسبت به جهات چهارگانه (شمال و جنوب و شرق و غرب) مشخص شده باشد كه داراي سند ثبتي بوده و يا صدور سند ثبتي براي آن بلامانع باشد.

60. بنا (ساختمان): عبارتست از هر نوع مستحدثات سرپوشيده*اي كه مورد استفاده سكونت يا فعاليتهاي اداري، تجاري، صنعتي، كارگاهي و امثال آن قرار گيرد مانند يك ويلا يا خانه مسكوني، كارخانه، فروشگاه، نمايشگاه، اداره دولتي، بيمارستان و غيره.

61. مشاعات: عبارت است از سطوحي از قطعه زمين و يا قسمتهايي از سطح زيربنا كه به صورت مشترك توسط ساكنان دو يا چند واحد مسكوني قابل استفاده ميباشد. آسانسور، راهرو، پيلوت، پاركينگ، سالنهاي بازي و اجتماعات، انبارها، استخر، فضاهاي باز و ساخته شده مانند حياط و باغ، تأسيسات عمومي و زيربنايي (مثل سپتيك، فاضلاب، لوله كشيهاي اصلي و عمومي، كانالها، برق عمومي، آب و گاز عمومي و غيره) همچنين اطاق سرايدار و محوطه بام و امثال آن.

62. آپارتمان: ساختماني كه بتواند امكانات سكونت يا فعاليت تجاري، اداري حداقل چهار واحد مستقل را فراهم نمايد آپارتمان ناميده ميشود.(مجتمع آپارتمانی به واحد های مسکونی اطلاق میشود که عرصه آنها مشاع باشد)

63. واحد ساختماني مستقل: واحدي است از يك ساختمان كه داراي درب ورودي اصلي مجزا ،*سرويسهاي بهداشتي و آشپزخانه و نشيمن مستقل باشد.

64. واحد مسكوني: شامل تمام يا قسمتي از سطح زيربنا كه به طور مستقل حداقل امكانات براي اسكان يك خانوار را دارا باشد. در يك واحد مسكوني علاوه بر فضاهاي عمومي پيش بيني آشپزخانه و توالت و حمام الزامي است و حداقل مساحت آن طبق ضوابط جاری 55 متر مربع می باشد .

65. مجتمع مسكوني: عبارت است از اجتماع تعدادي واحد مسكوني ( حداقل چهار واحد ) در يك قطعه زمين

66. واحد درمانی : محلی که در آن فعالیتهای درمانی ، بهداشتی ارائه می شود .

67. واحد اداری : محلی که فعالیتهای اداری یک ارگان یا سازمان یا شرکت اعم از دولتی یا خصوصی در آن انجام می گیرد (دفاتر شرکت های خصوصی در تراکم تجاری مرکز شهری از این تعریف مجزا هستند )

68. واحد مذهبی : محلی که جهت انجام مراسم مذهبی در نظر گرفته شده باشد .

69. حياط (فضاي باز): قسمتي از قطعه زمين كه در آن بنايي احداث نشده و به صورت فضاي باز و يا باغ و باغچه ، محوطه سازي، حياط يا حياط خلوت باشد .

70. طبقه همكف: طبقه همسطح زمين هربنا كه با سطح گذرگاه عام يا حياط هم تراز بوده و يا حداكثر حدود يك متر و بيست سانتيمتر مرتفع تر از آن باشد طبقه همکف گفته می شود .

71. كف (كف گذرگاه): تراز سطح تمام شده يا كف محور گذرگاه عمومي ميباشد كه در موقع تعيين ارتفاع ساختمانها مبناي محاسبه خواهد بود.

72. تراكم جمعيت: عبارت از ميانگين پراكندگي جمعيت در سطح اراضي شهري است و واحد آن برحسب تعداد نفر در يك هكتار ميباشد .

73. تراكم ساختماني: عبارت از نسبت سطح زيربناي طبقات مورد استفاده مسكوني، تجاري، اداري، بهداشتي، آموزشی و غيره به سطح كل قطعه تفكيكي (سطوح پاركينگ، پيلوت ، زيرزمين و راه پله ها در صورت رعايت ضوابط طرح جزء سطح تراكم ساختماني محسوب نميگردد).

74. تراكم خالص مسكوني: نسبت جمعيت ساكن در محدوده مورد بررسي به سطح اراضي مسكوني واقع در آن محدوده برحسب نفر در هكتار .

75. تراكم پايه: تراكم مجاز هر قطعه زمين بدون پرداخت حق تعديل تراکم .

76. حداكثر تراكم مجاز: حداكثر تراكمي است كه هر زمين با توجه به ويژگيهاي خود، معبر همجوار و محل استقرار ميتواند (با پرداخت حق تعديل تراکم )داشته باشد.

77. حق تعديل تراكم: مابه تفاوتي كه براي استفاده از تراكم حداكثر مجاز (بيشتر از تراكم پايه، تا حد تراكم مجاز) ميبايد پرداخت شود.

78. سرانه:سهمي كه از هر چيزي به طور تئوريك در يك كشور يا شهر و يا استان به هر يك از افراد جامه تعلق ميگيرد مانند درآمد سرانه، سرانه زمين، سرانه ساختمان، سرانه مسكوني، سرانه فضاي سبز و سرانه توليدات كشاورزي و غيره.

79. سطح زيربنا (زيربنا در كل طبقات): كليه سطوح ساخته شده در تمام طبقات يك بنا اعم از بالاتر يا پايين تر از سطح زمين را سطح زيربنا گويند.

80. سطح اشغال: عبارت است از نسبت مساحت سطح مجاز احداث بنا به مساحت قطعه زمين که میزان آن با توجه به کاربری زمین مورد نظر متفاوت می باشد . سطح اشغال در واقع سطح طبقه ساخته شده در همكف می باشد .

81. سرکش: پیش آمدگی سقف از دیوار خارجی بنا ( در حد پیش آمدگی مجاز ) را سرکش یا کنسول می گویند . لازم به توضیح است که هر گونه پیش آمدگی خارج از حدود ملک ممنوع می باشد .

82. سطح خالص مسكوني (سطح مفيد): عبارت از مجموع سطوح ساخته شده يك بنا كه صرفاً به منظور سكونت استفاده ميشود بدون احتساب قسمتهاي مشاع و غير مسكوني مانند راهروها، پله ها، پاركينگ، پيلوت، انبار و زيرزمين .

83. سطح ناخالص مسكوني: عبارت از مجموع سطوح تمام طبقات يك بنا ميباشد كه براي منظورهاي مختلف مورد استفاده قرار ميگيرد اعم از طبقات مسكوني و غيره و پاركينگ و انبار و زيرزمين .

84. طبقات فوقاني: كليه طبقات واقع بر روي طبقه همكف را طبقات فوقاني گويند و به ترتيب طبقات اول و دوم و سوم... ناميده ميشوند.
85. زيرزمين: قسمتي از ساختمان كه ارتفاع سقف آن از كف حياط حداكثر( از متوسط سطح زمين) 2/1 متر باشد.

86. پيلوت: فضايي است شامل ستونهاي بدون ديوارهاي جداكننده و فاصله کف آن تا زير سقف ، حداكثر4/2 متر باشد و در پاركينگ هاي با مساحت 1000 متر مربع به بالا ميتواند ارتفاع پيلوت تا 5/2 متر افزايش يابد .

87. پاركينگ : محل خاص نگهداري وسايط نقليه ميباشد.

88. بالكن: سطحی است که از یک یا دو یا سه طرف بطور مستقیم در مجاورت هوای آزاد قرار گرقته باشد و زیر آن بوسیله فضای بسته ای اشغال نگردیده باشد .

89. تراس(ایوان ): فضاییست که از یک طرف با هوای آزاد بطور مستقیم ارتباط دارد و موقعیت آن در هر واحد ساختمانی بنا به تشخیص مالک و طراح پیش بینی میگردد .

90. سرکش: پیش آمدگی سقف از دیوار خارجی بنا ( در حد پیش آمدگی مجاز ) را سرکش یا کنسول می گویند . لازم به توضیح است که هر گونه پیش آمدگی خارج از حدود ملک ممنوع می باشد .

91. جانپناه : دیواری است که با ارتفاع حداقل 80 سانتی متر و عرض 20 الی 25 سانتی متر در محیط بام ساختمان ها و ( دور تا دور آنها ) و دیگر پرتگاهها ( مثل نورگیر ، حیاط خلوت و...) احداث میگردد .

92. باز شو : سطحی از نما یا دیوارهای ساختمان که بمنظور عبور یا تامین نور و تهویه باز نگه داشته شده است و یا با مصالحی که قابلیت عبور نور و هوا را داشته و یا امکان باز و بسته شدن را دارد پوشیده شده باشد .

93. برزمين: عبارت است از حد نهايي عرض يك معبر كه لبه قطعه زمين را تعيين ميكند.

94. پخ : خط موربي است كه سطح گوشه اي از قطعه زمين را كه در نبش دو معبر قرار دارد به منظور ايجاد ديد مناسب رانندگي حذف نموده و آن را جز فضاهاي شهري قرار مي دهد.

95. تغيير پوسته اي: تغييري است كه به تجديد يا تغيير عناصر متشكله نما اعم از بالكن و پيشاني بام، پلكان، بازشوها، شكل درب و پنجره ها و... به منظور هماهنگ شدن ساختمان با ديگر ابنيه موجود و يا رسيدن به شكل مطلوب از نماي خيابان ختم ميشود.
96. تغييرحجمي: تغييري است كه از طريق افزايش يا كاهش احجام و يا تغيير جرم حجمي بنا به منظور هماهنگ نمودن ابنيه از نظر ارتفاع، حجم و ديگر عوامل مشابه صورت ميپذيرد.
97. تعميرات اساسي: عبارت از هرگونه جابجايي ديوار، تعويض سقف، جابجايي ستون که به دلیل ایمنی ساختمان یا تغییر فضاهای داخلی انجام گردد و منجر به تغییرات اساسی در ساختمان گردد تعمیرات اساسی نامیده می شود .( اخذ مجوز از شهرداری برای انجام اینگونه تغیيرات الزامی می باشد ) .

98. تعمیرات جزئی : عبارت است هرگونه تغيير در وضع داخلي و يا خارجي بنا كه به تغيير طرح و يا تغيير عملكرد منجر نشود از قبیل سفیدکاری ، رنگ آمیزی ، موزائیک کردن ، ایزو گام ، تعویض درب و پنجره و غیره

99. سقف شيبدار: عبارت است از پوشش نهايي تمام يا قسمتي از بنا كه نسبت به خط تراز حداقل 25 درصد شيب داشته باشد شيب كمتر سقف شيبدار تلقي نميگردد.

100. شیب راهه یا رمپ: سطح شیب داری است که برای ارتباط بین دو سطح دارای اختلاف ارتفاع بکار برده می شود .