یک متجردافسرده افسون زده انسان نما، کمک لازم99

سلام دوستان من هرموقع عالی میخونم یهو يه بلایی آزطرف اطرافیانم میادسرم
امسال ازدواج بردارم. بودک مهرعقدکردند يه هفته ام پرید، آذرماه هم شیرینی خورانی اونجام به زوررسوندم سه ماه هم نابودشد حالا خانواده محترم میخان واسه پسرشون حنابندان بگیرند تو تیرماه به نظرتون من. الان چیکارکنم میدونید ازاین زورم میاددداداشم امروزی ک عروسی کردهه29آذر يه شبم خونمون نبوده ه کلا وردله خانمشه حالا اعتراض میکنم ميگن به توربطی ندارهه داداششت سخته شه آخه به این خانواده بی منطق چی بایدگفت هیچ دردی ندارن ک من دارم جون میدم حالا هرکی میادمیگ عروسی آقازاده کی!من روانی میشم ازاین هفته هم رژه درمانی خونمون شروع شده موندم ایناحالشون نیس کروناعه..دوستانی ک ميگن يه شبه باورکنین نیست من سه روزه چون خونمون رفتامده فقط نه ساعت خوندم


حالا دوستانداینقدرمقدمه چیدم بگم چطورمیتونم مطالعموببرم رو16ساعت؟اصن شدنیه ده؟چیکارکنم کم نیارم؟ بدنم تحلیل نره؟امسال سال چهارممه خداییش دیگ پوکیدم چطورازحاشیه بازه ای رو ک گفتم جبران کنم؟دوروزه درس وحسابی نخوندم..


سوال دومم من واسه مرورحرکت ودینامیک اول نکته وتست میبینم بعدتست يه هفته زمان میبرهه بااون برنامه ای ک ریختم حدودا یه17مردادتموم میکنم بعدم آزمونهایه جامع به نظرتون زیادکندم؟چیکارکنم خیلی داغون شدم، کلا برنامه هام ریخته.. بین برنامه ای ک ریختم بااین رویدادمزخرف وقفه افتاد؟


بعدش کسایی ک مثلثات آقای حیدری میبینن به نظرتون فرمول مازاد ازگفتهذایشون هم حفظ کنم؟

دوستان واسه مرورتستایه ده سال قلم چی کفایت میکنه یابیشترواینک آزمونهایه جامع کنکورازچه سالی شروع کنم"؟

ودذآخرهمایشی یانکته تستی سراغ دارین اززیست،عربی،ادبیات،زبان

ودرآخرازهمتون ممنونم.خیلی کمک کردین..

نمیتونی بری خونه دوست و اقوام؟
خیلی سخته من پارسال این معضلو داشتم کامل درک میکنم
بنظرم حتی دو هفته ام طول بکشه همین ۹ ساعتو ادامه بده تا بعد جشن
فقط سعی کن اعصابتو خورد نکنی بالاخره میگذره

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط wonshower

سلام دوستان من هرموقع عالی میخونم یهو يه بلایی آزطرف اطرافیانم میادسرم
امسال ازدواج بردارم. بودک مهرعقدکردند يه هفته ام پرید، آذرماه هم شیرینی خورانی اونجام به زوررسوندم سه ماه هم نابودشد حالا خانواده محترم میخان واسه پسرشون حنابندان بگیرند تو تیرماه به نظرتون من. الان چیکارکنم میدونید ازاین زورم میاددداداشم امروزی ک عروسی کردهه29آذر يه شبم خونمون نبوده ه کلا وردله خانمشه حالا اعتراض میکنم ميگن به توربطی ندارهه داداششت سخته شه آخه به این خانواده بی منطق چی بایدگفت هیچ دردی ندارن ک من دارم جون میدم حالا هرکی میادمیگ عروسی آقازاده کی!من روانی میشم ازاین هفته هم رژه درمانی خونمون شروع شده موندم ایناحالشون نیس کروناعه..دوستانی ک ميگن يه شبه باورکنین نیست من سه روزه چون خونمون رفتامده فقط نه ساعت خوندم


حالا دوستانداینقدرمقدمه چیدم بگم چطورمیتونم مطالعموببرم رو16ساعت؟اصن شدنیه ده؟چیکارکنم کم نیارم؟ بدنم تحلیل نره؟امسال سال چهارممه خداییش دیگ پوکیدم چطورازحاشیه بازه ای رو ک گفتم جبران کنم؟دوروزه درس وحسابی نخوندم..


سوال دومم من واسه مرورحرکت ودینامیک اول نکته وتست میبینم بعدتست يه هفته زمان میبرهه بااون برنامه ای ک ریختم حدودا یه17مردادتموم میکنم بعدم آزمونهایه جامع به نظرتون زیادکندم؟چیکارکنم خیلی داغون شدم، کلا برنامه هام ریخته.. بین برنامه ای ک ریختم بااین رویدادمزخرف وقفه افتاد؟


بعدش کسایی ک مثلثات آقای حیدری میبینن به نظرتون فرمول مازاد ازگفتهذایشون هم حفظ کنم؟

دوستان واسه مرورتستایه ده سال قلم چی کفایت میکنه یابیشترواینک آزمونهایه جامع کنکورازچه سالی شروع کنم"؟

ودذآخرهمایشی یانکته تستی سراغ دارین اززیست،عربی،ادبیات،زبان

ودرآخرازهمتون ممنونم.خیلی کمک کردین..

---

اعصاب خودتو داغون نکن چون فقط بدتر میشه
منم هزار بلا سرم اومد سال کنکور
تنها کاری که میتونی بکنی و باید بکنی اینه که تو مواقع شلوغی که نمیشه درس خوند بری و به اونا کمک کنی هم از دست حرفهای بعدشون راحتی و هم اینکه اعصابتم آرومه برای وقتهایی که گیر میاری برای خوندن
متاسفانه راه حل دیگه ای نداره

به نشانه اعتراض در عروسی شرکت نکن . :yahoo (16):

حالا خانواده محترم میخان واسه پسرشون حنابندان بگیرند

زندگیه دیگه
یکی خانواده اش 4 ساله پشت کنکور جیک نزدن سر و صدا نکردن تا این بشینه بخونه ولی خودش آدم نیست
یکیم مجبوره بخاطر خانواده اش و رعایتی که نمیکنن تو سرش بزنه
کاری که میتونی انجام بدی یه اتاقی انباری چیزی گیر بیاری یا حتی یه گوشه دنج و زمانایی که تمرکزت پایینه بری اونجا پنبه تو گوشت بزاری که صداشون کمتر شه، نظم فکریت بهم میخوره آخرش ولی با توجه به حرفایی که زدی یه آدم استرسی هستی که خیلی روی تایم و اینا حساسه واسه همین آرامش نسبی میگیری

در مورد سوال دومتم بهتره برنامه تو پیش ببری کاری به این که چی پیش میاد نداشته باش، الان بشینی حرف در مورد اون تایم آخر بزنی تایم الانتم از دست دادی
مثلثات حیدری هم نیاز به فرمول نداره فقط مرور روش هاش مهمه مثلا ماه بعدی باید 1 دور روشای حل معادله مثلثاتی و کلا مهمای جزوه شو تایم بزاری مرور کنی مگرنه سر جلسه مثل آدمای گنگ فقط زل میزنی به سوالا هیچی یادت نمیاد از روشاش
همایش و نکته و تستم ریخته تو تمرکزت رو بزار روی مرور کتاب درسی توی زیست و شیمی این ماه های آخر و فیزیک و ریاضیم که با هر کی بری جلو خوبه و بستگی به خودت داره با کی حال میکنی با همون تا ته بخون و تست بزن همایشش رو

یه چند تا کانال برات فرستادم که نکته وتستا رو رایگان میذارن
این تنها کمکی بود که میتونستم بکنم سعی کن از جو ناامیدی جامعه دور بشی
من خودم زیاد وارد جامعه نمیشم اخیرا همه دوروبریام افسرده شدن و روم تاثیر منفی میذارن
تقصیرشون هم نیست واقعا وحشتناکه اوضاع داریم نابود میشیم.:(

مادربزرگی کسی نداری که خونشون خلوت باشه بری اونجا
و اگه هم نیست باید کنار بیای باش متاسفانه!
وقتایی که خلوته خونتون بخون مثلا از ۴صبح
به جاش ظهر بخواب

یه دورانی بود که وضعیت خونه ما هم از جهنم هم بدتر بود
مخلوطی بود از تشنج و اضطراب و تشویش و افسردگی و....
حتی شب تا نصف شب هم صدای ناله وشیون نمیذاشت دو دیقه خوابم ببره
مجبور شدم چند روز برم بالا پشت بوم درس بخونم بعد چند روز هم رفتم کتابخونه حتی بعضی روزا بعدازظهر تا 8 شب میموندم توی مدرسه درس میخوندم
ولی آخر دوباره مجبور شدم توی خونه بخونم
تنها راهی که به فکرم رسید این بود که یه هدفون بخرم و با آهنگ گوش دادن درس بخونم
خلاصه از اون موقع هست که به این روند عادت کردم و بیشتر وقت ها با آهنگ درس میخونم :)

میدونم سخته ولی اگه واقعن تصمیمت برای خوندن جدی باشه شک ندارم که راهش رو پیدا میکنی و انجامش میدی

اگه هوای شهرتون خوبه برو روی پشت‌بوم... باور کن خیلی میچسبه یه پشه‌بند بزار یه میز یکم خوراکی ‌.... اگر گرمته از این پنکه ایستاده ها ببر. پشت بوم ما که برق‌کشی داره ...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط MHB ...A

یه دورانی بود که وضعیت خونه ما هم از جهنم هم بدتر بود
مخلوطی بود از تشنج و اضطراب و تشویش و افسردگی و....
حتی شب تا نصف شب هم صدای ناله وشیون نمیذاشت دو دیقه خوابم ببره
مجبور شدم چند روز برم بالا پشت بوم درس بخونم بعد چند روز هم رفتم کتابخونه حتی بعضی روزا بعدازظهر تا 8 شب میموندم توی مدرسه درس میخوندم
ولی آخر دوباره مجبور شدم توی خونه بخونم
تنها راهی که به فکرم رسید این بود که یه هدفون بخرم و با آهنگ گوش دادن درس بخونم
خلاصه از اون موقع هست که به این روند عادت کردم و بیشتر وقت ها با آهنگ درس میخونم :)

میدونم سخته ولی اگه واقعن تصمیمت برای خوندن جدی باشه شک ندارم که راهش رو پیدا میکنی و انجامش میدی

---

وقتی تجربه ی بچه های انجمنو میخونم مصمم تر میشم برای تلاش کردن بیشتر با تک تک سلولام بهتون افتخار میکنم.

وضع من از تو ام بدتره . یه هفته قبل کنکور عروسی داداشمه

خوشبحالت بابا طرف هم درس میخونه هم تو مغازه کار میکنه هم شکست عشقی خورده پشت کنکور هم هست درسخون هم هست
عنوان تاپیکت رو معنی میکنی تا بهتر بتونم کمکت کنم؟:))
پ.ن: اینترنتُ تعطیل کن

منم دقیقن مث توعم.هروقت میخام شروع کنم یه اتفاقی میوفته.دیگه مطمعن شدم ک نفرینی چیزی روم هست.ولی باید جنگید:yahoo (99):

[QUOTE=Mysterious;1600151]نمیتونی بری خونه دوست و اقوام؟
خیلی سخته من پارسال این معضلو داشتم کامل درک میکنم
بنظرم حتی دو هفته ام طول بکشه همین ۹ ساعتو ادامه بده تا بعد جشن
فقط سعی کن اعصابتو خورد نکنی بالاخره میگذره[/QUOTE

خالم همسایمونه ولی نگم ازش بهترهه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Shah1n

اعصاب خودتو داغون نکن چون فقط بدتر میشه
منم هزار بلا سرم اومد سال کنکور
تنها کاری که میتونی بکنی و باید بکنی اینه که تو مواقع شلوغی که نمیشه درس خوند بری و به اونا کمک کنی هم از دست حرفهای بعدشون راحتی و هم اینکه اعصابتم آرومه برای وقتهایی که گیر میاری برای خوندن
متاسفانه راه حل دیگه ای نداره

---

مامان وبابام بزرگ فامیلن هر مشکلی ه خونه مراحل میشه، داییم بازنش اختلاف دارهه خونه بحثه،خالم ازشوهرش قهرمیکنه کنگره خونه ما..پارسال دایی هام زمین مادربزرگم به بامداد اومدن خونه مادعوااعتراضم کنی ميگن تودرستوبخون.. بااین وضع صدامونونشنون تاسرکوچه میرهه..ازکل خاندان مون انزجاردارم