کارشناس ارشد روان‌شناسی با بیان اینکه دیستایمی یا افسرده‌خویی نوعی افسردگی ضعیف است، گفت: هر چند افسرده‌خویی باعث نوعی اختلال درعملکرد کاری، تحصیلی و اجتماعی می‌شود، اما میزان آن به شدت افسردگی اساسی نیست و در بسیاری از مواقع افراد افسرده‌خو، حالت خود را عادی تلقی می‌کنند. در نتیجه بسیاری از آنان به هیچ وجه از وجود مشکل آگاهی ندارند.

به گزارش سرویس «زنان» خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، مونا امراللهی‌نیا با اشاره به اینکه افراد افسرده‌خو بیشتر روزها و در اکثر ساعت‌های شبانه‌روز احساس متوسطی از افسردگی دارند و دوره‌های زمانی کوتاهی هم در حالت عادی به سر می‌برند، افزود: علائم و نشانه‌های افسرده‌خویی مانند افسردگی مشخص و برجسته نیستند، اما برای مدت طولانی دست کم تا دو سال ماندگارهستند. این احساسات مزمن موجب می شود که بیمار نتواند از زندگی خود بیشترین بهره را ببرد یا اوقات خوش زندگی خود را به خاطر بیاورد.
وی تاکید کرد: برای تشخیص افسرده‌خویی باید آزمایش‌های پزشکی کامل از سوی پزشک متخصص انجام شود تا احتمال وجود سایر شرایطی که ممکن است باعث این نشانه‌ها شوند، از بین برود. زیرا بسیاری از دارو درمانی‌های طولانی مدت مثل کورتیکو استروئید یا بیماری‌های مزمن مانند کم کاری تیروئید و کم خونی می‌توانند باعث به وجود آمدن نشانه‌های مشابهی با افسرده‌خویی شوند. بنابراین تشخیص قطعی از طریق انجام ارزیابی سلامت روانی به وسیله متخصص روان درمانی صورت می‌گیرد.
تفاوت اختلال افسردگی و افسرده‌خویی

امراللهی‌نیا درباره تمایز افسرده خویی با افسردگی گفت: وجه افتراق اختلال افسرده‌خویی از اختلال افسردگی اساسی این است که بیماران مبتلا به اختلال دیستایمی از این شکایت دارند که همیشه افسرده بوده‌اند. در حالی که افراد مبتلا به افسردگی اساسی در غالب موارد می‌توانند زمان شروع افسردگی خود را به صورت تقریبی مشخص کنند. از سویی شدت علائم در افسردگی اساسی در مقایسه با افسرده‌خویی بیشتر است و همه جوانب زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
وی با بیان اینکه ارتباط نزدیکی بین افسرده‌خویی و افسردگی عمده وجود دارد، اظهارکرد: بسیاری از بیمارانی که دچار افسرده‌خویی هستند، در نهایت دچار افسردگی عمده خواهند شد و برعکس، بسیاری از بیمارانی که دچار افسردگی عمده هستند، به افسرده‌خویی مبتلا خواهند شد. چنانچه افسرده‌خویی و افسردگی عمده هر دو با هم در فرد بیمار وجود داشته باشند به آن افسردگی مضاعف گفته می‌شود.
سن شروع، میزان شیوع و تفاوت بین دو جنس درافسرده‌خویی

این کارشناس ارشد روان‌شناسی با بیان اینکه پنج تا شش درصد از کل افراد در طول عمر خود به اختلال دیستایمی (افسرده‌خویی) مبتلا می‌شوند، گفت: اختلال افسرده‌خویی و مزمن شدن آن، در زنان شدیدتر و دو تا سه برابر متداول‌تر از مردان است. در افراد مجرد و جوان و کم درآمد نیز شایع‌تر است. اغلب نیز در افرادی که دارای تاریخچه طولانی استرس یا فقدان ناگهانی هستند، روی می‌دهد. این اختلال به صورت معمول با اختلالات دیگری از قبیل سوء‌مصرف مواد، اختلالات شخصیتی و اختلال وسواسی اجباری همراه است.
وی افزود: سن میانگین برای افسرده‌خویی 31 سال است، هر چند امکان دارد در بعضی افراد در اوایل دوران بلوغ آغاز شود. اغلب بیماران نمی‌توانند به طور دقیق به یاد آورند چه موقع برای نخستین بار دچار افسردگی شدند. مدت متوسط این اختلال پنج سال است، اما می‌تواند بیست سال یا بیشتر نیز به درازا بکشد. از بررسی‌ بیمارانی که تشخیص اختلال دیستایمی داشته‌اند، معلوم شده تعدادی از آنها بیماری‌شان پیشرفت می‌کند. 20 درصد آنها به اختلال افسردگی اساسی تبدیل می‌شود، 15 درصد به اختلال دو قطبی نوع دو و کمتر از پنج درصد هم به اختلال دو قطبی نوع یک مبتلا می‌شوند.
علائم افسرده خویی

امراللهی نیا با بیان اینکه نشانه‌های افسرده‌خویی از فردی به فرد دیگر ممکن است متفاوت باشد، گفت: به طور کلی این بیماران احساس غمگینی، ناامیدی، ناکامی یا بی‌احساسی (فقدان هیجان) دارند. آنها معمولاً بدبین هستند و حس می‌کنند همه چیز در زندگی سرانجام بدی پیدا خواهد کرد. حساسیت فزاینده‌ عاطفی - هیجانی و گریه کردن دوره‌ای، از دیگر نشانه‌های این بیماری است. بیماران ممکن است علاقه اندکی نسبت به فعالیت‌هایی که پیش از این برایشان خوشایند بود، نشان دهند. همچنین ممکن است از فعالیت‌های اجتماعی کناره‌گیری کنند.
وی افزود: یکی دیگر از نشانه‌های رایج، کمبود اعتماد به نفس است. بیماران ممکن است احساس بی‌ارزش بودن یا گناه کنند و یا مشکل ناتوانی در تصمیم‌گیری، تفکر، توجه یا تمرکز به موضوعات یا مشکلات حافظه داشته باشند. بیماران افسرده‌خو ممکن است اشتهای‌شان زیاد یا کم شود و وزن‌شان در دوره زمانی نسبتا کوتاهی، به طور عمده افزایش یا کاهش یابد یا دچار بی‌خوابی یا پرخوابی شوند.
علل اختلال افسرده‌خویی

این کارشناس ارشد روانشناسی تاکید کرد: علت افسرده‌خویی کاملاً شناخته شده نیست. تغییرات در ساختار و مواد شیمیایی مغز باعث تغییرات در حالت و وضع روانی می‌شود. به نظر می‌رسد برخی انتقال‌دهنده‌های عصبی به ویژه سروتونین، نقشی کلیدی داشته باشند. عوامل خطر متعددی برای افسرده‌خویی وجود دارد. یکی از این عوامل جنسیت است، چراکه شیوع بیشتر افسرده‌خویی در زنان ممکن است به دلیل عواملی مانند تفاوت هورمونی در بعضی مراحل خاص زندگی، مانند پس از بارداری یا یائسگی باشد.

وی افزود: سابقه خانوادگی عامل خطر دیگری است. افرادی دارای خویشاوندانی با سابقه یکی از انواع افسردگی به ویژه درباره منسوبین درجه اول (پدر و مادر، فرزند، خواهر و برادر)، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به افسرده‌خویی قرار دارند.
امراللهی‌نیا درباره استرس‌های طولانی مدت گفت: افرادی که در زندگی خود با منابع ثابت استرس‌زا مانند تبعیض، فقر، بیماری‌های مزمن و سوء مصرف دارو سر و کار دارند بیشتر در معرض خطر هستند. همچنین افراد متأهلی که زندگی زناشویی ناخوشایندی دارند و افرادی که احساس طرد شدن یا بی‌وفایی و خیانت از سوی فرد مورد علاقه‌شان می‌کنند، در معرض خطر قرار دارند.
درمان اختلال افسرده‌خویی

این کارشناس ارشد روانشناسی با بیان اینکه فقط در 10 درصد موارد احتمال دارد نشانه‌های افسرده‌خویی بدون درمان، از بین برود، اظهار کرد:درمان افسرده‌خویی مشکل است، در عین حال می‌تواند به از بین رفتن کامل نشانه‌ها بینجامد.
وی موثرترین شیوه‌های درمانی برای این اختلال را شناخت درمانی، رفتاردرمانی، روان درمانی فردی بینش‌مدار، درمان بین فردی، خانواده درمانی و دارو درمانی ذکر کرد.
نکات راهنما برای افراد مبتلا به افسرده‌خویی

امراللهی‌نیا درباره درمان افسردگی خفیف گفت: می‌توان با انجام چند اقدام ساده افسردگی را از بین برد. اما در مواقعی که افسردگی شدیدتر است، انجام این اقدامات باید به عنوان برنامه درمانی و با مشورت متخصص اجرا شود.
وی در زمینه اقدامات ساده برای برطرف کردن افسردگی گفت: آمادگی برای مشکلات یکی از این راهکارهاست. افراد اغلب به دنبال از دست دادن چیزی افسرده می‌شوند، اما وقتی می‌دانیم با چنین تغییرات و از دست دادن‌هایی روبرو خواهیم شد باید خود را آماده کنیم. یک راه برای کاهش استرس از دست دادن‌ها، این است که بپذیریم که می‌توانیم از عهده رویارویی با آن بربیاییم و راه دوم این است که خود را از قبل برای این تغییرات آماده کنیم.
وی افزود: اگر احساس بی‌حوصلگی و افسردگی کرده و یا احساس می‌کنید همه مشکلات دنیا روی سر شما ریخته شده است، به خودتان استراحت بدهید. حتی اگر این استراحت فقط یک روز باشد و یا اینکه فقط یک شب را دور از مسائل و مشکلات‌تان بگذرانید. اگر امکان رفتن به تعطیلات را دارید، بهتر است این کار انجام دهید.
اگر فکر می‌کنید نمی‌توانید از چند روزی که دور از کارتان هستید، لذت ببرید، ممکن است نشانه این باشد که نیاز به یک مشاوره روان‌شناسی داشته باشید.
این کارشناس ارشد روانشناسی با بیان اینکه صحبت کردن درباره مشکلات یکی دیگر از اقدامات است، گفت: اگر از مشکلات خودتان با همسر، دوست و یا یکی از اعضای خانواده خود صحبت کنید احساس بهتری خواهید داشت. این کار نه تنها می‌تواند به شما در پیدا کردن راه‌حلی مناسب کمک کند؛ بلکه مطالعه کردن درباره چنین تغییراتی یا صحبت کردن با افرادی که چنین مسائلی را پشت سر گذاشته‌اند، می‌تواند بسیار مفید و کمک‌کننده باشد.
وی افزود: بسیاری از افراد افسرده، ارتباط خود را با دیگران قطع و فکر می‌کنند باعث ناراحتی دیگران می‌شوند. این کار باعث می‌شود آنها بیشتر افسرده شوند. بنابراین دوستی را انتخاب کنید که با شما احساس همدردی کند و به صحبت‌های شما گوش دهد و در صورت امکان به شما، در مواقعی که مشکل دارید، کمک کند.
امراللهی‌نیا با اشاره به تغییر در نحوه زندگی، گفت: ببینید آیا می‌توانید جنبه‌هایی از زندگی‌تان را که ممکن است باعث افسردگی شما شده باشد، شناسایی کنید و آنها را تغییر دهید. ممکن است برای انجام این کار به کمک نیاز داشته باشید.
وی افزود: اگر احساس افسرده بودن می‌کنید، اغلب سرگرم شدن با بعضی چیزها می‌تواند مفید باشد. انجام فعالیتی جدید یا یک سرگرمی درعصرها و یا در تعطیلات آخر هفته، فکر خوبی است. از خانه بیرون رفتن و ملاقات با مردم برای شما خوب است زیرا باعث می‌شود حلقه معیوب تنهایی شما شکسته شود و از مشکلات‌تان کاسته شود. تلاش آگاهانه‌ای برای کاری که دوست دارید، انجام دهید مثل گوش کردن به موسیقی، خرید کردن، رفتن به سینما و یا تئاتر.
این کارشناس ارشد روانشناسی در ادامه گفت: مطالعات نشان می‌دهد ورزش، به ویژه تمرینات هوازی، تاثیر مثبتی بر انواع خفیف و متوسط افسردگی از جمله افسرده‌خویی دارد. حتی اگر اشتهای زیادی برای غذا خوردن ندارید، باید همیشه منظم و کافی غذا بخورید. اگر به اندازه‌ کافی غذا نخورید، قدرت بدنی کافی نخواهید داشت تا حالتان بهتر شود و ممکن است در حلقه معیوبی بیفتید و روز به روز افسردگی‌تان بدترشود. مصرف مشروبات الکلی باعث حل شدن مشکلات نمی‌شود. این کار فقط باعث می‌شود بیشتر احساس افسردگی کنید. در عین حال ممکن است مصرف الکل منجر به این شود که افکار خودکشی به واقعیت بپیوندد.
امراللهی نیا در مطلب خود در مجله سپیده دانایی اظهارکرد: کاهش استرس در زندگی، یکی از مثبت‌ترین اقداماتی است که می‌توانید برای کاهش علائم و شدت افسردگی‌تان انجام دهید. یاد گرفتن اینکه چگونه به آرامش برسید، نخستین گام ساده و سودمند است، البته نباید سعی کرد همه این کارها را یکباره انجام داد.
منبع:خبرگزاری ایسنا