خخخخخخ واقعا خسته نباشیم با این درس خوندمون خخخخ
با کتاب استاااااد شوخو میکنی وچه داداشی بج!!!! خخخخ
بابا داداشی باور کن راه من جواب میده
منی دانش آموز ک معنی نداره پس اضافیه
استااااااااادی بیا دانش آموزات و جدا کن الان همو داغون میکنیما!!!!! خخخخخخ
بچه ها خوب یکی دیگه هم استاد و تگ کنه تا بیان!!
[B][
دریـ~~ا نیــازیــ نــــدارـهـ بــــــزرگـــــیــشـو ثــابـتــ کــنـهــ
ـهــیــــچ صـخـــرـهـ ایــ نـمـیــتــونــهــ رودخـ~~ـونـهــ رو ســ ــاکـتــ کــنــهــ
/B]
آهان راست میگی دلیلتو الان دوباره خوندم!!!!
چ میدونم شایدم ...
خوب رامین راه شما چیه داداش؟؟؟؟؟
[B][
دریـ~~ا نیــازیــ نــــدارـهـ بــــــزرگـــــیــشـو ثــابـتــ کــنـهــ
ـهــیــــچ صـخـــرـهـ ایــ نـمـیــتــونــهــ رودخـ~~ـونـهــ رو ســ ــاکـتــ کــنــهــ
/B]
ویرایش توسط nonna : 18 اردیبهشت 1393 در ساعت 21:09
ببخشید من دیر به دیر سر میزنم
راستش من طبق چیزی که کتاب زبان فارسی (2) نوشته میگم این ترکیب های خاص (ضمیر شخصی جدا + صفت)،وصفین
وگرنه در مورد همه ترکیب های دیگه روش "ی نکره" (ارائه شده توسط طراوت عزیز:yahoo (3) جواب میده
من از روش ی نکره تاحالا رودست نخوردم ولی از روش های زیر،چرا!
- اضافه کردن "است" به آخر ترکیب => مرد،دانا است.
- اضافه کردن تر و ترین => مرد داناتر/داناترین مرد
- این + موصوف + صفت + است => این مرد،دانا است.
- (ترکیب)+صفت + است => مرد دانا،دانا است=> مرد دانا ترکیب وصفی
موفق باشیم!!
ویرایش توسط Ramin Safavi : 21 اردیبهشت 1393 در ساعت 19:46
سلام.
یادآور نگاه : اضافی ( «ی»، نشونه ی نکره ست و جزو کلمه محسوب نمیشه.)
گل های شادی: اضافی (اضافه های ادبیاتی، ینی اضافه ی تشبیهی و استعاری، ترکیب اضافی ین. اسمش روشه. «اضافه» ینی ترکیب اضافی.)
صدای خواننده: اضافی (مشخصه که منظور، صدای ِ شخص ِ خواننده س، نه این که خود ِ صدائه، خواننده باشه! تو این ترکیب، «شخص»، حذف شده و صفتش، ینی «خواننده» جانشینش شده. صفت جانشین ی اسمم، خودش دیگه اسم به حساب میاد و میشه مضاف الیه. په ترکیب، اضافیه.)
همه لطف خداست.
هر سه اضافی هستن . ی که شما آوردین تو یاداور نگاهی ، ی نکره است . خواننده هم درسته که صفته ولی برای یک موجود زنده که می خونه . اینجا تو صدای خواننده شما اضافه ی تشبیهی تعلقی دارین .
در ضمن یه نکته که خیلی جاها به کار می آد ، اینه که صفت وجود خارجی نداره ولی مضاف علیه وجود خارجی داره . مثلا اینجا خواننده یه شخصه که وجوده خارجی داره .
من شاعرم ترکیب وصفی هستش ، من شاعر هستم ، نسبت دادن صفت شاعری به خودتونه . به نکته ای که گفتم دقت کنین، تو این ترکیب شاعر وجود خارجی نداره یه ویژگیه . من شاعر تر هم گاهی استفاده می شه ولی رایج نیست . خودتون رو درگیر روش و راه حل نکنین . خیلی از اوقات معنی شما رو به جواب می رسونه . راه حل و از این قبیل واسه ترکیبایین که سخت میشه تشخیص داد . مثل مجسمه ی آزادی .
راه تشخیص این است :
می توانیم با حذف کسره و قرار دادن موصوف در جایگاه نهاد و صفت در جایگاه مسند یک جمله ی سه جزئی با مسند بسازیم مثلا :
کتاب مفید => کتاب مفید است => وصفی
کتاب علی => کتاب علی است => اضافی
تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم ...
سلام.
یکی از موارد مهم تو تشخیص وصفی یا اضافی بودن ترکیب، توجه به بافت جمله س.
خیلی مهمه که ترکیب، به چه معنی، با چه کاربردی و تو چه جمله ای به کار رفته.
اتفاقا متکی بودن نوع ترکیب، به جمله ای که ترکیب، توی اون به کار رفته، از موارد بسیار دقیق و حرفه ای تو طراحی سوالای ترکیب وصفی و اضافیه.
تو سوالی که پرسیدی، مهمه که «من ِ شاعر» کجا به کار رفته و چه معنی ای میده خب!
همین طوری که نمیشه پرسید!
این نشونی سوالته تو ادبیات موضوعی:
1806-در متن زیر بهترتیب چند «ترکیب وصفی» و چند «ترکیب اضافی» وجود دارد؟
«در همین دوران است که منظومههای عرفانی با بیانی تمثیلی صدرنشین آثار بزرگ و جاویدان جهانی میشوند. با این تفاوت که من شاعر در این اشعار، مردمیتر و اجتماعیتر شده است. اشعار غنایی معمولاً در سه شکل بلند و کوتاه و متوسّط سروده شدهاند.»
1) 13 ـ 3 2) 12 ـ 2 3) 13 ـ 2 4) 12 ـ 3
و پاسخش:
1806- (3)
ترکیبهای وصفی: همین دوران / منظومههای عرفانی / بیانی تمثیلی / آثار بزرگ / آثار ... جاویدان / آثار ... جهانی / این تفاوت / این اشعار / اشعار غنایی / سه شکل / شکل ... بلند / شکل ... کوتاه / شکل ... متوسّط (13 ترکیب)
ترکیبهای اضافی: صدرنشین آثار / «منِ» شاعر (2 ترکیب)
----------------------
«من شاعر» تو اون جمله، ترکیب اضافیه مسلما.
«من شاعر» تو اون جمله، ینی «شخصیت شاعر»، «هویت شاعر»، «خود شاعر»، «وجود شاعر»
خب. یه همچین «منـ»ـی، متعلق به جناب ِ شاعره. این وصفیه اون وخ؟! دِ اضافیه دیگه.
اینجاس که راهایی مث «من شاعرم» و «من ِ شاعرتر» و اینا، جواب نمیده، بلکه گمراه کننده س.
اونی که تو کتاب زبان فارسی (2) هم راجب «من ِ بیچاره» و اینا گفته و دوستمون اشاره کردن، هیچ ربطی به اینجا نداره!
«من ِ شاعر» - به شکلی که تو سوال بالا اومده - با «من ِ بیچاره» فرق داره.
«من ِ بیچاره» مسلما وصفیه، اما «من ِ شاعر» ممکنه وصفی یا اضافی باشه، که گفتیم تو سوال بالا، اضافیه، اما جای دیگه میتونه وصفی باشه؛ نیگا:
من ِ شاعر، بهتر از این شعر سر در میارم یا تو؟! (من ِ شاعر: وصفی)
من ِ شاعر، در این دوره، اجتماعی تر شده است. (من ِ شاعر: اضافی)
در واقه، منظور از «من» تو جمله ی اول، واقعا «منـ»ـه. فعلشم اینو نشون میده: سر در میارم.
اما منظور از «من» تو جمله ی دوم، اصلا «من» نیس، بلکه ینی «شخص، هویت، وجود» و میشه با این کلمه ها جایگزینش کرد حتی.
«منـ»ـتون شاد!
تنتون سلامت!
همه لطف خداست.
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 2 مهمان)