تو بامن باش و یه کاری کن بره
یادش از دنیای دیوونه ی من
بذار این خونه بهم حسی بده
که بشه صداش کنم خونه ی من
تو بامن باش و یه کاری کن بره
یادش از دنیای دیوونه ی من
بذار این خونه بهم حسی بده
که بشه صداش کنم خونه ی من
زمان نمی ایستد و لحظه ها می روند
قدر زندگی و باهم بودن را بیشتر بدانیم
لطفا با تامل ببینید...
من دغدغه دارم این روزها درسرزمینی زندگی میکنم که درآن دویدن سهم کسانی است که نمیرسندو رسیدن سهم کسانی است که نمیدوند.
نرو که دلم همش میگیره از من سراغ تورو
♫♫♫
بعد اون ندیدمت چقدر داد زدم
نه به گوشت نرسید هرچی فریاد زدم
مات و مبهوتم هنوز چه سرانجام بدی
تو یه دفتر سیاهو واسه من ورق زدی
نرو نرو که دلم همش میگیره از من سراغ تورو
از من شما و تمام قصه ها خدا
از بغض عاشقانه ترین شعر ها
از سر نوشت گس روبرویمان
از این همه تنفر
متنفرم.
مگه میشه که من یه نفس
بگیرمت از وجود خودم
مگه میشه به هم نرسیم
من از این فکر خسته شدم
مگه میشه نباشی و من
ادامه ندم هی عذاب خودم
زمان نمی ایستد و لحظه ها می روند
قدر زندگی و باهم بودن را بیشتر بدانیم
لطفا با تامل ببینید...
من دغدغه دارم این روزها درسرزمینی زندگی میکنم که درآن دویدن سهم کسانی است که نمیرسندو رسیدن سهم کسانی است که نمیدوند.
مثل اون پرنده ی شکسته بال دل من بعد
تو بی لونه شده
با تو بی قراره و بی تو بی قراره
دل من راس راسی دیوونه شده...
شادمهر _اشک من
بگو دل را که گرد غم نگردد
اَزیرا غم به خوردن کم نگردد
«مولانا»
من ، بی تو چیزی نیستم جُز
پرده ی بی آفتاب جُز
رختخواب کهنه و لیوان آب و قرص خواب
من ، بی تو چیزی نیستم جُز..
خونه ی بی پنجره جُز
آدمی که غربتش از مرگ طولانی تره..
هوایی رو که تو نفس میکشی
دارم راه میرم بغل میکنم
تو بامن بمون تا ته این سفر
من این ماهو ماه عسل میکنم
زمان نمی ایستد و لحظه ها می روند
قدر زندگی و باهم بودن را بیشتر بدانیم
لطفا با تامل ببینید...
من دغدغه دارم این روزها درسرزمینی زندگی میکنم که درآن دویدن سهم کسانی است که نمیرسندو رسیدن سهم کسانی است که نمیدوند.
منو تو وارث خورشید و ماهیم
منو تو نغمه ای بی اشتباهیم
تا زمینی می چرخد تا هوا هواست
منو تو در جنونی سر به راهیم
دریچـــــه -- چــارتــار
میدونی...
حالم این روزا بدتر از همه است
آخه هر کی رسید دل ساده ی من رو شکست
قول بده که تو
از پیشم نری
واسه من دیگه عاشقی جاده یک طرفه است
میمیرم بری آخرین دفعه است
تهران مال منه
امسال سال منه
اره انگار کار همه دیگه اشکال داره بده
ژان وال ژان: مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان بردند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم! این دیگر چه دنیاییست!!!
بینوایان-ویکتور هوگو
یه مردی به سن ِ من عاشق بشه
با موهای جو گندمی رو به روت
چقدر فرق داره نگاهش به عشق
تو رو میرسونه به هر آرزوت
ژان وال ژان: مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان بردند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم! این دیگر چه دنیاییست!!!
بینوایان-ویکتور هوگو
تورو میخوامت...تورو میخوامت....مث دیوونه ها دوست دارمت........خیره میمونم به دوتا چشمات......تورو بااین چشا میشناسمت
خدایا هرجارو کردم ب غیرتوزمین خوردم
تو چرا خسته نمیشی از من دیوونه
از منی که شب و روزام مثل هم میمونه
تو چرا چیزی نمیگی این خودش کابوسه
غصه کم کم جون میگیره دل یهو میپوسه
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)