نمایش نسخه قابل چاپ
با سلام و درود.
می دانید که در درس زبان انگلیسی یکی از موارد مهم در ورود به دانشگاه دانش لغات شماست. هر لغت بعضی مفاهیم ساده رو منتقل می کند که اکثر شما اون ها رو به ذهنتون می سپارید.
ولی خوب برخی معانی هم هستند که به چشم نمی آیند و گاهی برخی تست های کنکور را مشکل می کنند.
در این تاپیک به این مورد خواهیم پرداخت.
اگر شما هم به معنی جدیدی برخوردید اون رو با کاربران به اشتراک بگذارید.
موفق باشید.
از معانی کلمه observe رعایت کردن هست.
مثال: If you wanna drive in a road you got to observe some rules
ترجمه: اگر می خواهید در جاده ای رانندگی کنید باید برخی قوانین را رعایت نمایید.
take measure به معنی اقدام کردن.
We must take serious measures in order to prevent people from smoking
ما باید اقداماتی جدی برای جلوگیری از مصرف دخانیات توسط مردم انجام دهیم.
Prime minister: نخست وزیر
Japan's prime minister Suzuki had an important role in Hiroshima's nuclear attack
سوزوکی، نخست وزیر ژاپن نقش مهمی در حمله اتمی هیروشیما داشت.
consequence: نتیجه منطقی
If you wanna keep doing it this way, you will soon face the consequences
اگر قصد داری این کار را به همین شیوه ادامه دهی، به زودی با عواقب (ش) رو برو خواهی شد.
carry out: انجام دادن
I'll carry out this job
من این کار را انجام می دهم.
آره اغلب کلمه های کتاب حتی بیشتر از 2 معنی کاربردی هم دارن که احتمالا باید همشونو یاد گرفت.
خیلی کارخوبی کردی کلمات زبانواینجازدی به کارت ادامه بده
Intestine: روده
این کلمه در مقدمه ی زبان پیش آمده
He's suffering from intestine cancer
وی از سرطان روده رنج می برد.
درس 1 بیش support تحمل کردن this chair cannot support your wieght] هم به معنای خلاصه هم هضم کردن digest
مثلا این take measure را از کجا اوردی در هیچ فرهنگ لغتی نیست ایا از اصطلاحات من در اوردینقل قول:
نوشته اصلی توسط Shayan
است واقعا که البته داریم ولی نه در ترکیب
فعل دو قسمتی بلکه یکی از معانی measure
است که معنی کار - اقدام -اندازه میدهد همین
نه اینکه take measure این معنا را دارد وtake هم
در معنای انجام دادن است شما باید measure
خالی را عنوان میکردی نه این که یه فعل دو قسمتی را غالب کنی