نمایش نسخه قابل چاپ
گوشی هایی که دل نوجوانان را می برد!!میزان خطر ارائه موارد غیر اخلاقی به بچه ها از طریق تلفن های همراه جدید شدت یافته است.برای والدین بسیار سخت است که بچه هایشان را کنترل کنند وقتی که آن لاین هستند.
والدینی هستند که از وقوع اتفاقات احتمالی برای فرزندانشان دل نگراند. اینترنت و تلفن همراه ، تماس با خطرات را برای فرزندانتان آسان تر از قبل کرده است. بچه ها عاشق تلفن همراه هستند . امروزه اکثر دانش آموزان دبیرستانی و حتی تعدادی از دانش آموزان دبستانی هم تلفن همراه دارند. اگر آن ها بیش از اندازه از این تلفن استفاده کنند احتمالا دچار مشکلاتی می شوند. از جمله مشکلات اخلاقی، مالی، همین طور ممکن است خطرات امنیتی برایشان داشته باشد و یا برای سلامتی شان مضر باشد. ممکن است بچه ها به هر خطر جسمانی ناشناخته ناشی ازکاربرد تلفن همراه آسیب پذیر باشند. زیرا سیستم عصبی آن ها هنوز در حال رشد است. این گفته مبنی بر این اصل است که سرهای بچه ها کوچک تر، جمجمه های آنان باریک تر و بافت های فیزیکی رساناتری نسبت به بزرگسالان دارند. این بدان معنی است که کودکان نسبت به بزرگسالان انرژی بیشتری را از تلفن های همراه دریافت می کنند.
خطرات مالی
کلاهبرداری با تلفن های همراه عادی است و شکل های مختلفی دارد:
* متن پیام گویای این مطلب است که شما برنده جایزه خاصی شده اید، وقتی که شماره مورد نظر را می گیرید مجبور می شوید به یک پیام طولانی گوش دهید که مثلا می گوید:شما برنده بلیط تعطیلات با یک سری محدودیت های بسیار شده اید. وقتی که شما صورت حساب تلفن را دریافت می کنید ، متوجه می شوید که این تماس جزء تماس های بسیار گران به حساب آمده است.
* جک های لاینی:شماره ای را می گیرید تا با پرداخت پول کمی جک دریافت کنید، ولی بعد متوجه می شوید که دریافت یک جک جدید بر اساس یک مبنای قانونی بسیار گران تمام شده است.
* با این شماره فورا تماس بگیرید:پیامی که از شما می خواهد شماره خاصی را بگیرید و بعد از تماس به فروش و بازارگرمی کالای خاصی گوش بدهید که نیاز ندارید و متقبل پرداخت هزینه ای اضافی برای این تماس می شوید.
خطرات بلوتوث
بلوتوث نوعی فناوری است که اجازه می دهد اطلاعات ابزارهایی نظیر کامپیوترها و تلفن های همراه بدون استفاده از سیم مبادله شود.اطلاعات بین دو بلوتوث با استفاده از امواج رادیویی منتقل می شود. به دلیل امنیتی هر بلوتوث شماره ID مخصوص خود را دارد. قبل از اینکه اطلاعات بتوانند منتقل شوند ، شماره های PINباید وارد شوند. اما بعضی وقت ها مهاجمین می توانند از طریق حمله به بلوتوث ، اطلاعاتی را کسب کنند که شما در تلفن همراه خود ذخیره کرده اید نظیر شماره تماس ها و تصاویر.
به فرزندانتان درباره خطرات تلفن های جدید دوربین دار آموزش دهید.در عصر تکنولوژی که ما در آن زندگی می کنیم ، آموزش به بچه ها درباره جوانب مختلف تلفن همراه همانند آموزش دادن به آن ها برای چگونه گذشتن از خیابان مهم استمشکلات اخلاقی و خطرات امنیتی
تلفن های همراهی که به اینترنت وصل می شوند
واقعیت این است که هم اکنون بچه ها می توانند از طریق تلفن های همراه به شبکه وصل شوند که این موضوع معضل بزرگی برای پدران و مادران شده است. میزان خطر ارائه موارد غیر اخلاقی به بچه ها از طریق تلفن های همراه جدید شدت یافته است. تلفن های همراه جدید می توانند تصاویر را بگیرند و بفرستند و برای گشت و گذار در اینترنت مورد استفاده قرار بگیرند . برای والدین بسیار سخت است که بچه هایشان را کنترل کنند وقتی که آن لاین هستند.بنابراین باید مطمئن شوند که بچه ها عادت ها و رفتارهای مناسبی را ازآن ها یاد گرفته اند و این عادت ها را هنگام برخورد با دوستان و گشت و گذار در وب یا دیگر مکان ها به کار می برند.
چه کاری می توانید انجام دهید*میتوانید گوشی هایی انتخاب کنید که امکانات ارتباطی محدود و ساده تری داشته باشند.
*به فرزندانتان درباره خطرات تلفن های جدید دوربین دار آموزش دهید.در عصر تکنولوژی که ما در آن زندگی می کنیم ، آموزش به بچه ها درباره جوانب مختلف تلفن همراه همانند آموزش دادن به آن ها برای چگونه گذشتن از خیابان مهم است.
*از فرزندتان بخواهید اگر هر غریبه ای تلاش می کند از طریق تلفن همراه به ویژه ارسال عکس ، با آن ها تماس بگیرد ، به شما این مسئله را بگویند.
*مطمئن شوید از تمام سرویس هایی که تلفن همراه فرزندانتان به آن مجهز است، اطلاع کامل دارید.
*به بچه های خود بگویید کمتر از تلفن همراه برای تماس های شفاهی استفاده کنند.
*به فرزندان خود بگویید که مراقب باشند به چه کسی شماره تلفن همراه خود را می دهند.
*مطمئن باشید که تلفن همراه فرزندتان مجهز به کدهای ایمنی است.
*به بچه های خود سفارش کنید به متنهایی مثل " شما در یک مسابقه برنده شده اید " پاسخ ندهند و یا با شماره های ناشناس تماس نگیرند.
*وقتی در یک مکان عمومی هستید ، بلوتوث را کاملا خاموش کنید یا آن را در وضعیت پنهان non-discoverable قرار دهید تا تلفن همراه شما برای مهاجمان نامرئی باشد.
*اگر تلفن همراه دست دوم خریده اید، ممکن است هنوز اطلاعات بر روی آن باشد. پس باید تلفن همراه خود را تنظیم کنید. برای این کار به دفترچه راهنمای تلفن همراه خود مراجعه کنید تا شما را برای چگونگی انجام این کار راهنمایی کند.
فرآوری:طباطباییبخش خانواده ایرانی تبیان
سیگاری با طعم استقلال طلبیاگر نوجوان خود را در حال کشیدن سیگار ببینید چه کار می کنیم ؟ داد وفریاد در چنین مواقعی نتیجه ای ندارد. توسل به نصیحت هم جز ایجاد مقاومت کار دیگری نمی کند.
شما به عنوان پدر و مادر باید درباره اعتیاد ،علل شروع اعتیاد وعلائم مصرف مواد مخدر آگاهی داشته باشید. والدین در پیشگیری از اعتیاد فرزندان خود نقشی اساسی دارند.اعتیاد و گرایش به مواد مخدر، نسل نوجوان و جوان را تهدید می کند.
از سیگار شروع شد
اعتیاد معمولا با سیگار کشیدن شروع می شود، در واقع سیگار مقدمه ای برای گرایش نوجوانان و جوانان به مواد مخدر است. برای کشیدن سیگار علت های مختلفی وجود دارد .
یکی از دلایل شاید این باشد که نوجوانان و جوانان از آنجا که تحت تأثیر الگوهای بزرگسالان قرار دارند ، در صورتی که ببینند معلم، پدر و مادر یا شخصیت هایی که شهرت اجتماعی دارند، سیگار می کشند ، نسبت به کشیدن سیگار تمایل پیدا می کنند. بعضی هم به علت بی اطلاعی و نداشتن آگاهی تصور می کنند که سیگار کشیدن به انسان شخصیت می دهد و قدرت تفکر را تقویت می کند. از طرفی هم برداشته شدن محدودیت های دوران کودکی و وارد شدن به دوره نوجوانی و جوانی که معمولا با استقلال طلبی توأم است نوجوان را بر آن می دارد که بخواهد بر علیه دوره کودکی خود قیام کند و به دیگران خصوصاً بزرگترانش بفهماند که بزرگ شده و دیگر توقع رفتارهای کودکانه را ندارد.
تعارف سیگار از جانب افراد سیگاری به نوجوانان و جوانان و به دوستان صمیمی خود جهت ابراز محبت ،باعث اعتیاد به سیگار می شود.همین طور سیگاری ها در هنگام برخورد با یکدیگر با تعارف سیگار و کبریت صمیمیت خود را نشان می دهند و این ابراز محبت در بین گروه های سیگاری نوجوان و جوان قوی تر است.
مواد مخدر
از زمانی که افراد با مواد مخدر آشنایی پیدا می کنند تا وابستگی کامل به آن و معتاد شدن مراحلی وجود دارد : مرحله اول آشنایی با مواد مخدر از طریق دوستان و آشنایان ، اقوام و حتی خود خانواده هاست. مرحله دوم برای مدتی مواد را به صورت تفریح و تفنن مصرف می کند و در مرحله سوم اعتیاد واقعی مطرح می شود و فرد وابستگی کامل به مواد مخدر پیدا می کند طوری که همه روزه مجبور است مقداری مصرف کند .
برای پیشگیری از اعتیاد بهتر است از ترک سیگار شروع کرد. اگر بتوان با شناخت انگیزه های قوی فرزند خود، به وی احساس مسئولیتی در همان جهت و زمینه بدهیم و این مسئولیت را روز به روز گسترش دهیم.، زودتر به نتیجه خواهیم رسیمشناسایی افراد معتاد
افراد نوجوان و جوانی که در آغاز اعتیاد قرار دارند اگر به موقع و زود شناسایی شوند می توان آن ها را نجات داد. برای شناسایی افراد معتاد خصوصأ نوجوانان و جوانان راه های متنوعی وجود دارد:
شناسایی از روی اختلالات رفتاری معتاد- دروغ گویی:چون مصرف مواد مخدر ناپسند است کسانی که مصرف می کنند حاضر نیستند به سوالاتی که از آن ها می شود مانند کجا بودی و ... جواب راست بگویند.
- نداشتن خلق و خوی ثابت:برای مصرف مواد اگر با مانعی روبرو شود ، دچار نوعی ناکامی که حالت پرخاشگری یا تحریک پذیری دارد می شود.
- حساسیت نشان دادن به بحث های ضد اعتیاد:فرد معتاد در این گونه مباحث سعی دارد موضوع بحث را عوض کند یا در بحث هایی که درباره ترک اعتیاد است سعی دارد این ترک را موقتی جلوه دهد.
- عدم تمدید گواهینامه های ضروری:تمدید گواهینامه ها نیاز به آزمایش خون دارد که آن ها اجتناب می کنند.
- شب نشینی های مکرر،حرکات مشکوک و پنهان در منزل و محل کار،گوشه گیری و انزوا،خروج از منزل به طور ناگهانی، داشتن دوستان ناباب، عدم تمایل به مسافرت های دور، ماندن در منزل، مراجعت به مکان های خلاف، شرکت نکردن در مسایل اجتماعی، پول قرض گرفتن و ... نشانگر اعتیاد فرد است. آن ها اغلب چای زیاد مصرف می کنند ، از ادکلن های تند استفاده می کنند.
شناسایی از روی اختلالات بدنی و فیزیولوژیکی- خارش بدن:معمولا نیم ساعت بعد از مصرف مواد مخدر خارش عمومی بدن فرد را در بر می گیرد که بیشتر در قسمت پاها خصوصاً کشاله ران و بینی وجود دارد.
- کم شدن غذا:معمولا اعتیاد مصرف مواد را کم می کند.
- سستی و بی حال بودن:اعتیاد از میزان فعالیت جوان به میزان قابل توجهی می کاهد طوری که اگر ورزشکار باشد دیگر تمایل به رفتن باشگاه و انجام فعالیت ندارد.
- داشتن حالت عصبی و پف کرده:چون اکثر معتادان صبح ها دیر از خواب بیدار می شوند پس از بیداری نیز حالتی پف کرده و عصبی دارند.
- داشتن بعضی از داروهای خاص:داروهایی که حاوی مواد مخدر هستند را دارند تا در صورت عدم دسترسی به مواد مخدر از آن ها استفاده کنند.
- استفاده از قطره های چشمی:چون معتادان خصوصاً آن هایی که حشیش مصرف می کنند چشمشان قرمز می شود ، از این قطره ها برای برطرف کردن قرمزی چشمشان استفاده می کنند.
- ضعف جنسی، داشتن دردهای مزمن معده، یبوست، آب ریزش از بینی،خون ندادن برای آزمایش، تغییر صدا، مشخص شدن آثار ناشی از تزریق و عرق کردن بدن از جمله آن هاست.
جلوگیری و پیشگیری از اعتیاد
برای پیشگیری از اعتیاد بهتر است از ترک سیگار شروع کرد. اگر با نوجوان خود روبرو شویم و وی را در حال کشیدن سیگار ببینیم چه عکس العملی در ما ایجاد می شود ، البته داد وفریاد در چنین مواقعی نتیجه ای ندارد. توسل به نصیحت هم جز ایجاد مقاومت کار دیگری نمی کند. اما اگر بتوان با شناخت انگیزه های قوی فرزند خود ، به وی احساس مسئولیتی در همان جهت و زمینه بدهیم و این مسئولیت را روز به روز گسترش دهیم.، زودتر به نتیجه خواهیم رسیم.
والدین و مربیان باید به نوجوانان استفاده صحیح از اوقات فراقت را بیاموزند و با برنامه ریزی مناسب آن را به طور مناسب پر کنند.همین طور با دادن آموزش به جوانان در مورد زندگی مستقل همراه با راهنمایی برای پیدا کردن شغل، انتخاب زوج و تشکیل دادن خانواده با هدف مسئولیت پذیری بیشتر، آن ها را مصون کنند.
و در آخر این که مهمترین عامل پیشگیری از اعتیاد، شما والدین هستید. باید نوجوانان را ازخطرات و عوارض مواد مخدر آگاه کنید و اگر با مشکل اساسی رو برو شدند با آن ها بدرفتاری نکنید ، فقط سعی در حل مشکل کنید تا اعتمادشان از شما سلب نشود.
فرآوری: زهرا سادات طباطباییبخش خانواده ایرانی تبیان
نوجوانی در دنیای نتاین سکه دو رو دارد، یک روی آن نفع است و یک روی آن ضرر. میتواند برای فرزندتان مفید باشد و میتواند آسیب جدی به او بزند، این بستگی به شما دارد و روش تربیتتان.
خانهای را تصور کنید که یک بزرگراه از وسط سالن پذیرایی یا اطاق خواب آن میگذرد، چه احساسی را به شما منتقل میکند؟ چقدر میتوانید در آن خانه زندگی آرامی داشته باشید؟ حتما جوابتان این است که چنین چیزی غیرممکن خواهد بود اما بهتر است بدانید همین حالا در اکثر خانهها این اتفاق افتاده است.
یک راه بزرگ ارتباطی آن هم نه از نوع کوچهی فرعی یا خیابان معمولی، آنقدر بزرگ که همهی دنیا در آن جای میگیرد و میتواند از آن عبور کند. این بزرگراه، در خانههایتان، جایی که باید محلی برای استراحت و آرامش باشد، جا خوش کرده است و با یک دکمه میتوانید به آسانی وارد آن شوید. هرچند رفتوآمد زیاد در بزرگراههای شلوغ، برای ما بزرگترها هم مناسب نیست و آرامشمان را سلب میکند اما وقتی پای فرزندانمان به میان میآید، حساسیتمان چند برابر میشود. اگر نوجوانتان بگوید میخواهد از عرض یک اتوبان که ماشینها با سرعت زیادی در آن رفتوآمد میکنند، عبور کند به او اجازه خواهید داد؟ بهطور حتم قبول نمیکنید اما برای فرزندتان یک کامپیوتر شخصی میخرید، اینترنت پرسرعت برای خانه تهیه میکنید و میگذارید او وارد این بزرگراه ارتباطی شود که خطرش از مثال قبلی چند برابر بیشتر خواهد بود.
در این مقاله قصد ندارم اینترنت را یک غول بیشاخ و دم و خطرناک معرفی کنم که باید از آن دوری کرد، چه خوب و چه بد، زندگی ما از دههی 80 روزبهروز بیشتر با آن گره خورده و انصافا کمکهای زیادی به ما کرده است. امااین صنعت وارداتی مانند هر وسیلهی دیگری باید از روی بروشورش مصرف شود. البته بروشوری که نه توسط کشور سازندهی آن بلکه توسط ما و طبق فرهنگمان تهیه شده باشد.
بایدها و نبایدهای استفاده از اینترنت
طبق فرهنگ ما، تربیت فرزند باید و نبایدهای خاص خود را دارد، حتی در فضای مجازی. پس برای آنکه فرزند نوجوانتان به سلامت از این بزرگراه عبور کند، چند نکته را فراموش نکنید؛
-اول از همه باید با فرزندتان صحبت کنید.شما مسئول تربیت او هستید و هیچکس نمیتواند مثل شما او را برای زندگی امروز آماده کند. همانطور که وقتی کودک بود با گفتن «جیز» به او میفهماندید وسیلهای تیز و یا داغ است و نباید دست بزند، امروز هم با یک کلام شیرین میتوانید در مورد خطرات استفادهی ناصحیح از اینترنت با او صحبت کنید. به او بیاموزید کاربری هوشمند و مسئول باشد.
باید همپای فرزندتان پیشرفت کنید. اگر همپای رفتنتان نباشد، جا میمانید و آنوقت نمیدانید چه اتفاقاتی ممکن است برای او پیش میآید. بهروز بودن شما به همراهی با فرزندتان کمک میکند-قانون مهم دنیای مجازی را به او یاد بدهید:«کاری که در دنیای واقعی نباید انجام دهی، در دنیای مجازی هم ممنوع است.»
-نمیشود استفاده از اینترنت را ممنوع کرد اما میتوان برای آن قوانینی گذاشت.مثلا کلمهی اینترنت نامحدود نباید در خانهی شما مجاز باشد. ساعاتی که فرزندتان اجازه دارد از اینترنت استفاده کند را مشخص کنید. این تعداد ساعات هر چه نوجوان کم سنتر باشد، باید کمتر تنظیم گردد.
-اگر بتوانید رایانهی خانه را جایی بگذارید که در کنترل نگاه شما هم باشد، حتماً اینکار را انجام دهید.اما اگر چنین چیزی ممکن نیست و اگر فرزندتان رایانه شخصی دارد (پیشنهاد ما این است که چنین وسیلهای را تا ابتدای سنین جوانی و ورود به دانشگاه خریداری نکنید)نگذارید در یک اطاق با در بسته با آن کار کند. حتی اگر در اطاق شخصیاش این کار را انجام میدهد، شما رفتوآمد داشته باشید.
-علم خود را از اینترنت بالا ببرید.باید همپای فرزندتان پیشرفت کنید. اگر همپای رفتنتان نباشد، جا میمانید و آنوقت نمیدانید چه اتفاقاتی ممکن است برای او پیش میآید. بهروز بودن شما به همراهی با فرزندتان کمک میکند.
-بد نیست هرازگاهی به رایانه سر بزنید و ببینید چه جستجوهایی انجام شده،البته این مهندسان دانشگاه نرفته، آنقدر به کوچه پس کوچههای اینترنت وارد هستند که ممکن است بتوانند اثر پای خود را پاک کنند. اگر رفتار غیرمعمولی از فرزندتان دیدید، برنامههایی مخصوص والدین کارآگاه روی سیستم نصب کنید تا مطمئن شوید خطری او را تهدید نمیکند البته در شرایط عادی چنین چیزی لازم نیست.
آخرین نکته و مهمترین این است که اگر شما جای خالی بدهید، خیلی زود هرچیز و هرکسی ممکن است جایتان را پر کند.اشتغال زیاد و وقت نگذاشتن برای فرزندان، او را به سمت دنیای مجازی سوق میدهد که میتواند دوستان و نزدیکان همیشه در دسترسی داشته باشد که همیشه کنار او هستند.اگر خانوادهی گرم و صمیمی داشته باشید، برای اوقات فرزندانتان برنامهریزی کنید، با او دوست باشید و بگذارید اتاقهای خانهتان با خاطرات شیرین با هم بودن، پر شود، با این روش، شما بزرگترین فیلترینگ را در قلب نوجوانتان ایجاد کردهاید.
بخش خانواده ایرانی تبیان
تیتر موضوع که دیدم یاد این برنامه افتادم : دی
فایل پیوست 46709
آموزش تعامل با جنس مخالفتعامل با جنس مخالف و حد وحدود آن چیزی است که فرزندان در طول کودکی و نوجوانیاز والدین خود می آموزند.
وقتی همسر مورد علاقه ام را یافتم و قرار بود هر چه زودتر زندگی مشترک مان را شروع کنیم، واقعا در پوست خود نمی گنجیدم.
من همسر رویاهام رو پیدا کرده بودم و برای شروع زندگی مشترک لحظه شماری می کردم. همسرم از خانواده ای خوب و آبرومند بود. در حقیقت تناسب زیادی با هم داشتیم و در ظاهر مشکلی نبود.
ولی...
شب عروسی مان، بنا به اعتراف خود همسرم(و البته به خاطر احساس گناه شدیدی که داشت) متوجه شدم که او بر اساس ناپختگی و حتی حیله یک مرد وارد رابطه با وی شده ولی خوب خیلی زود متوجه اشتباهش شده و این رابطه تمام می شود...........
البته دیگه برای من فرقی نمی کرد. من در یک لحظه احساس کردم تمام آنچه را که به دست آورده بودم، ناگهان از دست دادم. نمی توانستم او را به عنوان شریک زندگی ام بپذیرم و این شد که از همان شب اول ناسازگاری ما شروع شد.
ناسازگاری که چه عرض کنم. منظور دعوا و مشاجره نبود. من دیگه او را دوست نداشتم نمی توانستم او را به همسری بپذیرم. صبحها زود از خانه میرفتم و شبها بعد از بازگشت از کار، آن قدر در خیابان پرسه میزدم تا وقت خواب شود و به خانه برای خواب بروم. حتی دیگر دوست نداشتم خانه پدری خود بروم، خانواده ام را ببینم وکلا از دنیا بیزار شده بودم. این درد بی درمان را نمی توانستم برای کسی هم بازگو کنم.
همسرم بارها از من عذرخواهی کرد، التماس کرد او را ببخشم، فراموش کنم ولی من توانایی آن را نداشتم. با چند مشاور صحبت کردم آنها متفق القول معتقد بودند این زندگی سرد و یخی بهتر است زودتر خاتمه یابد. وقتی صحبت از طلاق شد همسرم به دست و پای من افتاد. گفت هر کار دوست داری بکن، دوباره ازدواج کن، اصلا با من حرف نزن، منو بذار و برو حتی خرجی هم نده فقط طلاقم نده، آبرومو نبر؛ تو منو طلاق نده، اجازه بده صوری همسرت بمانم.
راستش خودم هم وقتی به یاد چهره مظلوم و آبرومند مادر و پدر همسرم می افتادم از خودم بدم می آمد ولی واقعا توان تحمل او را نداشتم.
زندگی ما با همین سردی می گذشت و من شاهد آب شدن همسرم بودم. ایمان قلبی داشتم که از کارش پشیمان است. شبها با گریه می خوابید و صبحها با چشمان ورم کرده بیدار می شد. زندگی برایم جهنم بود. از اینکه چنین زندگی برایش ساخته بودم در عذاب بودم ولی اصلا نمی توانستم با این مقوله کنار بیایم.
چند ماه با همه این فشارهای روحی گذشت. دخترک آن قدر با گریه خوابید و بلند شد که در نهایت یک روز صبح ایست قلبی کرد و در جا از دنیا رفت و من ماندم یک دنیا احساس گناه.
خواهش می کنم هیچی نگو،
منو قضاوت نکن،
برای من یا همسرم ناکامم حکم صادر نکن،
فقط سرنوشتمو بخون، ببین از میان این جملات چیزی برای درس گرفتن پیدا می کنی؟
به نظر خودم این یکی از تلخ ترین یادداشتهایی است که تا به حال به دست من رسیده و به جرات می توانم بگویم روزی نیست که به یاد این اتفاق نیفتم. هدفم برای نوشتن این یادداشت صرفا بیان کردن این سرگذشت تلخ بود. تصور می کنم این سرگذشت آنقدر گویا هست که دیگر نیاز چندانی ندارد برای شما خواننده گرامی آسیب شناسی کنم، مقصر را شناسایی کنم و یا در چند شماره برای تان شرح دهم که چرا این اتفاق افتاد؟احتمالا دیگر دختران و پسران جوان ما می دانند نتیجه هر سبک زندگی چه تاثیراتی در زندگی حال و آینده آنها دارد. برای همین تصور می کنم بهتر است کمی به عقب تر باز گردیم. زمانی که تربیت کودکان بی گناه در دستان ما والدین است. اینکه چقدر نقش پدر و مادری خود را درست ایفا می کنیم؟ چقدر اصول اساسی و حیاتی زندگی را درست آموزش می دهیم و یا اصلا آموزش می دهیم یا اینکه فرزندان را به امان خدا در جامعه رها می کنیم تا خودش کوشش و خطا کند و نهایتا به هر قیمتی شده، چیزی یاد بگیرد.دختران و پسران جوان ما می دانند نتیجه هر سبک زندگی چه تاثیراتی در زندگی حال و آینده آنها دارد. برای همین تصور می کنم بهتر است کمی به عقب تر باز گردیم. زمانی که تربیت کودکان بی گناه در دستان ما والدین است
آیا فرزندانمان را از لحاظ ارتباطات اجتماعی ساده لوح پرورش می دهیم یا بدبین و شکاک و یا....
آموزش رابطه با جنس مخالف یکی از آموزشهای بسیار مهمی است که والدین باید در دستور کار خود قرار دهند و در هر دوره سنی، آموزشی فراخور سن فرزندان دختر و پسر ارایه دهند.
گرایش به جنس مخالف و حتی تمایل به برقراری رابطه با وی بخشی از فرآیند رشد نوجوان است. نوجوانان بر اساس گروه اجتماعی که به آن تعلق دارند، ممکن است در مورد نحوه ارتباط با جنس مخالف، دارای دیدگاههای شخصی بسیار محکمی باشند مثلا کلا با برقراری این دست رابط مخالف باشند و یا اینکه تصور کنند این دست روابط الزامی است.
به طور کل به نظر می رسد که در سالهای اول نوجوانی، احتمال دارد که نوجوان هیچ تمایلی به برقراری رابطه با جنس مخالف نداشته باشد؛اما در اواخر نوجوانی ممکن است ارتباط با جنس مخالف برای وی جذاب شود و تقریبا این زمان است که امکان بروز عشق و عاشقیهای نوجوانی افزایش می یابد.
آنچه مهم است این است که این گرایش در هر حال ایجاد می شود لذا نوجوانان در این زمینه خاص، نیازمند درک و توصیه والدین خود هستند اما توجه کنید که این راهنمایی ها باید قبل از ایجاد این دست تعلقات خاطر به نوجوان ارایه شود نه بعد از آن!
این یک راه حل است**شما و همسرتان باید در مورد قوانینی که در زمینه رابطه با جنس مخالف وجود دارد، به یک اتفاق نظر برسید.
**اگر نوجوان شما با نظر شما مخالف است به او گوش دهید و برای او شرح دهید که چرا عقیده دارید دوستی با جنس مخالف در این سن مضر است
**از قبل با همسرتان تصمیم بگیرید که اگر نوجوان تان خط مشی ها را بر هم زد، چه خواهید کرد؟
**والدین در اتخاذ تصمیمات تربیتی با یکدیگر متفاوت هستند لذا اگر شرایط جامعه شکل خاصی یافته دلیلی ندارد که شما بخواهید از اصول و ارزشهای خود تخطی کنید.
**اگر تمایل دارید فرزندتان در ارتباط با جنس مخالف حریمها را رعایت کند خودتان هم در این ارتباطات محتاط بوده و درست رفتار کنید.
**والد غیر همجنس می تواند با افزایش ارتباط عاطفی خود با فرزندش نقش یک جایگزین خوب را ایفا کرده و مانع از ایجاد این دست دوستی ها شود(مثل رابطه عاطفی پدر با دختر یا مادر با پسر)
برای جهت دهی مطلوب به نیازهای جنسی نوجوان تان توصیه می شود که:
**تمایلات جنسی نوجوانتان را بپذیرید(منظور گرایش نوجوان به جنس مخالف است) و آن را در مجرای درست هدایت کنید.
**بعد از پذیرش این مساله سعی در تبیین اهداف این گرایشات جنسی داشته باشید.
**پیامدهای نامطلوب بی بند و باری های جنسی و ارتباطات آزاد را برای نوجوانتان شرح دهید
**شیوه های کنترل هیجانات جنسی را به نوجوانتان آموزش دهید.
**تشویق به ادامه تحصیل و علم اندوزی از بهترین روشهای کنترل میل جنسی است.
مریم عطاریانبخش خانواده ایرانی تبیان
جوانان ما ببینند عبرت بگیرند ادب از که اموختی از بی ادبان
واقعا تاپیک عالیه و جاش خالی بود تو انجمن
سپاس اقا پویا
آقا ی نصیحت
اگ پدر شدین برای بچه هاتون گوشی دوربین دار نخرین
مثه این میشه ها:|
فایل پیوست 46710
یک کار بد ملا عامازراههای مختلفی سعی کرده ام تا این رفتار سر کلاس انجام نشود مثلا وی را جابجا کردم، کنار دستی وی را عوض کردم و .. اما به محض اینکه فرصت به دست می آورد خودارضایی را تکرار می کند.
معلم پایه دوم دبستان هستم. دانش آموزی دارم که احساس می کنم رفتارهایی شبیه به خودارضایی در کلاس انجام می دهد. ابتدا حرکات وی را بر اساس شیطنتهای کودکانه قلمداد می کردم اما از آنجا که خودم هم دختری به همین سن و سال دارم تقریبا اطمینان دارم دانش آموز من مبتلا به این رفتار هست.
ازراههای مختلفی سعی کرده ام تا این رفتار سر کلاس انجام نشود مثلا وی را جابجا کردم، کنار دستی وی را عوض کردم و .. اما به محض اینکه فرصت به دست می آورد همان رفتارها را تکرار می کند.
با شناختی که از مادر او دارم تصور نمی کنم درک درستی از این مساله داشته باشد و البته نگرانم که این موضوع را با مادر وی در میان بگذارم تا شاید یا با من درگیر شود و یا اینکه برخوردی بد با این دختر بچه داشته باشد.
حال از مشاور سوال دارم که آیا من به عنوان یک معلم می توانم کاری برای این دانش آموز انجام دهم؟ضمن تقدیر از حس مسئولیت پذیری شما معلم گرامی، ضروری می دانیم که اطلاعات کلی در مورد خودارضایی کودکان دراختیارشما قرار دهم.
خودارضایی رفتاری است که در ابتدای سیر تحولی اکثر کودکان وجود دارد. در دوره نوپایی بچه ها با رشد عمومی و آشنایی بیشتر با محیط اطراف به کشف نقاط مختلف بدن پرداخته و در می یابند که لمس برخی از نقاط بدن لذت بیشتری را به همراه دارد. خود ارضایی در کودکان چیزی بیش از کنجکاوی در مورد اندامهای جنسی است و ممکن است چند بار در هفته و یا حتی چند بار در طی یک روز تکرار شود.خودارضایی در سنین دو تا سه سالگی شایع تر است و در میان دختران بیش از پسرا دیده می شود ولی در پسرها این رفتار زودتر شکل می گیرد. گاهی اوقات عدم آموزش صحیح کودک نیز باعث می شود که چنین رفتاری در جمع صورت گیرد.
هر چه سن بچه ها افزایش می یابد به نظر از شدت خودارضایی کاسته می شود اما واقعیت این است که با افزایش سن کودکان، رفتارها اجتماعی تر شده و لذا در دید سایرین این عمل را مرتکب نمی شوند پس گزارشهایی که متکی بر کودکان است میزان استمنا بیشتری را به نسبت گزارشهایی که متکی به والدین است نشان می دهد.
واقعیت این است که در سیر تحول طبیعی یک کودک 6-12 ساله این روند باید طی شود:- پی بردن به مبنای تناسلی جنسیت
- فهمیدن نام درست اندام های جنسی
- پی بردن به جنبه جنسی بارداری
- افزایش دانش کودک در مورد رفتار جنسی استمنا
- آگاهی از جنبه های جسمی بلوغ در ده سالگی
- بازی های جنسی مثل دکتر بازی
- خودارضایی در خفا
- شرم و خجالت از رفتار یا بازی جنسی از بزرگترها
- آغاز تغییرات بدنی بلوغ در برخی از بچه ها
- خیالبافی و خوابهای جنسی
- گفتن جوکهای زشت
البته خودارضایی در کودکان عصبی و گوشه گیر نیز بسیار دیده می شود. البته این رفتار در این سن بی ضرر به نظر می رسد بر خلاف تصور عامه که عنوان می کنند باعث دیوانگی یا کور شدن بچه می شود. ولی تنها این رفتار تا 5سالگی است که عادی به نظر می رسد و توقع می رود که این رفتار بعد از 5-6 سالگی در شرایط اجتماعی صورت نگیرد.هر چه سن بچه ها افزایش می یابد به نظر از شدت خودارضایی کاسته می شود اما واقعیت این است که با افزایش سن کودکان، رفتارها اجتماعی تر شده و لذا در دید سایرین این عمل را مرتکب نمی شوند
البته در هنگام مشاهده این رفتار در کودکان باید امکان وجود عفونتهای ادراری یا کهیر در ناحیه تناسلی را هم در نظر داشت و کودک را از این لحاظ مورد بررسی و درمان قرار دارد. همچنین چون خستگی و تنهایی و بی توجهی هم در بروز این رفتار موثر است لذا باید احتمال این مساله نیز در نظر گرفته شود.
در موارد زیر باید با پزشک مشورت شود:کودک به خودارضایی در مکانهای عمومی ادامه دهد
مادر فکر می کند که کودک این رفتار را از فردی آموخته است
کودک سعی کند دیگران را تحریک کند
تکرار رفتار و طول کشیدن رفتار تا 5-6 سالگی
حال شما معلم گرامی اولین کاری که باید انجام دهید این است که با مادر این کودک صحبت کنید. شاگرد شما باید حداقل هشت سال داشته باشد لذا انجام این عمل در یک موقعیت اجتماعی بسیار غیر طبیعی است. پس باید سر منشا این رفتار کاملا شناخته شود. با مادر این کودک صحبت کنید. رفتار وی را شرح دهید و از مادر ایشان بخواهید که اول مساله وجود عفونتهای ادراری را بررسی کنند. اگر چنین مشکلی وجود نداشت باید سایر احتمالات را در نظر گرفت. مثلا گاه دیدن رفتار جنسی بزرگترها باعث بروز این رفتار می شود.
گاهی اوقات عدم آموزش صحیح کودک نیز باعث می شود که چنین رفتاری در جمع صورت گیرد. بازی های جنسی بزرگسالان با کودکان نیز این دست مشکلات را به همراه دارد.ضمن اینکه گاه ناپختگی کودک و پایین بودن ضریب هوشی وی نیز این رفتارها را به همراه دارد.توصیه آخر اینکه مادر این کودک را راهنمایی کنید تا حتما با یک روان شناس کودک و نوجوان مشورت داشته باشد. خود شما هم به عنوان معلم هرگاه شاهد بروز این رفتاردر شاگردتان بودید سریع به وی کارو مسئولیتی بدهید و حواس او را پرت کنید تا رفتارش را ادامه ندهد. از مادر ایشان هم بخواهید که حتما چنین روشی را به کار گیرد.
مریم عطاریانبخش خانواده ایرانی تبیان
من ک باکم نیست...واسه بقیه میگم
:yahoo (39):
جانی خداحافظی کرد از میادین!
عالیه
جای همچین بحثایی تو خانواده ها و جامعه خالیه
دوستان انجمن کنکور
برای اینکه بسته نشه
تمومش کنید
پست های نامربوط حذف
واقعا جامعه ما ب بد سمتی داره میره
با این کلیپ قبح خیلی چیزا شکست
بنظرم خیلیا تو تلگرام تو ی گرداب افتادن و هرسمتی ک این گرداب ببرشون میرن
خدا نکنه جوگیر بشیم!
اهمیت فشار گروه در نوجوانیوقتی در یک جمع همه ی دوستانت سیگار می کشند ، تو هم مجبوری برای هماهنگی با آنها این کار را بکنی ....
فشار گروه ، مهم ترین مفهومی است که دیگران و مخصوصاً گروه های هم سن و سال ، به وسیله آن بر رفتار و اعمال یک نوجوان تاثیر می گذارند. بدین ترتیب می توان گفت که فشار گروه، فشاری روان شناختی است که خواسته یا ناخواسته از طریق گروه بر یک نوجوان وارد می شود تا هنجارها، نگرش ها و رفتارهای گروه را پذیرفته و بدان پایبند گردد.
نوجوان عزیز !
دوستان ما به اندازه خود ما می توانند بر رفتارمان اثر بگذارند. در مورد آشنایانی فکر کنید که تحت تأثیر فشار گروه واقع شده اند. ممکن است که نقش ها یا تصاویر فعلی این افراد ارزش های واقعی خودشان نباشد. برای مثال نوجوانی که با دوستانش سیگار می کشد ، ممکن است از خانواده ای باشد که سیگار کشیدن در آن ضد ارزش است. بدین ترتیب این احتمال وجود دارد که فرد به عملی دست بزند که ناشی از جو گروه باشد.
ما انسانها در هر دوره ای از عمر خود نیازهای خاصی داریم. یکی از ویژگی های ما خصوصاً در دوران نوجوانی و جوانی، تعلق خاطر داشتن به گروههای هم سن و سال است. همان طور که در ابتدا گفته شد این احتمال غیر ممکن نیست که ما ویژگی ها و رفتارهایی داشته باشیم که ناشی از دوستانمان باشد. اندیشیدن عمیق تر به خود، این امکان را برای ما مهیا می نماید که جنبه های مثبت و منفی ارتباط با دیگران خصوصاً دوستانمان را دقیق تر شناخته و مانع از این شویم که ناخواسته حامل ویژگیهای آنها شویم.
مهارت های ارتباطی، مهارت حل مسأله، قدرت تصمیم گیری و قاطعیت ، ابزارهایی هستند که به ما کمک می کنند ضمن عضوی از گروه دوستان بودن، ماهیت منحصر به فرد بودن را - که یکی از پیامدهای خودآگاهی است- حفظ کنیم.
فشار گروه ، می تواند مثبت یا منفی باشد. منظور از فشار گروهی مثبت این است كه فرد تحت تأثیر ویژگی های مثبت گروه قرار گیرد و برعكس در فشار گروهی منفی، ویژگی های منفی بر فرد اثر می گذارد. به عبارت دیگر لازم است كه ما بدانیم دوستان، اطرافیان و گروه هایی كه ما عضوی از آن ها هستیم همچون خود ما، هم دارای ویژگی های مثبت و هم ویژگی های منفی هستند. این كه آگاهانه درگیر خواسته های مسأله برانگیز گروه های هم سن و سال خود نشویم ، موجب می شود كه خودآگاهی ما از جذب این گونه ویژگی های منفی مصون بماند.
تحقیقات متعدد حاكی از آن است كه از جمله علل مهم ابتلا به اعتیاد، بی بند و باری جنسی و در نهایت ایدز در نوجوانان و جوانان، تن دادن به فشار حاصل از گروه هم سن و سال است. بنابراین در صورتیكه برای شما، این موارد ضد ارزش یا ویژگی منفی (ضرر به خود یا دیگران) محسوب می شود لازم است كه با آگاهی به مفهوم فشار گروهی و تسلط بر مهارت های اشاره شده، خود را مصون دارید.
قاطعیت از جمله توانایی های مهمی است كه می تواند ما را از خطر فشار گروهی محفوظ نگه داردچگونه زیر بار فشار گروهی نرویم؟
همان طور كه گفته شد قاطعیت از جمله توانایی های مهمی است كه می تواند ما را از خطر فشار گروهی محفوظ نگه دارد. در زیر برای آشنایی شما با برخورد قاطعانه در این گونه موقعیت ها، نکاتی ذکر شده است:
- برای این كه امتناع شما غیرمنتظره یا عجولانه تلقی نشود، پیش از پاسخ دادن، مكث یا تأخیر كوتاهی را ارائه كنید:"خوب، آ، نه من نمی توانم همراه تو بیایم."
- در مواجهه با پیشنهاد فرد مقابل از مهربانی یا توجه او قدردانی كنید:"از توجهی كه به من دارید ممنونم ولی..."به عبارتی استفاده از قدردانی و تحسین پیش از امتناع از خواسته یا پیشنهاد طرف مقابل، رنجش خفیف-تری را به وجود آورده و احتمالاً منجر به پذیرش فرد مقابل خواهد شد.
- از این كه نمی توانید خواسته طرف مقابل را اجابت كنید، اظهار تأسف كنید:"از این كه نمی توانم فردا به استاد بگویم كه تو مریضی، معذرت می خواهم."
- علت نپذیرفتن خواسته طرف مقابل را توضیح دهید: "نه، ممنونم، می توانم بدون سیگار هم این مشكل را تحمل كنم."
- با نشان دادن همدلی به موقعیت طرف مقابل، زمینه امتناع را فراهم كنید:"قبول دارم كه شاید اگر من هم جای تو بودم بی خیال درس می شدم ولی دوست دارم كه وقت بیشتری را به خودم بدهم."
- صراحتاً جواب نه بدهید:"نه، من هیچ علاقه ای به این گونه روابط ندارم."
- به علت پیامدهای احتمالی نپذیرفتن پیشنهاد از طرف شما، معذرت خواهی كنید:"از این كه تنها باید به خرید بروی معذرت می خواهم."
- سعی كنید راه حلی را بیابید كه دوطرفه باشد یعنی هم شما مایل به انجام آن باشید و هم طرف مقابل:"امروز صبح كلاس دارم ولی اگر شما وقت داشته باشید بعدازظهر می توانم."
یکی از راه های مهم برای خارج شدن از فشار گروهی ، هدف گذاری در زندگی است . افرادی که هدفمند زندگی می کنند ، بی خود و بی جهت جوگیر نمی شوند و با هر بادی که می وزد ، همراه نمی شوند.
افراد هدفمند، دارای مجموعه ی روشنی از اهداف از پیش تعیین شده هستند. این افراد ، برای تعیین اهداف فردی هم به توانایی ها و ناتوانایی های خود و هم شرایط موجود دقت كافی را مبذول می دارند . ولی نكته ی مهمی كه این افراد به آن آگاهی دارند این است كه دستیابی به هر هدفی مستلزم صرف وقت، تلاش و سخت كوشی است، بدین معنی كه بعد از این كه اهداف خود را انتخاب كردند سعی می كنند كه با برنامه ریزی زمانی به آن دست یابند.
پایبندی به هدفمندی به شما كمك خواهد كرد كه تغییرات مطلوب بسیاری را در زندگی خود به وجود آورید.
با وجود تمامی محدودیت ها می توان با هدفمندی و یافتن راه های صحیح دستیابی به اهداف، طی یك سال آینده، پنج سال آینده و ده سال آینده به توانایی ها و مهارت های متعددی دست یافت.
آیا شما گمان نمی برید كه شكل گیری چهره هایی نظیر محمود حسابی و هادی ساعی و... بیش از همه، ناشی از هدفمندی این افراد بوده است.
اگر شما می خواهید كه در سال های آینده به موفقیت های علمی، هنری، ورزشی و... نایل گردید، لازم است كه از فرآیند هدف گذاری آگاهی داشته باشید:
1-یاد بگیریم كه شخص منحصر به فردی هستیم.
2-از ویژگی های مثبت و منفی خود ، آگاه شویم.
3-ویژگی قابل تغییر خود را بشناسیم.
4-استعدادها و توانمندی ها را بشناسیم.
5-خودمان را كنترل كنیم.
6-حقوق و مسئولیت های خود را بشناسیم.
7-بدانیم كه انسان ها از چه نظر با یكدیگر شبیه و از چه نظر متفاوت اند.
8-یاد بگیریم به تفاوت های میان انسان ها احترام بگذاریم.
9-به افراد بیمار و نیازمند توجه نشان داده و از آنان مراقبت نمائیم.
سرور حاجی سعیدبخش خانواده ایرانی تبیان
:yahoo (101)::yahoo (101)::yahoo (101):
لیلی و مجنون های نوجوان!در طول زندگی یك فرد، وقایعی، رخ میدهند كه از اهمیت خاصی برخوردارند و بهعنوان نقاط عطفی در زندگی از آنها یاد میشود. یكی از این وقایع بلوغ است.
بلوغ در لغت به معنی رسیدگی و پختگی است كه در ابعاد جسمانی، روانی، عاطفی، معنوی و اجتماعی در سنین نوجوانی پی ریزی میشود. بلوغ دوره بحرانی انتقال از مرحله كودكی به بزرگسالی و زمان كسب قدرت باروری است.
گرایش به جنس مخالف از پدیده های شایع دوره نوجوانی و از تغییرات دوران بلوغ است.در این دوره نوجوان از رابطه با جنس مخالف لذت می برد که کنشی طبیعی از مراحل رشد انسان است اما مشکل زمانی ایجاد می شود که بعضی از نوجوانان فراتر از سطح سن و تجربه خود وارد روابط جنسی می شوند.
نوجوانان در سنین بلوغ، تحت فشارهای عاطفی و هیجانی زیادی قرار دارند. در این دوره، نوجوانان به طور طبیعی گرایش به مظاهر نو دارند و در مورد ظاهر، مدل مو و انتخاب پوشش با والدین خود اختلاف دارند. این نوع گرایشات طبیعی، از عوارض دوران بلوغ است که اگر والدین برخورد درستی با آن داشته باشند، با گذشت زمان تعدیل می شود.متاسفانه به دلیل فشارها و محدودیت هایی که والدین بر فرزندان خود اعمال می کنند " تب دوره نوجوانی" در آنها نهادینه شده و والدین و فرزندان وارد یک دوره طولانی لجاجت می شوند.
خانواده ها اطلاع چندانی از شرایط دوران بلوغ ندارند و با ظهور علایم دوران بلوغ در فرزندان خود ، دچار ترس شده و به محدود سازی فرزندان خود می پردازند. این شرایط ، باعث می شود که تعارض بین والدین و فرزندان زیاد شده و نوجوان از لحاظ عاطفی تحت فشار شدیدی قرار گیرد. نوجوان در این صورت، برای ارضای نیازهای روانی خود به اجتماع کشیده می شود و با اولین ابراز محبت، احساس "عاشق شدن" در او شکل می گیرد و فکر می کند کسی پیدا شده که او را می فهمد و تایید می کند.
در این مقاله قصد داریم عوارض این هیجانات دوران بلوغ را مورد بررسی قرار دهیم:
پشیمانی از قول و قرار ازدواج
از عوارض عشق های دوران بلوغ، رد و بدل شدن قول و قرار ازدواج بین دختر و پسر است.
برخی از نوجوانان تحت تاثیر هیجانات روحی دوران بلوغ، نسبت به هم متعهد شده و قول ازدواج می دهند؛ اما در اکثر موارد پس از چند سال و با تعدیل هیجانات روحی، به این نتیجه می رسند که تصمیم غلطی گرفته اند ؛ اما به دلیل قولی که به هم داده اند ، قادر به جدایی نبوده و مجبور به ازدواج می شوند.
این احساس تعهد در دختران بیشتر دیده می شود. در این حالت، آنها فکر می کنند که در صورت پایان رابطه، اگر طرف مقابل دچار مشکلی شود ، مسئولیتش با آنهاست و دچار عذاب وجدان می شوند. روان شناسان معتقدند که بی تجربگی و سادگی نوجوانان در روابط اجتماعی، مشکلاتی در زندگی آینده آنها ایجاد می کند.
مدارک دوستی های دوران نوجوانی، عکس، نوشته و هدایایی که بین دختر و پسر رد و بدل می شود، به عنوان تهدیدی برای زندگی آینده آنها مطرح است.برخی از نوجوانان با دوست خود عکس می گیرند و عکس های خانوادگی رد و بدل می کنند. این عکس ها مورد سوء استفاده قرار گرفته و پس از جدایی، وسیله باج خواهی یکی از طرفین (معمولا پسران) می شود.
در این دوره، نوجوان برای حفظ این ارتباط تلاش می کند و حاضر است هر هزینه ای برای ادامه رابطه بپردازد. آنها مصر به ادامه ارتباط و حتی ازدواج هستند. در این حالت، قطع رابطه به افسردگی شدید منجر شده و نوجوان بی حوصله می شود، میل به زندگی ندارد و در مواردی نیز دست به خودکشی می زند.بسیاری از پسران و دخترانی که تجربه این دوستی ها را دارند ، پس از ازدواج خود همواره دغدغه و نگرانی فاش شدن روابط گذشته خود را دارند
بدبینی نسبت به همسر آینده و احساس خیانت، از دیگر عوارض دوستی های دوران نوجوانی است. افرادی که در دوران نوجوانی روابطی با جنس مخالف داشته اند، پس از ازدواج به همسر خود شک دارند.
حتی اگر دختر و پسر پس از دوستی با هم ازدواج کنند ، نسبت به هم اطمینان لازم را ندارند و همواره ظن به خیانت دارند. آنها فکر می کنند کسی که حاضر به دوستی با آنها شده ممکن است با دیگران نیز رابطه برقرار کند.
افسردگی و خودکشی
افسردگی پس از جدایی و احتمال خودکشی، از دیگر عوارض چنین دوستی هایی است. پس از ایجاد دوستی، به دلیل ارتباط مستمر، نوعی حالت وابستگی بین طرفین ایجاد می شود.
در این دوره، نوجوان برای حفظ این ارتباط تلاش می کند و حاضر است هر هزینه ای برای ادامه رابطه بپردازد.
آنها مصر به ادامه ارتباط و حتی ازدواج هستند. در این حالت، قطع رابطه به افسردگی شدید منجر شده و نوجوان بی حوصله می شود، میل به زندگی ندارد و در مواردی نیز دست به خودکشی می زند. در این شرایط خانواده ها باید نسبت به شرایط آگاه باشند و تعادل برقرار کنند.
چه باید کرد؟!
خانواده ها باید فضای لازم برای ارتباط سالم دختر و پسر را ایجاد کنند و اجازه ارتباط سالم با جنس مخالف را به فرزندان خود بدهند. رابط های در چهارچوب که باعث شناخت بیشتر انها از هم می شود.حرف زدن های معمولی در جمع خانواده یکی از آنهاست.
برخی از خانواده ها با ایجاد محدودیت بیش از حد و جداسازی فرزندان خود و برخی نیز با دادن آزادی های بی حساب و بی منطق به نوجوانان، دچار رفتارهای افراطی می شوند.اما اگر نوجوان احساس کند که می تواند براساس معیارها و ضوابط، رابطه ای منطقی با جنس مخالف برقرار کند، دچار عوارض شایع این روابط نمی شود.
گذشته از بی کفایتی و ناآگاهی والدین، شرایط محیطی، تناقضات اجتماعی، افراط و تفریط در مناسبات اجتماعی، به هم ریختگی اوضاع فرهنگی و عدم الگوسازی مناسب برای جوانان در کنار عوارض طبیعی دوران نوجوانی، شرایط را برای ایجاد ناهنجاری های اجتماعی مهیا کرده و موجب ایجاد مشکلات عاطفی و روانی برای نوجوانان شده است.
برخی مطبوعات با بزرگ نمایی حوادث و ناهنجاری های اجتماعی، باعث نگرانی خانواده ها می شوند و فضایی نامناسب و آلوده را در ذهن والدین شکل می دهند. در این صورت والدین برای جلوگیری از انحراف فرزندان، اقدام به محدود سازی آنها کرده و به طور افراطی آنها را از جامعه جدا می کنند.
همیشه این احتمال وجود دارد که نوجوانان عاشق شوند؛ اما صرف "دل ستانی" مشکل این پدیده نیست بلکه مشکل اصلی از ناآگاهی والدین و فرزندان از چگونگی ایجاد این روابط و حد آن ناشی می شود.
در جامعه پیچیده امروز، نمی توان تنها به طور سنتی جوانان را با هم آشنا کرد و باید به نقش اجتماع در این زمینه توجه شود. دانشگاه، محیط کار، مناسبات اجتماعی و رفت و آمدهای خانوادگی، بسترهای ایجاد ارتباط بین دو جنس مخالف را ایجاد می کند.
با توجه به اینکه نوجوانان در این سنین، نیاز به جلب محبت و ابراز وجود دارند، با خلاقیت یابی و هدایت نوجوانان به مسیر مناسب، می توان زمینه شکوفایی استعدادها و ارضای نیازهای روانی آنها را ایجاد کرد.انگیزه سازی، ایجاد خلاقیت و الگوسازی مناسب، نقش مهمی در سرگرم سازی نوجوانان و کاهش میزان دوستی های افراطی در بین آنها دارد.
فرآوری: نسرین صفریبخش خانواده ایرانی تبیان
ول کنید اون بدبخت13 ساله رو آمار ها میگن که تو ایران سن بلوغ جنسی اومده پایین
اونم یکی از اونا
به خاطر یه غلطی که انجام داده که نباید زندگیش نابود بشه
یه بار مشاوری تو تلویزون میگفت که خانواده ها باید با بچه دوست باشند و در مورد مسائل جنسی هم صحبت کنند
نه اینکه تا بچه بخواد یه سوالی بپرسه ببندنش به گلوله
نتیجه این جور رفتار ها میشه همون فلک زده 13 ساله
فریب این پسران را نخورید!ازدواج های امروزی، فرد محور تر است. یعنی دختر و پسر پیش از آنکه پای خانواده ها به میان بیاید، تصمیم به شناخت همدیگر می گیرند و وقتی مطمئن شدند این آشنایی عاقبت خوبی در پی خواهد داشت، ماجرا را رسمی و علنی می کنند. این آشنایی برای عده ای جدی است و برای عده ای بیشتر فرم دوستی های گذرا را دارد که شاید به ازدواج ختم شود و شاید هم نه!http://img1.tebyan.net/big/1391/04/1...6136272127.gifعده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود.
تفاوتی که بیشتر در دختران و پسران در اوایل جوانی به چشم می خورد در مورد هدف از رابطه دوستی با جنس مخالف است.
دختران معمولا تصور می کنند که برای یافتن همسر مناسب باید در یک رابطه احساسی با پسران دخیل شوند. اما واقعیت این است که در اکثر مواقع پسرانی طالب ارتباط دراز مدت، پنهانی، و احساسی و عاطفی با دختران هستند که شرایط ازدواج را ندارند و مایلند این خلاء را با یک رابطه دوستانه با یک یا چند دختر پر کنند و برای این کار از دادن قول ازدواج ابایی ندارند.
عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود. در این شرایط، طولانی شدن دوستی، عمق گرفتن آن و نزدیک شدن بسیار زیاد دختر و پسر به هم، برای دختران معنای قطعی شدن ازدواج را دارد. مثلا دختر خانمی فکر می کند حالا که 6 سال با یک نفر دوست بوده، امکان ندارد بتواند بدون او زندگی کند و بی شک طرف مقابل هم او را برای ازدواج در نظر دارد. این در حالی است که از نگاه پسرها ( اگر نگوییم همه، باید بگوییم اکثریت قریب به اتفاق آنها ) طولانی شدن یک رابطه دوستی که خانواده ها از آن اطلاع ندارند، به معنی گذرا بودن آن رابطه است و به محض فراهم شدن شرایط ازدواجشان، یا به محض آنکه با فردی موجه تر و مناسب تر از شما رو به رو شوند، رابطه دوستی شان را خاتمه می دهند.
دوستی هایی برای پر كردن اوقات فراغت
دوستی هایی كه بنا به گفته دختران و پسران جوان بابت آشنایی بیشترشان با جنس مخالف و پر كردن اوقات فراغت به نحوی شادمانه !! صورت می گیرد و گاهی برای توجیه عملكرد خود دم از شناخت برای ازدواج می زنند . دوستی هایی كه شروع آن ساده اما عواقب آن سخت جبران نا پذیر است . بخصوص برای دختران كه در این گونه دوستی ها بیشترین ضرر را در قالب شكست عاطفی تا هتك حرمت های اخلاقی باید متحمل شوند .
دوستی های خیابانی، برای دختران نوجوان و جوان به نظر راه شادی است كه آن ها را به سرمنزل مقصود می رساند! اما در واقع بیراهی است كه ره به تركستان دارد و جز گرفتار شدن در فحشا چیز دیگری عاید آنها نمی كند.این روش گذران اوقات فراغت در واقع ویروسی خطرناك است كه به جان اندیشه ها و اخلاقیات دختران نوجوان می افتد و آن تفكر ساده خوش گذرانی در اوقات فراغت را تبدیل به عادتی بیمارگونه در ارتباط گیری های نامعقول می كند . منجلاب این گونه گرفتاری ها و عادات غیر اخلاقی كه زاییده دوستی های خیابانی است می تواند انسان را تا مرحله بدنامی و فحشا فرو ببرد.
این پسرها هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و...راه چاره چیست؟**بدون پنهان کاری و وعده و وعید باید موضوع را با خانواده ها در میان بگذارید.
**بهتر است علنی شدن رابطه در روزهای اول آشنایی باشد در غیر این صورت حداقل یک ماه بعد از آشنایی و کسب شناخت مقدماتی از همدیگر موضوع را به خانواده ها اطلاع داده و بقیه شناخت تان را به دوران نامزدی رسمی یا غیر رسمی واگذار کنید.
**اگر شرایط یکی از طرفین برای ازدواج یا رسمی شدن نامزدی آماده نیست، از همان ابتدا موعدی را برای علنی کردن رابطه مشخص کنید. مثلا دو ماه، سه ماه یا 6 ماه بعد. متناسب با این موعدی که در نظر گرفته اید، شدت و عمق رابطه یا میزان دیدارها و صحبت ها را تنظیم کنید تا رابطه تان همیشه تحت کنترلتان باشد و زیادی عمیق نشود.
به این مردان اعتماد نکنید
کسانی که از دوران آشنایی چنین رفتارهایی دارند، نه تنها قابل اعتماد نیستند، بلکه شما را برای ازدواج هم در نظر ندارند:
**به جای شناخت منطقی شما، سراغ جنبه های احساسی رابطه می رود.
**از آشنایی با خانواده شما طفره می رود.
**عفت را زیر پا می گذارد، درخواست های نامشروع دارد یا درباره مسائل جنسی، تحریک کننده و نا متعارف با شما صحبت می کند.
** مایل است آشنایی تان طولانی شود و برای آن زمان مشخصی را اعلام نمی کند.
**به شما می گوید که درگیر یک رابطه اجباری شده و خانواده اش دختر دیگری را برای او در نظر گرفته اند اما او مایل است از او فرار کند و شما را به همسری برگزیند.
** هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و...
نقش والدین در پیشگیری
در این میان والدین نقش مهمی در پیشگیری دارند. آنها باید در صورت روبرو شدن با چنین مواردی با یک مشاور مجرب صحبت کنند. چرا که آگاهی، آشنایی و داشتن علم نوین تربیتی برای هدایت فرزندان امری ضروری است. بنابراین آنچه تأثیرگذار و پاسخگو است شیوه های صحیح برخورد است. مطمئن هم باشیم خشونت و رفتار تند والدین نه تنها مۆثر نیست بلکه فرزندان را از خانواده جدا می کند. در کنار خانواده ها، مدارس و صدا و سیما و رسانه ها نیز باید با ارائه برنامه های آموزشی صحیح و کارشناسی روابط پسران و دختران را در حد قانون و شرع به فرزندان آموزش دهند و عواقب سوء روابط پنهانی و بدون آشنائی را از طریق بررسیهای علمی همواره به آنها گوشزد کنند.
فرآوری: نسرین صفری
بخش خانواده ایرانی تبیان
اینم خوندنش بد نیست
���� موضوع انشاء یک دانش آموز چگونه میشود آمریکا را نابود کرد.
به نام خدا
اول، يك گروه جاسوس كه از دستورات ما پيروي كنند در كشور آمريكا مستقر ميكنيم. سپس آنها را در راس امور قرار ميدهيم و با كمك آنها به سه دستورالعمل زير عمل ميكنيم:
1- دخترها و پسرها را از همان كودكستان از هم جدا ميكنيم تا از همان زمان، همگي آنها تبديل به انسانهاي مريضي شوند و تا سطح كمي كمتر از ديوانگي به پيش روند. مثلا پسرها فكر كنند دخترها چقدر جاذبه دارند، چقدر متفاوتند، چقدر فرشتهاند، ولي غير قابل دستيابيند، نميتوانم با آنها حرف يا قدم بزنم و همين افكار را هم دخترها نسبت به پسرها پيدا خواهند كرد. بعد كه همه را تا آخر عمر مريض كرديم تا به چیزی جز جنس مخالف نیاندیشند كليه ثروت مادي و معنويشان را غارت ميكنيم.
2- علومانساني را بيحيثيت ميكنيم. كاري ميكنيم تا آمريكاييها، رشتههاي علومانساني را مسخره كنند و سخيف بشمارند.
دستور ميدهيم، به فارغ التحصيلان رشتههاي: فلسفه، مديريت، جامعهشناسي، اقتصاد، روانشناسي، حقوق، قضاوت و ... ، كار ندهند و بيشترشان، سالها دنبال كار بگردند.
در عوض، رشتههاي فنيمهندسي، پزشكي و دندانپزشكي را خيلي پررونق و پولساز ميكنيم.
ميگوييم علومانساني مربوط به انسانهاي خنگ و لات است. سپس، مغزها را ميبريم رشتههاي مهندسي، پزشكي و دندانپزشكي.
به دليل اينكه بچههاي علومانساني از استعدادهاي متوسط به پايين انتخاب شدهاند توانايي حل مشكلات مديريتي و اجتماعي را نخواهند داشت، بنابراين آمريكاييان مجبور ميشوند بااستعدادترها كه درس اين كار را نخواندهاند مثل مهندسها و دندانپزشكها را بگذارند كار مديريت بكنند.
تمام كارهاي مديريتي كشور به جاي اينكه دست مديران بيفتد، به مهندسان و پزشكان و دندانپزشكان سپرده ميشود.
فيلسوفي وجود نخواهد داشت كه تئوريهاي عقلاني را به جامعه عرضه كند.
جامعهشناس قوي براي حل مشكلات جامعه به وجود نخواهد آمد.
يك وكيل و حقوقدان باهوش و خبره نخواهند داشت و الي آخر، در نتيجه كشور درست اداره نشده و همه ارگانها و سازمانهايش از هم ميپاشد.
سپس ما ايرانيان وارد عمل مي شويم و تمام آن استعدادهاي آمريكا كه در رشتههاي مهندسي مثل: فيزيك، فضا، نانو، مكانيك، برق و ... تحصيل كردهاند را دعوتنامه ميزنيم تا بيايند كشور ما، مفت و مجاني شروع به كار كنند.
روزي 15 ساعت از آنها، كار خرحمالي مي كشيم و گاهي هم توي سرشان ميزنيم كه اگر به كار زيادت اعتراض كني، مجوز اقامتت را ميگيريم و تو مجبور ميشوي به همان ديوانهخانهي آمريكا باز گردي. آنوقت است كه وي مثل اسب، شروع به كار ميكند و دم نميزند تا روز مرگ.
3- موسيقي را كلا از مدارس حذف ميكنيم.
اولا ً، وقتي موسيقي خوب، از كشورشان حذف ميشود، جاي آنرا افسردگي و دلمردگي خواهد گرفت. دوما ً همگي نسبت به موسيقي، بيسواد ميشوند و فرق ما ما ي گاو و موسيقي بتهوون را نخواهند فهميد و همين موضوع به ما كمك ميكند تا بهتر بتوانيم آنها را نسبت به خوانندههاي خودمان علاقمند و عاشق كنيم. تا مثلا وقتي اسم يكي از خوانندههاي ما را ميشنوند از حس حقارت، حتي نتوانند حرف بزنند. آنوقت است كه عاشق كشور ما، موسيقي ما، فرهنگ ما، فيلمهاي ما و كلا عاشق ما ميشوند و ما تا ميتوانيم، از اين قضيه سوءاستفاده خواهيم كرد. به اين صورت است كه شما مي توانيد آمريكا را ظرف 30 سال نابود كنيد.
اين بود انشاي من براي نابود كردن آمريكا...
سجاد ، علی
تسلیم نشوید ، مقاومت کنید :yahoo (106):
برای برخی از افراد زندگی روال طبیعی را که در اکثر خانواده ها طی می شود، نداشته و فرزندان در این نوع خانواده ها مجبورند برای مقابله با برخی مسایل مهارت های خود را بالا ببرند. اگر روحیه درماندگی در فرزندان بالا باشد وقایع را شکست تلقی می کنند و تسلیم زندگی می شوند و همه چیز را می بازند و برای همیشه این احساس شکست را با خود به همراه خواهند داشت . اما اگر نوجوان در محیط خانه و اجتماع بیاموزد که برای هر اتفاق به دنبال راه حل باشد و آن را زمینه ای برای افزایش تجربیات فرض کند، نه تنها تسلیم نمی شود که مستحکم تر از گذشته می ایستد و اجازه احساس باخت را به خود نمی دهد . موضوعی که در این مقاله به آن اشاره می شود یک مثال است . هزاران اتفاق دیگر می تواند وجود داشته باشد که به خلاقیت شما نیاز پیدا می کند . از شما می خواهیم با خواندن این مقاله مسایل زندگی شخصی را در نظر آورده و راه حل هایی را برای آن در نظر بگیرید.
آیا والدین شما از یكدیگر جدا شده اند و یا در حال جدا شدن می باشند؟
اگرچه بچه های بزرگسالی كه والدینشان از یكدیگر جدا شده اند, ممكن است تمام مدت به این موضوع فكر نكنند, اما زندگی آنها به طرز غیر قابل وصفی, تحت تاثیر جدایی والدینشان قرار میگیرد.
طلاق (جدایی), همیشه بر روی كودكان حتی بچه های بزرگتر تاثیر می گذارد و تقریباً همیشه, پیامدهای بعدی نیز بدنبال دارد. برای مثال, سئوالات ذیل را در نظر بگیرید:
1- آیا در مورد جدایی (طلاق) والدین خود, احساس گناه و یا احساس مسئولیت می كنید؟
2- آیا هرگز احساس كرده اید كه بخاطر واقعه طلاق, بخشی از كودكی خود را از دست داده اید؟
3- آیا احساس می كنید والدین شما به شدت نیازمند حمایت عاطفی تان هستند؟
4- وقتیوالدینتان مشاجره می كنند, آیا خود را در نقش یك آشتی دهنده می یابید؟
5- آیا احساس میكنید, هر یك از والدینتان آنقدر درگیر مسایل شخصی خودشان یا مسایل جدیدی در زندگی هستند كه خواسته ها و نیازهای شما, غالباً نادیده انگاشته می شود؟
این موارد, تنها, نمونه هایی از موقعیت هایی هستند كه شما به واسطه جدایی والدینتان تحت تاثیر آنها واقع شده اید و پاسخ شما به هر یك از سئوالات فوق, می تواند نمایانگر موضوعات بسیاری باشد. تحصیلات, روابط فعلی و آینده و حتی سلامت عاطفی شما به شدت تحت تأثیر چگونگی حل و فصل مشكلات از یك سو و احساستان نسبت به طلاق والدین از سوی دیگر, قرار می گیرد.
بیایید از برخی مسایل ابتدایی شروع كنیم. نخست آنكه شما مسبّب مشكلات زناشویی یا جدایی والدین نیستید. دوم آنكه, داشتن پاسخهای عاطفی قوی نسبت به طلاق یك عكس العمل طبیعی بوده و در اغلب موارد با تقسیم وفاداری نسبت به والدین و تمایل به طرفداری از والد شكننده و ضعیف تر همراه می باشد.جملات مثبت تری را جایگزین افكار منفی نمائید, برای مثال قاطعانه بگوئید, من شخص ارزشمندی هستم. این حقیقت به موقعیتها ی من بستگی ندارد.
چگونه می توان جدایی والدین را تحمل نمود
سوم اینكه, شما حق دارید به زندگی شخصی خود ادامه دهید و حق آن را دارید كه به آرزوهای شخصی و نیازهای شخصی خود طی این دوران دسترسی پیدا كنید.
شما می توانید حقوق زیر را از والدین خواسته یا از آنها انتظار داشته باشید گر چه در حال حاضر والدینتان قادر به تهیه آنها نبوده و یا قادر به درك اهمیت شان نباشند.
1)شما حق آن را دارید كه روابطی رضایتبخش با هر یك از والدین داشته باشید.
2) شما حق آن را دارید كه مهار كننده كشمكش های والدین خود نباشید.
3) شما حق آن را دارید, احساساتی چون خشم, خستگی, درد, عشق و ... داشته باشید.
4) شما حق آن را دارید, از روی احساسات عمل كنید و از دیگر افراد خانواده, جهت رسیدگی نمودن به مشكلاتی كه در ارتباط با جدایی والدینتان تجربه می كنید, كمك بگیرید.
5) شما حق این را دارید كه در استفاده از منابع مالی خانواده نیازهایتان را بویژه در رابطه با تحصیل در اولویت اول قرار دهید.
موارد ذیل در مورد چگونگی مراقبت از خود, می تواند به عنوان خطمشیهایی مورد استفاده قرارگیرد. همه این موارد قابل تعمیم به همه موقعیت ها نیستند. از آنها به گونه ای متناسب با خودتان استفاد ه كنید. سه خط مشی اولیه بر اساس كتاب "خانه مادر, خانه پدر" (نوشته ایزولیناریسی) تنظیم شده است.شما حق آن را دارید, از روی احساسات عمل كنید و از دیگر افراد خانواده, جهت رسیدگی نمودن به مشكلاتی كه در ارتباط با جدایی والدینتان تجربه می كنید, كمك بگیرید.
راهنمای اساسی برای زندگی و رشد و ترقی
1- بپذیرید كه شما والدینی دارای مشکل دارید و نیز بپذیرید كه این مورد, بر روی شما تاثیراتی داشته است.
* احساسات غیر قابل قبول گذشته, نظیر خشم, خجالت, گناه و ... را در خود بپذیرید، درک کنید و برای رفع آن تلاش نموده و یا کمک بگیرید.
* راجع به حمایت والدین كه هرگز دریافت نداشته اید, سوگواری نكنید بلکه خود برای جبران مافات حرکت کنید.
* به یاد داشته باشد كه شما مسئول ایجاد مشكلات والدین یا تثبیت وضعیتشان نیستید.
2- روشهای جدید مراقبت از خود را توسعه دهید.
* خواسته های قانونی خود را تشخیص دهید و شروع به محافظت از آنها نمایید.
* عوامل فشارزای زندگی خود و شیوه های مقابله با آنها را یاد بگیرید.
* جملات مثبت تری را جایگزین افكار منفی نمائید, برای مثال قاطعانه بگوئید, من شخص ارزشمندی هستم. این حقیقت به موقعیتها ی من بستگی ندارد.(علی رغم موقعیت ها و شكست ها , من انسان ارزشمندی هستم). زندگی من بالا و پائین دارد ولی ارزش من تغییر ناپذیر است.
3- روشهای جدیدی را برای برقراری ارتباط با دیگران ایجاد نموده و توسعه دهید.
* الگوهای قدیمی غیر سالم را در ارتباط فامیلی تشخیص دهید. و روشهای جدید ارتباط برقرار كردن با والدین و دیگر اعضا خانواده را تمرین نمائید.
* مشكلات خود را در ارتباط با مناسباتتان تشخیص دهید و راههای جدید ارتباط داشتن با آنها را بیاموزید.
* نسبت به توانایی تان در حفظ روابط خود قدرشناس باشید و از آن لذت ببرید. و این نكته را تشخیص دهید كه مناسبات, بوسیله بحران ها یا تبعات آن قابل تعریف نمی باشد.
4- منابع دیگر را جستجو نمائید.
اگر یکی از والدین دچار بیماری های روحی بوده و این امر موجب بروز درگیری و جدایی در میان آنها می شود "معلومات خود را در زمینه بیماری والدین خود افزایش دهید" این مطالعه به شما كمك خواهد كرد, آنچه را كه والدین شما با آن مواجه هستند و آنچه را سبب مشكلات خانوادگی شما شده اند, دریابید. همچنین, این امر می تواند, در برطرف نمودن احساسات درونی شما نظیر: احساس گناه, احساس رنجش, احساس دست پاچگی و شرمساری كمك نماید.
*"مراجعه به یك روان شناس را در نظر داشته باشید."
یك مشاور می تواند, به شما كمك كند, تا روشهای صحیح تر و سالم تر ارتباط برقرار نمودن با دیگران و حفظ خواسته های شخصی خودتان را بیاموزید.
ترجمه: مریم نوری زاده
www.msrt.ir
روان پژوه
تنظیم و تغییر برای تبیان : کهتری
آموزش جنسی، چگونه؟
غریزه جنسی از غرایز اصلی انسان و از مهم ترین جنبه های شخصیت است که بر دیگر جنبه های شاکله وجودی و خصوصیات شخصیتی انسان تاثیر می گذارد. ارضا تنظیم و تعدیل غریزه جنسی ضروری است و غفلت از این جنبه فرایند تربیت را ناکارا و ابتر می سازد. تربیت جنسی جنبه ای غیر قابل انکار در تربیت بر می شمارد و ارائه آموزش ها و اطلاعات ضروری در رابطه با مسائل جنسی در ذیل پیشنهادات واقع گرایانه و نیز بهره جویی از توصیه های دینی در ایجاد تعدیل این غریزه ضرورتی غیر قابل انکار است. عنایت ویژه به تربیت جنسی در عصر حاضر ضرورت مضاعف بوده و فوریت پیدا می کند زیرا که گسترش شبکه های اطلاع رسانی و وسایل ارتباطی را تهدیدی است که به تشدید و تحریک شهوت منجر می گردد.
دکتر بهشتی در بخش معنا و مفهوم تربیت جنسی بیان می نماید نباید تربیت جنسی را تنها به انتقال اطلاعات، آموزش مسائل جنسی، ایجاد زمینه رشد غریزه جنسی یا آشنایی با روش های ارتباط جنسی و بیان عوامل ضعف های جنسی منحصر نمود. او در ادامه با اتکا به نظریات اساتید رشته علوم تربیتی و علمای دین از قبیل مرحوم کاشانی تر بیت جنسی را از نظر ایشان این گونه تعریف می نماید که تربیت جنسی تنها در ارائه اطلاعات و آموزش های جنسی و یا پرورش و تحریک مضاعف این غریزه محدود نمی شود بلکه مقصود از این تربیت ایجاد موقعیت هایی است که متربی را با ارضاء مشروع غریزه و رفتار معتدل و هماهنگ با قاموس خلقت آشنا سازد و بهداشت روانی و جسمانی وی را امنیت بخشد. او را از انحراف و خطا در مسایل جنسی مصون دارد و در عین کام یابی دنیوی، عافیت و عاقبت به خیری متربی را دنبال نماید.
بهشتی در این بخش به نقل قولی تامل برانگیز از مرحوم کاشانی می پردازد که عبارت است از: «شهوت و تمایل جنسی برای ایفای لذت جنسی و بقای نسل در انسان به ودیعت نهاده شده اما بدون تردید این تمایل نیرومند و سرکش نیاز به هدایت و تعدیل دارد و در صورتی که مهار نگردد و به افراط کشیده شود یا مغفول ماند و به تفریط گراید و به اعتدال نباشد قطعا دین و دنیای انسان را تباه می سازد.»پیامدهای خطرناک افراط و تفریط در ارضاء این غریزهتمایل سرکش جنسی نیاز به هدایت و تعدیل دارد و در صورتی که مهار نگردد و به افراط کشیده شود یا مغفول ماند و به تفریط گراید و به اعتدال نباشد قطعا دین و دنیای انسان را تباه می سازد.
نکته قابل تامل در نظرات مرحوم کاشانی نوع نگاه ایشان به شهوت و تمایلات جنسی است. ایشان در عین تاکید بر تعدیل ارضاء غریزه و توصیه به تنظیم روابط، کارکرد شهوت را برای دو منظور ایفای لذت و بقای نسل مد نظر می گیرد. که این خود نشان گر تجویز نگاه لذت جویانه ایشان (درجایگاه یک فقیه) به روابط زن و مرد است منوط به این که در حیطه ضوابط و شرایط شرع ایجاد گردد. و این دیدگاه بیان گر این است که خلاف تصور مردم از فقه کام جویی در روابط مشروع زن مرد نه تنها حرمت ندارد که از جایگاه بی بدیل و منحصر به فردی نیز برخوردار است.
بهشتی در بخش تفاوت تربیت جنسی و اخلاق جنسی این گونه نظر می دهد که اگر چه این دو مقوله هر دو به مسایل جنسی می پردازند اما اخلاق جنسی به صدور حکم در رابطه با ارزش رفتارها، صفات و خصلت های جنسی می پردازد از این رو تنها مواردی را به بحث می گذارد که قابلیت نگرش ارزشی یا غیر ارزشی داشته باشند و در مقابل تربیت جنسی در رابطه با کلیه رفتارها صفات و خصلت های مرتبط با این غریزه بحث می کند و ما را با روش های اجرایی و کاربردی کنترل، اعتدال و ارضاء مشروع غریزه جنسی آشنا می سازد.
اصل ایجاد اعتدال در ارضای غریزه بر پرهیز از افراط تاکید می کند . کاشانی می گوید تفریط در این مقوله نیز خروج از اعتدال و عدل و انحراف از تقید به سیره نبوی است و علاوه بر این آنان که از رابطه زناشویی گریز دارند در برقراری ارتباط اجتماعی ناتوانند و تهذیب باطن نیز بدون ازدواج ابتر می ماند. (نقل به مضمون)
بهشتی روابط مشروع زن و مرد (رابطه زناشویی) را کانون مهر توصیف می نماید و متذکر می شود که اگر زن و مرد عشق و عاطفه خود را برای کانون خانواده ذخیره و مصرف نمایند به مرتبه ای از آسایش و آرامش نایل می گردند .
آموزش مسایل جنسی
در آموزش های جنسی باید اصل ابتلا رعایت گردد به این معنا که تنها به آموزش مسایلی باید پرداخته شود که فرد مبتلای به آن مسایل است و مسایل مربوط به هر مرحله ای همگام با رشد فرد و ورود به آن مرحله بیان می شود
پاره ای از ضرورت های آموزش های جنسی مرحوم کاشانی.«تربیت جنسی به ما شیوه انتخاب همسر، همسرداری و چگونه زندگی کردن در خانه و خانواده را می آموزد.»
تاکید بر پوشش بدن به ویژه پوشش اندام های جنسی
دریافت اجازه برای ورود به حریم خصوصی دیگران
تفکیک محیط خواب کودکان از یک دیگر: بهشتی تاکید می کند یکی از روش های پیش گیری از انحرافات جنسی کنترل روابط و ارتباطات است که از جمله این کنترل ها تفکیک محیط خواب کودکان به ویژه کودکان غیرهم جنس از 6 سالگی است.
تاکید بر پرورش روحیه عفت و رعایت اصل عفاف
این مولفه در نگاه بهشتی از چنان تاکید و حساسیتی برخوردار است که وی با تکیه بر تعالیم دینی بیان می کند به دختران سوره مبارکه نور را بیاموزید و از آموزش سوره مبارکه یوسف خودداری نمایید. «پیام سوره نور حیا و عفاف است و به این جهت فرمان رسیده که این سوره را به دختران بیاموزید تا بنیان های عفاف و حیا در آنان مستحکم گردد. اما در سوره یوسف سخن از عشق زن به مرد رفتهاست.
ارائه اطلاعات ضروری در رابطه با بلوغ و آشنایی نوجوان با تکالیف شرعی اعم از فردی و اجتماعی
رعایت حریم خصوصی و داشتن روابط رضایت بخش زناشویی
او پرده دری در رابطه با مسایل و روابط جنسی را موجب ناهنجاری های روانی و پیامدهای منفی می داند و تاکید می کند که والدین نباید گمان برند که کودک از درک این مسایل عاجز است یا عنایتی به این جنبه ها نمی کند. اگر در مکانی کودکی حضور دارد نباید مردی با همسر خود رابطه برقرار کند زیرا نهایتِ این عمل بی عفتی و زناکاری است. (به نقل از کاشانی )
«هر چند نظر غالب فقیهان استحباب ازدواج است اما با توجه به آیات و روایات فراوان در این زمینه و نیز با توجه به لسان آن ها و نحوه برخورد ائمه با این مساله احتمال وجوب آن بعید نیست.» (به نقل ازکاشانی ) ارضاء و تامین غریزه جنسی تا بدان میزان اهمیت دارد که اگر پیوند زناشویی انجام گرفت اما پس از آن زن یا شوهر با عیوب و نواقصی برخورد کردند که ناتوانی جنسی را به دنبال داشت بی تردید این عیوب موجب فسخ عقد نکاح است.»
بهشتی رابطه زناشویی موقت را نیز از دیگر روش های مشروع معرفی می کند
کاشانی در بخش دیگری از نظرات خود بحث تعدد زوجات را مطمح نظر قرار می دهد و بیان می دارد تعدد زوجات با قیود و حدود ویژه و در شرایط و موقعیت های خاصی پذیرفته شده است که ایشان از جمله این شرایط را پرداخت نفقه و اقامه عدالت و ایفای عادلانه حقوق گوناگون همسر معرفی می کند.
روش های کنترل غریزه جنسی
در نظر کاشانی عفت توان باطنی و درونی است که از طغیان شهوت جلوگیری می کند. اصل این توان در زن و مرد نهاده شده اما باید با ممارست پرورش یابد و پرورش این جنبه میسر نمی شود مگر با تکیه بر کنترل مصرف غذاهای شهوت زا، کاهش کمیت غذا و پرهیز از روابط و فضاهای برانگیزاننده شهوت از قبیل خلوت با نامحرم و نگاه حرام.
چگونه باید انگیزش دینی را تقویت نمود :دو روش برای تحقق این شرایط وجود دارد که عبارتند از: معرفت و بصیرت و دیگری تهذیب نفس و مقاومت در پیشگاه گناه.
سخنان دکتر بهشتی "استاد دانشگاه" در مقاله تربیت جنسی ار منظر فیض کاشانی
تنظیم و تلخیص: کهتری