میگم عههه این چقدر شبیه منه !!! مامانننننننن
بهش میگم:به داش جانی...
پسر تو اینجا چیکار میکنی؟
نکبت کمتر نت بیا...
هرجا میرم همش تورو میبینم...
یکی میخوابونم زیر گوشش میگم نکبت توچراتوخیابون ول میگردی بیا بریم ببینم واینجاست که شاسکول درون پدیدارمیشود
so Give Me A Smile
خو اگه غریبه باشم که 100% خد الانمو نمی شناسم))
اما در صورت 2:شاید الان نه ولی قطعا ی روزی ی جایی 1 ملت بهت افتخار می کنن
- - - - - - پست ادغام شده - - - - - -
خب احتمالا جوابش بشه:این جمله رو شما تاثیر + داره پس بهش عمل کنید
اما ی جمله:قضاوت کردن خیلی راحت تر از بودنه!
*looking for..
**in niz bogzarad
دیونتم نفسمایشا الله سال دیگه تو رشته دارو سازی تودانشگاه تهران ببینمت ایشالله از خدا هر چی میخای بهت بده پیر بشی جوون
خودمو که همیشه می بینم
چیز جدیدی نیست
سوفی آموندسن از مدرسه به خانه میرفت. تکهیِ اول راه را با یووانا آمده بود.
به فروشگاه بزرگ که رسیدند راهشان از هم جدا شد. سوفی بیرون شهر زندگی میکرد و راهش تا مدرسه دو برابر یووانا بود.
بعد از باغِ آنها بنایِ دیگری نبود، خانهشان انتهای دنیا مینمود.
کتابِ دنیایِ سوفی
نوشتهی یوستین گردر
ترجمهی حسن کامشاد
از دور خودمو میبینم ببینم چ طور ب نظر میام
بعدم میگم
عه تویی
بعد با خودم دوس میشم عین ۲قلو ها بشیم
خب این الآن یعنی چی؟؟
میخام که تقیر کنم کم کم و گاماس گاماس
ای آنکه نتیجه چهار و هفتی.......وز هفت و چهار دائم اندر تفتی
می خور که هزار بار بیشت گفتم.....باز آمدنت نیست،چو رفتی رفتی
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)