- هر فضایی را در شهر نمی توان فضای شهری دانست، مگر آنکه بر اساس قواعد زیبایی شناسی شکل گرفته باشد.

- قدمت طراحی شهری به شکل گیری نخستین سکونتگاه های می رسد، اما از لحاظ معنی و مفهوم به قدمت معماری است.

- طراحی شهری با کیفیت کالبدی و فضایی محیط سر و کار دارد.

- طراحی شهری : هنر طراحی شهر به صورت سه بعدی، فعالیت آن در حوزه ای میان معماری، منظر سازی، مهندسی و برنامه ریزی قرار می گیرد.

- طراحی ابعاد مختلفی دارد، از طراحی شیئی ساده تا طراحی منطقه.

- برنامه ریزی بخشی از فرایند سیاسی مبتنی بر تصمیم گیری و تخصیص منابع است، لذا در حوزه سیاست قرار می گیرد و فعالیتی است سیاسی و یا ساده تر عین سیاست است.

- طراحی شهری به صورت فرایندی انسانی در می آید که با بهبود کیفیت کالبدی محیط زیست سر و کار دارد.

- بزرگترین تاثیری که تفکر برنامه ریزی می تواند در طراحی شهری بگذارد، انعطاف پذیری است.

- طرح های شهرسازی تا دو سه دهه پیش از طریق تهیه طرح های جامع مطابق با نظریات افرادی چون پاتریک گدس که در آنها آینده به صورت قطعی پیش بینی می شد، اجرا می شد.

- ساخت کالبدی شهر با زمان شکل می گیرد.

- توسعه و تحول کالبدی شهر و فضای شهری در طول تاریخ حاکی از این است که ایجاد هیچ شهری با یک طرح مشخص و تغییر ناپذیری شروع نشده تا در مرحله ای معین تمام شود، و این امر حتی در مورد شهر های از پیش طراحی شده مانند میله توس و پیرینه در یونان باستان و مونپازیه در قرون وسطی نیز صادق بوده است.

- از نوشته های پیشگام در طراحی شهری : طراحی شهر ها: معماری شهر ها اسپرای ریگن

- فضای شهری به عنوان یکی از ارکان اصلی ساخت کالبدی شهر، دارای مفهوم عمومی و اجتماعی است و چون طراحی شهری با ساخت کالبدی شهر سر و کار دارد، خصلتی عمومی و اجتماعی پیدا می کند.

- حوزه طراحی شهری اساسا فضای بین ساختمان ها را شامل می شود که عملا خیابان ها و میدان ها هستند.

- فعالیت طراحی شهری مانند برنامه ریزی شهری بر مشارکت مردمی استوار است.

- شرط اول مشارکت مردم اعتماد به نتیجه طرح است و اینکه می تواند برای انها مفید باشد.
- روش های ادراک مسائل شهری
1. توانایی هنری طراحان---> به صورت شهودی و متکی بر خلاقیت فردی
2. نگرش اصولی و تفکر سیستماتیک --> بر پایه تعقل

- مقصود از توده ترکیبی است پر کار که با شکل ظاهری خود، که جزء لا ینفک توده است، رو به فضا دارد. و علائم نیز اجزائی از کل توده اند و دسترسی به صورت خیابان و گذر، اعم از سواره و پیاده ، اگر واجد ارزش های فضایی باشد، فضای شهری محسوب می شود.

- مطالعات کاربری زمین نقشی حساس در فرایند طراحی شهری دارد.

- کاربری زمین نقطه مشترک برنامه ریزی و طراحی شهری است.

- منظور از عملکرد منطقی کاربری هایی است که در طول زمان متناسب با مقیاس فضا، با آن ترکیب شده است. و مقصود از ترکیب مطلوب، سیمای بصری دلنشین توده و شکل ساختمان هایی است که فضا ها را محصور می کنند.

- در زمینه کاربری زمین، نقش طراحی شهری بیشتر سازماندهی سه بعدی عملکرد ها در فضا های شهری است تا تعیین تکلیف دو بعدی و توزیع جغرافیایی کاربری ها در سطح شهر.

- در بحث توده و فضا، مسئله اساسی نحوه ترکیب این دو عنصر است. مواردی مانند تعیین ارتفاع، میزان عقب نشینی ، درصدی از سطح زمین که ساختمان آن را می پوشاند و نحوه ترکیب توده های ساختمانی محدود کننده فضا و ... از جمله عوامل موثر در ترکیب توده و فضا است.

- نحوه ترکیب مجموعه ساختمان ها با فضا : مثلا مجموعه ساختمانی مجاور هم در مسیر یک خیابان در ترکیب با هم و با فضا باید نوعی پیوستگی در خطوط اشکال و ترکیب بدنه محصور کننده به وجود آورند.

- (برخی از ) معیار های طراحی شهری :
ارتفاع، جلوه ظاهری، رنگ و بافت، مصالح و شکل نما، محصوریت، تباین و تقابل فضایی و مقیاس و تناسب، سادگی ترکیب توده و فضا و هم پیوندی عناصر شهری.

- توده و فضا به عنوان کلی متشکل از اجزاء گوناگون که ارکان اساسی محیط کالبدی را تشکیل می دهد، با جامعه و اقتصاد و با فعالیت روزمره مردم کاملا در آمیخته است.

- نمونه ای عالی از پیوند اجزای و تشکیل یک کل به هم پیوسته را می توان در مجموعه مسجد جامع و بازار چهارسوق شاهی و بقعه سید رکن الدین در شهر یزد دید.

- قواعد شکل گیری خانه ها در شهر زواره : 1. حوض خانه ای 2. چهار فصل 3. سه قسمتی

-از نیمکره چپ مغز با اطلاعات کلامی و نیمکره راست با جنبه های تجریدی سر و کار دارد.

قواعد و معیار ها

- در یونان باستان آرای فلاسفه درباره شهر بویژه در مورد جنبه محدود و متناهی و به عبارتی اتکا بر اندازه معین آن در خور توجه است.

- هیپوداموس معمار و شهرساز معروف یونان باستان اعتقاد داشت که جمعیت شهر باید کم باشد. و ده هزار نفر را رقم مناسبی می دانست. حتی افلاطون جمعیت شهر را میان 5 تا 10 هزار نفر پیشنهاد کرده است. در یونان باستان علاوه بر این، اندازه و مقیاس انسانی نیز از قواعد شکل دهنده بوده اند. قواعد دیگری مانند وزن، تعادل و استحکام در آثار معماری یونان باستان به چشم می خورد.

- در حالی که نسبت و مقیاس در معماری یونانی بر اندازه های انسانی و احساس متناهی بودن استوار بود، رومیان به اقتضای شرایط سیاسی جامعه روم و قدرت نمایی و تبیین شکوهمندی امپراطوری در ساختار معماری خود از اندازه ها و نسبت های عظیم استفاده می کردند، اما در همین معماری، هماهنگی اجزاء مختلف بنا ها با هم شگفت انگیز بود.

- در بررسی قواعد شکل دهنده معماری و شهر ایرانی، استاد پیر نیا پنج اصل هنری را مطرح کرده است :
1. مردم واری: رعایت مقیاس انسانی به شکل مطلوب
2. خود بسندگی: استفاده از حد اکثر امکانات موجود و مصالح بومی
3. پرهیز از بیهودگی: عدم نصب مجسمه ها و تزئینات و نقوش برجسته معمول در سرزمین های دیگر
4. نیارش و پیمون: نیارش، ایستایی، مقاومت و پایداری بنا است و پیمون بر تعیین تناسب اجزا تکیه دارد.
5. درونگرایی: همان شکل گیری ترکیب بنا به سوی درون، حول حیاط مرکزی است.


-بعضی از قواعد شکل دهنده شهر های قرون وسطی:
هماهنگی جزء و کل، در دسترس بودن، مقیاس انسانی، کوچه پس کوچه های پیچ در پیچ، سد کردن چشم انداز های دور و متوجه نمودن نظر به دقت در اجزاء بصری قابل دسترس، اندازه مناسب شهر و ...
- شهر هایی مانند سیه نا، بروژ، بولونیا، نائین، یزد و شیراز از این جمله اند.

- علیرغم ترکیب ارگانیک، پیچیده و ظاهرا نا منظم این شهر ها، صورتی از نظم فضایی را در آنها می توان تشخیص داد. ترکیب شطرنجی نا منظم نائین، فضا های پیوسته شهری در ونیز یا پیوستگی مراکز محلات و مرکز شهر از طریق گذر های اصلی در بیشهر شهر های ایران این خصوصیت را به خوبی نشان می دهد.


-رنسانس:
رنسانس با ایجاد تحولات اجتماعی-اقتصادی، اختراعات، اکتشافات و انتشار اطلاعات، اختراع تسلیحات جنگی جدید، کوره بخار، ماشین چاپ، ابزار ریسندگی و بافندگی، ساده تر شدن شیوه ذوب فلزات و پیشرفت ابزار کشاورزی و کشفیات جغرافیایی جدید همراه بود.

- در دوره رنسانس، نظم کلاسیک عهد باستان مورد توجه قرار گرفت. پرداختن به تزئینات و اجزاء خاص بنا به صورتی بدیع تر دوباره رایج شد. در دل شهر قرون وسطی خیابان های وسیعی احداث گردید که مشهور ترین آنها خیابان بندی های روم توسط پاپ سیکستوس پنجم در اواخر قرن 16 است. همچنین میدان هایی در دل بافت متراکم شهر های قرون وسطی ایجاد شد. (زدودن فرسودگی ها و ایجاد فضا های نو به جای آنها )

- مهمترین تغییرات فضایی و بر هم زدن معیار ها مربوط به دوران انقلاب صنعتی و پس از آن است.

- انقلاب صنعتی : پدید آمدن کارخانه ها، افزایش تولید، تغییر شیوه تولید و توزیع (انگلستان نخستین کشور صنعتی)

- سوسیالیست های تخیلی مانند، رابرت اوئن، سن سیمون، شارل فوریه و ابنزر هاوارد برای پاسخ به بحران محیط زیست شهر ها نظریاتی ارائه کردند.

- در سال 1889 کامیلو کاستلو طرح های شهرسازی مبتنی بر نظم و قواعد هندسی زمان خودش را مورد نقد قرار داد.

- شهر های جدیدی که برای پاسخ به مسائلی مانند تعادل منطقه ای، کاهش جمعیت شهر های بزرگ و تحرک تولید به وجود آمده بودند با خود مسائلی را ایجاد کردند که در شهر سازی به آنها مسائل درون شهری گفته می شود.

-راسکین در سال 1954 با تحقیق درباره ملاحظات روحی و جسمانی در معماری به مسائل ناملموسی مانند وحدت، مقیاس، وزن (ریتم)، اصالت، تناسب، تسلسل و ترکیب پرداخت.

- لینچ در سال 1960 با بررسی ارزش های دید و منظر شهری، به کشف مفهوم تصور، یعنی تاثیر متقابل شکل کالبدی و ادراک مردم از این شکل نایل آمد. او به وجود عواملی که موجب تصویر ذهنی می شوند را به صورت راه، لبه، گره، محله و نشانه دسته بندی کرد و پنج جنبه اساسی را به عنوان معیار طراحی در نظر گرفت:
نشاط و سر زندگی، احساس (معنی) ، سازگاری، دسترسی، کنترل، کارایی و عدالت.

- کالن در شهر به هنری ورای معماری معتقد است، هنری مبتنی بر ارتباط.

- ادموند بیکن در سال 1965 به مواردی مانند آگاهی فضایی، مفهوم فضا، فضا و زمان، طبیعت، جوهر طراحی، ادراک، نظم و نظم نو، فضاهای مرتبط، وضوح، تقابل و تعادل، وزن و هماهنگی اشاره می کند.

- ترانسیک دیدگاه های پیشگامان طراحی شهری را در سه نظریه دسته بندی کرده است:

1. نظریه شکل – زمین : مبتنی بر مقداری زمین یا فضا که به صورت باز در برابر توده ساختمانی قرار دارد. بحث در آن بر سر چگونگی ارتباط فضاها است.
2. اتصال یا پیوستگی : بر ترکیب خطی استوار است. عنصری به عنصری می پیوندد. خط در اینجا همان خیابان، پیاده رو یا فضای باز است. بحث در اینجا بر سر ایجاد سیستمی از اتصال و پیوند فضا ها و عناصر است.
3. نظریه مکان : فضای کالبدی بدون اینکه معنی مکان پیدا کند، هنوز ناقص است. فعالیت و محتوای فرهنگی-تاریخی و آمیختگی فضا را با محیط باید در نظر گرفت.


قواعد هفت گانه برای ایجاد یکپارچگی در شهر ها:

1. توسعه تدریجی
2. جمع شدن تدریجی اجزا و ایجاد کل مطلوب
3. رویت و تجسم : توانایی دیدن و تجسم نهایت کار
4. فضای شهری: هر جزء باید بتواند در ایجاد فضای شهری مطلوب مشارکت داشته باشد.
5. ترتیب و طراحی بناهای بزرگ: توجه به ورودی ها، گردش ها، فضاهای داخلی، نور طبیعی و حرکت در بناها، همچنین پیش فضا های بنا ها، ارتفاع، توده ساختمانی، فضاهای حیاط مانند، دسترسی به پیرامون و در نظر گرفتن کدخل اصلی بنا ها.
6. ساخت : ترکیب بنا ها باید به گونه ای باشد که موجد مجموعه کل های کوچکی در بافت شود. اجزایی مانند ستون، دیوار، در و پنجره در سیمای ساخت کالبدی کل کوچک نقش دارد.
7. شکل گیری مراکز: هر کلی خود باید در حکم مرکزی باشد و مجموعه ای از مراکز را پیرامون خود سازمان دهد.


-یکی از علل عدم موفقیت طراحان، نداشتن فهم درست از مشارکت مجموعه قواعد در ایجاد هماهنگی میان اجزاء و کل است.

- ادراک اصول و قواعد مستلزم تجربه فضایی است.