-
تست ادبیات
معنی (خورد) در همه ی ابیات به جز بیت ........یکسان است
1-زن پیر نشناخت او را و گفت/اگر خورد خواهی و جای نهفت
2-ز خورد ناسزاپرهیز کردن/ به است از داروی بسیار خوردن
3-گفت شک نیست کاین چنین خوانی/نیست در خورد چون تو مهمانی
4-مر آن گرگ را مرگ به از دمه(=کولاک)/که بی خورد ماند میان رمه
لطفا با دلیل بگین کدوم گزینه؟!!! :y (462):
-
فک کنم توی همه گزینه ها یعنی خوراک بجز گزینه3======>پس جواب:3
البته مطمئن نیستم!!!!
-
آره گزینه 3 باید بشه .
گزینه 1 مصراع دوم حرف از خوراک و جای نهفت ( جای خوابیدن یا جای پنهان شدن ) میزنه پس منظورش خوردن غذاس
گزینه 2 هم که معلومه میگه اگه از خوردن چیزای بد جلوگیری بکنیم مریض نمیشیم و لازم نیس کلی دارو بخوریم پس منظورش خوردن غذاس
گزینه 4 هم میگه برای گرگی که میان رمه ( گله ) هست و پاسبانی میکنه و نمیتونه گوسفندا رو بخوره مرگ بهتره پس اینم معنی خوردن میده
گزینه 3 فک کنم خورد معنی خرد یعنی کوچک و خوار بده البته دقیق معلوم نیس
-
- درخورد ؛ موافق . شایسته . خورد. درخور.
هر بامداد یک مثقال می باید داد... شرابی که درخورد حال و درخورد مزاج او بود. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). گفت آن چه چیز است که دیگران داشته اند و من ندارم ؟ گفت آن وزیری است که درخورد تو باشد. (تاریخ بخارای نرشخی ).
خریت از در افسار و از خری خود را
شهی شمارد درخورد افسر و دیهیم .
سوزنی .
درخورد تست خاتم و اقبال و سروری
چونانکه رخش رستم درخورد رستم است .
سوزنی .
ای خیال یار درخورد آمدی
بی تو دانی هیچ نگشاید ز من .
خاقانی .
هنر درخور معرکه دارم آخر
اگر ساخت درخورد او هم ندارم .
خاقانی .
گفت شک نیست کاین چنین خوانی
نیست درخورد چون تو مهمانی .
نظامی .
که مرهم نهادم نه درخورد ریش
که درخورد انعام و اکرام خویش .
سعدی (بوستان ).
نفس می نیارم زد از شکر دوست
که شکری ندانم که درخورد اوست .
سعدی (بوستان ).
یا رب تو دست گیر که آلاء و مغفرت
درخورد تست و درخور ما آنچه ما کنیم .
سعدی (طیبات ).
یا مکن با پیلبانان دوستی
یا طلب کن خانه ای درخورد پیل .
-
1 فایل پیوست
سلام دوستان کسی میتونه توضیح بده که چرا جواب این سوال گزینه ۱ هست
فایل پیوست 11360
-
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mamadabfm
سلام دوستان کسی میتونه توضیح بده که چرا جواب این سوال گزینه ۱ هست
فایل پیوست 11360
این سوال به رشته تجربی ربطی نداره
-
کتاب ادبیات میکر گاجه هااا:yahoo (22):
-