1.من در قرآن آیه ای پیدا نکردم که زنان را محترم شمرده باشه یا اینکه بگه مرد و زن به عنوان انسان حقوقی برابر دارند وگرنه می آوردمشون در کنار این آیات که البته با این آیات
تناقض دارن(لطف کنید اگه هست این آیه رو معرفی کنید چون شاید من خوب نخونده باشم).من در پست قبل گفته بودم که اصلا قصد(به قول شما)شبهه افکنی ندارم. تنها برای یادآوری، آیاتی رو که از نظر مفهوم،معنی و موضوع شبیه هم بودن نقل کردم،همونطور که کتاب دین و زندگی1و2و3و4 آیات مربوط به یک موضوع رو در کنار هم و در آغاز هر درس آورده آیا اون کتاب ها هم شبهه افکنی کردن؟
_____________________________
فرض رو براین میزاریم که من شبهه افکنی کردم،خوب؟مثلاً خودِ آیه ی 34 سوره ی مبارکه ی نساء گفته:
«الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ** فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا» |
** اگه توی گوگل تر جمه بزنید معنی درست و بدون تفسیر میاد براتون.
که معنیش میشه:
«مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مى كنند پس زنان درستكار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان] حفظ كرده اسرار [شوهران خود] را حفظ مى كنند و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاهها از ايشان دورى كنيد و[اگر تاثير نكرد] آنان را مورد ضرب و شتم قرار دهید پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد كه خدا والاى بزرگ است.» |
من چه تحلیلی میتونم جز این داشته باشم که: «اگر زن نافرمانی کرد و به گوشزدهام اهمیتی نداد میتونم بزنمش»؟
_____________________________
یا از آیه ی 3 سوره نساء مبنی بر تعدد همسران مرد مسلمان؛ چه برداشتی میتونم داشته باشم؟(دلیلی که توی چند پست قبل گفتید به نظر من و خیلیای دیگه-که از نظر شما گمراه هستیم- دلیلی پوچ و واهی بیش نیست... چراکه اگر میخواستن به زنان بیوه و بچه های یتیمشون کمک کنند میتونستند جاهای خاصی رو زیر نظر حضرت محمد
(ص)در نظر بگیرن و هم خورد و خوراک و پوشاکشون رو آماده کنند و هم امنیت آنها رو؛ نه اینکه به مردها اجازه بده که چند همسر اختیار کنند و دل همسر اول رو بشکنن...آیا این جوابی که داده بودید دلیل تراشی نیست برای این(آن)هوس بازی ها؟اگر نه چرا هیچ جایی نگفتند که برای دومین ازدواج اجازه ی همسر اول نیاز هست؟که ایشون هم بتونه در این کار خیر سهمی داشته باشه...یا اصلا چرا به جز چند همسری مردان اجازه ی چندین زن صیغه ای هم داده شده؟
_____________________________
بله شما بد برداشت کردید و عذرخواهیتون هم به رسم ادب پذیرفته میشود عزیزم :-)
_____________________________
2.پس دو کوش؟آهان پلکام سنگین بود
3.از چی بگم؟؟؟؟ روش منم اینه که به دنبال حقیقت باشم و تا وقتی که کسی ازم چیزی نپرسیده یا منو زیرسوال نبرده ارشادش نکنم.
4.بند الف)
تبصره(1)
من معمولا کتابهای ساده نمیخونم(سطح فکر رو پایین میاره)،کتابهایی میخونم که منو به اندیشیدن وادار کنه؛
اگه یادتون باشه در یکی از تاپیک ها گفتید نهج البلاغه به تنهایی میتونه کافی باشه و منم در جواب گفته بودم که نهج البلاغه رو خوندم و حتی توی استان مقام آوردم(اگه یادتون نیست اینم لینکش:
http://forum.konkur.in/thread7466-13.html#post334725 )،
جز نهج البلاغه و قرآن که بیشتر از سایرین خوندمشون کتابهایی مانند:رساله ی امام خمینی
(ره)،مفاتیح،تفسیرالمیزان؛بحار الانوار و چندتا دیگه از کتابهای علامه مجلسی رو (بخش هایی ازشون) خواندم و اندیشه کردم، الان هم خواندنم ادامه داره.
تبصره(2)
الآن هم شیعه هستم(البته اگه نگی که
مثل بیشتر مردم ایران منافق هستم) ولی شیعه ای که بدون تعصب؛قصد داره دین و مذهبش رو موشکافی کنه و اطلاعات بیشتری درباره ای اونا به دست بیاره به همین دلیل مطمئن باشید که اگه به جای یک صفحه؛ده صفحه هم کپی-پیست میکردین میخوندمشون تا چشم و گوشم در مورد اسلام و شیعه بازتر بشن.
بند(ب)
خواهش میکنم.اگر تذکری در مورد مفید بودن مطالب ندادم بهتون پیش خودم فکر کردم شاید برای افراد دیگه سودمند باشند.
مطمئن باشید که در این گونه بحث های حساس من فکر ناراحت شدن طرف مقابل رو نمیکنم.
حتما در نظر میگیرم.
وَ مِــــنَ اللهِ تَــوفـــیـق برادر...