اولین چیزی که باید بفهمید اینکه اون n به سمت دو نیست. ایکس به سمت دوه.
دومین موردی ک دوست دارم روش تاکید کنم اینکه دلیل ریشه مضاعف داشتن این نیست که دو مجهول دارین. پس باید ریشه مضاعف داشته باشه. این چ وضه بیانه اخه!
از اول میگم. شما ی تابع گویا دارین. ینی ی تابع کسری دارین که صورتش ی چند جمله ایه و مخرجش هم همینطور. X به سمت 2 میل کرده و حد تابع شده بینهات. درسته؟ خب. اگه دو ریشه مخرج نباشه که تابع اصلا به سمت بینهایت میل نمیکنه. پس 2 باید ریشه مخرج باشه. اگه 2 دریشه ساده مخرج باشه اونوقت مخرج در x=2 تغییر علامت میده و حد راست و چپ احتمالا میشن مثبت بینهایت و منفی بینهایت(اگه صورت ریشه دو نداشته باشه که رفع ابهام به عدد منجر بشه ن حد بینهایت). ولی چون حد تابع هم از راست و هم از چپ شده مثبت بینهایت پس 2 ریشه ساده مخرج نیست. ریشه ساده تغییره علامت دادن مخرج رو ایجاب میکنه پس نمیتونه حد راست و چپ برابر داشته باشیم. پس 2 باید ریشه مصاعف مخرج باشه و در عین حال ریشه صورت هم نباشه. چرا؟ اگه 2 ریشه صورت باشه عامل x-2 از صورت مخرج حزف میشه و عامل ساده x-2 باقی مانده در مخرج باز در حوالی 2 تغییر علامت میده و دیگه حد راست چپ با هم مثبت بینهایت نمیشه. توی این سوال 2 ریشه صورت نیست. پس ریشه مصاعف داشتن مخرج شرط لازم و کافیه. وقتی مخرج ریشه مصاعف 2 داره و وقتی مخرج چند جمله ایه باید به صورت c(x-2)² نوشته باشه. چون ضریب x² توی مخرج 1 هستش پس c میشه یک. و a و b میشن چهار و چهار.
بازم میگم دلیل اینکه مخرج ریشه مصاعف داره وجود دو مجهول که ultra گفت نیست. دلیلش اینکه که حد راست و چپ هر دو شده مثبت بینهایت. پس دو نباید ریشه ساده مخرج باشه.
مفهومه؟ انشا نوشتم واست با تمام جزییات ک متحمم نکنی خونسرد باش.
شما به بزرگی خودت ببخش
وضع بیانم ضعیفه
من از بچگی توی انشا نویسی مشکل داشتم