-
سروده های ابن سینا
این شعر هنگامی که بعضی سخنان ابن سینا توسط روحانی های آن زمان که از علم بی خبر بودند رد شد و وی کافر خوانده شد سروده شد:
با یک دو سه نادان که چنین میدانند/از حمق که دانای جهان آنانند (حمق = بی عقلی ، نادانی )
خر باش که این جماعت از فرط خری/هر کو نه خر است کافرش می خوانند
این شعر هنگام اتهام کفر به دین مبین اسلام به ابن سینا توسط وی سروده شد :
کفر چو منی گزاف وآسان نبود/محکمتر از ایمان من ایمان نبود
در دهر یکی چو من و او هم کافر/پس در همه دهر یک مسلمان نبود (دهر = جهان ، عالم هستی )
ابن سینا در کتابش شفاء درباره فواید شراب نوشته و هنگامی که افرادی به وی ایراد های بسیار گرفتند وی این سروده را خواند :
غذای روح بود باده ی رحیق الحق/که رنگ وبوش کند رنگ وبوی گل را دق (دق = گدا )
به رنگ زنگ زداید ز جان اندهگین/همای گردد اگر جرعه ای بنوشد بق (بق = مرد پرحرف و نادان) (هما = نماد سعادت و در زبان پهلوی به معنا فرخنده)
به طعم تلخ چو پند پدر ولیک مفید/به پیش میطل باطل به نزد دانا حق
می از جهالت جهال شد به شرع حرام/چو مه که از سبب منکران دین شد شق
حلال گشته به فتوای عقل بر دانا/حرام گشته به احکام شرع بر احمق
شراب را چه گنه گر که ابلهی نوشد/زبان به هرزه گشاید دهد ز دست ورق.
این شعر توسط جکیم و فیلسوف بزرگ ایرانی و جهانی ابن سینا در باب ضعف و ناتوانی انسان دربرابر عظمت خداوند سروده شده است :
ساعتی لطف و لحظه ای در قهر/جان پاکیزه را بیالودم
باخرد را به طبع کردم هجو/بی خرد را به طمع بستودم
آتشی برافروختم از دل/و آب دیده ازو بیالودم
با هواهای حرص شیطانی/ساعتی شادمان بنغودم
آخرالمر چون سرآمد کار/رفتم تخم کشته بدرودم
گوهرم باز شد به گوهر خویش/من از این خستگی بیالودم
کس نداند که من کجا رفتم/خود ندانم که من کجا بودم
منتظر نظراتتون هستم
-
خرباش کاین جماعت از فرط خری/هر کو نه خر است کافرش میخوانند
-
-
در حدود ۶۰سال پس از ابن سینا، غزالی در کتابی که در نقد فلسفه نوشته بود، وی را تکفیر کرد. این امر در ظاهر، تنها به این دلیل بود که به نظر وی، ابن سینا در سه مسأله فلسفی به خطا رفته بود و مطالبی نگاشته بود که با ظاهر دین سازگاری نداشت. البته نه غزالی تنها کسی بود که دست به تکفیر فلاسفه زده و نه ابن سینا تنها فیلسوفی است که متهم به کفر و بی دینی شده است. پس از وی، شیخ شهاب الدین سهروردی، ملاصدرا و بسیاری دیگر از فلاسفه نیز مورد آماج حملات ظاهریون قرار گرفتند. ظاهریون ـ که غزالی نیز به مشرب فکری آنها تعلق دارد ـ تنها به ظاهر عبارات دینی استناد می کنند و هرگونه تأویل و تفسیر عمیق را جایز نمی شمارند، بنابراین از نظر فکری در مقابل باطن گرایان قرار دارند. جریان های فکری اخباری گری، تفکیکی، اهل حدیث، اشعری و... هر یک تا حدی به این نحوه از تفکر تعلق دارند.
:yahoo (110):