خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6
    1. Top | #1
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات

      آرگـــــو (Argo)

      یادداشت نقد فارسی: ارائه نقدی منصفانه از یک فیلم از لحاظ کیفی، مسئولیتی است سنگین بر عهده نقد فارسی و در این باره سعی داریم هیچ گاه متعصبانه برخورد نکنیم (هر چند که شاید گاهی قلبًا دوست نداشته باشیم!). درباره این فیلم نیز بر این اعتقادیم که اطلاع رسانی صحیح درباره حرکت جدید هالیوود در مورد سرمایه گذاری برای ساخت فیلم های خوش ساخت و قدرتمند با محتوایی تخریبی برای ایران، بسیار مفید تر از آن خواهد بود که با اطلاع رسانی غلط، باز هم خود را فریب دهیم. شاید همین اطلاع رسانی ها، بتواند بعضی را به فکر وا دارد که بسیاری از مواقع سلاح فرهنگ، هنر و سینما، کارا تر از سلاح خشونت است و بتوانیم با ارتقاء سطح کیفی سینمای خود، در جهت دفاع از فرهنگ و تاریخ خود بر آییم. فیلم آرگو از نظر عموم منتقدان سراسر جهان نمراتی در خور توجه دریافت کرده است و اشاره نکردن به این واقعیت، به معنای دوباره بردن سر ها در زیر برف هاست!

      «آرگو» برچسب «بر اساس داستان واقعی» را با افتخار بر خود نشان کرده است. و این جزو معدود دفعاتی است که این «شرح» برای درک بهتر یک فیلم مهم است. اغلب مواقع این برچسب بی معناست، اما وقتی اتفاقات تاریخی مثل واقعه ای که در این فیلم می بینیم، به صورت مستند در می آیند، حتی با این وجود که تخیلات هم به آن اضافه شده، دادن عنوان زندگی واقعی می تواند مثل یک چاشنی و مزه در شیوه روایت داستان عمل کند. آرگو یک تریلر جاسوسی رضایت بخش است که در سال 1980 در ایران اتفاق می افتد. خیلی از عناصر فیلم برگرفته از اتفاقات واقعی است که به خاطر موضوعش بر اهمیتش افزوده شده است.
      فیلمنامه توسط کریس تریو نوشته شده و بر اساس مقاله ای است از جاشوا بیرمن در سال 2007 با نام:« فرار از تهران: چطور سیا با استفاده از یک فیلم تقلبی علمی تخیلی توانست آمریکایی ها را از تهران نجات دهد». و این مقاله مبنای این فیلم سینمایی قرار گرفت. فیلم، اتفاقات اصلی را از واقعیت گرفته است و به آن ها قالبی سینمایی داده است. تعلیق در فیلم با استفاده از چندین برش متقاطع در موقعیت های مختلف نشان می دهد که چطور همه چیز سر موقع در جای درست خود اتفاق می افتند. اگر چه که همه چیز در واقعیت سخت تر و شدید تر بوده، اما در فیلم هم صحنه های زیادی با این حس وجود دارد که به آن ها رنگ و لعاب سینمایی داده شده است. این ابتکار هالیوود است و برای بالا بردن آدرنالین خیلی خوب جواب می دهد. در 30 دقیقه پایانی آرگو با فشار و تنش وحشتناکی روبرو می شوید.
      تا این جای کار بن افلک نشان داده است که کارش در کارگردانی بهتر از بازیگری است. نه اینکه بگویم او بازیگر بدی است. نه! اما پشت دوربین کارش فوق العاده است. آرگو به عنوان نمونه ای دیگر در فیلم هایی که استادانه ساخت شده اند، در کنار دیگر کارهای افلک به نام های «رفته عزیزم رفته» و «شهر» قرار می گیرد. در بین این سه فیلم آرگو کمترین محتوای احساسی را دارد (اگرچه به هیچ کدام از کاراکترها پرداخت خوبی نشده است با این وجود صحنه هایی گذرا برای نشان دادن اهمیت جایگاه خانواده نزد تونی مندز با بازی افلک وجود دارد). آرگو بزرگترین فیلم اوست که بر مبنای روایت است. افلک تلاش زیادی کرده تا بتواند اینطور نشان دهد که آرگو در دهه 70 فیلمبرداری شده است. نه تنها تصویر فیلم از روی عمد دارای رگه ها و دانه هایی است بلکه حتی در شروع فیلم هم از لوگوی قدیمی برادران وارنر استفاده کرده است. بازسازی تهران در حدود سال 80 واقعاً استادانه انجام شده است (لوکیشن های فیلم در ترکیه بوده است). از فیلم های آرشیوی برای نشان دادن رئیس جمهور کارتر، شاه ایران و امام خمینی در داستان استفاده شده. فیلم های قدیمی از اخبار تد کاپل، فرانک رابینسون، مایک والاس و والتر کرانکیت باعث شده تا رنگ و بوی آن زمان به خوبی منتقل شود.
      آرگو با بازسازی بسیار خوبی از تسخیر سفارت آمریکا در ایران توسط دانشجوها آغاز می شود. تاریخ 4 نوامبر سال 1979 است و دنیا در شرف تغییر است. به یک باره مردم عادی، ابتدا با تعداد کم بعد هم با ازدحام وارد سفارت می شوند و وقتی درها با فشار جمعیت باز می شود، کارمندان و دیپلمات های سفارت را می بینیم که با عجله درحال ریز کردن و آتش زدن اطلاعات مهم و کاغذها هستند. شش نفر از آن ها شامل باب آندرس (تیت داناوان)، لی شاتز (روری کوچرین)، مارک و کورا لیجک (کریستوفر دنهام و سلی دووال) و جو و کتی استافورد (اسکوت مک نیری و کری بیشه) فرار می کنند و به اقامتگاه سفیر کانادا کن تایلور (ویکتور گاربر) پناه می برند و برای مدت 90 روز در آنجا مخفی می شوند.
      دولت آمریکا با کمک سازمان سیا تصمیم می گیرد که یک ماموریت نجات ترتیب دهد. در نیمه های ژانویه نگرانی ها افزایش پیدا می کند. آیا دیپلمات ها از ایران به صورت قاچاقی خارج شده اند؟ آیا دستگیر شده و در ملا عام اعدام شده اند؟ دولت کانادا هم نگران امنیت سفیر خود و کارکنان سفارت شده است و این خود فشار بیشتری را تحمیل می کند. مدیر سازمان سیا جک اودانل (برایان کرانستون) مامور خود تونی مندز (افلک) را احظار می کند. او متخصص خارج کردن نیرو ها از مناطق زیر کنترل دشمن است و باید برنامه ای را برای خارج کردن آن شش نفر از ایران طراحی کند. مشکل اینجاست که هیچ دلیل باور پذیری برای اینکه شش نفر آمریکایی در تهران با آن شرایط سیاسی پرسه بزنند وجود ندارد. نقشه مندز بی پروا و شجاعانه است. تونی با کمک چهره پرداز هالیوودی جان چمبرز (جان گودمن) و لستر سیگل تهیه کننده (آلن آرکین) یک کمپانی فیلم سازی تقلبی را برای ساخت یک فیلم علمی تخیلی ارزان قیمت به نام آرگو تاسیس می کند و همچنین یک داستان هم برای پوشش دادن امریکایی هایی که در تهران به دام افتاده اند، سر هم می کند. به این امید که بتواند آن ها را از گیت امنیتی فرودگاه عبور دهد و با پرواز سوییس از آنجا خارج کند. اما نقشه ای که روی کاغذ این قدر باور پذیر و ساده به نظر می رسد در عمل به ندرت درست جواب می دهد.
      سبک قدم به قدم و زنده افلک در کارگردانی باعث شده تا آرگو کوتاه تر از زمان 120 دقیقه ای خود به نظر بیاید. فیلم به خودی خود و بدون متوسل شدن به تکنیک های استاندارد و کلیشه های معمولی که در تریلر های جاسوسی می بینیم، هیجان انگیز است. از شلیک گلوله و دعواهای بزن بزن یا انفجار خبری نیست. تمام تعلیق و هیجان فیلم فقط با این فکر که اگر شخصیت ها دستگیر شوند چه اتفاقی می افتد، شکل گرفته است. احساس خطر در تمامی لحظات فیلم وجود دارد. افلک با کات زدن های گاه و بی گاه به هالیوود یعنی جایی که چامبرز و سیگل لحظات شادی را رقم می زنند، در احساس نگرانی و تنش در فیلم وقفه ایجاد می کند. (صحنه پایانی حضور چامبرز و سیگل بنای اولیه ای برای لحظه اوج داستان است).
      بیشتر مواقع، افلک از بازیگران کمتر شناخته شده برای نقش های اصلی خود استفاده می کند. از آنجایی که فیلم بر اساس واقعیت است، این کارش تاثیر خوبی داشته است. افلک با آن موهای بلند و ژولیده و یک ریش، تقریباً غیر قابل شناسایی است. اجرای او به طور مرموزی بی کلام است و کاراکتر او احساسات خیلی کمی از خود نشان می دهد. اگر شخصی با هوش و زیرکی کمتری در این ماموریت فرستاده می شد احتمالاً تحت تاثیر شرایط قرار می گرفت. نقش های مکمل عالی هستند. برایان کرانستون به عنوان رئیس تقلبی مندز صحنه های فوق العاده ای را رقم می زند و اجرای دو نفره گودمن و آرکین این فکر را به ذهن ما می آورد که نکند آن ها قبلاً با هم در یک کمدی موقعیت بازی کرده اند.
      در مورد درجه ای که انجمن سینمایی آمریکا به این فیلم داده است باید بگویم که آرگو فقط به این دلیل درجه r گرفته که از لغت «لعنتی» به دفعات و مثل یک تکیه کلام در فیلم استفاده می شود. فیلم ملایم است و نسبتاً هیچ بی حرمتی و اهانتی در آن وجود ندارد و هیچ چیزش برای نوجوانان هم نامناسب نیست. اما به خاطر عقاید قدیمی انجمن سینمایی آمریکا هر کس که زیر 17 سال دارد و می خواهد آرگو را تماشا کند، بهتر است بلیت فیلم دیگری را بخرد و یواشکی وارد سالن نمایش دهنده آرگو شود! به افتخار فیلم سازان آرگو که سازش نکردند و با چند کات کوچک نخواستند درجه پی جی 13 را بگیرند. شرم باد بر انجمن سینمای آمریکا به خاطر اینکه انعطاف پذیر نیست.


      "منبع: سایت نقد فارسی"

      ب امید موفقیت دوستان و خودم

      یـــــــا حـــــــق
      ویرایش توسط شـــورش : 11 فروردین 1393 در ساعت 11:25 دلیل: منبع

    2. Top | #2
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      من که خیلی دوستش داشتم.
      زندگی هدیه خداوند به شما و نحو ه ی زندگی هدیه شما به خداوند

    3. Top | #3
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      کجای کارید اینو دوسال پیش ددیم تموشد رفت

      الان 300 اومده

      ⬛⬛خداحــافظ بــرای همیــشه⬛⬛
      13

    4. Top | #4
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      اگر سومی خوش بحالت آقای علیرضا

      فیلم میلم رو بیخیالش منم سال سوم نخوندم آخر معدلم شد 13

      اشتباه بزرگی کردم

      ولی دیگه آه کشیدن سودی نداره

      با خیال راحت امتحاناتتو بده بعدش بکوب بخون بای کنکور از تابستون

      ⬛⬛خداحــافظ بــرای همیــشه⬛⬛
      13

    5. Top | #5
      کاربر باسابقه
      مدیر برتر

      نمایش مشخصات
      آرگو،مسخره ترین فیلمی که تاحالا دیدم...جایزه اسکارم برده،گندش بزنن...

    6. Top | #6
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      فیلم خیلی زیبایی بود ! اسکار هم حقش بود ...

      هرروزی که بهترازروزهای قبلت باشه،تکه ای ازپازل رویاهای توست که سرجاش قرار میگیره، سعی کن هرروز بهترازروزقبل باشی تاپازل رویاهات روهرچه سریعتر کامل کنی

      Sina
      CEO of Iramrich

      by the way here's my channel : @MrRich


    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن