و انجمنی که دیگه خاطراتش هم داره پاک میشه از ذهن...
یادش بخیر دوران کنکور چقدر توی این انجمن ول چرخیدیم
پیر شدیم رفت...
وقتشه مام بریم دیگه
خوبی بدی دیدید حلال کنید
خداحافظ انجمن و انجمنی ها :))
نمایش نسخه قابل چاپ
و انجمنی که دیگه خاطراتش هم داره پاک میشه از ذهن...
یادش بخیر دوران کنکور چقدر توی این انجمن ول چرخیدیم
پیر شدیم رفت...
وقتشه مام بریم دیگه
خوبی بدی دیدید حلال کنید
خداحافظ انجمن و انجمنی ها :))
امم برنامه یکشنبه و دوشنبه و سه شنبه ام مونده و پی باید همشو جبران کنم
امتحان میانترم همنخوندماونمباید هنوز بخونم
خونه هم که همیشه جیغ جیغو سروصدا هست
کتابخونه هم که فقط روزای فرده و من نهایت تا دو سه میتونم برم بعدش باید بیام خونه درس بدم و غدا بخورم و ظرف اینا بشورم
ای کاش لااقل میتونستم بیشتر بمونم ای کاش خواهرم هیچ وقت دنیا نیومده بود که مسئولیتش بیوفته گردن من
هعی من چقدر سختی میکشممن
بعضی آدما هستن، بودنشون توی زندگیت به خیلی از خط قرمزات می ارزه
درسته که 2 تا خط قرمز رو رد میکنه، ولی پوینت های مثبتی هم داره که هیشکی توی رابطه ش با تو رعایتشون نمیکرد و انجامشون نمیداد
همچین سن و تجربه ای ندارم، ولی بهم ثابت شده مهمتر از خط قرمزات، آدمیه که داره خط قرمزات رو رد میکنه
انگار وقتی اونی که واست عزیزه یکی از خط قرمزا رو رد میکنه (البته باز، نه همه!ی خط قرمز ها..ولی بعضیاشون) یه حس دیگه بهت میده
طوری که حتی به خودت میای و میگی، چه خط قرمز مسخره ای دارم من با این ادم! این خط قرمز ارزش یه دعوا با فلانی رو نداره. این خط قرمز ارزش نبودن فلانی تو زندگیم رو نداره
خلاصه که، میشه مهربون تر بود و وسواس ها رو کمتر کرد
بیحوصلهام. سطحِ اساتید دانشگاه بینهایت پایینه. البته اگر دانشگاه به حساب بیاد! نمیخوام در چنین محیطی زمانم رو هدر بدم. محیطی که نه دانشجوهاش و نه اساتیدش تمایلی برای رشد کردن ندارند. انتظارِ آرمان شهر یا فرش قرمز ندارم اما پذیرای چنین سطحی هم نیستم. من خودم رو شایستهی بیش از اینها میبینم. محیط و تفکرِ غالب در محیط بسیار مهمه. قرار بر اینه که برای ترم بهمن به دانشگاه دیگهای برم. قطعی نیست اما محتمله. مامانم گفت اگر دانشگاههای دیگه هم اینجوری بودند چی؟ پاسخ آمد که خب دانشگاه نمیرم : ) البته راجع به همهی مسائل نمیشه با این قاطعیت صحبت کرد. گاهی(اغلب؟) امکان تغییر دادن، حذف کردن یا خارج شدن برای ما فراهم نیست اما اگر امکانش وجود داره چرا که نه؟
بعد چندسال یهو اینجارو دیدم یه جا، کلی خاطرات زنده شد. در حال حاضر اون بخش نوستالژیک ذهنم خیلی فعاله :))))
عصر ساعت شیش امتحان اناتومی اسکلت داریم
درس خوندم ولی از استرس معده ام داره سوراخ میشه :| میانترمه از اول تا اینجا
بچه ها گروه تقلب گذاشتن
منم میدم شوهر خاهرم امتحان بده جان
اونا دیکه خوراکشون اناتومی اسکلته :| البته اگه بتونم شوهر خاهرمو پیدا کنم :/ خودش گفت سوالی داشتی بپرس
دو تا از دوستای پزشکیمم اجیر کردم هر سوالی مشکل داشتم سریع اسکرین بگیرم بفرستم واسشون
کاش امتحانات ترم مجازی باشه
حوصله درسای علوم پایه رو اصن ندارم
مخصوصا بافت :| با اون استاد وحشیش
قوی باش ...
به زودی همه چی عوض میشه ...
یه روز دنیا به کام توام میشه :)
دیدین حالت عادیه یهو یه اتفاق کوچیک میوفته حتی در حد پلی شدن یه اهنگ
و یهو بهم میریزی ...
مینا یه روز میرسه جایگاهت این نیست ..
قدر خودتو بدون
وقتتو تلف نکن واسه کسی ..
واسه موفقیت خودت تلاش کن
وقت زیاده واسه اینکه به بقیه بها بدی
هرچی آموزش مجازی گوهه بجاش امتحان مجازی فوقالعادس
نمیشه حضوری آموزش ببینیم ولی مجازی امتحان بدیم؟:yahoo (35):
واقعا نمیفهم چکار کنم برای درمان پوست صورتم دارم هزار تا بدبختی میکشم
فقط به خاطر یه "جوش" لعنتی....
"کمر درد وخشکی لب واز همه بدترش این افسردگی و فکر خودکشیه " که تا حالا نمیدونستم از عوارضشه:y (636):
من انقدر شانسم بالاس عوارضی که ب ندرت دیده میشه تو مصرف کنندگانش دارم میبینم
شانس اوردم خودکشی نکردم:|:yahoo (20):
میگم نخورم خودش خوب میشه ولی دوسالی ک جوش میزدم ذره ای اعتماد بنفس نداشتم الان ک جوش نمیزنم افسردگی گرفتم
من چه غلطی بخورممممممم
همه گفتن نخور ولی من خوردم اخه زیاد دیدم افرادی که نتیجه دیدن ازش:yahoo (117):
شما را با یک سری عوارض قرص راکوتان آشنا خواهیم کرد که به ندرت اتفاق می افتند اما خیلی جدی و خطرناک می باشد که در صورت بروز هر یک از نشانه های زیر باید بلافاصله به پزشک مراجعه کنید.
نوسانات خلقی مانند : افسردگی، رفتارهای خشونت آمیز و در موارد نادر خود کشی
درد کمر، مفاصل و عضلات
امتحانو همممه گند زدن :|
من دوست پزشکیمو اد کردم گروه به سوالا جواب میداد
گفت چرا انقد سوال ریز بیخود داده
استادای مام اینجوری نمیدن
از پونزده سوال بود
من شدم ده
یه نفر دوازده
بقیه همه در حد ۶_۷ اونم با تقلب :|
بر اساس حرف های دیگران ارزش های خودتونو نسازین که من فلانم بهمانم،همینجوری خوبی،نانازی.دیروز یکی از رفیقام داشت چ...ناله می کرد.گفتم به شمام بگم که هیچ ایرادی ندارین.و همه اینا انتسابی بوده نه اکتسابی.
خب دیگه بای:34:
دلم میخواد در برم از این خونه
دلم میخواد فقط من باشم و کتابام
خواسته زیادیههههه؟؟
نشسته ام به در نگاه می کنم
دریچه آه میکشد
فایل پیوست 99249
احساس میکنم اصن درس تو مغزم نمیره
میترسم خیلی میترسم مث سگ میترسم
دعا کنید برام خواهش میکنم