The Matrix ( ماتریکس)
مقدمه : سال 1999 ، شرکت برادران وارنر ، فیلمی به کارگردانی تهیه کنندگی برادران واچفسکی را به روی پرده برد . فیلمی با موضوعی نامتعارف و صد البته عواملی فوق العاده از جمله جلوه های ویژه که در سال 2000 نامزد و برنده چهار اسکار بهترین ادیت فیلم ، بهترین جلوه های ویژه ، بهترین ادیت صدا و صد البته بهترین موسیقی متن شد . در آن زمان ماتریکس در ذهنیت جهانی حفره ای ایجاد کرد به نام بی اعتمادی ، حفره ای که کاملا با اعتماد می توان گفت هدف اصلی فیلم بود.
فيلم با رويكردي نمادين به اساطير كهن قوم يهود، قصه ظهور منجي و سفر به آرمانشهر يهود (ZAYAN يا ZION) را به تصوير ميكشد. ناگفته نماند كه «زايان» يا همان «صهيون» نام كوهي مقدس در بيرون از شهر اورشليم است كه صهيونيستها نام آن كوه را بر آيين خويش نهادهاند.
در فيلم «ماتريكس» دنيا اسير تاريكي است و تنها چند انسان آزاديخواه در يك زيردريايي اسرارآميز كه به كشتي نوح عليه السلام نسب ميبرد، با اين دنياي تاريكي در ستیزند. مقصد زيردريايي همان آرمانشهر «زايان» است كه فقط ناخدا و رهبر گروه «كاپيتان مورفي» نشان دقيق آن را ميداند. مورفي خود نيز از نيروهاي فرمانروايان شهر زايان است. ولي مورفي بدون امداد يك منجي نميتواند بر امپراطوري ماتريكس غلبه كند و اين بار منجي يا پيامبر جديد را از بين متخصصين كامپيوتر برميگزيند!
تحلیلی بر شخصیت ها
«نئو» در حقيقت همان « New christ» يا «مسيح جديدي» است كه بر خلاف عيسي مسيح عليهالسلام، (66) نه از ميان پارسايان، كه از بين تكنيسينها انتخاب ميشود! در نتيجه پيامبر آخرالزمان به جاي آنكه: «تئوريسين» باشد، يك «تكنيسين» است.
(وال کیلمر، براد پیت، ویل اسمیت و اوان مکگریگور، قبلاً برای اجرای نقش نیو به جای کیانو ریوز پیشنهاد شده بودند.)
نئو در کل فیلم تکامل میابد و در آخر به مرحله ایمان و یقین رسیده و به مقابله با دشمن می رود ، این تکامل یک انسان است نه منجی!!!!
مورفیس : تعریف مورفیس سخت است ، من مورفیس را پیام رسان معرفی کردم ، آری او وظیفه آگاه کردن و نشان دادن در را دارد ، پس مطمئنا پیام آور است ، پیامبران ما هم همین طور بودند ، آنها حقیقت را برای پیروانشان ، مردمشان روشن می کردند و انتخاب را به خودشان واگذار می کردند ، البته آن ها را در راه هم تنها نمی گذاشتند .
سایفر : سایفر وابستگان به سیستم ، وابستگان به نظام هستند که به خاطر غرق بودن در آرزوی های دنیوی علاقه ای به جنگ و درگیری ندارند و آنقدر دنیا برایشان مهم است که حاضرن واقعیت را نیز برای اینکه خدایی نکرده مزاحمشان نباشد فراموش کنند .
ترینیتی : ترینیتی وظیفه سنگینی بر دوش دارد ، او به آینده ایمان قلبی ندارد ولی بازهم برای آن تلاش می کند ، از حقیقت فرار نکرده و برای آن تا پای جان می جنگد ، او باید در درون خود با خیلی چیزها کنار بیاید ، مطمئنا ترینیتی نماد خیلی ها همچون کسانی مانند من خواهند بود.
نکته جالب:
این فیلم در تلویزیون کشور انگلیس (ن سینماش) اجازه پخش پیدا نکرد!! شاید واسی خیلی ها جالب باشه ک علت چی بوده!!
علتشم جنس چرم لباس،ک برتن شخصیت ترینیتی بود!
و خیلی جالب تر این بود ک فیلم در عید یکی از سالهای 84 ،85 در شبکه چهار تلویزیون ایران پخش شد!!