جرئت یا حقیقت
نمایش نسخه قابل چاپ
بزرگترین فانتزیم اینه که یه پسر کارخونه دار عاشقم بشه، ترجیحا کارخونه شیر کاکائو باشه:))
از اونجایی که پولدارا هم اعصاب ندارن، هر روز باهام دعواش بگیره، منم که دیگه از دست کاراش خسته میشم با گلدون بزنم تو سرش، همونجا در دم جان به جان آفرید بده و پولشو بکشم بالا و خوش دنیا باشم:yahoo (23):
خب شوخی کردم، ولی بزرگترین فانتزیم اینه که دور دنیارو بگردم اونم با دوچرخه:))
به نظر خیلی باحال میاد:))